⚫️یادی از شهیدان گل آرایش به مناسبت ارتحال مادر شهیدان...
💠آقا مسعود جبهه بود. شب خوابش را دیدم. گفت: آقا کاظم یه زحمت برای من می کشی؟
گفتم: بفرما.
گفت: پدرم ناخوش احواله، اگه زحمت نیست ببرش دکتر!
گفتم: اقا مسعود من که خونه شما را بلد نیستم!
گفت: به این شماره زنگ بزن!
شماره ای را گفت و از خواب پریدم. هنوز شماره تلفن در ذهنم بود. ان را جایی یاد داشت کردم.
صبح گفتم زنگ می زنم به این شماره، ببینم کیه. زنگ زدم. حاج گل ارایش بود، پدر مسعود. حال و احوالی کردم. گفتم: شرمنده حاجی، اقا مسعود گفتند نا خوشید!
گفت: اره چند روزه مریض شدم، کسی نیست ببرتم دکتر.
گفتم: آقا مسعود از جبهه سفارش کرد بیام شما را ببرم دکتر.
گفت: خدا خیرش بده، باز این پسر گاهی یاد ما می کند و حواسش به ما هست.
ادرس خانه را گرفتم و رفتم دنبالش.
هدیه به شهیدان محمد تقی(مسعود) و حسنعلی گل آرایش و پدر و مادر بزرگوارشان فاتحه و #صلوات
#شهدای_فارس
...🌱
رفیقیمیگفت:
شھید،شھیدمیشود
مـامُردههـاهم،خواهیممُرد
هـرآنطورکهزندگیکنیم
همآنطورمیرویم..!
شھیدانهزندگۍکنیم!'
#شـهدای_فارس
#رئیس_جمهور_محترم_و_مغتنم
╭🌼🍂🍃🇮🇷
✅@sahebzamanchanel
╭🌼🍂🍃🇵🇸
...🌾
قرار است در کدام صراط جلوی ما بایستند
و طلب خون خویش را کنند ؟!؟
.
.
در انتخاب خود دقت کنید!
#شهدای_فارس
#انتخابات
#۱۰_تیر
...🌾
از هوایی تنفس میکنید که بویِ خون شهدا میدهد
در زمینی راه میروید که از خون شهدا گلگون است
و این شهیدان بر همه اعمال شما ناظرند...
#شهدای_فارس
#۲۶_تیر
#شهــیدمدافع_حرمے_با_دو_قبـــر😭😳
در ســوریه، ایمــان به دوستانے که مداحے میڪــردند میگه برایــم #روضہ حضــرت #ابوالفضــل(س) بخونــید و بهشــون میــگه برایــم دعــا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضــل یا به روش سرورمــون آقا #امام_حســین(ع) یا مثل خانم #فاطمه زهرا.
ایمان به سہ روش شهــید شد: #دستے ڪہ عبــارت یا #رقیه روی ان نوشته شــده بود مــثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین ع و قسمت اصلے جراحـت ایمــان #پهلـو و شـکم بود؛ مـثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قــسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛
یعنے یک قســمت از وجــود من در خاک #سـوریه جـا مانــد.
ﺭاﻭﻱ : ﻫﻤﺴﺮﺷﻬﻴﺪ
#ﺷـﻬﻴﺪاﻳﻤﺎﻥ_ﺧﺰاعے_ﻧﮋاﺩ
#شهـدای_فارس 🌷
#ایام_شهادت
#روایٺــ_عِـشق ✒️
او یک مرد کامل بود و من فقط به عنوان یک همسر در کنار او نبودم، بیشتر مانند دو رفیق بودیم، ما با هم دوست بودیم و حتی فراتر از اینها، او معلم من بود.
من با او بزرگ شدم و با او بال و پر گرفتم تا حدود سال ۸۳ که خدا به ما نوید داد که زهرا خانمی در راه است. زهرای ما در ۲۳ بهمن سال ۸۴ به دنیا آمد و زندگی ما را با همه سختیهایی که داشتیم خیلی شیرین کرد.
ستار حدود ۶ صبح از خانه میرفت بیرون و حدود ساعت ۸ شب برمیگشت. با آن شرایط سخت، اما زندگی را خیلی دوست داشتیم و خوش بودیم و همان دو سه ساعتی که در کنار هم بودیم به اندازه سالها ارزش داشت، آنقدر که ذوق و شوق داشتیم و عاشقانه زندگی میکردیم.
زهرا که به دنیا آمد کل زندگی ما عوض شد. بهترین لحظه زندگی ما همان لحظه بود که ستار وارد بیمارستان شد و پارچهای را که دور زهرا پیچیده شده بود کنار زد و گفت بوی بهشت را از زهرا شنیدم.
او تمام عشق و محبتش را با دیدن زهرا ابراز کرد. خودش همیشه میگفت وقتی زهرا به دنیا آمد انگار هیچ چیز دیگری در دنیا برایم معنا نداشت، فقط زهرا بود. تا سال ۸۸ که خدا آقا ابوالفضل را به ما هدیه کرد، خودش همیشه میگفت عشقم زهرا و جانم ابوالفضل. او زندگی را در کار و خانواده خلاصه کرده بود و محبتش را از هیچ کس دریغ نمیکرد.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_ستار_محمودی
#اﻳﺎﻡ_شهادت
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷
🌹15سال داشت،تولشکرمعروف بود به محمود لودری.
خط حساسی بود....
قرارشدشب یه عده از بچه های شهادت طلب خاکریزجدیدی نزدیک به دشمن بزنن.
صدای لودرهاکه بلندشدعراق زمین و آسمان را باخمپاره و گلوله بهم دوخت.
یک ساعت نشده همه عقب کشیدند جز محمود که کوتاه نیامد و تا صبح زیر باران آتشT خاکریز را کامل کرد.
#طلبه_شهید محمودفولادی
#شهدای_فارس
╭🌼🍂🍃🇮🇷
✅@sahebzamanchanel
╭🌼🍂🍃🇵🇸
💠پائیز سال 65، دستور آموزش نیروها برای کربلای 4 به واحد آموزش داده شد.
ما باید سه گردان لشکر را آموزش غواصی می دادیم.
هم زمان رضا هم به ما پیوست و کار آموزش غواصی نیروها را همراه با دیگر مربی ها در حوضچه به عهده گرفت.
هم پائیز بود، هم آب سرد و گل آلود حوضچه و هم لباس غواصی.
رضا در این شرایط سخت، صبح، عصر و شب در حوضچه کلاس داشت، واقعاً کار سخت و طاقت فرسایی بود.
یک روز چند ساعتی برای استراحت از مقر دور شدیم. بی اختیار شروع به تعریف از دخترش کرد. چنان از دخترش تعریف می کرد که فکر کردم در دنیا هیچ چیز را بیشتر از او دوست ندارد.
رضا سابقه فرماندهی واحد تخریب و آموزش بسیج فارس را داشت، در شیراز زندگی راحتی داشت.
اما به خاطر خدا، از همه مسئولیت ها و زن و فرزندش گذشته بود و شبانه روز در آب سردو گل آلود حوضچه به عنوان یک مربی ساده آموزش می داد که هر کس طاقت آن را نداشت...
#سردارشهید محمدرضا ایزدی
#شهدای_فارس
╭🌼🍂🍃🇮🇷
✅@sahebzamanchanel
╭🌼🍂🍃🇵🇸
🔹بچه ها سخت مشغول آموزش شنا و غواصي بودند، عمليات كربلاي ۴ در پيش بود.
حاج مهدي درخواست ۴۸ ساعت مرخصي كرد. مخالفت كردم.
مخالفت شديد مرا که ديد، مجبور شد علت مرخصي را بگويد، گفت:
«من يقين دارم از اين عمليات بر نميگردم. من آمادهام و بايد خانوادهام را نيز آماده كنم. آنها را به شيراز ببرم و بچهها را در مدرسه ثبتنام كنم و با خيالي آسوده برگردم.»
ديگر نتوانستم مخالفت كنم. در عرض دو روز و نيم تمام كار هايش را انجام داد و برگشت و در آن عملیات به وصال یار رسید
#سردارشهید حاج مهدی زارع
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃🌷
╭🌼🍂🍃🇮🇷
✅@sahebzamanchanel
╭🌼🍂🍃🇵🇸
💠 برشے از وصیت #شهــیدحضرت_زهرایی شیراز :
هدف آفرینــش هـمان صعود الی الله اســت.
یعنی اینکه انســان به "قرب الهی" برسد که هــمان هدف است.
*دنیا مســـیر و گذرگاهی است که انســان اهداف خود را در این دنیا زمینه سازی می کند و سپس جهت به ثمر رساندن هــدف آماده می شود که همان لحــظه،لحظه ی مرگ در دنیا است و شهادت وســیله ای است که انســان را به هــدف بسیار نزدیــک می کــند🌹
#شهــيد سيد محمد حسين انجوي امــيري
#تولـد: ولادت حضرت فاطمــه(س)
#شهــادت: شهادت حضرت فاطمه(س)
#شهادت :کربلای ۵
#رمزعملیات :یازهرا (س)
#نحوه شهادت : تیری در پهلو
#شهدای_فارس
🍃🌹🍃🌹🍃
╭🌼🍂🍃🇮🇷
✅@sahebzamanchanel
╭🌼🍂🍃🇵🇸
🔆 #شهیدحضرت_زهرایی_شیراز
💠سید حسین تنها فرزند پسر خانواده هفت نفری ما بود، گاهی وقتی می خواست به جبهه برود، اصرار به ماندن سید حسین در شهر می کردیم و می گفتیم به وجود شما اینجا نیاز است و او را از رفتن به جبهه منع می کردیم، می گفت:
شما مادرها باید که ما را از خانه بیرون کرده و روانه جبهه سازید، چگونه می خواهید که در این شرایط ما در شهر بمانیم!
💠آخرین باری که می خواست به جبهه اعزام شود وقتی از درب خانه خارج می شد گفت: مادر هرچه قدر که می خواهید صورت مرا ببوس!
فهمیدم این وداع آخر است.
💠خواب دیدم بانویی بر مزاری نشسته و به شدت اشک میریزد.
مرا که دید گفت:
من حضرت زهرا هستم و این قبر حسین است به مادر حسین خبر بدهید!
💠حسین عاشق و دلسوخته حضرت زهرا بود. شب میلاد حضرت زهرا به دنیا آمد.
شب شهادت حضرت زهرا در عملیات کربلای ۵ هم ترکشی به پهلویش نشست و شهید شد.
#طلبه_شهید سید محمد حسین انجوی امیری
#شهدای_فارس