❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #سه_شنبه
👉🏻 1da.ir/oh2u
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
💠 #چله_ی_زیارت_عاشورا_غیرمعروفه 33
▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده .. زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم. مفاتیح
▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم زیارت عاشورا #غیرمعروفه را چهل روز زمزمه میکنیم :
♦️ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیكَ یا خِیرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیرَتِهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ السَّلامُ عَلَیكَ أَیهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ السَّلامُ عَلَیكَ أَیهَا الْإِمَامُ الْهَادِی الزَّكِی وَ عَلَى أَرْوَاحٍ حَلَّتْ بِفِنَائِكَ وَ أَقَامَتْ فِی جِوَارِكَ وَ وَفَدَتْ مَعَ زُوَّارِكَ السَّلامُ عَلَیكَ مِنِّى مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ .....
https://plink.ir/EHmiy
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️#اربعین داره میاد، چه کنیم؟
✍ طعم همدلی های اربعین، زیر زبانمان آنقدر مزه کرده بود؛ که برای تجربهی دوبارهاش، یکسال دلشورهی جاماندن از این سفر را داشتیم ...
غافل از اینکه، همدلی ها بهانه بود؛
تا یادمان بدهند؛ اگر مشتاق زندگی به سبک آرامشِ اربعینید ...؛
🔺باید با دو شرط "همدلی" و "وفاداری" بسمت امامتان حرکت کنید، و این تنها شرط رسیدن به کربلایِ حسینِ زمانتان است!
این اربعین که همه، جاماندهی این جاده ایم؛ تنها وظیفهمان شناخت رموز #اربعین است و رسیدن به حقیقت آن!
🔺هم بشناسیم ...
🔺هم به دیگران بشناسانیم ...
کسی که به این دو صفت برسد؛ زائر اربعین حسین "ع" است .. چه اینجا باشد، چه در طریق، "نجف ـ کربلا " ...
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_96
◀️ اطاعت خدا، ملاک دوستی پیامبر
🔴 و قال (علیه السلام) : إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ؛ ثُمَّ تَلَا "إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا" الْآيَةَ. ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ.
🔴 نزديك ترين مردم به پيامبران، داناترين آنان است، به آنچه كه آورده اند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «همانا نزديك ترين مردم به ابراهيم آنانند كه پيرو او گرديدند، و مؤمنانى كه به اين پيامبر خاتم پيوستند». (سپس فرمود) دوست محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كسى است كه خدا را اطاعت كند هر چند پيوند خويشاوندى او دور باشد، و دشمن محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كسى است كه خدا را نافرمانى كند، هر چند خويشاوند نزديك او باشد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_96 ◀️ اطاعت خدا، ملاک دوستی پیامبر 🔴 و قال (علیه
◀️ دوست و دشمن پيامبر(صلى الله عليه وآله):
📋 امام(عليه السلام) در اين گفتار پربار خود به معيار و ملاك ارتباط با انبيا و اوليا اشاره كرده مى فرمايد: «نزديك ترين و شايسته ترين مردم به پيامبران، آنهايى هستند كه از همه به تعليماتشان آگاه ترند (و در سايه اين آگاهى به آن جامه عمل مى پوشانند)»; (إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالاَْنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ).
«سپس حضرت(عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود: شايسته ترين و نزديك ترين مردم به ابراهيم آنها هستند كه از او پيروى كردند و نيز اين پيامبر و مؤمنان به اين پيامبر»; (ثُمَّ تَلاَ: (إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا) الاْيَةَ).
روشن است كه منظور امام(عليه السلام) از علم و آگاهى در اينجا همان علمى است كه دعوت به عمل مى كند و علم، اگر در عمق جان انسان نفوذ كند به يقين انسان را به عمل وادار مى كند. بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند كه صحيح «أعْمَلُهُمْ» است، زيرا آيه شريفه و جمله هاى بعد سخن از اطاعت و تبعيت دارند كه همان عمل است; ولى همان گونه كه گفتيم، نيازى به تغيير عبارت روايت از نزد خودمان نيست، زيرا ثمره درخت علم، عمل است و علم بى عمل نوعى جهل و نادانى است، زيرا اگر انسان، چيزى را به طور قطع باور كند و عميقاً به آن معتقد باشد، بر طبق آن راه مى رود.
سپس امام(عليه السلام) در تأييد گفتار فوق مى افزايد: «به يقين دوست محمد(صلى الله عليه وآله) كسى است كه خدا را اطاعت كند، هرچند پيوند نسبى اش دور باشد و دشمن محمد(صلى الله عليه وآله) كسى است كه خدا را نافرمانى كند هرچند قرابت او نزديك باشد»; (ثُمَّ قَالَ: إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّد مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَإِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَإِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّد مَنْ عَصَى اللَّهَ وَإِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ).
«لُحمَة» معانى مختلفى دارد و در اينجا به معناى قرابت و نزديكى است. امام(عليه السلام) آنچه را در ذيل اين كلام مبارك فرموده اشاره به مصداقى از مصاديق آن كبراى كليه اى است كه در بالا آمد و از آنجا كه مخاطبان آن حضرت، امت پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) هستند آن اصل كلى را بر اين امت منطبق كرده و نتيجه گيرى نموده كه ولايت و دوستى و پيروى از پيغمبر اسلام جز از طريق اطاعت حاصل نمى شود. اين همان چيزى است كه در حديث معروف امام سجاد(عليه السلام) كه گفت و گوى امام را با طاووس يمانى منعكس مى كند آمده است; امام در پايان اين حديث فرموده است: «خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ أَحْسَنَ وَلَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَخَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَلَوْ كَانَ وَلَداً قُرَشِيّاً; خداوند بهشت را آفريده براى كسانى كه او را اطاعت كنند و اين كار را به خوبى انجام دهند، هرچند برده حبشى باشند و دوزخ را آفريده براى كسانى كه او را عصيان كنند، هرچند فرزندى از دودمان قريش باشند».
در حدیث دیگرى مى خوانیم که سعد بن عبدالملک ـ که از فرزندان عبدالعزیز بن مروان بود و امام باقر(علیه السلام) او را «سعد الخیر» مى نامید ـ خدمت امام رسید در حالى که مانند زنان مصیبت زده گریه مى کرد و اشک مى ریخت. امام باقر(علیه السلام) فرمود: اى سعد چرا گریه مى کنى؟ عرض کرد چگونه گریه نکنم در حالى
که از شجره ملعونه در قرآن (اشاره به بنى امیه است) هستم. امام(علیه السلام) فرمود: تو از آنها نیستى. تو اموى هستى; ولى از ما اهل بیت. آیا کلام خدا را نشنیده اى که از ابراهیم حکایت مى کند و مى گوید: (فَمَنْ تَبِعَنى فَإنَّهُ مِنّى; هرکس از من متابعت کند او از من است؟».
شایان توجه این که مرحوم مغنیه ولایت را در کلام مبارک امام(علیه السلام) به معناى امامت گرفته و جمله «إنَّ وَلىّ مُحَمَّد» را به معناى امام و جانشین پیغمبر مى داند که تفسیرى بسیار بعید و ناسازگار با جمله هاى مختلف این کلام حکیمانه است.
#نهج_البلاغه_حكمت_96
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ ای سرو ناز حسن که خوش میروی به ناز
عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نیاز
فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل
ببریدهاند بر قد سروت قبای ناز
آن را که بوی عنبر زلف تو آرزوست
چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز
پروانه را ز شمع بود سوز دل ولی
بی شمع عارض تو دلم را بود گداز
صوفی که بی تو توبه ز می کرده بود دوش
بشکست عهد چون در میخانه دید باز
از طعنه رقیب نگردد عیار من
چون زر اگر برند مرا در دهان گاز
دل کز طواف کعبه کویت وقوف یافت
از شوق آن حریم ندارد سر حجاز
هر دم به خون دیده چه حاجت وضو چو نیست
بی طاق ابروی تو نماز مرا جواز
چون باده باز بر سر خم رفت کف زنان
#حافظ که دوش از لب ساقی شنید راز
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_260
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت قِصّهٔ زنده شُدنِ استخوان ها به دُعایِ عیسی عَلَیْهِ السَّلام !!!
(این قسمت به علت طولانی بودن در چند بخش تنظیم گردیده و بمرور می آید)
بخش 2
🌺 ای میسر کرده بر ما در جهان
سخره و بیگار ما را وا رهان
طعمه بنموده بما وان بوده شست
آنچنان بنما بما آن را که هست
گفت آن شیر ای مسیحا این شکار
بود خالص از برای اعتبار
گر مرا روزی بدی اندر جهان
خود چه کارستی مرا با مردگان
این سزای آنک یابد آب صاف
همچو خر در جو بمیزد از گزاف
گر بداند قیمت آن جوی خر
او به جای پا نهد در جوی سر
او بیابد آنچنان پیغامبری
میر آبی زندگانیپروری
چون نمیرد پیش او کز امر کن
ای امیر آب ما را زنده کن
هین سگ نفس ترا زنده مخواه
کو عدو جان تست از دیرگاه
خاک بر سر استخوانی را که آن
مانع این سگ بود از صید جان
سگ نهای بر استخوان چون عاشقی
دیوچه وار از چه بر خون عاشقی
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_13 قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت قِصّهٔ زنده شُدنِ استخوان ها به دُعایِ عیسی عَلَیْهِ السَّلام !!! (این قسمت به علت طولان
🌺 ای میسر کرده بر ما در جهان
سخره و بیگار ما را وا رهان
🔴آن چنان بنما: برگرفته است از حدیث «اللَّهُمَّ أرِنِى الدُّنیا کَما تُرِیها صالِحِى عِبادَکَ: خدایا دنیا را آن چنان به من بنما که بندگان صالح خود را مىنمایانى.» و عبارتى دیگر هست: «اللَّهُمَّ أرِنَا الدُّنیا کَما هِى.» و نیز با این حدیث مناسب است که «إنَّ داوُد قالَ یا رَبِّ أرِنِى الحَقّ کَما هُوَ عِندَکَ حَتّى أقضِىَ بهِ» خدایا، ما را از این بىهوده کاریها که بدان خو گرفتهایم، دام را دانه و قلاّب را طعمه انگاشتهایم وارهان و ما را به خود وامگذار و دنیا را چنان که هست و حقیقت آن است به ما نشان ده.
🙏ای خدایی که کارهای دشوار را برای ما در جهان آسان کردهای! ما را از کارهای بیفایده نجات ده. چه بسا آن چه به نظر ما شکار مینماید و خیال میکنیم که به طعمه هایی دست یازیدهایم در واقع دام است. خداوندا! هر چیزی را آنگونه که هست به ما نشان بده.
👈شیر خشمگین گفت: ای مسیح، این شخص را که کشتم و خوردمش، این کار فقط برای عبرت مردم بود. اگر در این جهان روزی و نصیبی برای من بود با مردگان چه کار داشتم، اگر من در دنیا نصیب داشتم که در میان اموات نمیخوابیدم. مولانا میگوید: این است سزای کسی که آب زلال را مییابد، اما از روی نادانی مانند الاغ در آن ادرار میکند. اگر الاغ ارزش آن چشمه را میدانست، مسلّماً به جای پا نهادن در جوی، سر مینهاد. اگر آن ابله چنان پیامبری یابد که فرمانروای آب حیات و زندگیبخش باشد، چرا در برابر آن پیامبر جان نبازد و نگوید: ای فرمانروای آب حیات! ما را به فرمان حق زنده کن. او با پیامبری ملاقات کرده بود که میتوانست به جانها آب حیات طیبه بخشد، ولی از سرِ نادانی از آن حضرت تنها میخواهد اجسام و ابدان را حیات ببخشد.
بههوش باش و سگ نفس خود را زنده مخواه که او از زمانهای پیشین و ادوار دیرین، دشمن جان و روح تو بوده است. نفس که منبع تمام علایق مادی و این جهانی است به سگ تشبیه شده است. مولانا به این حدیث نبوی نظر دارد: «اعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک».
معنای ابیات پایانی این است که تمام همّ و غمّ انسانهای آزمند و دنیاپرست، تیمار تن و پروردن بدن است و به دنبال صید معانی و کسب معالی نمیباشند. مولانا میگوید: اگر واقعاً سگ نیستی، پس چرا شیفتهْ استخوانی و چرا مانند زالو به مکیدن خون، حریص و آزمندی.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_13 قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_203
دعای #سی_شش
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در نگریستن به #ابر و شنیدن صدای #رعد_برق "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_شش_3
دعای سیدالساجدین(ع ) در نگریستن به #ابر و شنیدن صدای #رعد_برق :
🔹اللَّهُمَّ وَ إِنْ كُنْتَ بَعَثْتَهَا نِقْمَةً وَ أَرْسَلْتَهَا سَخْطَةً فَإِنَّا نَسْتَجِيرُكَ مِنْ غَضَبِكَ، وَ نَبْتَهِلُ إِلَيْكَ فِى سُؤَالِ عَفْوِكَ، فَمِلْ بِالْغَضَبِ إِلَى الْمُشْرِكِينَ، وَ أَدِرْ رَحَى نَقِمَتِكَ عَلَى الْمُلْحِدِينَ🔹
🔸خدايا! اگر آن را براى انتقام و عذاب برانگيخته، و به خشم فرستاده اى، ما از خشم تو پناه به تو ميبريم، و به لابه و زارى از تو مى خواهيم از ما درگذرى، و اين بلا را سوى مشركان فرستى و آسياى عذاب را بر ملحدان بگردانى🔸
#سی_شش
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_سی_شش_3
✳️اين را مىدانيم كه ممكن است اسباب بلا و عقوبت بر فرد يا جمعى آماده شده باشد ولى آنها مىتوانند به وسيلهى #دعا و #استغفار آن را برطرف كنند به همين جهت چنين عرضه مىدارد:
🔴 (بار خداوندا اگر اين ابرها را به عنوان عقوبت برانگيختهاى، و براى انجام ماموريت سخط و غضبت گسيل داشتهاى، ما از خشم و غضبت به خودت پناه مىبريم)
(اللهم و ان كنت بعثتها نقمه، و ارسلتها سخطه فانا نستجيرك من غضبك).
🔴 (و در پيشگاه تو براى درخواست عفوت به زارى مىنشينيم)
(و نبتهل اليك فى سوال عفوك).
🔴 ما را مورد لطف خود قرار ده و خشم و غضب را به سوى مشركان متوجه ساز
(فمل بالغضب الى المشركين).
🔴 (و آسياى عقوبتت را بر ملحدان به چرخش درآور)
(و ادر رحى نقمتك على الملحدين).
#سی_شش
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#داستان_دنباله_دار
⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_19
قسمت 1
مرحوم آقای #حاج_اصغر_زاهدی یکی از پیر غلامان امام حسین علیه السلام می باشد. ایشان یکی از ذاکران و مدّاحان فاضل و خوش سابقه آذربایجانی هاست که این افتخار را دارد که بیش از نیم قرن برای ارباب و مولایش امام حسین علیه السلام نوحه خوانی و مرثیه سرایی نموده است. آقای حاج اصغر زاهدی علاوه بر مدّاحی و نوحه خوانی، اشعار و نوحه های بسیار زیبا و آتشینی را نیز سروده است.
آقای حاج اصغر زاهدی می گفت: «هیئت زنجیر زنان تبریز مقیم مرکز در سال 1361 قمری تأسیس گردیده است. بنیانگذار و سرپرست این هیئت استاد و سرور گرامی من جناب آقای حاج عباسقلی علیخانلو معروف به حاج قلی زنجیر زن می باشد که حقّ به سزایی در گردن من از نظر استادی وتربیتی دارند. این هیئت که قبلاً در عصرهای جمعه دایر می شد، هم اکنون در صبح های جمعه برقرار می گردد که الحمدللَّه من هم از همان ابتدا افتخار نوحه خوانی و خدمتگزاری به خادمان و عزاداران و زنجیر زنان این هیئت را داشته ام.
مرحوم حاج رسول نیز گاهی در آن هیئت شرکت می کرد که در یک جلسه ای که آن مرحوم حضور داشت، ما طبق معمول بعد از مقداری توسل به پیشگاه سرور شهیدان برای زنجیر زدن آماده شدیم. روضه توسل نیز قتلگاهِ اول بود.
در هنگام زنجیر زدن معمولاً من وردِ زنجیر را می خواندم که با اعتذار از ادبا وفضلا واهل فهم، من آن روز یکی از اشعار وسروده های خودم را می خواندم که نقص وایراد وضعف آن از نظر مضمون و بُعد ادبی آشکار است. من فقط قصدم عرض ارادت به ساحت مقدس آقا اباعبداللَّه الحسین علیه السلام بود و بس. مطلعِ آن اشعار این بود:
آغلاما یالوارما منّت چکمه دشمندن باجی
عجز قیلما شمر شومه اَل گُتور مندن باجی
(این بیت زبان حال حضرت امام حسین علیه السلام خطاب به خواهرش حضرت زینب - سلام اللَّه علیها در قتلگاه است که می فرماید: ای خواهرم! دیگر گریه نکن، التماس هم نکن و منّتِ این دشمنان را نکش. ای خواهرم! عجز و انابه ات را بر این شمرِ شوم - لعنه اللَّه علیه - اظهار نکن و دیگر مرا رها کن و از من دست بردار.)
سپس طبق روال، مجلس را به مرحوم کربلایی رحیم ششگلانی که در زنجیر زنی از شایسته ترین میاندارها بود تحویل دادم.
👈 ادامه دارد ...
🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#داستان_دنباله_دار
⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_19
قسمت 2
وقتی زنجیر زنی تمام شد دوباره برای روضه خوانی و عزاداری بر زمین نشستیم و مداحان حاضر در مجلس شروع به خواندن کردند که ناگهان مرحوم حاج رسول با حالی که مثل همیشه پیدا می کرد با صدای بلند (تقریباً قریب به این مضامین) قسم خورد و گفت: «به حق حضرت زهراعلیها السلام امروز در این مجلس دو نفر تأیید شدند و حضرت زهراعلیها السلام به آن دو جایزه داد یکی اصغر زاهدی و دیگری کربلایی رحیم.»
من در همان لحظه تا شنیدم که حاج رسول با آن قاطعیت برای اثبات حرفش قسم و سوگند یاد کرد بسیار ناراحت و دلگیر شدم. چون هرگز انتظار نداشتم که آدمی همچون حاج رسول همانند بعضی ها به این شکل قسم بخورد. یعنی در واقع من میخکوب شدم که یا خدا! چرا این حاج رسول با آن صفا و اخلاصی که دارد این چنین بی پروا قسم خورد؟ ما که از پشت پرده و باطن خبر نداریم! به هر حال آن حالی را که داشتم از دست دادم و تاریکی خاطری بیش از حد در خود احساس کردم و تصمیم گرفتم بعد از تمام شدنِ مجلس بلافاصله به صورت خصوصی به حاج رسول اعتراض کنم و به او تذکر بدهم که چرا با این جرأت و صراحت قسم و سوگند ذکر کرد؟!
ولی شرایط به هم خورد و بی تابی های حاج رسول این اجازه را به من نداد و من تصمیم گرفتم بعداً در اولین فرصت و در اولین ملاقات با دلایلی حساب شده و لازم اعتراض و تذکّرم را به او برسانم. امّا قبل از اینکه دوباره با حاج رسول رو به رو شوم، خداوند یک چیزهایی را به من نشان داد ویک مسئله ای را به من حالی کرد که به ناچار تصمیمم را به کلّی عوض کرد.
اول اینکه من همان شب در خواب دیدم در یک مکانی در حال قدم زدن هستم. در ابتدا آن مکان برای من ناآشنا و غریب بود و من نمی دانستم در کجا قدم می زنم. ناگاه متوجه شدم چند متر جلوتر یک آقای سیدی بر روی زمین افتاده است. من با عجله به سوی آن سید دویدم و خواستم به ایشان کمک کنم. امّا در همان لحظه ای که می خواستم زیر بغل های آن بزرگوار را بگیرم و ایشان را از زمین بلند کنم، آن بزرگوار یک نگاهی به من انداخت که من به یک باره متوجه شدم که این سید، حضرت ابا عبداللَّه الحسین علیه السلام است و این مکان نیز قتلگاهِ آن حضرت می باشد!
سپس به محض اینکه فهمیدم و متوجه شدم که در قتلگاه و در کنار حضرت امام حسین علیه السلام قرار دارم، بلافاصله بدون هیچ اراده و اختیاری به گریه و زاری بسیار شدیدی افتادم و بر روی زمین نشستم و شروع به خواندن همان اشعار و نوحه هایی را که خود سروده بودم و در عصرِ جمعه برای زنجیر زنها و حاج رسول خوانده بودم نمودم.
آغلاما یالوارما منّت چکمه دشمندن باجی
عجز قیلما شمر شومه اَل گُتور مندن باجی
👈 ادامه دارد ...
🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#داستان_دنباله_دار
⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_19
قسمت 3
من همان طوری که این نوحه ها را همراه با گریه و اشک در قتلگاه و در حضور آقا اباعبداللَّه الحسین علیه السلام می خواندم نمی دانم خودم و یا توسط اعضای خانواده از خواب بیدار شدم!
و عجیب تر اینکه در فردای آن شب یعنی در صبحِ روز شنبه زمانی که با عجله و شتاب به سوی محل کارم در حرکت بودم، ناگاه یک پیر مردی با محاسن و ریش های سفید از رو به رو به طرف من آمد و در حالی که گریه می کرد دست های مرا گرفت و تندتند می گفت: منّت چکمه، منّت چکمه...
من در وسط خیابان متحیر و مبهوت مانده بودم که خدایا این پیرمرد کیست و چرا با من این جوری می کند؟! آن پیرمرد هیچ حرف دیگری هم نمی زد و فقط همان جمله را تکرار می کرد و قطره های اشک نیز از چشم هایش سرازیر شده بود.
منّت چکمه منّت چکمه...
(منّت نکش، منّت نکش...)
کم کم بعضی از عابرانی که از آن جا رد می شدند کنجکاو شده بودند و به ما نگاه می کردند. من هم هر چه به آن پیرمرد می گفتم: چی شده پدر جان؟ چه می خواهی؟ آرام باش مردم دارند جمع می شوند... هیچ فایده ای نداشت و او همچنان گریه می کرد و آن کلمات را تکرار می کرد.
عاقبت بعد از دقایقی آن پیرمرد را به شکلی آرام کردم و او گفت: مگر شما دیروز این شعر و نوحه را در جلسه زنجیر زنی نمی خواندی؟
من تازه متوجه شده و فهمیده بودم که او چه می گوید. آن پیرمرد قسمتی از آن شعر و نوحه دیروز را داشت تکرار می کرد.
آغلاما یالوارما منّت چکمه دشمندن باجی
سپس آن پیرمرد یک خواب و رؤیایی را که برای من بسیار شگفت و پر راز و رمز بود تعریف نمود. آن پیرمرد می گفت:
من دیشب در خواب و رؤیا مشاهده کردم شما در قتلگاه در کنار حضرت سید الشهداءعلیه السلام در حال خواندن همین نوحه ها هستی و زمانی که شما داشتی این اشعار و نوحه ها را می خواندی، آقا اباعبداللَّه الحسین علیه السلام یک نگاه خاص و تأیید آمیزی به شما داشتند!
وقتی آن پیرمرد خوابش را تعریف می کرد من فوری به یاد خوابی که خودم در شب گذشته دیده بودم افتادم. خیلی عجیب و شگفت انگیز بود. زیرا آن پیرمرد به طور دقیق همان خوابی را دیده بود که من خودم دیشب در خواب دیده بودم! و من با توجه به مشاهده این دو خوابِ کاملاً شبیه به هم تردیدی در انگیزه ام حاصل شد و از گلایه و اعتراض به حاج رسول منصرف شدم.»
👈 ادامه دارد ...
🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#داستان_دنباله_دار
⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_19
قسمت 4
جناب آقای #حاج_اصغر_زاهدی در رابطه با این خاطره اش دو تذکر را هم گوشزد می کرد که به رسمِ امانت باید به آنها اشاره شود.
اول اینکه آقای زاهدی می گفت: «باید توجه داشت که اگر چه ان شاءاللَّه این خواب ها از خواب های صادقه باشند ولی در هر صورت این خوابها هیچ گونه سند وحجّت قطعی برای ما نمی تواند داشته باشد و وظیفه ما در چنین رؤیاهایی فقط خوشحالی وحمل بر خیر کردن است و البته ان شاءاللَّه که خداوند به ما توفیق بدهد تا از این رؤیاها و خواب های خوشحال کننده و امید بخش زیاد ببینیم.»
دوم اینکه آقای حاج اصغر زاهدی می گفت: «من با توجه به سلیقه ای که الآن دارم، مطلعِ آن شعر را یعنی جمله «منت چکمه» به معنای منّت نکش را هر چند که فقط به عنوان زبان حال می باشد ولی باز هم آن را معقول نمی دانم و فکر می کنم که در شأن حضرت زینب (سلام اللَّه علیها) نیست که حضرت به ایشان بفرماید: منت چکمه... ومن فقط به خاطر آن دو رؤیا و خوابی که دیده شده بود حمل برخیر کرده ام و این شعر را نگاه داشته ام.»
و نکته دیگری که می بایست در اینجا تذکر داده شود این است که رسول ترک به هیچ وجه اهلِ قسم و سوگند نبوده است بلکه بر عکس، از سوگندهای غیر ضروری بسیار عصبانی و ناراحت می شده است.
آقای حاج حمید واحدی می گفت: اگر کسی در مقابلِ حاج رسول به امام حسین علیه السلام قسم می خورد او به شدت عصبانی می شد. او به اندازه ای ناراحت و غضبناک می شد که فکر می کردی شاید می خواهد آن فردی را که سوگند بی مورد خورده است تکّه تکّه کند. حاج رسول در این مواقع با ناراحتی می گفت: چرا
شماها برای یک چیزهای بی ارزش اسم امام حسین علیه السلام را بر زبان جاری می کنید؟
🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
🔈مداحی - بازار تهران – عاشورا 👤مرحوم #حاج_اصغر_زاهدی (آذری زبان ) 📜او از #پیرغلامان و مداحان هيئت
👆مرحوم حاج اصغر زاهدی (آذری زبان )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عبرتهای_عاشورا
✳️سکانسی عبرت آمیز از ماجرای #مختار
#شیعه_انگلیسی
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
♻️قسمتی از #خطبه_127 نهج البلاغه
🔅وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ، فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ. أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ، وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ.
🔅از پراکندگى بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود، آگاه باشید هر کس که مردم را به این شعار «تفرقه و جدایى» دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمامه من باشد .!!!!!
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2