هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤صاحبالزماندوستتدارم❤
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅ رهـایے از شـب🌒 #پارت_87 خدایا منو ببخش!! ازگذشته ام متنفر بودم! از ع
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅
رهـایے از شـب🌒
#پارت_88
مادر فاطمه از صدای گریه ی من داخل اتاق اومد ولی فاطمه بهش اشاره کرد بیرون بره.
او با اینکه سوال در نگاهش موج میزد ولی صبر کرد تا حسابی تخلیه بشم.
گفتم:فاطمه درسته من توبه کردم ولی گناهانم اینقدر بزرگ بوده که امیدی ندارم. .تا میخوام اون گذشته ننگینم رو فراموش کنم یک اتفاقی میفته که از خودم بدم میاد..
فاطمه با مهربانی گفت:دوباره چه اتفاقی افتاده؟
جریان دیروز رو براش تعریف کردم.
او اخمهایش در هم رفت و بعد از کمی فکر گفت:نباید باهاش میرفتی.گفته بودم فعلن ازش فاصله بگیر!
گفتم:بابا نمیشد بخدا.از اونجا نمیرفت.مجبورشدم از ترس آبروم باهاش برم.
فاطمه متفکرانه گفت:این کامران چقدر برام عجیبه.ظاهرا بدجوری دلباخته ت شده..
سرم رو با درماندگی تکون دادم:نمیدونم. .خودمم نمیدونم!
_چقدر بهش اعتماد داری؟ یا بهتره بپرسم چقدر میشناسیش؟
کمی فکر کردم و گفتم.:
تا همون حد که بهت گفته بودم..بیشتر نه..ولی نمیتونم بهش اعتماد کنم چون من اصولا به مردهایی که از جنس او هستند مطمئن نیستم.
فاطمه سرش را خاراند و گفت:بنظرم تو بهش اعتماد داری چون از اینکه باهاش تند برخورد کردی پشیمون و افسرده ای!
از استدلال او متعجب شدم ودر فکر فرو رفتم.فاطمه ادامه داد:باید منو ببخشی که بخاطر درگیریهای خودم از پرس وجو راجع به مشکل تو غافل شدم.ولی راستش من الان دیگه احساسم نسبت به کامران بد نیست.یعنی از همون اولش هم بد نبود فقط شناخت نداشتم.اونروزم که دم در دیدمش از اون دوتای دیگه موجه تر بنظر میرسید.از طرفی هم که میگی مادرش یک خانوم محجبه بوده.خوب این خودش یک امتیاز مثبت برای این آقاست ولی با تمام این تفاسیر باز هم نباید بی گدار به آب زد.
گویا فاطمه تمام دغدغه اش این بود که ببینه آیا منو کامران به درد وصلت با یکدیگر میخوریم یا خیر.!! غافل از اینکه من حرفم چیز دیگریست.
گفتم:فاطمه جان من به این چیزها کاری ندارم.اصلا دنبال زندگی شخصی او نیستم چون من هدفم رسیدن به او نیست..من فقط میخوام بدون هیچ مشکلی اون از سر راه زندگیم کنار بره..همین!
فاطمه با دقت نگاهم کرد:
_واقعا یعنی تو بهش هیچ علاقه ای نداری؟
شانه هام رو بالا انداختم:نه!!! فقط حس احترام و عذاب وجدان..چون او واقعا محترم و مهربونه...شاید اگر درشرایط دیگری بودم بهش فکر میکردم ولی با این شرایطی که دارم اصلن بهش فکر نمیکنم!
فاطمه با کنجکاوی پرسید:مگه شرایط فعلی تو چیه؟
خب معلومه! من عاشق و دلباخته ی مردی هستم که به تنهایی با کل جهان برابری میکنه! تا وقتی قلب و روحم از نیاز این مرد سرشاره نیازی به عشقهای کوتاه و بیمعنی کامرانها ندارم..ولی مجبورم برای فاطمه دلایل دیگری بیاورم.
گفتم:خب من نه خانواده ای دارم..نه مادری نه پدری..نه حتی سرمایه ی درست حسابی ای..آهی کشیدم!
_و از همه مهمتر گذشته ی پرافتخاری هم ندارم که بعدها همسرم سرش رو بالا بگیره که این زنمه!!!
فاطمه لبهاش رو به نشونه ی اعتراض جمع کرد و گفت:اصلا از طرز تفکرت خوشم نیومد!بابا طرف عاشقته..اونم با وجود اینکه تقریبا از وضعیت زندگیت خبر داره.بعد اونوقت تو از این چیزهای پیش پا افتاده میترسی؟ اینقدر ضعف نداشته باش.قرار شد به خدا اعتماد کنی!
سرم رو به نشانه ی تسلیم تکون دادم و به دیوار تکیه زدم.
_فاطمه...؟؟؟
_جانم؟
_کاش ده سال زودتر باهات آشنا شده بودم. .
_خداروشکر که ده سال دیر تر آشنا نشدی!
به هم نگاه کردیم..چشمهاش برق شیطنت آمیزی میزد و روی لبهاش لبخند کمرنگی نشسته بود.فهمیدم که این جمله رو از روی شوخی گفت ولی من قبول داشتم..واقعا خدا روشکر که ده سال دیرتر پیداش نکردم وگرنه شاید پرونده م سیاه تر میشد!
روزها از پی هم میگذشتند و من کم کم داشتم با زندگی جدید خو میگرفتم.بعد از برخورد اونروزم با کامران، دیگه خبری ازش نشد و من به خیال اینکه او دست از سرم برداشته
روال عادی زندگی رو از سر گرفتم.
آخر ماه رسید و با اولین حقوقم که دسترنج تلاش یک ماهه ام بود برای خانه مقداری خرید کردم.در مدت این یکماه کاملا متوجه ی تغییرات روحی ومعنویم شده بودم و روز به روز به آرامش بیشتری دست پیدا میکردم. فقط یک چیز آزارم میداد و آن بدهی ام به کامران بود.نمیدونستم چگونه میتوانم بدون دیدار مجدد با او بدهیم رو پرداخت کنم!
با فاطمه مشورت کردم و او گفت حاضره با من تا کافه ی او بیاد تا من بدهیم رو تسویه کنم.این لطف فاطمه برای من خیلی ارزشمند بود.باهم به کافه رفتیم.
دست وپاهام میلرزید.به سمت پیش خوان رفتم و از سعید ،گارسون کامران سراغش رو گرفتم.سعید که با دیدن ظاهر من در بهت و تعجب بود با لکنت گفت:
_کامران نیست..رفته جایی یک ساعت دیگه میاد
✍ ف.مقیمے
ادامه دارد...
❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
بی شک شما هستی مولای من
من گمت کردم...
میشه پیدام کنی؟
میشه بغلم کنی؟
دارم از دست میرم آقا...
من هرچی که دارم رو با تو میخوام آقا
من فقط کنار تو بودن حالم را خوب میکند
بی شک تو از دلم بهتر خبر داری مگه نه...؟
#بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•
بھ تو از دور سلام✋🏼
#حاج_محمود_کریمۍ🎙
#استورے
~idâ|â¢@mola113â¢|â°_۲۰۲۲_۰۳_۲۲_۲۰_۰۳_۳۸_۶۵۲.mp3
3.71M
#به_وقت_مناجات🌧
یابنَالحَسَن
بیاسُراغیازاینبینَوابگیر..؛😔💔
#ماه_رمضان 🌙
#حسینیه_ماه_خوب_خدا
#سحرهای_عاشقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی استاد عالی
✍️موضوع: بازشدن گرهای که نمیدونی علتش چیه؟
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم💚
🏝مرا مستفیض دُعای #سَحَر کن...
عزیزِ من...
#مهدی_جان🏝
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
#ماه_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ #استوری _
مآهرمضونانقــد قدرتداره
که تو اگه یه عُمر هم....:)🤍
#استادشجاعی~🌿•
4_6008354244296444521.mp3
12.59M
#شب_بیستوهشتم
#مناجات_با_خدا 🤲
محمود کریمی 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
🪐 اندازهی جهان، چقدر است ؟
☜ برای کسی که با اندازهها آشنا نیست،
خواندن دعای سحر، و خواستنِ "بعظمتک کلّها" فقــط یک دعای زبانی است ...
✦ سحر، زمان تفکر است در اندازهها،
زمان حل شدن در عظمتی بیانتها،
برای قلبهایی که قصد دارند دعای سحر را سَر بکشند !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•
آرامش آغوشتو...💙
#محمدحسین_پویانفر🎙
#استورے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◍⃟ ✾🌸࿐✰•.
#سحرنامه آخر
« فراز آخر »
🎥 📚 | فرازهایی زیبا از #دعای_ابوحمزه_ثمالی 🍃
اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ اَنْ تَمْلاََ قَلْبي حُبّاً لَكَ
❣دلم را از عشق خودت پر کن!
Dua-Sahar-Halawaji.mp3
10.48M
🎙دعای سحر
🦋بسیار دلنشین با صدای اباذر حلواجی
#ماه_رمضان
#سلام_امام_زمانم
ا┅═ঊঈ❁❀❁ঊঈ═┅ا
سلام حضرت پدر ، مهدی جان
آدینه مان از نسیم مهر شما آیینه باران است ...
زیر آبشار یاد بهشتی شما ، در مسیر پروانه های نازک بالِ امید ، رو به سوی آرزوی دیدار ... زندگی پر از حس خوب انتظار است ...
... انتظار برای ظهور نجات بخش موعودی که جهان را پر از عدالت و آرامش خواهد کرد ...
... به همین زودی ... به همین نزدیکی ...
[ تعجیل در #ظهور ۳ صلوات ]
التماس دعای فرج 🤝.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋آغاز روزمان را مزین میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن با صدای بسیار زیبا و لبریز از معنویت مرحوم عبدالباسط....🌸
AUD-20220429-WA0015.mp3
3.99M
👌 #تندخواني
🥀جزء ۲۸ قرآن كريم
⏰زمان : 33دقيقه
✨التماس دعاي فرج
💚به یاد شهدا و همه اموات
#ماه_رمضان
♥️
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین♥️
💔صبحـم از بُردنِ نامِ تـو چہ روحانے شد
💔آسمـانِ دلـم از عشـــقِ تو طوفانے شد
💔رو بہ شِش گوشہےِ تان سجده ی واجب ڪردم
💔لذتے بود در این سجـده ڪه طولانے شد
#صلیالله_علیک_یااباعبدالله✋
#سلام_ارباب✋
#ماه_رمضان
حضرت امیرالمومنین امام علی(علیه السلام):
هر کس بعد از نماز صبح ۱۱ مرتبه سوره توحید را قبل از طلوع آفتاب بخواند آن روز مرتکب گناه نمیشود حتی اگر شیطان به سوی او طمع کند.
ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص 277
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
🌴❄️💎❄️🌴
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
14628633454221.mp3
414.6K
🌱دعاےبعدازهࢪنمازفریضهدࢪماهمبارڪ #ࢪمضاݩ🌙
يا عَلِيُّ يا عَظيمُ، يا غَفُورُ يا رَحيمُ...
🌴💎🌹💎🌴