eitaa logo
یا صاحب الزمان (نفت وگاز پارس)
125 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7.6هزار ویدیو
793 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Sedaye enghelab sorod.mp3
696.4K
📢 همپای صاعقه (ای به امید کسان خفته) خواننده : عباس بهادری آهنگ همپای صاعقه از جمله آهنگ های حماسی است که به مناسبت های مختلف ملی و انقلابی از شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی پخش می‌شد. عباس بهادری این آهنگ را در ابتدای دهه هفتاد شمسی خوانده است و شعر آن نیز اثری از محمدکاظم کاظمی است. این آهنگ در راهپیمایی ها و مناسب های مختلفی اجرا شده است. ای به امید کسان خفته ز خود یاد آرید تشنه‌ کامان غنیمت ز احد یاد آرید سر به سر بادیه‌ بازار هیاهو شده است سنگ گور شهدا سنگ ترازو شده است گر چه مرحب سپر انداخته، خیبر باقی است بت مگویید شکستیم، که بتگر باقی است وای اگر قصه ما عبرت تاریخ شود خیمه قافله را دشنه ما میخ شود 🆔 @sedayeenghelab_ir ➖➖🍃🌺🍃➖➖🍃🌺🍃➖➖
🔰 | اهل خودسازی 📝 «من شهید عزیزمان محمود کاوه را از بچگی‌اش می‌شناختم. پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی علیه‌السلام بود که بنده آن‌جا نماز می‌خواندم و سخنرانی می‌کردم. دست این بچه را هم می‌گرفت با خودش می‌آورد. این جوان جزو عناصر کم‌نظیری بود که من او را در صدد خودسازی یافتم. حقیقتاً اهل خودسازی بود. در یکی از عملیات‌ها دستش مجروح شده بود، تهران آمد سراغ من. من دیدم دستش متورّم است. پرسیدم دستت درد می‌کند گفت که نه. بعد من اطلاع پیدا کردم، برادرهایی که آن‌جا بودند گفتند دستش شدید درد می‌کند، این همه درد را کتمان می‌کرد و نمی‌گفت. این مستحب است که انسان حتی‌المقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید. یک چنین حالت خودسازی ایشان داشت.» ۱۳۶۶/۰۵/۲۷ ➕ به مناسبت ۱۰ شهریورماه، سالروز شهادت شهید محمود
هدایت شده از بینش سیاسی عسلویه
👈 بـرای خـدا ڪار ڪنید 🍁یاد بخیر ڪه پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت ڪسی دیگر پرداخت میڪند. 🍁یاد بخیر ڪه یڪی از دوستانش تعریف میڪرد ڪه : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده ڪه معلوله ... شناختمش و رفتم جلو ڪه ببینم چه خبره ڪه فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! 🍁یاد بخیر ڪه قمقمه آبش را در حالی ڪکه خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت ڪه کامش از تشنگی به هم نچسبه !! 🍁یاد بخیر ڪه انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر ڪار میڪنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باڪریه ڪه صورتشو پوشونده ڪسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🍁آره به خیر ڪه خیلی چیزها به ما یاد دادند ڪه بدون چشم داشت و تلافی ڪمڪ ڪنیم و بفهمیم دیگران رو، اگر کاری میکنیم فقط واسه باشه و 👌هـر چیزی رو به دید خودمون تفسیـر نڪنیم !! 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•