بار الها
درود فرست
از امروز تا روز قيامت
از جانب خودت بر #اصحاب_محمد
#تابعانِ_حقيقىِ و #صحابه_واقعى ایشان
درودى كه به سبب چنان كنى كه
آنها فقط عبد و بنده ی تو باشند ...
🔴عبد براى رسيدن به مقام عبوديّت و به دست آوردن رشد و كمال و تأمين سعادت دنيا و آخرت و از همه مهمتر جلب رضا و خشنودى حق ،
راهى جز دريافت مفاهيم حقيقى اسماء خداوند ندارد.
✍️ استاد حسین #انصاریان در ذیل شرح #دعا_چهارم_16 (شرحی بر #نود_نه_اسم_خدا) آورده اند که ما آن را در این صفحه روزانه می آوریم (به توفیق الهی انشاالله)
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4 #اسم_اعظم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏بار الها
درود فرست
از امروز تا روز قيامت
از جانب خودت بر #اصحاب_محمد
#تابعان_حقيقى و #صحابه_واقعى ایشان
درودى كه به سبب چنان كنى كه
آنها فقط عبد و بنده ی تو باشند ...
#دعا_چهارم_ 16
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏بار الها
درود فرست
از امروز تا روز قيامت
از جانب خودت بر #اصحاب_محمد
#تابعان_حقيقى و #صحابه_واقعى ایشان
#دعا_چهارم_16
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 1
در هر صورت صحابى و تابعى بودن كار آسانى نيست، صحابى و تابعى و پيرو واقعى كسى است كه در حدّ قبول حضرت حق از ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه برخوردار باشد و در پيشگاه حق چه در دنيا و چه در آخرت، مصداق ظلم، فسق، فجور، خيانت، تعرّب بعد از هجرت، مارق، ناكث، قاسط، منافق، توبه شكن به حساب نيايد، كه صحابى و تابعى مانند ديگران از اين امور مصونيّت نداشتند و تنها آنان كه راه پرعظمت صراط مستقيم و تقوا را تا هنگام مرگ ادامه دادند از هجوم آن خطرات مصون ماندند و رضايت حق را براى خود نگاه داشتند و به عالم آخرت بردند، ولى گروهى كه بيعت شكستند و از عنوان صحابى و تابعى و پيرو به در آمدند به حكم آيات قرآن به عذاب الهى دچار شدند.
معارف الهيّه، علائم و صفات و خصوصيّاتى براى مؤمن واقعى ذكر كردهاند كه لازم است در پايان اين جلد به قسمتى از آن ويژگىها اشاره شود تا به قول قرآن مجيد خبيث را از طيّب تميز دهيد و بر خلاف حكم الهى حكم نكنيد و چون فخر رازى نگوييد كه تمام صحابه پيامبر داراى مقام عصمت بودند و هر چه انجام دادند عين حقيقت بود، «1» كه دروغى چون اين سخن در جهان علم و عقل و انديشه و انصاف نظير ندارد.
امام رضا عليه السلام از پدرانش از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مىكند:
الإيمانُ إقْرارٌ بِاللِّسانِ، و مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَعَمَلٌ بِالأركان.
ايمان اقرار به زبان، معرفت به قلب و عمل به اعضاى جسم است.
آن كه دلش منوّر به نور شناخت خداست و معبودى جز حضرت او ندارد و زبانش مترنّم به امور ايمانى از قبيل شهادتين، نماز، امر به معروف و نهى از منكر و نصيحت و موعظه و پند، و چشم و گوش و دست و پا و شكم و شهوتش در تسخير مسائل ايمانى والهى است به حق كه مؤمن واقعى است. چنين انسانى با سير و حركتى كه در صراط مستقيم حق دارد به تدريج به صفا و لطافت و فضيلت و حقيقت آراسته مىگردد، تا جايى كه جز محبوبش چيزى در عرصه گاه حياتش نماند.
او با هيچ قيمتى حاضر نمىشود معشوقش را از دست بدهد، آزار و شكنجه و سختى و شهادت در راه دوست برايش از عسل شيرينتر شود، وجودش براى ديگران چراغ راه مىگردد و هويّت و هستيش براى عباد خدا منبع بركت مىشود.
بيداران راه دوست در حقّ چنين مؤمنى گفتهاند:
«چون اللّه بنده را شايسته مقام قرب گرداند و او را شراب لطف ابد بچشاند ظاهر و باطنش را از ريا و نفاق صاف مىكند، محبّت اغيار را در باطن وى گنجايى نماند، مشاهد لطف خفى گردد، به چشم عبرت در حقيقت كون نظاره مىكند، از مصنوع با صانع مىنگرد و از مقدور به قادر مىرسد، آن گاه از مصنوعات ملول گردد و به محبّت صانع مشغول شود، دنيا را خطر نماند، عقبى را بر خاطر او گذر نماند، غذاى او ذكر محبوب گردد، تنش در هيجان شوق معبود نازد، دل در محبّت محبوب مىگدازد، نه روى اعراض، نه سامان اعتراض.
چون بميرد حواسّ ظاهرش از دور فلك بيرون آيد، كل اعضايش از حركت طبيعيش ممتنع گردد. اين همه تغيّر، ظاهر را بود وليكن باطن از شوق و محبّت پر بود.
أمواتٌ عِندَ الْخَلْق، أحياءٌ عِنْدَ الرَّبِّ.
نزد خلايق مردگانند و نزد پروردگار، زندگان
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 86
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 2
در «اصول كافى»، باب
«فى أنّ الإيمانَ مَبثوتٌ لِجوارِحِ البَدَنِ كُلِّها»
و «وسائل الشيعه»
«بابُ الفُروضِ عَلَى الجوارح وَ وُجوبِ القيامِ بِها»
روايتى بسيار مهم و روشنگر از امام صادق عليه السلام نقل شده، كه لازم است تمام مرد و زن مؤمن از متن آن روايت اطلاع پيدا كنند.
فشرده و خلاصهاى از آن روايت چنين است:
ابوعمرو زبيرى مىگويد: «به حضرت صادق عليه السلام اظهار كردم: دانشورا، روشنم كن كه برترين عمل در پيشگاه خداوند چيست؟ فرمود: آنچه خدا هيچ عملى را جز با تحقّق آن نمىپذيرد.
عرضه داشتم: آن چيست؟
فرمود: پذيرش اللّه كه جز او اله و معبودى نيست.
عرضه داشتم: روشنم نمىكنيد كه اين پذيرش، قول با عمل است يا قول تنهاست؟
فرمود: اين پذيرش سرتاسر عمل است و قول گوشهاى از آن عمل.
گفتم: توضيح دهيد.
فرمود: اين پذيرش هر سه حوزه قلب و زبان و اندام (عقيده، ابلاغ و عمل) را فرا مىگيرد.
اما آنچه به عهده قلب و عقل است، پس دريافت و شناخت و شكلگيرى و رضامندى و تسليم به اين است كه جز اللّه، الهى نيست، شريكى ندارد و او را همشأن و همسر و فرزندى نيست (نفى ادّعاهاى تزويرگران تاريخ كه به نام شريك و همشأن و همسر و فرزند براى خدا، تودههاى خلق محروم را افسون داشته، حقوق انسانى آنان را تصاحب كرده و ايشان را به هر راه كه مىخواستند مىراندهاند) و اين وظيفهاى است كه خدا بر دوش انديشه و بينش نهاده است.
و اما آنچه را زبان عهدهدار شده است، پس اظهار و ابلاغ و اعلام دريافت عقل و دل است، چه خداى متعال فرمان داده است كه:
«اعلام كنيد كه اللّه خدا پروردگار ما و شماست.
در آيه ديگر مىگويد:
«آنان كه اعلام كردند كه نقشبند و نظام بخش زندگى ما خداست سپس در اين راه پايمردى كردند ...» «2» و اين تعهدى است كه خدا به دوش زبان گذاشته است و اين عمل آن است.
و اما آنچه تعهّد دستها و اندام است، پس يورش بر آنانى است كه خدا فرمان داده است كه چونان باز بر آنان تازند و همچون صاعقه بر جانشان زنند؛ چه اين ذات بارى است كه فرمان مىدهد:
فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّاً بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا»
پس هنگامى كه [در ميدان جنگ] با كافران روبرو شديد، گردن هايشان را به شدت بزنيد تا آن گاه كه بسيارى از آنان را با سختى و غلظت از پاى درآوريد، در اين هنگام [از دشمن اسير بگيريد و] آنان را محكم ببنديد، [پس از اسير گرفتن] يا بر آنان منت نهيد [و آزادشان كنيد]، يا از آنان [در برابر آزاد كردنشان] فديه و عوض بگيريد تا آنجا كه جنگ بارهاى سنگينش را بر زمين نهد.
يعنى حاكميّت مطلق و جهانِ شمول الهى مستقر گردد، و اين تعهّدى است كه خدا بر جسم و اندام فرض كرده است، كه سركوبى دشمن كار بازوهاست.
تا آن كه امام صادق عليه السلام فرمايد:
وَبِتَمامِ الإيمانِ دَخَلَ الْمُؤمِنُونَ الْجَنَّةَ، وَبِالنُّقْصانِ دَخَلَ الْمُفَرِّطُونَ النّارَ.
با انجام تعهّدات در هر سه مرحله دل و زبان و اندام (عقيده و ابلاغ و عمل) است كه مؤمنان وارد بهشت مىگردند، و با كوتاهى در هر يك از اين سه زمينه است كه ساده گزينان به آتش جهنّم درافتند.
آيا مىتوان گفت، صحابى اگر كوتاهى در يكى از اين سه زمينه داشته باشد از آيات عذاب مستثنى است؟
تاريخ نشان مىدهد كه عدهاى از اصحاب بر اثر پيروى از هوا از جاده صواب منحرف شدند و بر اثر كوتاهى آنان ضربههاى هولناكى به پيكر اسلام وارد آمد كه هنوز جبران نشده است! روى اين حساب چگونه مىتوان آنان را مجتهد و مصيب، داراى مقام عصمت و تقوا و از همه مهمتر مستثناى از آيات قرآن و معارف حقّه الهيّه دانست؟!
امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كردند:
لَيْسَ الإيمانُ بِالتَّحَلّى وَلا بِالتَّمَنّى وَلكِنَّ الإيمانَ ما خَلُصَ فِى الْقَلبِ وَصَدَّقَهُ الأعْمالُ.
ايمان امورى ظاهر بدون ارتباط با قلب و آرزوى نجات در كنار اعتقاد منهاى عمل نيست، ايمان حقيقتى خالص در قلب است كه اعمال انسان آن حقيقت را تصديق كند.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 88
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 3
عرفاى بزرگ شيعه در زمينه ايمان حقيقى يعنى باور داشتن حق و انبيا و ملائكه و كتب آسمانى و قيامت و عمل بر اساس ايمان و عقيده و نيز ضرر آلوده شدن به گناه مىفرمايند:
«بدان كه حق تعالى از ملكوت ارواح راهى به روح نهاده است، و از روح راهى به دل گشاده، و از دل راهى به نفس نهاده، و از نفس راهى به قالب صورت كرده، تا هر مدد و فيض كه از عالم غيب به روح رسد، از روح بدان راه به دل رسد، و از دل راهى به نفس رسد، و از نفس اثرى به قالب رسد، و از قالب عملى مناسب آن پديد آيد.
و اگر بر صورت قالب عمل ظلمانى شيطانى پديد آيد، اثر آن ظلمت به نفس رسد، و از نفس كدورتى بر دل رسد، و از دل غشاوتى به روح رسد، و نورانيّت روح را در حجاب كند، چون هاله كه گِرد ماه درآيد، به قدر آن حجاب، راه روح به عالم غيب بسته شود و از مطالعه آن عالم بازماند و مدد فيض به او كمتر رسد، و هر چند آن عمل ظلمانى بر قالب زياده شود، اثر ظلمت به روح زياده شود و حجاب او بيشتر گردد و به قدر حجاب، بينايى و گويايى و شنوايى و دانايى روح كمتر مىشود.
اما اگر مطالعه بر قانون شريعت به او نرسد- العياذ باللّه- خوف آن باشد كه سوء الخاتمه به او پيوندد و به صفت:
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
كر و لال و كورند، به همين سبب [درباره حقايق] انديشه نمىكنند.
موصوف گردد، و اين جمله چون طلسمى است كه حق تعالى از جسمانى و روحانى به يكديگر بستهاند و كليد طلسم گشايى آن «شريعت» كرده.
و شريعت را ظاهرى است و باطنى، و ظاهر آن اعمال بدنى است، كه كليد طلسم گشايى صورت قالب آمده و آن كليد را پنج دندانه است:
بُنِىَ الإسْلامُ عَلى خَمْسٍ، عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَالصَّومِ وَالْحَجِّ وَالْوِلايَةِ، وَلَمْ يُنادَ بِشَىْءٍ كَما نُودِىَ بِالْوِلايَةِ.
اسلام بر پنج پايه نهاده شده: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت، و نسبت به هيچكدام به اندازه ولايت تأكيد نشده است.
زيرا كه طلسم صورت قالب را به پنج حواس بستهاند، به كليد پنج دندانه: «بُنِىَ الإسْلامُ عَلى خَمْسٍ» توان گشود.
و باطن شريعت اعمال قلبى است و سرّى و روحى، و آن را «طريقت» خوانند، و طريقت كليد طلسم گشايى باطن انسان است تا به عالم حقيقت راه يابد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 91
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 4
... و خلايق بر دو نوعند: انبيا: و امّت ايشان. و انبيا را از در عالم حقيقت درآورند و به كليد مدد فيض فضل ربّانى و روحانيّت، ايشان را به عالم غيب برسانند كه قالب آن بودهاند در اصل فطرت، پس به كليد طريقت در طلسم دل ايشان را بگشايند تا مدد فيض به دل رسد، پس به كليد شريعت در طلسمات نفس بگشايند تا اثر فيض دررسد و صورت اعمال بدنى بر صورت ظاهر قالب پديد آيد. و از روحانيّت تا جسمانيّت جمله بدان منوّر گردد چنانكه از حال جناب مقدّس نبوى صلى الله عليه و آله بدين قانون خبر مىدهد كه:
وَكَذلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلكِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِى إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ
و همان گونه [كه بر پيامبران پيشين وحى كرديم] روحى را [چون قرآن] از امر خود به تو وحى كرديم. تو [پيش از اين] نمىدانستى كتاب و ايمان چيست؟ ولى آن [كتاب] را نورى قرار داديم كه هر كس از بندگانمان را بخواهيم به وسيله آن هدايت مىكنيم؛ بىترديد تو [مردم را] به راهى راست هدايت مىنمايى.
اما امّت را از در عالم صورت درآورند، اوّل به كليد صورت شرع، طلسم قالب ايشان را بگشايند؛ آنگه به كليد طريقت، طلسمات باطنى ايشان بگشايند، همچنين تا به عالم غيب راه يابند.
اما ابتدا تا داد تصرّف كليد شريعت بر قانون فرمان و متابعت ندهند از طلسم صورت خلاصى نيابند. و داد تصرّف كليد شريعت چنان توان داد كه هر عضو را بدان مشغول كنى كه امر فرمودهاند و از آن عمل اجتناب نمايى كه نهى كردهاند، تا دندانهها راست نشيند، و چون راست نشيند اثر راستى به زبان مىرسد، و از زبان به دل مىرسد، و از دل به غيب مىرسد و نور ايمان از غيب به دل او پديد مىآيد كه:
الَّذينَ يُؤمِنُونَ بِالْغَيْبِ
آنان كه به غيب ايمان دارند.
و هر چند استقامت ايمان از غيب و اعمال بدنى بر قالب زياده ظاهر مىشود، نور ايمان از غيب در دل مىافزايد كه:
هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ
اوست كه آرامش را در دل هاى مؤمنان نازل كرد، تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايد.
چون ترتيب صورت قالب بر قانون شريعت به كمال رسد، ايمان در دل به كمال رسيده باشد، چنانكه حديث نبوى به بيان آن ناطق است:
لا يَسْتَقيمُ إيمانُ عبدٍ حَتّى يَسْتَقيمَ قَلْبُهُ.
ايمان هيچ بندهاى راست نيايد تا دلش راست و استوار گردد.
فامّا آن كه پنج ركن شريعت، پنج دندانه كليد طلسم گشايى پنج حس است، از آن است كه ايشان را به واسطه پنج حس، آفاتى و حجبى پديد آمده است كه به مقام بهايم و انعام رسيدهاند، بلكه فروتر رفته تا اگر در اين مقام بماند و اين طلسم نگشايد و از اين صفت خلاص نيابد در حق او اين فرمايند كه:
أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ
آنان مانند چهارپايانند بلكه گمراهترند.
و بهايم و انعام را نقصان از تمتّع ايشان است در مراتع عالم حيوانى سفلى به واسطه پنج حس كه:
يك: حس بصر است، همه آن خواهند كه صورت خوب بينند و صورت غير خوب نبينند.
دوم: حس سمع است، همه آن خواهند كه آواز خوش شنوند و از صورتهاى ناخوش و آوازهاى مهيب بترسند و برمند.
سيم: حاسّه شمّ است، همه آن خواهند كه بوى خوش بويند و از بوىهاى ناخوش متوّحش شوند.
چهارم: حاسّه ذوق است، همه آن خواهند كه چيزى خوش خورند و از مأكولات ناخوش احتراز كنند.
پنجم: حاسّه لمس است، و آن به جمله تن تعلق دارد، تمامى استيفاى شهوات و لذّات بهيمى و انعامى به جمله تن خواهند كه كنند، و ايشان را از عالم ديگر خبرى نيست و آلتى ديگر ندارند كه بدان از عالم عِلوى و آخرتِ باقى برخوردارى يابند.
پس اين پنج حس است كه آدمى را دادند، با مدركاتى كه ادراك عالم غيب كند و بهايم را از آن ندادند. پس اگر به كلّى به تمتّع مراتع بهيمى و حيوانى مشغول شود از تمتّعات عالم غيب به كلى باز ماند، چون بهايم و انعام باشد و گمراهتر از ايشان، زيرا كه هر قوّت شهوانى و حيوانى و آلات آن كه جملگى بهايم و سباع و وحوش و طيور و غير ذلك دارند مجموع آنها انسان را هست، و او را شهوت ديگرى است نفسانى كه حيوانات ديگر را نيست.
پس چون انسان به كلّى يك جهتِ تمتّعات حيوانى شود، شهوات نفسانى را ضايع و معطّل داشته است، و در حيوانات ديگر اين امكان ندارد، و اگر آدمى به كلّى ترك تمتّعات بهيمى و حيوانى كند از تربيت قالب باز ماند و از فوائد آن محروم گردد.
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 5
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله درباره ايمان كامل مىفرمايد:
الْإيمانُ فى عَشْرَةٍ: الْمَعْرِفَةِ، وَالطّاعَةِ، وَالْعِلْمِ، وَالْعَمَلِ، وَالْوَرَع، وَالْاجتهادِ، وَالصَّبْرِ، وَالْيَقينِ، وَالرِّضا، وَالتَّسْليمِ، فَأيُّها فَقَدَ صاحِبُهُ بَطَلَ نِظامُهُ.
ايمان در ده برنامه است: شناخت حقايق، اطاعت از خدا و رسول و امام، دانش، عمل، پرهيز و تقوا، كوشش در راه حق، صبر، يقين، رضا، تسليم، كه هر يك را صاحبش از دست دهد به همان اندازه نظام حياتش از حق منحرف مىگردد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
مَنْ أحَبَّ لِلّهِ، وَأبْغَضَ لِلّهِ، وَأعْطى لِلّهِ، وَمَنَعَ لِلّهِ، فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إيمانُهُ.
هر كس براى خدا عشق ورزد، و محض خدا دشمنى كند و به خاطر خدا عطا كند، و براى خدا منع كند، ايمانش كامل است.
امام صادق عليه السلام فرمود:
ثَلاثٌ مِنْ عَلاماتِ الْمُؤمِن: عِلْمُهُ بِاللّهِ، وَمَنْ يُحِبُّ، وَمَنْ يُبْغِضُ.
سه حقيقت از نشانههاى مؤمن است: معرفتش به ذات و صفات حق به اندازه وسعت و طاقت و ظرفيّتى كه دارد، عشق به انبيا و اوصيا و پيروان حقيقى آنان، دشمنى و نفرت نسبت به كفّار و اهل ضلالت.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
أَلْزِمُوا مَوَدَّتَنا أهْلَ الْبَيْتِ فَإنَّهُ مَنْ لَقِىَ اللّهَ وَهُوَ يُحِبُّنا دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِنا، وَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ لا يَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إلّابِمَعْرِفَتِنا.
ملازم حريم عشق و اطاعت از ما اهل بيت باشيد، كه هر كس با محبّت ما خدا را ملاقات كند بهرهاش از بركت شفاعت ما بهشت است. به خدايى كه جانم به دست اوست، عمل بدون معرفت و شناخت ما اهل بيت كه داراى ولايت بر همهايم، سود ندارد.
آرى، قبول ولايت ديگران بنا به روايت بالا و روايات مشابه و برتر از روايات بنابر آيات قرآن مجيد، مانع قبولى عمل در پيشگاه حضرت حق است.
ولايت بر مردم نه در شأن هر كسى است، كه حق ولايت را شرايطى است كه آن شرايط در انبيا و امامان معصوم و اولياى خاصّ حق از تربيت شدگان مكتب قرآن و اهل بيت جمع است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
إنَّ صاحِبَ الدِّينَ فَكَّرَ فَعَلَتْهُ السَّكينَةُ، وَاستَكانَ فَتَواضَعَ، وَقَنَعَ فاسْتَغْنى وَرَضِىَ بِما اعْطِىَ، وَانْفَرَدَ فَكُفِىَ الْأحْزانَ، وَرفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّاً، وَخَلَعَ الدُّنْيا فَتَحامَى الشُّرُورَ، وَطَرَحَ الْحَسَدَ فَظَهَرَتِ الْمَحَبَّةُ، وَلَمْ يُخِفِ النّاسَ فَلَم يَخَفْهُمْ، وَلَمْ يُذْنِبْ إلَيْهِمْ فَسَلِمَ مِنْهُمْ، وَسَخَتْ نَفْسُهُ عَنْ كُلِّ شَىْءٍ فَفازَ وَاسْتَكْمَلَ الْفَضْلَ، وَأبْصَرَ الْعافِيَةَ فَأمِنَ النَّدامَةَ.
دارنده دين چون در وجود خودش فكر كند كه ريشهاش خاك و اصل وجودش نطفه و پايانش جيفه شدن جسم و بدن در خاك است و در برابر حضرت حق قابل ذكر نيست، آرامش و اطمينان بر او دست دهد. از علوّ و فساد بركنار بماند پس به تواضع در برابر خالق و خلق برخيزد. به حلال حق قناعت كند پس استنعناى از آنچه در دست مردم است برايش حاصل شود و به عنايت و داده خدا خشنود گردد. دل از علايق غلط به دنيا و مردم دنيا بردارد پس به اين جهت از حزن و غصه راحت گردد. ترك شهوات نمايد پس به آزادى رسد. دل از دنياى فانى بركند پس از شرور امان يابد. حسد را بگذارد پس محبّت در قلبش ظهور نمايد. مردم را نترساند پس به اين خاطر از آنان نترسد. نسبت به آنان گناهى ننمايد پس از سوى آنان به سلامت ماند. نفس از هر چيزى راحت كند پس به فلاح و رستگارى رسد و بر فضلش بيفزايد.
مواضع عافيت و سلامت در دنيا و آخرت را بشناسد پس بدين لحاظ بر حريم امن راه پيدا كند.
آرى، از ويژگىهاى مؤمن عدم خودبينى است، چه آن كه خودبينى ريشه و مادر بسيارى از گناهان است، مؤمن چون خودبين نيست خدا بين است، و خدا بين آيينه صفات و اسماى حق است و باقى در رحمت حضرت محبوب.
خودبين چيزى ندارد و به جايى بند نيست، غرورش بيهوده و كبرش بى مورد و موجودى است كه در برابر طوفان حادثه چون پر كاه از بين رفتنى است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 97
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 6
امام باقر عليه السلام درباره شناخت امامت و ولايت مىفرمايد:
ذِرْوَةُ الْأمْرِ، وَسَنامُهُ، وَمِفتاحُهُ، وَبابُ الْأشياءِ وَرِضَى الرَّحمنِ: طاعَةُ الْإمامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ، ثُمَّ قالَ: انَّ اللَّهَ تَعالى يَقُولُ:
مَن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً
مرحله اعلاى ايمان و شريفترين جايگاه آن و كليد ساير امورش و درى كه آدمى را به همه چيز مىرساند و خشنودى حق، شناخت رهبر تعيين شده از جانب حق و اطاعت از اوست.
سپس فرمود: خداوند در قرآن مىفرمايد: هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده و هر كه روى برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان كه به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان كنى] نفرستاديم.
بر اساس مدارك بى شمارى كه در كتب اهل سنّت و شيعه است، رهبر واجب الاطاعه پس از رسول خدا، على عليه السلام است كه پيامبر عزيز اسلام در روز هيجدهم ذوالحجّه در كنار غدير به دستور حضرت حق وى را براى رهبرى امّت معرفى كرد، و آن روز تمام مردم و به خصوص ابوبكر و عمر با وى به عنوان خلافت از پيامبر و ولىّ مؤمنان بيعت كردند. آنان كه تا آخر عمر بر بيعتش ماندند صحابى و پيرو حقيقى پيامبرند و آنان كه بر خلاف عقل و سنّت و به خصوص بر خلاف آيات قرآن با آن حضرت به مخالفت برخاستند، چگونه مىتوانند مدّعى پيروى از خدا و رسول باشند و خود را مشمول رضايت حضرت حق بدانند در صورتى كه رضايت حق در پيروى كامل از قرآن و دستورهاى رسول خداست.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 100
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 7
امام باقر عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت مىكنند:
إنَّ خِيارَكُمْ اولُوا النُّهى، قيلَ: يا رَسُولَ اللّهِ وَمَنْ اولُوا النُّهى؟ قالَ: هُمْ اولُوا الْأخلاقِ الْحَسَنَةِ، وَالْأحْلامِ الرَّزينَةِ، وَصِلَةِ الْأرْحامِ، وَالْبَرَرَةُ بِالْامَّهاتِ وَالْآباءِ، وَالْمُتَعاهِدينَ لِلْفُقَراءِ وَالْجيرانِ وَالْيَتامى، وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ، وَيُفْشُونَ السَّلامَ فِى الْعالَمِ، وَيُصَلُّونَ وَالنَّاسُ نيامٌ غافِلُونَ
بهترين شما آنان هستند كه داراى عقل و خرد هستند، عرضه داشتند:
دارندگان عقل و خرد كيانند؟ فرمود: صاحبان اخلاق حسنه، دارندگان حلمى كه آنان را از انتقام باز مىدارد، آنان كه به ارحام خود مىرسند، و به پدران و مادران نيكى مىكنند، به فقرا و همسايگان و ايتام رسيدگى مىكنند، اطعام طعام مىنمايند، در جهان افشاى سلام مىكنند و به وقتى كه مردم در خواب و بىخبرىاند به نماز شب برمىخيزند.
امام على عليه السلام فرمود:
طُوبى لِمَنْ ذَلَّ فى نَفْسِهِ، و طابَ كَسْبُهُ، وَصَلُحَتْ سَريرَتُهُ، وَحَسُنَتْ خَليقَتُهُ، وَأنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ، وَأمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسانِهِ، وَعَزَلَ عَنِ النّاسِ شَرَّهُ، وَوَسِعَتْهُ السُّنَّةُ، وَلَمْ يُنْسَبْ إلى بِدْعَةٍ.
خوشا كسى كه نفسش به تواضع و فروتنى نشست، كسبش از مواضع حرمت و كراهت و شبهه پاك ماند، نيّت و اعتقادش پسنديده شد، خلق و خويش نيكو گشت، اضافه ثروتش را به مستمندان داد، پرگويى زبانش را حفظ كرد، شرّش را از مردم دور داشت و عمل به سيرت و روش پيامبر بر او ناگوار نيامد تا به بدعت و ضلالت كشيده شود.
جاءَ رَجُلٌ إلَى الصادِقِ جَعفَرِ بن محمَّدٍ عليهما السلام فقال لَهُ: يَابْنَ رَسولِ اللّه أخْبِرنى بِمَكارِمِ الْأخلاقِ، فَقَالَ: الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ، وَصِلَةُ مَنْ قَطَعَكَ، وَإعْطاءُ مَنْ حَرَمَكَ، وَقَوْلُ الْحَقِّ وَلَوْ عَلى نَفْسِكَ.
مردى به محضر امام صادق عليه السلام آمد، عرضه داشت: اى پسر رسول خدا! مرا از مكارم اخلاق خبر ده، حضرت فرمود: گذشت از كسى كه تو را آزرده، صله رحم نسبت به كسى كه با تو جدايى نموده، پرداخت به كسى كه تو را محروم كرده و گفتار حق گر چه به ضرر خودت باشد.
على بن ميمون مىگويد: از حضرت صادق عليه السلام شنيدم فرمود:
مَنْ أرادَ أنْ يُدْخِلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فى رَحْمَتِهِ، وَيُسْكِنَهُ جَنَّتَهُ، فَلْيُحْسِنْ خُلْقَهُ، وَلْيُعْطِى النَّصَفَةَ مِنْ نَفْسِهِ، وَلْيَرْحَمِ الْيَتيمَ، وَلْيُعِنِ الضَّعيفَ وَلْيَتَواضَعْ لِلّهِ الَّذى خَلَقَهُ.
هر كس علاقه دارد خداوند عزَّوجلَّ وى را در رحمتش وارد كند و در بهشتش ساكن نمايد، بايد اخلاقش را نيكو كند، از جانب خود به ديگران انصاف دهد، به يتيم رحمت آورد، ضعيف را يارى كند و براى خدايى كه او را آفريده تواضع نمايد.
عَنْ جَرّاحٍ الْمَدائِنىَّ قالَ: قالَ لى أبوعَبْدِ اللّهِ عليه السلام: ألا احَدِّثُكَ بِمَكارِمِ الْأخْلاقِ؟ قُلْتُ: بلى، قالَ: الصَّفْحُ عَنِ النّاسِ، وَمُواساةُ الرَّجُلِ أخاهُ فى مالِهِ، وَذِكْرُ اللّهِ كَثيراً.
جرّاح مدائنى مىگويد: حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: مىخواهى تو را از مكارم اخلاق خبر دهم؟ گفتم: آرى، فرمود: چشم پوشى و گذشت از مردم، برادر دينى را به هنگام شدّت در مال خود شريك كردن، و زياد از خدا ياد نمودن.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هفت نفر در قيامت در سايه رحمت حقّند، روزى كه سايهاى به جز سايه آن رحمت واسعه نيست:
پيشواى عادل، جوانى كه در عبادت نشو و نما كرده، مردى كه دل به مسجد داده آن چنانكه وقتى از آن بيرون مىرود دوباره باز مىگردد، دو نفرى كه بر اساس طاعت حق جمع مىشوند و متفرق مىگردند، مردى كه در خلوت ياد خدا كند و از دو ديده ببارد، مردى كه از جانب زنى به شهوت دعوت گردد و پاسخ دهد من از خدا مىترسم و مردى كه در كمال پنهانى در راه خدا صدقه دهد. «2» امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
در يكى از جنگها تنى چند اسير شدند، رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور داد جز مردى از آنها بقيّه را به قتل برسانند. آن مرد به آن حضرت عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت، چه شد كه از اين همه مرا آزاد ساختى؟ فرمود: جبرئيل از جانب حق به من خبر داد كه در تو پنج خصلت است كه خداوند و رسولش به آن خصلتها عشق مىورزند:
غيرت شديد بر ناموست، سخاوت، حُسن خُلق، راستى در زبان، شجاعت.
آن مرد چون اين حقايق را شنيد مسلمان شد و اسلامش نيكو گشت و در جبهه اى در ركاب رسول خدا صلى الله عليه و آله به مجاهدت با دشمن برخاست تا به فيض شهادت رسيد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 101
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏بار الها
درود فرست
از جانب خودت بر
#اصحاب_محمد
#تابعانِ_حقيقى
و #صحابه_واقعى ایشان
از الان تا روز قیامت
اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى التَّابِعِينَ مِنْ يَوْمِنَا هَذَا إِلَى يَوْمِ الدِّينِ
#دعا_چهارم_16
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_465
✳️ یاری اسلام توسط انصار
👈 و قَالَ (عليه السلام) فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ: هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ، مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ.
👈 حضرت علی که درود خدا بر او باد در ستايش #انصار ( يارانى كه اهل مدينه بودند و به پيغمبر(صلى الله عليه وآله) پيوستند) فرمودند:
به خدا سوگند آنها اسلام را پروراندند، چونان مادرى كه فرزندش را بپروراند، با توانگرى، با دست هاى بخشنده، و زبانهاى برنده و گويا.
👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👇
👈 طايفه پرافتخار انصار !!
#اصحاب_محمد
#تابعان_حقيقى
#صحابه_واقعی
#صحابه_منحرف
#دعا_چهارم_3
#دعا_چهارم_16
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2