eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَرِّفْهُمْ مَا يَجْهَلُونَ وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا يَعْلَمُونَ وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا يُبْصِرُونَ‏] خدايا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و آنچه را رزمندگان ما به آن جاهلند به آنان بشناسان و آنچه را نمى‏دانند، به آنان بياموز و آنچه را بينش ندارند، نسبت به آن بيناشان كن. در ميان نعمت‏هاى حضرت حق، نعمت الهام، و نعمت عرفان، و نعمت علم بى معلّم، و نعمت بصيرت و باز شدن چشم دل. براى ديدن آنچه همه نمى‏بينند جايگاه خاصى دارد. البته راه رسيدن به اين گونه نعمت‏هاى خاص راه آسانى نيست، اين مسئله شرايط بسيار سنگينى را طلب مى‏كند، كه بدون تحقّق آن شرايط، رسيدن به آن نعمت‏ها امكان ندارد. ايمان به حضرت حق، و عشق به جناب ربّ‏العزّه، و باور داشتن قيامت، و اعتقاد به نبوّت و امامت و ملائكه، و عقيده به كتب آسمانى، و تصفيه ظاهر و باطن از تمام گناهان عملى و اخلاقى، و اداى واجبات، و ترك محرّمات، از شرايط رسيدن به فيوضات و عنايات معنوى حضرت محبوب است. آرى، پاكى همه جانبه و طهارت ظاهر و باطن، و آراستگى غيب و شهود وجود انسان، باعث تابش آفتاب حقيقت و نور عنايت و لطف و فيض ازلى، و رحمت سرمدى به قلب است. كوشش در اين راه بدون آراستگى به حسنات و پيراستگى از سيّئات، محصولى نخواهد داشت. «مردى به ابويزيد گفت: به من خبر رسيده كه خدا را مى‏دانى، دوست دارم به من بياموزى. ابويزيد گفت: اسم اعظم خدا را مرز محدود و مشخصى نيست، لكن دل خود را براى مقام يگانگى حضرت حق تعالى خالى دار. و توجّه به غير او را رها ساز، و هرگاه چنين شدى هر كدام از اسماى خدا را خواستى انتخاب كن و بدان دعا كن، كه به سبب آن در آنِ واحد از مشرق به مغرب سير خواهى نمود. آن مرد گفت: سبحان‏اللَّه! مى‏شود مردى در آنِ واحد از مشرق تا مغرب سير كند؟ ابويزيد گفت: آرى و اين كار نزد اصحاب سرّ كار مهمّى نيست، كه تمام ماسوى اللَّه كلمه‏اى از كلمات اوست، و از اين بالاتر اين كه خدا را بندگانى است كه در لامكان مى‏ايستند، به طورى كه مادون عرش، زير پاى آنان قرار مى‏گيرد، پس به هر جا كه خواهند دست يازند، و هر چه خواهند برگيرند. آن مرد گفت: اين ديگر چه مقامى است؟ گفت: مقام وصل توصيف بردار نيست». در هر صورت بدون رياضت، البته رياضتى كه موافق با قواعد شرع باشد، رسيدن به مقامات معنوى، و رساندن قلب به نقطه گرفتن الهامات و فيوضات حضرت حق ممكن نيست. خواجه نصيرالدين طوسى در كتاب «اوصاف الاشراف» گفته است كه: « ، رام كردن ستور بود، به منع او از حركات غير مطلوبه، و ملكه گردانيدن او را به طاعت صاحب خويش در آنچه او را بر آن دارد از مطالب خويش. و در اين موضع هم مراد از رياضت، منع نفس حيوانى است از انقياد و مطاوعت قوّه شهويه و غضبيّه و آنچه به آن دو قوّه تعلّق دارد، و منع كردن نفس ناطقه از متابعت قواى حيوانى كه رذايل اخلاق، و اعمال مانند حرص بر جمع مال و كسب جاه، و توابع آن از حيله و مكر و خديعه و غلبه و تعصّب و حقد و حسد و فسق و فجور و انهماك در شرور و مثل اينها از آن حادث شود، و ملكه گردانيدن نفس انسانى را به طاعت عقل عملى بر وجهى كه رساننده او باشد به كمالى كه او را ممكن باشد. و غرض از رياضت سه چيز است: يكى: رفع موانع وصول به حق، و آن شواغل ظاهر و باطن است. دوم: مطيع گردانيدن نفس حيوانى مرعقل عملى را كه باعث باشد بر كمال. سيّم: ملكه گردانيدن نفس انسانى را به ثبات بر آنچه مُعدّ او باشد قبول فيض الهى را تا به كمالى كه او را ممكن باشد برسد».رسول خدا صلى الله عليه و آله به اسامة بن زيد فرمود: عَلَيْكَ بِطَريقِ الْحَقِّ، وَ ايّاكَ وَ انْ تُخْتَلَجَ دُونَهُ بِزَهْرَةِ رَغَباتِ الدُّنْيا، وَ غَضَارَةِ نَعيمِها، وَ بائِدِ سُرُورِها، وَ زايِلِ عَيْشِها. بر تو باد به راه حق و بپرهيز از اين‏كه به خاطر شگفتى و شكوفائى رغبت‏هاى دنيا و تازگى نعمت‏ها و شادى زودگذر و عيش ناپايدار آن، راهى، غير حق پوئى. ✍️ استاد حسین 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
‏ 2 خدا ✳️ مردى به ابويزيد گفت: به من خبر رسيده كه اسم اعظم خدا را مى‏دانى، دوست دارم به من بياموزى. ابويزيد گفت: اسم اعظم خدا را مرز محدود و مشخصى نيست، لكن دل خود را براى مقام يگانگى حضرت حق تعالى خالى دار. و توجّه به غير او را رها ساز، و هرگاه چنين شدى هر كدام از اسماى خدا را خواستى انتخاب كن و بدان دعا كن، كه به سبب آن در آنِ واحد از مشرق به مغرب سير خواهى نمود. آن مرد گفت: سبحان‏اللَّه! مى‏شود مردى در آنِ واحد از مشرق تا مغرب سير كند؟ ابويزيد گفت: آرى و اين كار نزد اصحاب سرّ كار مهمّى نيست، كه تمام ماسوى اللَّه كلمه‏اى از كلمات اوست، و از اين بالاتر اين كه خدا را بندگانى است كه در لامكان مى‏ايستند، به طورى كه مادون عرش، زير پاى آنان قرار مى‏گيرد، پس به هر جا كه خواهند دست يازند، و هر چه خواهند برگيرند. آن مرد گفت: اين ديگر چه مقامى است؟ گفت: مقام وصل توصيف بردار نيست». در هر صورت بدون ، البته رياضتى كه موافق با قواعد شرع باشد، رسيدن به مقامات معنوى، و رساندن قلب به نقطه گرفتن الهامات و فيوضات حضرت حق ممكن نيست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏10، ص: 16 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 حقيقت ‏ ✳️ خواجه نصيرالدين طوسى در كتاب «اوصاف الاشراف» گفته است كه: «رياضت، رام كردن ستور بود، به منع او از حركات غير مطلوبه، و ملكه گردانيدن او را به طاعت صاحب خويش در آنچه او را بر آن دارد از مطالب خويش. و در اين موضع هم مراد از رياضت، منع نفس حيوانى است از انقياد و مطاوعت قوّه شهويه و غضبيّه و آنچه به آن دو قوّه تعلّق دارد، و منع كردن نفس ناطقه از متابعت قواى حيوانى كه رذايل اخلاق، و اعمال مانند حرص بر جمع مال و كسب جاه، و توابع آن از حيله و مكر و خديعه و غلبه و تعصّب و حقد و حسد و فسق و فجور و انهماك در شرور و مثل اينها از آن حادث شود، و ملكه گردانيدن نفس انسانى را به طاعت عقل عملى بر وجهى كه رساننده او باشد به كمالى كه او را ممكن باشد. و غرض از رياضت سه چيز است: يكى: رفع موانع وصول به حق، و آن شواغل ظاهر و باطن است. دوم: مطيع گردانيدن نفس حيوانى مرعقل عملى را كه باعث باشد بر كمال. سيّم: ملكه گردانيدن نفس انسانى را به ثبات بر آنچه مُعدّ او باشد قبول فيض الهى را تا به كمالى كه او را ممكن باشد برسد». رسول خدا صلى الله عليه و آله به اسامة بن زيد فرمود: عَلَيْكَ بِطَريقِ الْحَقِّ، وَ ايّاكَ وَ انْ تُخْتَلَجَ دُونَهُ بِزَهْرَةِ رَغَباتِ الدُّنْيا، وَ غَضَارَةِ نَعيمِها، وَ بائِدِ سُرُورِها، وَ زايِلِ عَيْشِها. بر تو باد به راه حق و بپرهيز از اين‏كه به خاطر شگفتى و شكوفائى رغبت‏هاى دنيا و تازگى نعمت‏ها و شادى زودگذر و عيش ناپايدار آن، راهى، غير حق پوئى. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏10، ص: 17 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) إلىْ عُثْمانِ بْنِ حُنَیْفِ الأنْصاری ـ وَکانَ عامِلُهُ عَلَى الْبَصْرَةِ وَقَدْ بَلَغَهُ أنَّهُ دُعی إلى وَلیمَةِ قَوْم مِنْ أهْلِها، فَمَضى إلیْها ـ قَوْلُهُ. از نامه هاى امام(عليه السلام) به انصارى، فرماندار بصره، است، بعد از آنکه خبر به آن حضرت رسيد که به ميهمانى جمعى (از مرفهين) اهل بصره دعوت شده و او هم در آن ميهمانى شرکت کرده است. 👈 این نامه در 7 بخش می آید : ✳️ بخش ششم: امیرالمؤمنین : وَ ايْمُ اللَّهِ يَمِيناً -أَسْتَثْنِي فِيهَا بِمَشِيئَةِ اللَّهِ- لَأَرُوضَنَّ نَفْسِي رِيَاضَةً تَهِشُّ مَعَهَا إِلَى الْقُرْصِ إِذَا قَدَرْتُ عَلَيْهِ مَطْعُوماً وَ تَقْنَعُ بِالْمِلْحِ مَأْدُوماً، وَ لَأَدَعَنَّ مُقْلَتِي كَعَيْنِ مَاءٍ نَضَبَ مَعِينُهَا، مُسْتَفْرِغَةً دُمُوعَهَا. أَ تَمْتَلِئُ السَّائِمَةُ مِنْ رِعْيِهَا فَتَبْرُكَ، وَ تَشْبَعُ الرَّبِيضَةُ مِنْ عُشْبِهَا فَتَرْبِضَ، وَ يَأْكُلُ عَلِيٌّ مِنْ زَادِهِ فَيَهْجَعَ؟ قَرَّتْ إِذاً عَيْنُهُ إِذَا اقْتَدَى بَعْدَ السِّنِينَ الْمُتَطَاوِلَةِ بِالْبَهِيمَةِ الْهَامِلَةِ وَ السَّائِمَةِ الْمَرْعِيَّةِ. ✳️ ادامه از بخش قبل (3. امام و دنياى دنيا پرستان ) : به خدا سوگند، كه تنها اراده خدا در آن است، چنان نفس خود را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان، هر گاه بيابم شاد شود، و به نمك به جاى نان خورش قناعت كند، و آنقدر از چشم ها اشك ريزم كه چونان چشمه اى خشك در آيد، و اشك چشمم پايان پذيرد. آيا سزاوار است كه چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند، و على نيز [همانند آنان] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده، و گلّه هاى گوسفندان را الگو قرار دهد. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * آيا فقط خوردن و خوابيدن؟ *رياضت هاى مشروع و نامشروع 🆔 @sahife2