🔻 یکی از این سلسلهجلساتی که دنبال میکردند، سخنرانی اخلاقی با محوریت حدیث مکارمالاخلاق از امام صادق بوده است.
🔻 متن حدیث امام صادق، دوازده موضوع دارد؛ که آقا به تکتک این موضوعات میپردازند و بعضاً برای موضوعات، بیش از یکی دو جلسه سخنرانی میکنند؛
📌 یقین، قناعت، صبر، شکر، حلم، حسن خلق، سخاوت، غیرت، شجاعت، مروت، راستی و امانتداری
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
🔻 یکی از این سلسلهجلساتی که دنبال میکردند، سخنرانی اخلاقی با محوریت حدیث مکارمالاخلاق از امام صاد
💫 الحمدلله این گنجینۀ ارزشمند حفظ شده
💫 با سایر بیانات معظّمله در این دوازده عنوان، ترکیب شده
✅ و متن کتاب حاضر را تشکیل داده است.
📚 کتاب شرح حدیث مکارمالاخلاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 #مکارم_الاخلاق
♨️ کتاب «حدیث مکارم اخلاق»، کتابی است اخلاقی، در شرح و تبیین حدیثی از امام صادق علیهالسلام، که در آن ده صفت از صفات پیامبر اکرم را بیان کردهاند؛
🍃 یقین،
🍃 قناعت،
🍃 صبر،
🍃 شکر،
🍃 حلم،
🍃 حسن خلق،
🍃 سخاوت،
🍃 غیرت،
🍃 شجاعت،
و
🍃 مروّت.
📖 کتاب در بردارندۀ متن جلساتی است که مقام معظّم رهبری در سال ۱۳۵۲ شمسی در مسجد کرامت مشهد داشتهاند، و در آن جلسات این روایت را خوانده، و این صفات را شرح دادهاند.
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
🔖 #شهدای_مقاومت
🥀 شهید حاججواد صاعقه
🖼 این تصویر زمانی ثبت شد که آقای سالم محمدی (راوی کتاب مقاومت زینبیه) در فرآیند تولید کتاب، برای مصاحبه با شهید جواد صاعقه خدمت ایشان رسیده بودند.
هفتۀ پیش شهید صاعقه هم به یاران شهیـ🥀ــدشان پیوستند..
شادی روحشان صلواتی عنایت بفرمایید 🍃
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
🔖 #حضرت_ام_البنین
🏴 سالروز وفات بانوی مکرم، حضرت امالبنین سلاماللهعلیها
▪️ مادر اباالفضل، یعنی امّالبنین، مادرِ پسران، بعد از آنکه چهار پسر را یکجا از دست داد ـ قربان شهامت این زن! قربان بزرگواری این زن! ـ خیال میکنید بنا کرد شیون و ناله کردن؟ بنا کرد دشمن را بر خود جریکردن؟ ابداً!
▪️ گریه میکرد، اما گریۀ او خون از درودیوار میباراند. دست بچۀ کوچک اباالفضل را که عبیداللهبنعباس است، میگرفت و میآورد در قبرستان بقیع، حالا قبرستان بقیع کجا، کربلا کجا، بچههایش در کربلا افتادند و دفن شدند، اما او دنبال یک شعار تبلیغاتی است، کاری ندارد کجا افتادند. چهار صورت قبر درست میکرد، مینشست بالای سر اینها، بعد بنا میکرد حرفزدن؛ ببینید شعرهایی که میخواند چه بود.
✨ یا مَن رَاَی العَبّاسَ کَرَّ
✨ علَی جَماهیرِ النَّقَدِ
✨ و وَراهُ مِن اَبناءِ
✨ حیدَرَ کُلُّ لَیثٍ ذی لَبَد
🎤 بیانات مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۳۵۲/۱۱/۱۲
📚 کتاب حلقۀ سوم «انسان ۲۵۰ساله»
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
📆 به مناسبت سالروز وفات حضرت امالبنين سلاماللهعلیها
و روز تكريم مادران و همسران شهدا
💫 از اول انقلاب، زنان یكى از برجستهترین نقشها را در این انقلاب ایفا كردند.
✨ هم در خود حادثۀ بزرگ انقلاب،
✨ هم در حادثۀ بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگینتر و دردناکتر و تحملطلبتر نبود، یقیناً كمتر نبود.
❣️ مادرى كه جوان خودش را، عزیز خودش را، دستۀ گل خودش را هجده سال، بیست سال ـ كمتر، بیشتر ـ پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را بهطرف میدان جنگ میفرستد، كه معلوم نیست حتى جسد او هم برخواهد گشت یا نه.
🔻 این كجا، رفتن خود این جوان كجا؟
🔻 كه خب، این جوان، با شور و هیجان جوانى، همراه با ایمان و روحیۀ انقلابیگرى، حركت میكند و میرود.
👆 كار این مادر، از كار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، كوچکتر نیست.
🔻 بعد هم كه جسد او را برمیگردانند، افتخار میكند كه بچۀ من شهید شده.
⁉️ اینها چیز كمى است؟
💢 این، حركت زنانه، حركت زینبگون در انقلاب ما بود.
🎤 بیانات مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۳۸۹/۲/۱
📚 کتاب خانواده
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
🔖 #شهدای_مقاومت
🕊️ درِ باغِ شهادت، بازِ باز است..
🥀 شهید سید داوود بیطرف، پس از یک دهه تلاش بیوقفه در سوریه، پاداش تلاشهای مخلصانۀ خود را دریافت کرد.
🥀 شهید سید داوود بیطرف، سال ۹۰ با دعوت آیتالله حسینی، بهعنوان مسئول مراجعات مردمیِ دفتر مقام معظّم رهبری در سوریه، به زینبیه آمد، پیش از ظهر روز یکشنبه، ۲۵ آذر، بر اثر تیراندازی عناصر تروریست به خودرویِ وی در دمشق به #شهادت رسید.
📚 کتاب مقاومت زینبیه
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
🔖 #شهدای_مقاومت 🕊️ درِ باغِ شهادت، بازِ باز است.. 🥀 شهید سید داوود بیطرف، پس از یک دهه تلاش بیوق
🔖 #شهدای_مقاومت
🏷 برشی از کتاب مقاومت زینبیه، مصاحبه با شهید سید داوود بیطرف:
▪️سید داوود بیطرف:
سال ۹۰ با دعوت آیتالله حسینی، بهعنوان مسئول مراجعات مردمیِ دفتر مقام معظّم رهبری در #سوریه، به زینبیه آمدم. همینکه جا افتادم، در سفر بعدی دست همسر و پسر دوسالهام را گرفتم و باهم آمدیم زینبیه و خانهای درست روبهروی دفتر اجاره کردیم.
روال کاری مشخصی داشتم؛ صبحها امام جماعت مصلای حرم حضرت زینب بودم، بعد میرفتم دفتر و کارها شروع میشد.
▪️ حاجآقا مراجعات فوقالعاده زیادی داشتند از همۀ طیفها؛ شیعیان سوری و دیگر کشورها که برای زیارت میآمدند، برای سؤالات شرعی و بحث وجوهات و حتی بیان مشکلات خودشان میآمدند و ما هم به سفارش حاجآقا، سعی میکردیم کار همه را راه بیندازیم. ظهرها یکی دو ساعت میرفتم خانه، ناهار میخوردم، استراحتی میکردم و مجدد برمیگشتم دفتر تا غروب.
📚 کتاب مقاومت زینبیه
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
🏷️ برشی از کتاب مقاومت زینبیه، مصاحبه با #شهید سید داوود بیطرف:
▪️فردای روز چهارشنبۀ سیاه، قرار بود یک پرواز فوقالعاده، تمام ایرانیها را برگرداند. محسن خزایی به من گفت بیا برویم.
گفتم: تا حاجآقای حسینی به من نگوید، از دفتر نمیروم.
گفت: شرایط مناسب نیست، حداقل بگذار خانوادهات را ببرم.
گفتم: خدا خیرت دهد، اگر آنها را ببری، لطف بزرگی در حقم کردهای.
▪️خانوادهام که رفتند، دیگر واقعاً تنها شدم. از اعضای اداری دفتر فقط من مانده بودم. از پنجرۀ خانه بیرون را نگاه میکردم؛ زینبیه شده بود مثل این فیلمها که مهاجرت مردم را نشان میدهد. بعضی با چمدان و بقچه و بعضی فقط خودشان و لباسشان، دست زن و بچهشان را گرفته بودند و میرفتند. با خودم میگفتم: دیروز چه بود و امروز چه شد!
▪️چهار پنج جوان همراه حاجحبیب از دفتر حضرت آقا محافظت میکردند. رفتم کنارشان و چند دقیقهای صحبت کردیم. در آن شرایط دیگر دفتر کارایی سابق را نداشت. درِ بعضی از اتاقها را قفل کردم و عملاً دفتر رهبری تبدیل شد به یک پایگاه مقاومت. من هم عبا و عمامه را کنار گذاشتم و لباس نظامی پوشیدم...
📚 کتاب مقاومت زینبیه
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
🔖 #حضرت_زهرا
🌸 سالروز ولادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
✨ در روز قیامت، وجود مقدس زهرا در محشر، یک خانمیِ بهتماممعنا دارد؛
👈 یعنی وقتیکه وارد محشر میشود، زیاد شنیدید منادی پروردگار ندا میکند:
«غُضّوا اَبصارَکُم» چشمها را ببندید،
🌸 خلیفۀ خدا میآید،
🌸 مادر حسن و حسین میآید،
🌸 آن زن مجاهد و فداکار دارد میآید،
🌸 آن گل سرسبد عالم آفرینش میآید،
🌸 چشمها را ببندید، مؤدب باشید، زهرا آمد.
🌷 این عظمت و جلال زهراست در روز قیامت.
🎤 بیانات مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۳۵۳/۱
📚 کتاب حلقۀ سوم «انسان ۲۵۰ساله»
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────
🔖 #مؤمن_انقلابی
📆 به مناسبتِ سالروز وقوع زلزله بم، در دیماه سال ۸۲
👤 حاج ابوالقاسم صدیقی:
سوار ماشین شدم و راه افتادم. توان شنیدن خبرهای رادیو را نداشتم.
🔹 در طول راه مرتب ذکر میگفتم و دائم نذرونیاز میکردم که خانوادهام زنده باشند. از تصور اینکه خداینکرده اتفاقی برای یکی از اعضای خانوادهام افتاده باشد، چنان بیاختیار اشک میریختم که دیدم تار شده بود و جاده را نمیدیدم. چند مرتبه نزدیک بود از جاده بیرون بیفتم یا تصادف کنم.
🕛 دوازده ظهر بود که رسیدم بم.
چند صد متر مانده به میدان اول شهر ترمز کردم. دیدم که اصلاً بمی وجود ندارد.
🔹 شهر به آن بزرگی، تبدیل شده است به ویرانهای بزرگ، به تلی از خاک و آوار...
📚 کتاب مؤمن انقلابی؛ ابوالقاسم صدیقی
🛒 فروشگاه اینترنتی صهـبا
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────