eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
حیات نو.mp3
778.2K
🌸 #حیات نو 🙏اذا رأيتم الربيع فاكثروا ذكر النشور 🙏 هر گاه #بهار را ديديد، بسيار ياد رستاخيز نمائيد. 🎼 آیت الله #جوادی_آملی 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
قسمت 12 🔴 جداى از انبيا عليهم السلام‏ حضرت سجاد عليه السلام در فراز «الَّلهم وَ أَتْباعَ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ اهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ» به مسأله حيات واقعى انسان كه پيروى از انبياى الهى است؛ اشاره مى‏فرمايد و خداوند متعال هم همه انسان‏ها را به پذيرش اين حيات حقيقى فرا مى‏خواند: يأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ‏وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ اى اهل ايمان! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [حيات معنوى و] زندگى [واقعى‏] مى‏بخشد، دعوت مى‏كنند اجابت كنيد، و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل و مانع مى‏شود [تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد] و مسلماً همه شما به سوى او گردآورى خواهيد شد. دعوت اسلام به سوى حيات و زندگى است، حيات مادى، حيات فرهنگى، حيات اقتصادى، حيات سياسى به معناى واقعى، حيات اخلاقى و اجتماعى در تمام زمينه‏ها. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 238 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 13 🔴 اقسام در قرآن‏ «اين پرسش است كه آيا مردم قبل از اسلام و دعوت پيامبر مرده بودند كه قرآن آنها را دعوت به حيات مى‏كند؟ پاسخ سؤال اين است كه: آنها فاقد حيات از منظر قرآن بودند. حيات و زندگى مراحل مختلفى دارد، كه قرآن به همه آنها اشاره كرده است: 1- گاهى به معناى حيات گياهى آمده است: اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يُحْىِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْأَيتِ لَعَلَّكُمْ‏ تَعْقِلُونَ بدانيد كه خدا زمين را پس از مردگى‏اش زنده مى‏كند. همانا ما نشانه‏ها [ى ربوبيت و قدرت خود] را براى شما بيان كرديم تا بينديشيد. 2- گاهى به معناى حيات حيوانى ذكر شده است: إِنَّ الَّذِى أَحْيَاهَا لَمُحْىِ الْمَوْتَى‏ إِنَّهُ عَلَى‏ كُلّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ يقيناً مردگان را زنده مى‏كند؛ زيرا او بر هر كارى تواناست. 3- زمانى به معناى حيات فكرى و عقلانى و انسانى آمده است: أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِى بِهِ‏فِى النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِى الظُّلُمتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مّنْهَا كَذَ لِكَ زُيّنَ لِلْكفِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ آيا كسى كه [از نظر عقلى و روحى‏] مرده بود و ما او را [به وسيله هدايت و ايمان‏] زنده كرديم، و براى وى نورى قرار داديم تا در پرتو آن در ميان مردم [به درستى و سلامت‏] حركت كند، مانند كسى است كه در تاريكى‏ها [ىِ جهل و گمراهى‏] است و از آن بيرون شدنى نيست؟! اين گونه براى كافران [به خاطر لجاجت و عنادشان‏] آنچه انجام مى‏دادند، آراسته شد [تا گمان كنند اعمالى را كه انجام مى‏دهند نيكوست.] 4- گاهى به معناى حيات جاودان جهان ديگر آمده است: يَقُولُ يلَيْتَنِى قَدَّمْتُ لِحَيَاتِى مى‏گويد: اى كاش براى اين زندگى‏ام [عبادت خالصانه و كار نيك‏] پيش فرستاده بودم. 5- زمانى به معناى علم و توانايى بى حد است آن چنان كه درباره خدا مى‏گوييم: وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَىّ الَّذِى لَايَمُوتُ وَ سَبّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى‏ بِهِ‏بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا و بر آن زنده‏اى كه هرگز نمى‏ميرد توكّل كن، و او را همراه با ستايش تسبيح گوى، و كافى است كه او به گناهان بندگانش آگاه باشد. با توجه به اين اقسام كه مردم عصر جاهلى گرچه زندگى مادى حيوانى داشتند امّا از زندگى انسانى و معنوى و عقلانى محروم بودند، قرآن آمد و آنها را دعوت به حيات و زندگى كرد و دين اسلام يك دين راستين است كه حركت، در همه زمينه‏هاى زندگى ايجاد مى‏كند و روح به فكر و انديشه مى‏دهد. احساس مسؤوليّت مى‏آفريند؛ همبستگى و اتحاد و ترقّى و تكامل در همه زمينه‏ها ايجاد مى‏كند و به تمام معنى حيات آفرين مى‏باشد. و دعوت حياتى در وهله اول مربوط به جهاد و ايمان و قرآن و بهشت است كه از عوامل اصلى حيات مى‏باشد. هر چند مفهوم آيه محدود است ولى شامل هر برنامه و هر دستورى كه شكلى از اشكال حيات انسانى را بيافريند؛ مى‏باشد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 238 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 15 🔴 و زندگى حقيقى از ديدگاه روايات‏ اگر انبيا نبودند و مكتب پربار اسلام از روز نخست در جامعه بشريت نبود انسان چه سرنوشتى داشت؟ امروز اگر جهان بشريت به كلى از دعوت پيامبران بيگانه شود و ارزش‏هاى خشك و بى‏نور مادى را جانشين ارزش‏هاى الهى كه در قالب دعوت انبيا منعكس شده است بنمايد، دنياى وحشتناكى خواهيم داشت. امام على عليه السلام در اين زمينه مى‏فرمايد: لاحياةَ إِلَّا بالدِّينِ وَ لامَوتَ الَّا بِجُحُودِ اليَقينِ، فَاشْرَبُوا العَذْبَ الفُراتَ يُنَبِّهْكُم مِنْ نَوْمَةِ السُّباتِ، وَ إِيَّاكُم وَ السَّمائِمِ المُهْلِكاتِ. زندگى جز به ديندارى نيست و مرگ جز با از دست دادن يقين نيست، پس از آب شيرين و گوارا بنوشيد تا شما را از خواب غفلت بيدار كند و از سموم كشنده بپرهيزيد. بنابراين يكتاپرستى مايه حيات جان بشر است و اميدوارى به عمل به دين خدا و زنده نگه داشتن دل به سلوك با صاحب‏دلان كه راه حق را پيموده‏اند؛ همان گونه كه حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: مُعاشَرَةُ ذَوي الفَضائِل حَياةُ القُلوبِ. ارتباط با دارندگان فضيلت‏ها مايه زندگى دل‏هاست. آبادى دل و جان‏ها به ارتباط صحيح با بزرگان اهل وحى و فضل است. و هر چه انسان به كانون ارزش‏ها نزديك‏تر باشد از انحراف و گمراهى مصون مى‏ماند. اين‏ است كه پيامبر صلى الله عليه و آله چشمه‏اى از اين ارتباط را به ما نشان مى‏دهد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَحْيى‏ حَيَاةً تُشْبِهُ حَيَاةَ الأَنْبِياءِ، وَ يَمُوتَ مَيتَةً تُشْبِهُ مِيتَةَ الشُّهَدَاءِ وَ يَسْكُنَ الْجِنانَ الَّتى‏ غَرَسَها الرَّحمنُ، فَلْيَتَوَلَّ عَلِيًّا وَ لْيُوالِ وَلِيَّهُ وَ لْيَقْتَدِ بَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَانَّهُمْ عِتْرَتى‏ خُلِقُوا مِنْ طِينَتى، الَّلهُمَّ ارْزُقْهُمْ فَهمى‏ وَ عِلْمى‏، وَ وَيْلٌ لِلْمُخالِفينَ لَهُمْ مِنْ أُمَّتى‏؛ اللَّهُمَّ لاتُنِلْهُمْ شَفاعَتى‏ هر كسى دوست دارد كه زندگى به مانند زندگى پيامبران داشته باشد و مرگى به مانند مرگ شهداء دارا باشد و در بهشتى كه خداوند رحمان باغبان درختان آن است؛ سكونت گزيند، پس على عليه السلام را پيروى كند و ولايت او را دوست بدارد؛ و به امامان بعد او تأسى كند؛ زيرا آنان اهل بيت من هستند و از سرشت من آفريده شده‏اند. خدايا! از فهم و دانش من به آنان روزى فرما و واى بر رويگردانان امت من از آنان؛ خدايا! شفاعت مرا به آنان مرسان. از سوى ديگر خداوند تعالى هم انسان را به زندگى خوب در دارالسلام كه خانه سلامت و امنيّت است؛ دعوت مى‏فرمايد: وَ اللَّهُ يَدْعُواْ إِلَى‏ دَارِ السَّلمِ وَ يَهْدِى مَن يَشَآءُ إِلَى‏ صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ و خدا [مردم را] به سراى سلامت و امنيت [كه بهشتِ عنبر سرشت است‏] دعوت مى‏كند و هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مى‏نمايد. هرگاه زندگى در دنيا نيز شكل توحيدى و رستاخيزى به خود گيرد، آن تبديل به دارالسلام مى‏شود. و خداوند هر كه را شايسته هدايت بداند به راه مستقيم فرا مى‏خواند. پس انسان هر چه از كانون امنيّت و سلامت و هدايت دينى دور گردد و راه جدايى و مبارزه را پى بگيرد نه تنها از حمايت‏هاى خداوند محروم مى‏شود؛ بلكه در دام‏هاى شيطانى و ذلّت‏آور حيوانى اسير مى‏شود و زندگى او به مرگى ننگين و تلخ همراه با رسوايى دنيايى و دشنام بندگان خدا، پايان مى‏يابد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 238 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ وَقَالُواْ إِنْ هِىَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْياَ وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ وَلَوْ تَرَى‏ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى‏ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَى‏ وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ‏ و گفتند: جز زندگى دنیوى ما، هیچ زندگى دیگرى نیست و ما (پس از مرگ) برانگیحته نمى شویم. و اگرببینى آنگاه كه در برابر پروردگارشان بازداشته شده اند، (خدا) مى فرماید: آیا این (رستاخیز) حقّ نیست؟ مى گویند: بلى، به پروردگارمان سوگند (كه حقّ است). او مى فرماید: پس به كیفر كفرورزى ها و كفران هایتان، عذاب را بچشید. ✍️ در آیه 27 و 30، دو بار كلمه ى «و لو ترى» تكرار شده است تا صحنه هاى سخت قیامت را ترسیم و گامى براى هدایت مردم باشد. طبق آیه ى 30 خداوند با مجرم سخن مى گوید. ولى بعضى آیات، سخن گفتن خدارا با آنان نفى مى كند. «لایكلّمهم اللَّه»، این مطلب یا اشاره به مواقف و صحنه هاى مختلف در قیامت است، و یا آنكه مراد آن است كه خداوند با آنان كلام طیّب و دلشادكننده نمى گوید. در آیه ى 22، خداوند كفّار را در برابر نفى توحید مؤاخذه نمود: «أین شركاؤكم» و در آیه 27 به خاطر تكذیب نبوّت مؤاخذه كرد: «لانكذّب بایات ربّنا» و در آیه 30 به سبب انكار قیامت مؤاخذه مى كند. «ألیس هذا بالحقّ» اسلام براى انسان ها چند نوع را ترسیم مى كند: 1- حیات دنیا. «زهرة الحیاة الدّنیا» 2- حیات برزخى. «من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون» 3- حیات معنوى و هدایت. «دعاكم لما یحییكم» 4- حیات اجتماعى. «ولكم فى القصاص حیاة» 5 - حیات طیبه (در سایه ى قلب آرام و قناعت). «فلنحیّینه حیاة طیّبة» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ‏ اى كسانى كه ایمان آورده اید! هرگاه خدا و رسول شما را به چیزى كه حیات بخش شماست دعوت مى كنند، بپذیرید و بدانید خداوند، میان انسان و دل او حایل مى شود و به سوى او محشور مى شوید. ✍️ ، اقسام مختلفى دارد: 1- حیات گیاهى. «انّ اللّه یحیى الارض بعد موتها» خداوند زمین را زنده مى كند. 2- حیات حیوانى. «لمحیى الموتى» خداوند مردگان را زنده مى كند. 3- حیات فكرى. «مَن كان میّتاً فأحییناه» آن كه مرده بود و زنده اش كردیم. 4- حیات ابدى. «قدّمت لحیاتى» كاش براى زندگیم چیزى از پیش فرستاده بودم. مقصود از حیاتى كه با دعوت انبیا فراهم مى آید، حیات حیوانى نیست، چون بدون دعوت انبیا نیز این نوع حیات وجود دارد، بلكه مقصود حیات فكرى، عقلى ومعنوى، اخلاقى و اجتماعى و بالاخره حیات و زندگى در تمام زمینه ها مى باشد. البتّه ممكن است مراد از دعوت به حیات در اینجا (به دلیل آن كه آیه در كنار آیات جنگ بدر آمده است)، دعوت به جهاد باشد. حیات انسان، در ایمان و عمل صالح است و خداوند و انبیا هم مردم را به همان دعوت كرده اند. «دعاكم لما یحییكم» اطاعت از فرامین آنان رمز رسیدن به زندگى پاك و طیّب است، چنانكه در جاى دیگر مى خوانیم: «مَن عمل صالحاً من ذكر أو أنثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاة طیّبة» و طبق روایات شیعه وسنّى، یكى از مصادیق حیات طیّبه، پذیرش نداى پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در مسأله ى ولایت علىّ بن أبى طالب علیهما السلام و اهل بیت اوست. حایل و فاصله شدن خدا میان انسان و قلبش، نشان دهنده ى حاضر و ناظر بودن خداوند در همه جا و احاطه ى او بر تمام موجودات است و اینكه قدرت و توفیق از اوست. از رگ گردن به ما نزدیك تر است، فعالیّت عقل و روح نیز به دست اوست و اگر لطف او نبود، هرگز انسان به حقّانیّت حقّ و بطلان باطل پى نمى برد. از امام صادق علیه السلام روایت شده است كه یكى از مصادیق حایل بودن خدا بین انسان و دل او، مسأله ى محو و اثبات است؛ محو كفر و اثبات ایمان، محو غفلت و شك و تثبیت تذكّر و یقین . در جاى دیگر فرمودند: خداوند نمى گذارد انسان، باطل را حقّ ببیند. همچنین فرمودند: گاهى انسان با گوش، چشم، زبان و دست خود به چیزى علاقه دارد، ولى اگر آن را انجام دهد، قلبش با آن همراه نیست و مى داند آنچه میل به آن داشته حقّ نیست. و ممكن است حائل شدن، كنایه از مرگ باشد. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour 🆔 @sahife2