eitaa logo
تبلیغات به صرفه
616 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ☑️ازسوریه تامنا_قسمت سی ویک🔊🔊 دل دردهای گاه و بی گاهم همه را نگران کرده بود. پزشک معالجم نگران بود و همچنان استراحت مطلق و یک سری آمپول تقویتی تجویز می کرد. هنوز اول راه بودم و نمی توانستند هیچ کاری برای جنین بکنند. از محیط منزل خسته شده بودم. صالح که نبود. سلما و زهرا بانو هم علاوه بر گرفتاری های خودشان باید مراقب من هم باشند. سعی می کردم زیاد برایشان زحمت نداشته باشم. پدر جون هر روز برایم لواشک می خرید و دور از چشم سلما به من می داد.😍 می گفت "این بچه که جیره بندی حالیش نیست. بخور اما جلدشو بنداز یه جایی که کسی نفهمه"😜گاهی با این شیطنت حال و هوایم عوض می شد. هنوز دو هفته از رفتن صالح نگذشته بود. حالم بد بود. درد داشتم و علائم بدی که برای همه نگران کننده بود، آزارم می داد. سه روز بود که صالح تماس نگرفته بود. تنها بودم و منتظر زهرا بانو. گفته بود کلاس قرآنش که تمام شود می آید. سلماهم درگیر کارهای پایگاه بود. دید و بازدید ها تمام شده بود و سیزده بدر بدون صالح را توی حیاط سپری کرده بودیم.😔 بخاطر من، بقیه هم پاسوزم شده بودند. سعی کردند خوش بگذرد اما وقتی صالح نبود، وقتیکه هر لحظه از نگرانی دستم را به حلقه ی آویزان گردنم می بردم و آیة الکرسی می خواندم و انگار دلم را به مشتم می گرفتم چطور خوش می گذشت؟😔 تلویزیون اتاق را روشن کردم. اگر سلما بود نمی گذاشت شبکه ها را بگردم اما حالا که تنهابودم استفاده کردم. شبکه ی خبر... " درگیری های اطراف حلب، نیروهای سوری را تحت فشار قرار داده و رزمندگان در شرایط سختی قرار دارند. به گزارش خبرنگاران ما در سوریه، تجهیز شدن گروه های تکفیری داعش از طریق کشورهای پشتیبان، عامل شدت حملات داعش به نوار غربی حلب می باشد" انگشر را توی مشتم فشردم😰 و شبکه را عوض کردم. سرم سنگین شده بود و دهانم تلخ... "خدایا... صالح من کجاست؟"😭 اشکم سرازیر شد و نوار باریک پایین صفحه ی تلویزیون توجهم را جلب کرد. "به اطلاع شهروندان عزیز می رسانیم فردا ساعت 9صبح مسیر اصلی آرامستان شهر، تشیع شهدای مدافع حرم می باشد. دیگر بقیه را نفهمیدم... "شهید؟! چطور نفهمیدم...؟! خدایا خودت رحم کن"🙏😔 سلما که بازگشت دلم تاب نیاورد. ــ سلما... شهید آوردن؟ توی خودش رفت و گفت: ــ شهید؟ از کجا؟! ــ خودتو به اون راه نزن. تو حتما در جریانی. مگه به پایگاه اعلام نکردن؟ فردا تشیعه... ــ می دونم. تا حالا داشتم بچه ها رو سروسامون می دادم برای فردا. کلی دربه دری کشیدم تا اتوبوس گیر آوردم. همه ی پایگاها آماده هستن. اتوبوسای خط واحد هم برای عموم مردم گذاشتن، به پایگاها نمیدن. ــ منم میام. فردا منم ببر😔 کلافه لبه ی تخت نشست و دستم را گرفت. ــ فدای تو بشم... کجا می خوای بیای؟ بعدا مراسم رو از تلویزیون ببین. اصلا بگو ببینم... چرا شبکه خبر نگاه کردی؟😒 ــ نگاه کردم اما اطلاعیه ی تشیع رو از یه شبکه دیگه دیدم. زیر نویس کرده بودن. سلما... صالح چرا زنگ نزد؟😢 ــ نگران نباش مهدیه. ــ اخبار می گفت تو حلب درگیری بالا گرفته☹️ ــ خب از کجا می دونی صالح حلبه؟ ــ هرجا باشه درگیریه. جنگه، نقل و نبات که پخش نمی کنن. کار یه گلوله س...😱 جلوی دهانم را گرفتم و حلقه را توی مشتم فشردم. حس خفگی می کردم. سلما پنجره را باز کرد و با عصبانیت گفت: ــ چرا اینقدر خودتو زجر میدی؟ رحمت به خودت نمیاد به این بچه رحم کن.😡 توکلت کجا رفته؟ گریه ام گرفته بود. نه از عصبانیت سلما و نه از حال خودم... از نگرانی بالاگرفتن درگیری ها و فکرهای آشفته ای که به ذهنم سرازیر می شد. با همان حالت گریه و نفس های بریده بریده گفتم: ــ میگن تجهیز شدن اون بی همه چیزا... تجهیز شدن برا مردم بدبخت و بی پناه. برای سربازای سوریه و رزمنده های ما...😭 ــ نگران نباش... نیروهای ماهم بی تجهیزات نیستن. تو که بهتر باید بدونی. توکل کن و نذار شیطون ذهنتو پر از نا امیدی کنه. امیدت به خدا باشه. نفسم قطع می شد و بند دلم پاره. سلما کمی شانه هایم را ماساژ داد و با کتابی که می خواندم مرا باد می زد. زیر لب زمزمه می کردم "اَلٰا بِذِکْرِاللّٰهِ تَطْمَئِنَ الْقُلوَبْ" ... نویسنده طاهــره ترابـی🌷 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🌜امشب 🌼از خدایی که از همیشه 💫نزدیکتر است برایتان🌼 🌜عاشقانه‌ترین 🌼لحظات را میطلبم 💫زیباترین لبخندها 🌜را روی لبهایتان و 🌼آرام ترین لحظات را 💫برای هر روز و هر شبتان 🌜شبتون آرام و عاشقانه🌼🌙 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸✨ به نیابت از:شهیدان🌷 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸یکشنبه تون 🍃💖معطر به عطر الهی 🍃🌸روزتون پر از خیر و برکت 🍃💖در پناه حضرت حق 🍃🌸آرامش سایه سرتون 🍃💖شادی عطر لحظه هاتون 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ 📝فراموش کردن امام زمان 👤استاد عالی 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
♨️عمل نکردن به تعهدات و انتظارات 💫در دوره قبل از ازدواج و به خصوص در مراسم‌ خواستگاری، دو نفر به یکدیگر قول ها و تعهداتی می‌دهند. 💥در صورتی که بعد از عقد یکی از طرفین به تعهدات خود پایبند نماند، انتظارات طرف مقابل تحقق نمی‌یابد. در نتیجه دلخوری و کدورت ایجاد و باعث مشاجره می‌شود. این تعهدات ممکن است مربوط به موضوعاتی مانند مسائل ارتباطی، خانوادگی یا مالی باشد. بنابراین زن و شوهرها در اولین روزهای زندگی‌مشترک نباید اعتماد طرف‌مقابل به خودشان را به راحتی از دست بدهند چراکه به دست آوردن دوباره‌اش، اگر نشدنی نباشد به طور قطع دشوار خواهد بود. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🔴 💠 اگر در هستید دائم سرتان با دیگران گرم نباشد. گاهی به همسرتان نگاه کنید و بزنید تا محبت شما را حتی در شرایطی که رفت و آمد زیاد است و باعث شده کمی از هم دور شوید کند. 💠 این کار شما، حسابی حال همسرتان را خوب می‌کند و شیرینی خاصی برای او دارد. 💠 اینکار از مصادیق توجه و خاص همسر است که گرمای خوبی به رابطه شما می‌بخشد. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️