با تشکر از رحت الله گرامی
امروزه در بعضى از جوامع بشرى بيش و كم منافقينى هستند كه جريان صحيح و اوضاع مفيد و ثمربخش را بر وفق تمايل شخصى و هواى نفس خود نمىدانند، براى اينكه آن را متوقف نمايند و جريان را از كار بيندازند افساد مىكنند، سمپاشى مىنمايند و كارهاى نادرست خود را اصلاح مىخوانند. گاهى انسانهاى شريف و بزرگوار به فساد واقعى افراد مفسد واقفاند و مىدانند كه وجود آنان در جامعه تا چه حد مضر و مايهى بدبختى است. اين گروه جز با زبان قاطع شمشير اصلاح نمىشوند و اگر انسانهاى شريف بخواهند آنان را اصلاح كنند بايد خود به تندروى و فساد عمل گرايش يابند. از اين رو از اصلاح آنان چشم مىپوشند و خوددارى مىكنند، اما آنان را به تسلط افراد ظالم و به آيندهى خطرناك و تيرهاى كه در پيش دارند تهديد
مىنمايند. على (ع) موقعى كه از رفتار نادرست مردم كوفه و سستيهاى آنان در امر جهاد سخت آزردهخاطر گرديد، به آنان فرمود:
آيا مىخواهيد با شمشيرم شما را بزنم و به حياتتان خاتمه دهم؟ من از نيتتان آگاهم و مىدانم كه چه چيز شما را از كجروى و اعوجاج باز مىدارد ولى هرگز صلاح شما را به فساد خود معامله نمىكنم بلكه آگاهتان مىسازم كه بر اثر روش نادرستى كه در پيش گرفتهايد خداوند قومى را بر شما مسلط خواهد نمود كه انتقام مرا از شما بگيرد، در نتيجه نه از دنيا بهرهمند مىشويد و نه به آخرت مرضى خداوند راه مىيابيد. پس كوبيده و مطرود باشيد اى جهنميها!
نتيجه آنكه امام سجاد (ع) در این جمله عرض مىكند:
و استصلح بقدرتك ما فسد منى
بار الها! آنچه در جسم و جان من به فساد گراييده و از راه مستقيم خود خارج شده است تو با قدرت لايزال خود آنرا اصلاح فرما.
پيروان امام سجاد (ع) بايد اين روش سعادت بخش را از آن حضرت بياموزند و همه روزه اين مهم را از خدا بخواهند و عرض كنند:
و استصلح بقدرتك ما فسد منى
بار الها! تو به تمام عيوب و نقائص برون و درون من واقف و آگاهى، تفضل فرما و با قدرت خود آن عيوب را اصلاح كن و مرا از آن نقائص نجات بخش.
با تشکر از جمالی نزاد عزیز
ناگفته نماند كه اصلاح مفاسد و عيوب شخصى يا نوعى را از خدا خواستن و در پيشگاه او دعا نمودن موجب رفع تكليف دينى از مسلمانان نمىشود و مسئوليت آنان را برطرف نمىنمايد.
اسلام، پيروان خود را موظف نموده است كه در اصلاح مفاسد يكديگر بكوشند و با زبانى نرم، عيوب موجود در افراد را به يكديگر تذكر دهند و از اين راه زمينهى سعادت و رستگارى جامعه را فراهم آورند.
رسول اكرم فرموده: مومن براى برادر خويش همانند آيينه است، عيوب و بديهاى او را تذكر مىدهد و لكههاى اخلاقى وى را برطرف مىسازد.
در آيين مقدس اسلام تا بدان درجه به رفع عيوب و نقائص اهميت داده شده و اولياى گرامى اسلام در اين باره تاكيد نمودهاند كه خوددارى از انجام اين وظيفه نوعى خيانت تلقى شده است.
امام صادق (ع) فرموده: كسى كه برادرش را در وضعى ببيند
كه آن را ناپسند مىداند و با آنكه قدرت اصلاح آن را دارد به او تذكر ندهد به وى خيانت نموده است.
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_180
◀️ #طمع ، عامل ذلت
🔴 و قَالَ (علیه السلام) : الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ.
طمع ورزى، بردگى هميشگى است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان!
قسمت اول
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به آثار زيان بار طمع اشاره كرده مى فرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»; (اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ).
حقيقت طمع، علاقه شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى پذيرد و به همين دليل همچون برده اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مى كند از همين رو امام(عليه السلام) آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمع كار انسان هاى ضعيف، زبون، دون همت و فاقد شخصيت اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ; قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد.
در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است. در مورد اصل طمع مرحوم کلینى بابى در جلد دوم کافى عنوان کرده و احادیث نابى در ذیل آن آورده است; از جمله از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ وَبِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چه بد انسانى است آن کس که طمعى دارد که وى را به هر سو مى کشاند و چه بد انسانى است کسى که علاقه به چیزى دارد که سبب ذلت او مى شود»
در مورد قطع امید از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسین(علیهما السلام) مى فرماید: «رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیْدِى النَّاسِ; تمام خوبى ها را در قطع امید از آنچه در دست مردم است دیدم».
حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم در جواب این سؤال که چه چیز ایمان را در قلب راسخ و ثابت مى دارد مى فرماید: «الْوَرَعُ» (تقوا و پرهیزگارى) و در پاسخ این پرسش که چه چیز ایمان را از قلب انسان خارج مى کند مى فرماید: «الطَّمَعُ».
شخص طماع در واقع نه اعتمادى به خدا دارد و نه ایمان درستى به رزاقیت او به همین دلیل دست نیاز به سوى این و آن دراز مى کند.
از این فراتر حدیثى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده و مى فرماید: «الطَّمَعُ یُذْهِبُ الْحِکْمَةَ مِنْ قُلُوبِ الْعُلَماءِ; طمع علم و دانش را از دل هاى دانشمندان دور مى سازد».
دلیل آن این است که علم و دانش نیاز به حریت فکر و آزادمنشى دارد در حالى که شخص طماع چون اسیر خواسته هاى خویش است نمى تواند درست بیندیشد و چه بسا براى رسیدن به مقصود خود کارهاى خلاف ارباب قدرت و مقام را توجیه کند و به بیان دیگر، طمع نوعى مستى و تخدیر فکر مى آورد و به طمّاع اجازه نمى دهد درست بیندیشد.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_180
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان!
قسمت 2
براى این که بدانیم «طمع» کار انسان را به چه جایى مى رساند کافى است تاریخ طمع کاران را مطالعه و بررسى کنیم. «اشعب» یکى از طمع کاران معروف عرب است که در میان آنها به صورت ضرب المثل در آمده است. در حالات او نوشته اند: «روزى شخصى را دید که مشغول بافتن زنبیلى است به او گفت خواهش مى کنم آن را بزرگ تر بباف گفت به تو چه مربوط است؟ گفت شاید روزى صاحب آن بخواهد براى من هدیه اى بفرستد و بیشتر در این زنبیل جاى بگیرد.
نیز درباره او گفته اند: از اشعب طمع کارتر سگ او بود، زیرا روزى عکس ماه را در وسط چاهى دید خیال کرد گرده نانى است براى به چنگ آوردن آن خود را در چاه پرت کرد و مرد.
ابن ابى الحدید قبل از نقل این دو داستان در شرح نهج البلاغه این شعر پرمعنا را نقل کرده است:
تَعَفَّفْ وَعِشْ حُرّاً ولا تَکُ طامِعاً
فَما قَطَعَ الاْعْناقُ إلاَّ المَطامِعُ
این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابو ایوب خالد بن زید» خدمتش رسیده عرض کرد: اى رسول خدا! اندرزى به من ده; اندرزى کوتاه تا بتوانم آن را حفظ کنم (و به آن عمل نمایم) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أُوصیکَ بِخَمْس بِالْیَأسِ عَمّا فی أیْدِى النّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنى وَإیّاکَ وَالطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحاضِرُ وَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّع وَإیّاکَ وَما یُعْتَذَرُ مِنْهُ وَأحِبَّ لاِخیکَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ; پنج چیز را به تو سفارش مى کنم: از آنچه در دست مردم است مأیوس باش و صرف نظر کن که این همان بى نیازى حقیقى است و از طمع بپرهیز که فقر و تنگدستى حاضر است و نمازى را که مى خوانى آنچنان بخوان که گویى آخرین نماز توست و مى خواهى با دنیا وداع کنى و از کارهایى که ناچار مى شوى از آن عذرخواهى کنى بپرهیز و آنچه براى خود دوست دارى براى برادر مسلمانت نیز دوست بدار»
#نهج_البلاغه_حكمت_180
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_51
و وَإِذْ وَ عَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَلِمُونَ
و (به خاطر بیاورید) هنگامى كه با موسى چهل شب وعده گذاردیم وشما پس از (آمدن) او (به میقات،) گوساله را (معبود خود) گرفتید، در حالى كه ستمكار بودید.
🔴 #عبادت در #چهل شب وبه دور از مردم، داراى آثار خاصّى است. «اربعین لیلة»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #شنبه
👉🏻 1da.ir/TXfZ6s2I
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2