eitaa logo
صاحب نفس
127 دنبال‌کننده
450 عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
🍃💚﷽💚🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عطر1و1
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت هجدهم🌸 ******* واقعا ترسیدم. به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم. من از کتاب ها استفاده شخصی نکردم. به منزل نبرده بودم، بلکه به واحد دیگری بردم که بیشتر استفاده شود، خدا به داد کسانی برسد که بیت المال را ملک شخصی خود کرده اند! در همان زمان، یکی از دوستان همکارم را دیدم. ایشان از بچه های بااخلاص و مؤمن در مجموعه دوستان ما بود. او مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند. اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره، در جیب خودش گذاشت او روز بعد، در اثر یک سانحه رانندگی در گذشت. حالا وقتی مرا در آن وادی دید، به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر کردند که این پول برای من است و آن را هزینه کرده اند. تو رو خدا برو و به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برسانند. من اینجا گرفتارم. تو رو خدا برای من کاری بکن. تازه فهمیدم که چرا برخی بزرگان اینقدر در مورد بیت المال حساس هستند. راست می گویند که مرگ خبر نمی کند*1. در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل است: روز حرکت از سرزمین خیبر، ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت کرد و همان دم شهيد شد. یارانش همگی گفتند: بهشت بر او گوارا باد. خبر به پیامبر رسید. ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم، زیرا عبایی که بر تن او بود از بیت المال بود و او آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش او را احاطه خواهد کرد. در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشته ام. حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش در پای تو قرار می گیرد.*2 🌸صدقہ در میان روزهایی که بررسی اعمال آنها انجام شد، یکی از روزها برای من خاطره ساز شد. چون در آن وضعیت، ما به باطن اعمال آگاه می شدیم یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را می فهمیدیم. چیزی که امروزه به اسم شانس بیان می شود، اصلا آنجا مورد تأیید نبود، بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علت ها رخ میداد روزی در دوران جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم کلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید، نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. بیشتر نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند، من و یکی از رفقا می رفتیم و با اذیت کردن، آنها را از خواب بیدار می کردیم برای همین یک چادر کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. شب دوم اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع بر کشتیم چادر خودمان که بخوابیم. البته بگذریم از اینکه هر چه ثواب و اعمال سیر داشتم، به خاطر این کارها از دست دادم! وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یک نفر سر جای من خوابیده.... ****** 1:من بعدها پیغام این بنده خدا را به خانوادهاش رساندم. ولی نتوانستم بگویم که چطور او را دیدم. الحمدلله مشکل ایشان حل شد. ۲ ، فروغ ابدیت ج ۲ ص ۲۶۱ ****** 🍀ادامه 👇👇👇 📡 @atre1o1 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرف های خصوصی
نگاه_به_نامحرم 🦋دختره تو دانشگاه جلوی یه پسر رو گرفت و گفت: خیلی مغروری ازت خوشم میاد، 😉 هرچی بهت آمار دادم نگاه نکردی ولی چون خیلی ازت خوشم میاد من اومدم جلو . خودم ازت شمارتو بگیرم باهم دوست شیم 😃😉 ✨پسرگفت:شرمنده نمیتونم، من صاحب دارم ❕😌 🦋دختربه اوج حسادت رسید و گفت:😬 خوشبحالش که با آدم باوفایی مثل تو دوسته❗️😒 پسره گفت:نه خوشبحال من که یه همچین صاحبی دارم.😇 ✨دخترگفت: اووه چه رومانتیک، این خوشگل خوشبخت کیه که این جوری دلتو برده❓😃😜 عکسشو داری ببینمش❔ پسرگفت: عکسشو ندارم خودم هم ندیدمش اما میدونم خوشگل ترین آدم دنیاست❗️❕🤨😌 دختره شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن.... گفت: ندیده عاشقش شدی ❓😄 نکنه اسمشم نمیدونی ❔😅 🦋پسر سرشو بالا گرفت گفت: آره ندیده عاشقش شدم❕🤨️❕ اما اسمشو میدونم... اسمش ((مهدی فاطمه)) ست😌😍 🌹دوست مهدی ؛ با نامحرم دوست نمیشه........😌😍😉☝️ 💌صلوات یادت نره💌 📡 @atresalavat 🇮🇷 📡 @atresalavat 🇮🇷 📡 @atresalavat 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⭕️راز شهیدی که امام حسین جمجمه اش را برد کربلا⭕️ قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو منو مادرش بدنش را برهنه کردو گفت :نگاه کنید. دیگر این جسم را نخواهید دید.همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید .دوازده سال در انتظار بودم و با هرزنگ به سمت در میدویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را میبینم.تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند. فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت. در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد.. . شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند . گفتم چکار میکنید؟ گفتند مامور هستیم او را به کربلا ببریم. گفتم من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟. گفتند ماموریت داریم. . و یک مرد نورانی را نشان من دادند..عرض کردم :آقا این فرزند من است.. فرمود : باید به کربلا برود او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم .. یکباره از خواب بیدار شدم. با هماهنگی و اجازه نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا ماوا 🥰 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطر1و1
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت نوزدهم🌸 *********** یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند، لذا همینطور که پوتین پایم بود، جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم یکباره دیدم حاج آقا. که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟ وحشت کردم. سریع از چادر آمدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن، به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت: الهی پات بشکنه، مگه من چکار کردم که اینجوری لگد زدی؟ اومدم جلو و گفتم: حاج آقا غلط کردم. ببخشید. من با کس دیگه شما رو اشتباه گرفتم. اصلاً حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه ضربه شدید باشه خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برید بخوابید، من میرم تو ماشین می خوابم، فقط با اجازه بالش خودم رو برمی دارم چراغ برداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو برداشتم دیدم یک عقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو نجات دادی، اما بد لگدی زدی ، هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم. روز بعد ، اردو تمام شد و برگشتیم روز بعد، من در حین تمرین در باشگاه ورزشهای رزمی، پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب مأمور بود که تو را بکشد اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. عصر همان روز، خانم من به من زنگ زد و گفت: فلانی که همسایه ماست، خیلی مشکل مالی داره. هیچی برا خوردن ندارن. اجازه میدی از پول هایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم. گفتم: آخه این پولها رو گذاشتم برا خرید موتور. اما عیب نداره. هر چقدر میخوای بهشون بده جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی که لگد خورد؛ ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را می خورد. ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست. بعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند: »کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق می کنند، تجارت(پرسودی)را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست یا حدیثی که امام باقر (ع) فرموده اند: صدقه دادن، هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع می کند و صدقه دهنده از مرگ بد رهایی می یابد. البته این نکته را باید ذکر کنم، به من گفته که صدقات، صله رحم، نماز جماعت و زیارت اهل بیت علیهم السلام و حضور در جلسات دینی و هر کاری که خالصانه برای رضای خدا انجام دهی جزو مدت عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می گردد.... ********** 🍀ادامه 👇👇👇 📡 @atre1o1 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
امام حسین(ع): خوش اخلاقی عبادت است. 🚀 @stickernew 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرف های خصوصی
✋🏻👣 برسه‌اون‌روز...✨ ڪه‌خستہ‌ازگناهامون جلـو امام‌زمان💚 زانـوبزنیـم سرمونوپایین‌بندازیم وفقط‌یہ‌چیزبشنویم من‌خیلی‌وقتـه‌بخشیدمت...💔 {عـزیزترینم، امـام‌تنھـای‌مـن ببخش‌اگـه‌برات نشدم...😭} ڪِےشَود حُــربشـوَم تـوبـہ‌مردانـِہ‌ڪُنم...👣🌿 🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرف های خصوصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «ماموریت معنادار امام زمان» 🔺 امام زمان، امامِ همه‌ی دل‌های شکسته‌ست... 🔅 به همراه زیرنویس انگلیسی https://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت بیستم🌸 *********** گره گشایے بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل مشکلات مردم به سادگی عبور می کنند. اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک در حل گرفتاری بندگان خدا بردارد، اثر آن را در این جهان و در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید. در بررسی اعمال خود، مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود. مثلا شخصی از من آدرس می خواست. من او را کامل راهنمایی کردم. او هم دعا کرد و رفت. من نتیجه دعای او را به خوبی در نامه عملم مشاهده کردم! یا اینکه وقتی کاری برای رضای خدا و حل مشکل مردم انجام می دادم، اثر آن در زندگی روزمره ام مشاهده می شد.اینکه ما در طی روز، حوادثی را از سر می گذرانیم و می گوییم خوب شد اینطور شد. یا می گوییم: خدا رو شکر که از این بدتر نشد، به خاطر دعای خیر افرادی است که مشکلی از آنها برطرف کردیم. من هر روز برای رسیدن به محل کار، مسیری را در اتوبان طی می کنم. همیشه ، اگر ببینم کسی منتظر است، حتما او را سوار می کنم یک روز هوا بارانی بود. پیرزنی با یک ساک پر از وسایل زیر باران مانده بود. با اینکه خطرناک بود اما ایستادم و او را سوار کردم ساک وسایل او گِلی شده و صندلی را کثیف کرد، اما چیزی نگفتم. پیرزن تا به مقصد برسد مرتب برای اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست كرایه بدهد که نگرفتم و گفتم هر چه می خواهی بدهی برای اموات ما صلوات بفرست. من در آن سوی هستی، بستگان و اموات خودم را دیدم. آنها از من به خاطر دعاهای آن پیرزن و صلوات هایی که برایشان فرستاد حسابی تشکر کردند. این را هم بگویم که ، واقعا ذکر و دعای معجزه گری است. آن قدر خیرات و برکات در این دعا نهفته است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم. پیامبر اکرم فرمودند گره گشایی از کار مؤمن از هفتاد بار حج خانه خداوند بالاتر است. ثمرات این گره گشایی آنجا بسیار ملموس بود. بیشتر این ثمرات در زندگی دنیایی اتفاق می افند. یعنی وقتی انسان در این دنیا خودش را به خاطر دیگران به سختی بیاندازد، اثرش را بیشتر در همین دنیا مشاهده خواهد کرد. یادم می آید که در دوران دبیرستان، بیشتر شبها در مسجد و بسیج بودم. جلسات قرآن و هیئت که تمام می شد، در واحد بسیج بودم و حتی برخی شبها تا صبح می ماندم و صبح به مدرسه می رفتم.یک نوجوان دبیرستانی در بسیج ثبت نام کرده بود. او چهره ای زیبا داشت و بسیار پسر ساده ای بود.یک شب، پس از اتمام فعالیت بسیج، ساعتم را نگاه کردم. یک ساعت به اذان صبح بود. بقیه دوستان به منزل رفتند. من هم به اتاق دار القران بسیج رفتم و مشغول نماز شب شدم. همان نوجوان یکباره وارد اتاق شد و سریع در کنارم نشست وقتی نمازم تمام شد با تعجب گفتم: چیزی شده؟ با رنگ پریده گفت: هیچی، شما الان چه نمازی می خونی؟ گفتم: نماز شب. قبل اذان صبح مستحب است که این نماز رو بخوانیم. خیلی ثواب دارد، گفت: به من هم یاد می دی؟.... ********** 🍀ادامه 👇👇👇 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا