نگونمیتونمنگاهمروکنترلکنم...
نگونمیتونماحترامبهپدرمادرمبگذارم...
نگونمیتونمدروغنگم...
نگونمیتونمگناهنکنم...
ممکنهیهویےقطعکردنشخیییلےبراتسختباشه،
توشروعکنانجاماونگناهروکمکن...
خودتمیبینےمیتونےترککنےوجالبهتراینکه
آرومآرومازاونگناهبدتمیادوموقعانجامش
عذابوجدانمےگیری...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨آیت الله بهجت: ✨
⚡️بچه بودیم سفره پهن میشد و ما سرگرم بازی، سفره که ميخواست جمع شود
مادر با نگرانی لقمه ميگرفت.👌
💫✨حالا سفرهٔ رحمت خدا دارد جمع میشود.✨💫
✨🍃ای مهربانترازمادر!
✨بیا و قبل از جمع شدن سفره ماه مبارک رمضان ✨
لذت مهمانیت را به ما بچشان.✨
♥️↝اۍڪھتمـامِعشـقت،درمـانِماست
🤍↝اَلسَـلـٰامُ؏َـلَیڪیـٰابَقیةاللّٰہ🖐🏻•
𑁍•┈•𑁍𑁍•┈•𑁍
❍°•أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❍°•
#دم_افطاری🌱
خدای من ،
حـِیف باشَـد که تو باشـی و مَـرا غم ببَـرَد ...
شبهای اخر گدا راحلال کن...
خدای من
#ماه_رمضان #ماه_مبارک_رمضان
🌻أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🌻
حاجمنصور ارضی - روضۀ امام حسین (1).mp3
9.34M
🖤 خوشا راهی که پایانش تو باشی 🕊️
📌 در رمضان، یک ساعت مانده به افطار، هیئتی مجازی و مختصر را فراهم کردیم تا در حالیکه تشنگی و گرسنگی بر ما غلبه کرده، یادی کنیم از آقایی که او را گرسنه و تشنه شهید کردند و روی زمین کربلا رهایش کردند😔
🗓 روز بیست و هفتم #رمضان
حجتالاسلام_کافی_تشرف_علی_بن_مهزیار.mp3
21.97M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃مۍآید آن مردی از رسم خوش عهدی،لبیڪ یا مهـــــدۍ...✋♥️
#امام_زمان
#جمعه
جان آقام (عج)
بخوان دعای فرج رادعااثردارد
دعاکبوترعشق است وبال وپردارد
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
❤️برای سلامتی آقا❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
💖دعای فرج💖
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
💌 #یه_سلام_دوباره
براے کسایے که
قلبشون کبوتر #حــــرمه 🕊
کسایے که
دلشون با اسم امام مهربون آروم مےگیره 💚💜
🔆 امشب هم،
عاشقانه و با شوق،
زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو:☺️
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
Farahmand-Dua-Iftitah.mp3
15.36M
❇️ قرائت دعای "افتتــــاح"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
🌺«شب بیست وهشتم»
🗓شروع چله : ۱۴۰۱/۰۱/۱۳
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤صاحبالزماندوستتدارم❤
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅ رهـایے از شـب🌒 #پارت_87 خدایا منو ببخش!! ازگذشته ام متنفر بودم! از ع
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅
رهـایے از شـب🌒
#پارت_88
مادر فاطمه از صدای گریه ی من داخل اتاق اومد ولی فاطمه بهش اشاره کرد بیرون بره.
او با اینکه سوال در نگاهش موج میزد ولی صبر کرد تا حسابی تخلیه بشم.
گفتم:فاطمه درسته من توبه کردم ولی گناهانم اینقدر بزرگ بوده که امیدی ندارم. .تا میخوام اون گذشته ننگینم رو فراموش کنم یک اتفاقی میفته که از خودم بدم میاد..
فاطمه با مهربانی گفت:دوباره چه اتفاقی افتاده؟
جریان دیروز رو براش تعریف کردم.
او اخمهایش در هم رفت و بعد از کمی فکر گفت:نباید باهاش میرفتی.گفته بودم فعلن ازش فاصله بگیر!
گفتم:بابا نمیشد بخدا.از اونجا نمیرفت.مجبورشدم از ترس آبروم باهاش برم.
فاطمه متفکرانه گفت:این کامران چقدر برام عجیبه.ظاهرا بدجوری دلباخته ت شده..
سرم رو با درماندگی تکون دادم:نمیدونم. .خودمم نمیدونم!
_چقدر بهش اعتماد داری؟ یا بهتره بپرسم چقدر میشناسیش؟
کمی فکر کردم و گفتم.:
تا همون حد که بهت گفته بودم..بیشتر نه..ولی نمیتونم بهش اعتماد کنم چون من اصولا به مردهایی که از جنس او هستند مطمئن نیستم.
فاطمه سرش را خاراند و گفت:بنظرم تو بهش اعتماد داری چون از اینکه باهاش تند برخورد کردی پشیمون و افسرده ای!
از استدلال او متعجب شدم ودر فکر فرو رفتم.فاطمه ادامه داد:باید منو ببخشی که بخاطر درگیریهای خودم از پرس وجو راجع به مشکل تو غافل شدم.ولی راستش من الان دیگه احساسم نسبت به کامران بد نیست.یعنی از همون اولش هم بد نبود فقط شناخت نداشتم.اونروزم که دم در دیدمش از اون دوتای دیگه موجه تر بنظر میرسید.از طرفی هم که میگی مادرش یک خانوم محجبه بوده.خوب این خودش یک امتیاز مثبت برای این آقاست ولی با تمام این تفاسیر باز هم نباید بی گدار به آب زد.
گویا فاطمه تمام دغدغه اش این بود که ببینه آیا منو کامران به درد وصلت با یکدیگر میخوریم یا خیر.!! غافل از اینکه من حرفم چیز دیگریست.
گفتم:فاطمه جان من به این چیزها کاری ندارم.اصلا دنبال زندگی شخصی او نیستم چون من هدفم رسیدن به او نیست..من فقط میخوام بدون هیچ مشکلی اون از سر راه زندگیم کنار بره..همین!
فاطمه با دقت نگاهم کرد:
_واقعا یعنی تو بهش هیچ علاقه ای نداری؟
شانه هام رو بالا انداختم:نه!!! فقط حس احترام و عذاب وجدان..چون او واقعا محترم و مهربونه...شاید اگر درشرایط دیگری بودم بهش فکر میکردم ولی با این شرایطی که دارم اصلن بهش فکر نمیکنم!
فاطمه با کنجکاوی پرسید:مگه شرایط فعلی تو چیه؟
خب معلومه! من عاشق و دلباخته ی مردی هستم که به تنهایی با کل جهان برابری میکنه! تا وقتی قلب و روحم از نیاز این مرد سرشاره نیازی به عشقهای کوتاه و بیمعنی کامرانها ندارم..ولی مجبورم برای فاطمه دلایل دیگری بیاورم.
گفتم:خب من نه خانواده ای دارم..نه مادری نه پدری..نه حتی سرمایه ی درست حسابی ای..آهی کشیدم!
_و از همه مهمتر گذشته ی پرافتخاری هم ندارم که بعدها همسرم سرش رو بالا بگیره که این زنمه!!!
فاطمه لبهاش رو به نشونه ی اعتراض جمع کرد و گفت:اصلا از طرز تفکرت خوشم نیومد!بابا طرف عاشقته..اونم با وجود اینکه تقریبا از وضعیت زندگیت خبر داره.بعد اونوقت تو از این چیزهای پیش پا افتاده میترسی؟ اینقدر ضعف نداشته باش.قرار شد به خدا اعتماد کنی!
سرم رو به نشانه ی تسلیم تکون دادم و به دیوار تکیه زدم.
_فاطمه...؟؟؟
_جانم؟
_کاش ده سال زودتر باهات آشنا شده بودم. .
_خداروشکر که ده سال دیر تر آشنا نشدی!
به هم نگاه کردیم..چشمهاش برق شیطنت آمیزی میزد و روی لبهاش لبخند کمرنگی نشسته بود.فهمیدم که این جمله رو از روی شوخی گفت ولی من قبول داشتم..واقعا خدا روشکر که ده سال دیرتر پیداش نکردم وگرنه شاید پرونده م سیاه تر میشد!
روزها از پی هم میگذشتند و من کم کم داشتم با زندگی جدید خو میگرفتم.بعد از برخورد اونروزم با کامران، دیگه خبری ازش نشد و من به خیال اینکه او دست از سرم برداشته
روال عادی زندگی رو از سر گرفتم.
آخر ماه رسید و با اولین حقوقم که دسترنج تلاش یک ماهه ام بود برای خانه مقداری خرید کردم.در مدت این یکماه کاملا متوجه ی تغییرات روحی ومعنویم شده بودم و روز به روز به آرامش بیشتری دست پیدا میکردم. فقط یک چیز آزارم میداد و آن بدهی ام به کامران بود.نمیدونستم چگونه میتوانم بدون دیدار مجدد با او بدهیم رو پرداخت کنم!
با فاطمه مشورت کردم و او گفت حاضره با من تا کافه ی او بیاد تا من بدهیم رو تسویه کنم.این لطف فاطمه برای من خیلی ارزشمند بود.باهم به کافه رفتیم.
دست وپاهام میلرزید.به سمت پیش خوان رفتم و از سعید ،گارسون کامران سراغش رو گرفتم.سعید که با دیدن ظاهر من در بهت و تعجب بود با لکنت گفت:
_کامران نیست..رفته جایی یک ساعت دیگه میاد
✍ ف.مقیمے
ادامه دارد...
❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
بی شک شما هستی مولای من
من گمت کردم...
میشه پیدام کنی؟
میشه بغلم کنی؟
دارم از دست میرم آقا...
من هرچی که دارم رو با تو میخوام آقا
من فقط کنار تو بودن حالم را خوب میکند
بی شک تو از دلم بهتر خبر داری مگه نه...؟
#بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•
بھ تو از دور سلام✋🏼
#حاج_محمود_کریمۍ🎙
#استورے
~idâ|â¢@mola113â¢|â°_۲۰۲۲_۰۳_۲۲_۲۰_۰۳_۳۸_۶۵۲.mp3
3.71M
#به_وقت_مناجات🌧
یابنَالحَسَن
بیاسُراغیازاینبینَوابگیر..؛😔💔
#ماه_رمضان 🌙
#حسینیه_ماه_خوب_خدا
#سحرهای_عاشقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی استاد عالی
✍️موضوع: بازشدن گرهای که نمیدونی علتش چیه؟
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم💚
🏝مرا مستفیض دُعای #سَحَر کن...
عزیزِ من...
#مهدی_جان🏝
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
#ماه_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ #استوری _
مآهرمضونانقــد قدرتداره
که تو اگه یه عُمر هم....:)🤍
#استادشجاعی~🌿•
4_6008354244296444521.mp3
12.59M
#شب_بیستوهشتم
#مناجات_با_خدا 🤲
محمود کریمی 🎤