یکی از زیبایی های آیینهای #محرم تو شهرمون..، اینه که روز هفتم از حسینیه دسته میریم دم خونه نوکرا و سینه زنایی که
بینمون بودن و امسال جاشون خالیه🥀
به یادشون سینهمیزنیم و به نیابت از اونا به آقا #امام_حسین سلام میدیم.
اون وسط خیلیام مثل من؛ تو این فکرن که سال بعد، خودشون تو این عزا هستن ؟ هستن که نوکری کنن؟ یا دسته به یادشون میاد دم خونشون! 💔
#خودأثر
➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐
#ناشناس
اگه به خاطر #حجاب ی که داری
طعنه شنیدی و مسخره شدی
برو یه گوشه از اتاقت
قـرآن رو بـاز ڪن..
وسـوره مطـففیـن رونـگاه ڪن...
"" آنـان ڪه آنروز به تو مۍخندنـد
فردا گـریانـند و تـو خنـدان "
#محرم
تو اوقات بیڪاری
بہجای پـَرسہی الڪی
توفضاے مجازی؛
یکم وقتبزاریم دربارهیِ امامها
و نحوه دشھادت و زندگی نامشون
و اخلاق و رفتارشون و ..
مطالعه ڪنیم و
تو زندگی ازشون استفادهڪنیم.
فقط مداحی گوش دادن
ڪافینیست! ×××
بچہ مذهبی باید اینطوری
بدرد بخور باشہ :)
که اگه یکی ازش چیزی پرسید،
توش نـَمونه
و آبروی بچهشیعه رو نبره . . .
#محرم فرصتیبرایخودسازی🌿
#_تلنگر
|+مومن کسی است که، هرکسی را ببینید با خود بگوید، بهتر از من است.
#امام_صادق
پ. ن: تو #محرم حواسمون باشه، اینکه یکی لباس مشکی نپوشید تو پوشیدی، اینکه یکی گریه نکرد تو کردی، اینکه یکی #حجاب نداره تو داری،اینکه یکی سینه نزد تو زدی و...
اینا هیچکدوم نباید باعث بشه فکر کنیم،
از کسی بهتریم ×× که اگه اینجور فکر کنیم..
مومن نیستیم.. 💔
اگه موافقید فردا بر اساس صحبتهای دکتر #علی_تقوی راجب اینکه چرا رهبر برا درست کردن مشکلات ورود نمیکنه، و فلان چیزو حل نمیکنه و... یه بحثی داشته باشیم.. "ناشناس" 👇🏻
👀https://harfeto.timefriend.net/16713194241864
[ســآحـِݪِآࢪامـِشٰ]
|+مومن کسی است که، هرکسی را ببینید با خود بگوید، بهتر از من است. #امام_صادق پ. ن: تو #محرم حواسمون
#_تلنگر
وقتے داریم تویِ خیابون راه میریم
و یه دختر خانومِ بد #حجاب میبینیم،
یه آقا پسر با تیپِ فشن میبینیم،
یا بقولی یه سوسول میبینیم
به جایِ اینڪه طورے نگاش ڪنیم ڪه
انگار ارث بابامونو خورده و کافره ..:/
دعا ڪنیم خدا به عشقِ #امام_حسین
گرفتارش ڪنه :)
ــــــ قضاوتممنوع×
بزرگــی آقا #امام_حسین رو تو خواب دیدند.
دیدن بدن پره زخم و جراحته
ـــ پرسید اقا اینهمه زخم و جراحت برا چیه؟
اقا فرمود
+اینها داغ هاییه ک منه حسین تو کربلا دیدم.. ❤️🩹
ـــــ پرسید اقا مرهم این زخمها چیه؟
اقا فرمود
+ اشک گریه کـُنهای من...💧
بعدِ اینکه از خواب بیدار شد، چند شبی رو برای ارباب روضه گرفت و کلی عزاداری کردن،سینه زدن،گریه کردن ..
بعد دو، سه شب، دوباره اقا رو خواب دیدن،
دیدن همه زخمها خوب شدن إلا دو زخم.
زخمی بر کمر، و زخمی بر سینه..
صدا زد آقاجان...!
ــــ نکنه کم برات گریه کردیم؟
نکنه خوب نوکری نکردیم؟
اقا فرمود
+نه.. خدا خیرتون بده
این دوتا زخم
تا قیامِقیامت با منه #حسین میمونه💔
پرسید
ـــ اقا این زخم ها داغِ کیه؟
اقا فرمود
+زخمی که به کمر دارم، زخم علمدار کربلا، ابوالفضلِ.. اونجایی که رفتم پیش عباس التماسش کردم
"" بیا برگرد به خیمه، ای کسوکارم..
منو تنها نذار، ای علمدارم..
آب به خیمه نرسید/
فدآی سرت، فدآی سرت، فدآی سرت..
حسین قامتش خمید/
فدآی سرت، فدآی سرت، فدآی سرت
[ســآحـِݪِآࢪامـِشٰ]
بزرگــی آقا #امام_حسین رو تو خواب دیدند. دیدن بدن پره زخم و جراحته ـــ پرسید اقا اینهمه زخم و جراح
زخم بعدی که به سینه دارم،داغِ جوونم علیأکـــــبره..
+ علی جان..
راه برو یک کم، به پیشِ چشمآنم
تا نـِگـَرَم قدِ تو را علی جانم..
شبیهِ پیغمبر، سُلالهی حیدر
مَحاسنم زرد است، غمی و گریانم..
عصای دستِ من، امید فردایم
تو میری و من هم، بی تو چه تنهایم
رو به سوی دشمن، بــــَری دلِ بابا
مواظب خود باش، دلـبرِ میدانها.
#محرم
#روضه_نوشت