eitaa logo
تبلیغات به صرفه
658 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
13.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیرینی تابه ای سه سوته😍 مواد لازم ۳۰۰ گرم آرد( دولیوان سرپر) ۱۵۰ گرم کره یا مارگارین ۱۰۰گرم پودرقند(دوسوم لیوان) ۱عددتخم مرغ یک قاشق چای خوری پودرهل نصف قاشق چای خوری بکینگ پودر ۲قاشق زعفران دم کرده طرزتهیه کره و پودرقندابتدابالیستک سپس با دورتندهمزن پنج دقیقه بزنید،بین کارحتما دورگیری کنید. تخم مرغ،پودرهل،زعفران دم کرده اضافه کرده یک دقیقه هم بزنید. بکینگ پودرو آردالک شده را دردومرحله اضافه کنید. خمیرا با نوک انگشتها جمع کنید ،خیلی ورزندین که به روغن میفته،بعداشیرینی هاسفت میشن. خمیرا بین دومشما به قطرنیم سانت پهن کرده قالب بزنید. بافاصله ازهم روی کاغذ روغنی بچینید. روی شیرینی ها زعفران دم کرده رومال بزنید. به دلخواه کنجد،خلال بادام،خلال پسته بریزید. دم کنی گذاشته روی شعله پخش کن که پنج دقیقه قبل گرم شده گذاشته ۱۵ دقیقه بپزد. ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
💑 یک توصیه مهم به آقایان: سعی کنید از کلمه استفاده نکنید 🔸با این جمله زن احساس می‌کند که تمامی دغدغه‌های او را کوچک جلوه داده‌اید و نسبت به آنها بی‌تفاوت هستید و موضوعی که او فکر می‌کند بسیار مهم است و یک مشکل تلقی کرده است بسیار بی‌اهمیت و پیش پا افتاده بوده. 🔸لذا همسر شما می‌خواهد صحبت کند، از شما انتظار حل مشکل را ندارد. او را درک کنید و به صحبت‌هایش گوش کنید، قبل از اینکه گوش دیگری برای شنیدن حرف هایش پیدا کند! ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
💑 جلب همکاری مردان در خانه 💕اگر تمایل دارید همسرتان در منزل به شما کمک کند به او فرصت دهید به کارهایی که می‌خواهد بپردازد. 💕اگر کاری را ناشیانه انجام داد، او را ملامت نکنید و توانایی خود را به رخ نکشید. به شوهرتان ثابت کنید که به کمکش نیاز دارید. 💕برایش تعیین تکلیف نکنید. از فشار کار ننالید و غرولند را کنار بگذارید. کمک‌های شوهرتان را کوچک نشمارید و برعکس، آن را بزرگ‌تر از آنچه هست نشان دهید. ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🍃 هرچه زوجین زمان بیشتری را به حضور در فضای مجازی اختصاص بدهند؛ وقت کمتری برای ارتباط با شریک زندگی و خاطره ساختن در کنار او دارند. 👈 یادتان باشد هر چه زمان کمتری را با هم بگذرانید؛ هر چه خاطرات مشترکتان کمتر باشد؛ هر چه وقت کمتری را صرف شناخت یکدیگر کنید؛ هر چه کمتر برای بررسی و حل چالش‌های زندگی وقت اختصاص دهید؛ بنیان زندگی مشترکتان، سست‌تر می‌شود... ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسول اکرم ص: اولاد خود را زیاد کنید، من فردای قیامت به کثرت شما بر سایر امت ها افتخار میکنم . 🌸 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
ناامید نشوید مشكلات كودكان معمولا يك‌شبه حل نمي‌شود و تغييرات در كودكان و نوجوانان تدريجي، آرام و مرحله به مرحله صورت مي‌گيرد. برخي والدين وقتي در تغيير عادات و رفتارهاي فرزندشان به مشكل برمي‌خورند، به سرعت آشفته و نااميد مي‌شوند و اعتماد به نفس خود را از دست مي‌دهند. حال آنكه بايد به پيشرفت‌هاي كوچك و تدريجي فرزندشان توجه كنند زيرا كليد پيشرفت‌هاي بزرگ، تشويق پيشرفت‌هاي كوچك است. ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🌹 🌴 ✍صدای پوزخندم بلند شد من؟ من انقدر سیاهم که دعام تا سقف اتاقم بالا نمیره.. زانویش را بغل کرد و به رو به رویش خیره شد تو؟تو انقدر سفیدی که منِ بچه سید، یه عمر واسه اومدن به اینجا نذرو نیاز کردمو تو فقط هوسش از دلت گذشتو اومدی.. بودن کنارِ دوست داشتنی ترین مردِ زندگیم، وسطِ زمینِ کربلا.. شنیدنِ یاحسین خوانی و گریه هایِ بی اَدا حالی بهشتی تر این هم میشد؟ دانیال آمد با چشمانی متعجب شده از چادرِ رویِ سرم. به سمتم چرخید ظاهرا دیگه از دست رفتی سارا خانووم.. رشته ایی بر گردنم افکنده دوست.. میکشد هرجا که خاطرخواهِ اوست.. و حسام به آغوشش کشید.. بماند که چه زیر گوشش پچ پچ کرد و برادر بیچاره ام، قیافه ایی مثلا ترسیده به خود گرفت و کامم شیرین شد از خوشبختیم.. خوشبختی که حتی به خواب هم نمیدیدم. هرگز نداشتمو حالا نفس به نفس هم آغوشش بودم.. حسام مرا به دانیال سپرد و رفت.. به هتل رفتیم و بعد از کمی استراحت ساعت یازده شب درست در مکانی که امیرمهدی گفته بود حاضر شدیم.. آسمان تاریک اما گنبدِ طلایی رنگِ حسین میدرخشید.. قیامت برپا بود و من با چشمم میدیدم دویدن و بر سر و سینه کوبیدنهایِ عاشقانه را.. پرچمهای عظیم و قرمز رنگ منقش به نام حسین در آسمان میچرخید و انگار فرشتگان با بالهایی گرفتارِ آتش به این خاک هجوم آورده بودند.. مسیحی اشک میریخت.. خاخام یهودی می بارید.. دانیال سنی حیران ودلباخته میشد و شیعه ی علی، میسوخت و جنون وار خاکستر میشد.. خدایا بهشت را بخشیدم، این ساعت را به نامم بزن.. گیج و گنگ سر میچرخاندم و تماشا میکردم.. زمین طاقتِ این همه زیبایی را یکجا داشت؟ اشک، دیدم را تار میکرد و من لجوجانه پرده میگرفتم محضِ عشق بازی دل، چشم وگوش.. باید ظرف نگاه پر میشد .. پر از ندیده هایی که دیده بودم و شاید هیچ وقت دیگر نمیدیدم. حسام نفس نفس زنان آمد حالمِ پریشانم از صد فرسنگی نمایان بود.. دانیال و حسام کمی حرف زدند و امیرمهدی دستام را در انگشتان قفل کرد و به دنبال خود کشید. قدم به قدم همراهیش میکردم و او کنار گوشم نجوا کرد حال خوبتو میخرم بانو و مگر میفروختمش؟ حتی به این تمامِ دنیام..من مفاتیح الجنان را زیرو رویش کرده ام نیست یک حرزو دعااندر دوامِ وصلِ تو.. ⏪ ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
هدایت شده از تبلیغات به صرفه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در این شب زیبای زمستانی 🍃دعا میڪنم 🌸شبتون پر امید 🍃عشقتون خدا ✨زندگیتون پویا 🌸و لحظہ هاتون پر از آرامش باشہ. 🌸زندگیتون پر از آدمهای خوب 🍃و امضاء خدا پای تک تک آرزوهاتون شبتون بخیر ✨🌙⭐️ ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نیابت از:شهیدان🌷 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
بوی صبحانه مےآید عطرچایے صفای سفره صبح چند لقمه زندگے کافیست تا انرژی جاودانگے در وجودمان شکوفا شود صبحتون بخیر روزتون شـــــــاد  ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️