eitaa logo
[ســآحـِݪ‌‌ِآࢪامـِشٰ]
1.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
832 ویدیو
25 فایل
+ بیمܢ ِگـِرداب بہ دݪ‌ داشـتم امّـا تـو رسیـدۍ؛ ڪه شـدۍ ساحــݪ‌ ِأمـن ِمـنو کـشتـۍِ نجاتمܢٰ . . ࿐ ⇠‌محتوا؟ : ز گهواره تا گور؛ بصیرت بجوی . . [صرفأ جهتِ درست حسابی شدن! ] ⇠کـُپی؟ تا أبـد آزاد شد ∞ . . ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
' ما را بزن دوباره صدا هرچه خواستی مثل غلام، مثل گدا، هرچه خواستی!... پُر کن دوباره کیل مرا «ایها العزیز» یابن الحسن برای خدا هرچه خواستی...!
دل را تکانده‌ایم از اغیار، پس بیا دیگر فراهم است بیا هرچه خواستی؛ من مهزیار تو شده‌ام محض یاری‌ات جان می‌دهم برای تو با هرچه خواستی :)
چون مستجاب می‌شود آقا فرج بخواه دور ضریح کرب و بلا هرچه خواستی؛ یادی بکن ز هر که نرفته به در صحنِ سیدالشهدا، هرچه خواستی! ➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- داشتم با حضرت رقـﷺـیه حرف میزدم گفتم رقیه جان همه میگن باید کربلاتو از خانوم سه‌ساله بگیری ، نه تو کارت نمیاره ، میشه با دستای کوچیکت گره‌ی مو وا کنی؟ من میخوام اگه رفتم به جای تو برم میدونم جاموندی از قافله دورت بگردم 💔 ولی من مثل تو توان نــدارم ، من دلم نازکه نمیتونم دوری رو تحمل کنم ، کل سال رو من منتظرم بیاد که برم کربلا ؛ نزار جا بمونم خانوم سه‌ساله . . گفتم و گفتم . . متوسل شدم به خانوم‌ام‌البنین و حضرت‌زهرا خواستم، از شهدا و رفیق شهیدم .. قسم دادم امام رضا رو به جوادش ﷺ . . دیشب، تا اذان صبح خوابـم نبرد، از فکر و خیال. از حسرتی که داشت لحظه ب لحظه بیشتر میشد. از امیدی که داشت ناامید میشد . اما... نمیدونم چیشد، نمیدونم در عرض چند ساعت چه‌اتفاقی افتاد که، شددد، رضایت گرفته شد، کارا جور شد . یهویی ـ بلیطی که لحظه اخری دقیقا به تعداد ما مونده بود و ردیف شد. من دیشب این لحظه ناامید ترین بودم گله‌مند ترین بودم.. اباعبدالله چه کردی با من ؟ من چجوری باور کنم کمتر از 1روز آسمون ب زمین اومد وهممچی اوکی شد؟؟ من چجوری هضم کنم که بالاخره شد؟ که دیگه مثل پارسال جامونده نیستم! ؟
خواستم بگم رفیق . اینه . اینجوری اگه صلاح باشه جوابتو میده. بهم میگفتن تموم شد، اونا که باید رفتن، واقعا امید داری به رفتن؟ معلومه که نمیشه، فلان چیز جور نیست، فلان شخص راضی نیست، فلان کار نمیزاره،فلان چیز مهیا نیست . 💔 اما به خدا قسم که تا همین دیشب داشتم بازم دعا و توسلمو کردم . . بعدش میدونی چیشد؟ میدونی ب چی رسیدم؟ از ته دلم گفتم آقا، منو نبری هم دوستت دارم میخوای بیشتر بیافتم دم خونت؟ باشه قبول هرچی توخواستی، هرچی تو گفتی، دل من نباید مهم باشه ک، در مقابل وجودی مث تو من کیم اصن؟ و در آخر سپردم به خودش و ... ♥️ رفیق اگه یه وقت ناامید شدی، فکر نکن ته خطی نه. توسلتو بکن و رها کن، بسپر به خودشون اگه اخرش نشد، گله نکنیا .. محــبوبت اینجور خواسته، مگه میشه بد بخواد؟ راضی باش به رضای او . 🫀 ➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐
انشاالله قراره تو سفر اینجا سفرنامه رو با عکس و متن و فیلم بـزارم، از لحظه‌های ناب و تکرار نشدنی . ـ انشاالله تسکینی باشه برا دل ِجآمونده‌ها که خودم میدونم چه حالی رو تجربه میکنن. -همراهمون‌باش 🎒
کوله رو بستم، بلیط گرفتیم،راهی ترمینال شدیم، سوار شدیم و راه افتادیم، اما.. من هنوز باورم نشده که قسمتم شده، که نوبتم شده آرزو میکنم هرکسی که آرزوشه تو این شرایط قرار بگیره و دعوت شه . . ❤️‍🩹