قصه‌ی شیرمرد دلوار #رئیسعلی_دلواری در ساحل گرم و آفتاب‌سوخته‌ی جنوب، پسرکی به دنیا آمد؛ نامش را رئیسعلی گذاشتند. پدرش، زایر محمد، کدخدای دلوار بود؛ مردی ریشه‌دار، اما زمانه سخت آمده بود. رئیسعلی، هنوز از کودکی عبور نکرده بود که شجاعت و دیانت در دلش جوانه زد. هر شب، نجوای عزای حسین(ع) در خانه‌اش طنین می‌انداخت و مهر علی(ع) بر مُهرش نقش بسته بود. از همان جوانی، نام او در کوچه‌های دلوار و بوشهر پر شد؛ جوانی پاک، اما ناآشنای قدرت‌های حکومتی. او نه با قاجار کنار آمد، نه با حکام فاسد بوشهر. حتی برای تأمین اسلحه، دست به مخاطرات زد، قاچاق را بهانه‌ی استقلال کرد. در یک شب، زایرحسین از دوستان نزدیکش ـ با همتی بلند ـ اسلحه از مسقط می‌آورد. اما انگلیسان با کشتی‌های آهنینش، آب‌های خلیج را ناامن ساخته بود. ناچار شدند اسلحه‌ها را به دبی ببرند و از آنجا، قاچاقی تا دلوار برسانند. تو گویی هر گلوله‌ای که وارد خاک ایران شد، امیدی تازه بود برای مردم رنج‌کشیده. نیروهای شیخ دبی به اسلحه‌ها حمله بردند، اما تنگستانی‌ها دلیر و تیرانداز بودند. در نبردی کوتاه بر موج‌های خلیج، دشمن را عقب راندند و اسلحه به دلوار رسید؛ و این شد آغاز کینه انگلیسی‌ها از رئیسعلی. روزها گذشت. اولین شعله‌های قیام ملت ایران برای آزادی، دامن جنوب را گرفت. رئیسعلی جوان، با فرمان مجاهد بزرگ، سید مرتضی علم‌الهدی، پا در رکاب حماسه گذاشت. بوشهر به دست مردان او افتاد، اما هیچ مال مردمی به يغما نرفت. نام رئیسعلی، پاک و بی‌آلایش، دهان به دهان گشت. با آغاز جنگ جهانی اول، انگلیسان که سودای جنوب داشت، به بوشهر لشکر کشید. رئیسعلی اما، دلش به الله گرم بود و پشتش به علمای دین محکم. تجار، علما و مبارزان، سنگر هم شدند. در آن شب‌ها و روزهای آتش و باروت، کمترین‌ها بزرگ‌ترین کارها کردند. انگلیسی‌ها، که از شبیخون‌های رئیسعلی و یارانش به ستوه آمده بودند، به فکر تطمیع افتادند: چهل هزار لیره استرلینگ ـ اما رئیسعلی دل به نان و نقره نسپرد. راهش، راه عزت و ایمان بود. مقاومت دلواری‌ها آن‌چنان بود که ارتش بریتانیا به رغم چند هزار سرباز و افسر زبده، شکست خورد و از دلوار عقب نشست. نام رئیسعلی در سراسر ایران پیچید، حتی روزنامه‌های لندن از او نوشتند. اما شیرمرد دلوار، دشمنان و حسودان پنهان نیز داشت. در جدال یکی از شب‌ها، در محله‌ی تنگک بوشهر، خیانت، از پشت خنجر زد. رئیسعلی، شهید راه آزادگی شد ـ در سی‌وسه‌سالگی. اما یاد او، آوازه‌ی شجاعتش، و قصه‌ی مقاومتش، تا همیشه در دل جنوب و ایران زنده ماند. او که با خلوص ایمان و بی‌ادعایی، جوانمردانه به پای ایران ایستاد؛ نشانی ابدی شد از غیرت و آزادی. #حدیث_سرو ◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

🔈 #مستند #قحطی بزرگ ایران 1️⃣ قسمت 1 - #رئیسعلی_دلواری مردی که غرور بریتانیا را زیر پا له کرد 2️⃣ قسمت 2 - چگونه «#ایران» به اشغال بیگانگان در آمد 3️⃣ قسمت 3 - چگونه سیاست های #انگلیس باعث مرگ میلیون ها «ایرانی» شد #حدیث_سرو ◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

#فرهنگ_کتاب_خوانی 📚 #کتاب 1️⃣کتاب اول « «شهید #رئیسعلی_دلواری نماد #غیرت دینی» https://taaghche.com/book/116378 ✍️ حسین نامور (خواهر زاده شهید رئیسعلی #دلواری ) 👈 شهید رئیسعلی دلواری که از ایشان با عنوان «قهرمان ملی ضد استعمار #انگلیس»، «تاج سرکرانه» و «نماد غیرت دینی» یاد می‌شود، که مردانه در برابر تجاوزگران انگلیسی ایستاد و پس از چندین بار غلبه بر نیروهای غاصب، در 12 شهریور سال 1294 به شهادت رسید و به نماد ایستادگی و مبارزه با استعمار تبدیل شد. #مقام_معظم_رهبری در این باره می فرمایند : " "رئیس‌علی دلواری #قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس است و ملت ایران همانند شهید رئیس‌علی دلواری، که در مقابل انگلیس ایستادگی کرد، امروز در برابر قدرت‌های متجاوز به سرکردگی آمریکا ایستاده است و از دشمنان خود هیچ واهمه‌ای در دل ندارد. " ( 13/10/70) " 2️⃣کتاب دوم «دلاور دلوار» ویپزه کودکان و نوجوانان نوشته علی باباجانی https://taaghche.com/book/66458 👈شما میتوانید آن ها را بصورت قانونی از #طاقچه دریافت کنید #حدیث_سرو #کتاب_شهدا ◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

#رئیسعلی_دلواری؛ شیرمردی که سینه‌اش سنگر ایران بود و حتی دشمنان هم نامش را با احترام زمزمه کردند. https://eitaa.com/sahife2/50585