سوره توبه آیه 40
نکته:
آيه، اشاره به توطئه ى خطرناك مشركين براى كشتن پيامبرصلى الله عليه وآله دارد. در داستانِ «ليلة المبيت» از هر قبيله اى شخصى آماده شد و تصميم گرفتند شبانه پيامبر را بكشند. آن حضرت، على بن ابى طالب عليهما السلام را به جاى خود خواباند و شبانه همراه ابوبكر به سوى غار ثور رفت. كفّار در تعقيب پيامبرصلى الله عليه وآله تا در غار آمدند، ولى با ديدن تار عنكبوت بر غار، منصرف شدند و برگشتند و پيامبرصلى الله عليه وآله پس از سه روز به مدينه عزيمت فرمود. در آن مدّت، غلام ابوبكر، (عامربن فهره) براى آنان غذا مى برد و على عليه السلام مقدّمات سفر به مدينه را فراهم مى كرد. پس از سه روز، سه شتر آماده شد و پيامبرصلى الله عليه وآله، ابوبكر و راهنما، عازم مدينه شدند.
چند سؤال و جواب
سؤال: آيا همراهى ابوبكر، براى دفاع از جان پيامبرصلى الله عليه وآله بود؟
پاسخ: يك پيرمرد در برابر بسيج عمومى مشركان، چه دفاعى مى توانست بكند؟
سؤال: اطلاق كلمه ى «صاحبِ پيامبر» در آيه به ابوبكر، نشان لياقت او براى جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله نيست؟
پاسخ: كلمه ى صاحب، مفهوم لايق ندارد. گاهى دو نفر با دو فكر و سليقه و روش متفاوت، مصاحب مى شوند. چنانكه در آيه 37 كهف مى خوانيم: «قال له صاحبه وهو يحاوره» با آنكه ميان آن دو نفر تفاوت بسيار بود.
سؤال: اينكه از ميان همه ى اصحاب، تنها ابوبكر با پيامبر بود، آيا اين بالاترين ارزش براى او نيست؟
پاسخ: همان شب، على عليه السلام هم در بستر پيامبر خوابيد. ابوبكر آن شب به خاطر وظيفه، همراه پيامبر بود. دو نفر دو وظيفه انجام دادند.
سؤال: ترس ابوبكر بر جان خودش بود يا بر جان پيامبرصلى الله عليه وآله؟
پاسخ: اگر بر جان پيامبر نيز ترسيده، وظيفه ى هر مسلمان است كه در موقع خطر، نگران حال رهبر باشد.
سؤال: اصحاب كساء كه فضيلت دارند، پنج نفر بودند و اصحاب غار دو نفر، آيا اين خصوصى تر و مهم تر نيست؟
پاسخ: دعاهاى پيامبرصلى الله عليه وآله براى اصحاب كساء كه اهل بيت او بودند و در تشهّد هر نماز بر مسلمانان واجب است بر آنان صلوات بفرستند، هر شب و روز و هميشه و همه جا، حساب اين دو صحنه را جدا مى كند.
سؤال: در اين آيه پيامبر مى فرمايد: «انّ اللَّه معنا»، پس خدا با ابوبكر است. آيات ديگر، خدا را با متّقين و محسنين مى داند. پس او نيز از متّقين و محسنين است؟
پاسخ: مادامى كه انسان در مدار احسان و تقوا باشد، خدا با اوست، ولى اگر از مدار خارج شد، مشمول لطف خدا نيست. بايد ديد مسير حركت ها، موضعگيرى ها، عكس العمل در برابر غدير خم و بيعت به كجا انجاميد؟
سؤال: آيه مى فرمايد: خدا بر او (ابوبكر) آرامش نازل كرد، آيا اين امتياز نيست؟
پاسخ: در اين آيه، پنج ضمير است كه همه به پيامبر بر مى گردد، چگونه ضمير «عليه» به ابوبكر برگردد؟!
#لیله_المبیت
پیام ها :
- اسلام وابسته به حمايت ما نيست، حامى اسلام خداست. پس به نصرت خود مغرور نشويم. «الاّ تنصروه»
- خداوند پيروزى مسلمين را در تبوك تضمين كرد. «الاّ تنصروه فقد نصره اللّه»
- پيروزى هاى مسلمين، نمونه اى از قدرت الهى است. «على كلّ شى ء قدير الاّ تنصروه فقد نصره اللّه»
- خروج پيامبر از مكّه، به خاطر جوّ ارعاب وتحت فشار قرار دادن كفّار بود. «اخرجه الذين كفروا»
- اگر خدا اراده فرمايد، اشرف المخلوق (پيامبر صلى الله عليه وآله) را با اوهن البيوت (تار عنكبوت) حفظ مى كند. «اذ هما فى الغار...»
- آرامش و اطمينان، هديه ى الهى است و با ابزار مادّى فراهم نمى شود. «فانزل اللّه سكينته»
- فرشتگان به فرمان خدا، مؤمنان را امداد مى كنند. «ايّده بجنودٍ لم تروها»
- هجرت، سبب عزّت اسلام و فروپاشى كفر است. «اخرجه... كلمة اللَّه هى العليا»
- اراده ى خداوند، برتر از هر اراده و خواسته اى است. «كلمة اللَّه هى العليا»
- نيروهاى استكبارى، در مقابل مؤمنانى كه سكينه و اطمينان دارند، با همه ى تخصّص ها و امكاناتشان عاجزند. «جعل كلمة الذين كفروا السفلى »
- عزّت و اعتلاى كلمة اللّه و خنثى شدن توطئه هاى كفّار، نمودى از عزّت و حكمت خداوند است. «فقد نصره اللّه... انّ اللّه عزيز حكيم»
https://eitaa.com/sahife2
◀️ حدّ #مدح و ستايش:
قسمت 2
⏺ قرآن مجيد بارها مومنان و مجاهدان و افرادى را كه كارهاى مهمى انجام داده اند ستايش مى كند. درمورد فداكارى اميرمومنان على عليه السلام در «#لیله_المبیت » مى فرمايد: «(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللهِ وَاللهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)؛ بعضى از مردم (باايمان و فداكار، همچون على عليه السلام در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر صلي الله عليه و آله) جان خود را براى خشنودى خدا مى فروشند؛ و خداوند به بندگان مهربان است».
در سوره «دهر»، هجده آيه درباره فداكارى اميرمومنان عليه السلام و همسرش زهراى مرضيه و فرزندانش امام حسن و امام حسين كه سه روز روزه گرفتند و طعام افطار خود را به مسكين و يتيم و اسير دادند بيان داشته و كار آنها را بسيار ستوده و وعده انواع نعمتهاى بهشتى را به آنها داده است.
در آيه ولايت (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ) خاتم بخشى اميرمومنان عليه السلام را در حال نماز ستوده است.
درباره ياران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نيز نمونه هاى فراوانى هست؛ از جمله «(لَقَدْ رَضِىَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِى قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحا قَرِيبا)؛ خداوند از مومنان ـ هنگامى كه در زير آن درخت با تو بيعت كردند ـ راضى و خشنود شد؛ خدا آنچه را در درون دلهايشان (از ايمان و صداقت) نهفته بود مى دانست، ازاينرو آرامش را بر دلهايشان نازل كرد وپيروزى نزديكى به عنوان پاداش نصيب آنها فرمود».
از اين قبيل آيات در قرآن فراوان ديده مى شود كه همه آنها درسى است براى ما كه بايد كارهاى نيك نيكوكاران و صفات برجسته آنها را در برابر آنها و در مقابل مردم ستود تا هم آنها تشويق شوند و هم ساير مردم درس بگيرند. ولى اين حكم، استثنايى هم دارد و آن جايى است كه اگر كسى را پيش روى او مدح و ثنا بگوييم مغرور مى شود و همان غرور، او را طلبكار از مردم و گاهى طلبكار از خدا مى سازد و گاه سبب درجازدن يا عقبگرد او مى شود. ازاينرو در حديثى از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مى خوانيم: «إذا مَدَحْتَ أخاکَ فِي وَجْهِهِ فَكَأَنَّما أَمْرَرْتَ عَلى حَلْقِهِ الْمُوسى؛ هنگامى كه برادرت را پيش روى او مدح و ثنا بگويى مانند اين است كه تيغ بر گلويش كشيده باشى».
#نهج_البلاغه_حكمت_347
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_236
*️⃣ وَمِن كلامٍ لَهُ عَليهِ السَلامُ اقْتَصَّ فيهِ ذِكْرَ ما كانَ مِنْهُ بَعْدَ هِجْرَةِ النَّبِي صلى الله عليه و آله ثُمَّ لِحاقُهُ بِهِ:
از سخنان امام عليه السلام است كه پيرامون حوادث بعد از هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله و ملحق شدن به آن حضرت بحث مى كند.
👈 این خطبه در یک بخش می آید :
✳️ پیوسته در راه و یاد پیامبر :
*️⃣ فَجَعَلْتُ أَتْبَعُ مَأْخَذَ رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله)، فَأَطَأُ ذِكْرَهُ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْعَرَجِ [الْعَرْجِ].
✳️ ياد مشكلات #هجرت :
*️⃣ خود را در راهى قرار دادم كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رفته بود، و همه جا از او پرسيدم تا به سرزمين «عرج» رسيدم.
* عرج: يكى از منزلگاههاى بين مكّه و مدينه است، وقتى امام عليه السّلام زنان و فرزندان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را با پاى پياده از مكّه تا محلّه قبا در مدينه رساند پاهاى آن حضرت ورم كرد، و خونين شد. پيامبر در منزل «كلثوم بن هدم» بودند، وقتى نگاهش به پاهاى امام على عليه السّلام افتاد اشك در چشمان آن حضرت حلقه زد.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
*خطبه در يك نگاه:
اين کلام بخشى از خطبه اى بوده که ضمن آن امام(عليه السلام) موقعيت خود را نسبت به رسول خدا بيان مى کند و در جاى جاى آن رابطه نزديک خود را با آن حضرت و عنايت و توجّه آن حضرت را نسبت به خودش شرح مى دهد و در ضمن همان خطبه موقعيّت اهل بيت(عليهم السلام) را کاملا روشن مى سازد .
اين سخن ناظر به زمانى است که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بعد از داستان «#ليله_المبيت» با شتاب به سوى مدينه مى رفت و امام در مکّه مانده بود تا امانتهاى مردم را که نزد پيغمبر وجود داشت به آنها برساند، سپس در موقعى مناسب دور از چشم دشمن به سوى مدينه حرکت کند.
* گذرگاه ياد محبوب!
*داستان هجرت
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #انفال
#انفال_30
✳️ وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَكِرِينَ
و (به یاد آور) زمانى كه كافران درباره ى تو نقشه مى كشیدند تا تو را زندانى كنند، یا تو را بكشند یا (از مكّه) تبعید كنند. و آنان نقشه مى كشیدند و خدا هم (با خنثى كردن توطئه هاى آنان) تدبیر مى كرد و خداوند، بهترین تدبیركنندگان است.
✍️ «مَكر»، به معناى تدبیر، چاره اندیشى، طرح و نقشه است.
این آیه اشاره به «#لیله_المبیت » و توطئه ى كفّار براى قتل رسول خدا صلى الله علیه وآله دارد كه آن حضرت از طریق جبرئیل آگاه شد و على علیه السلام به جاى او در بستر خوابید و پیامبر شبانه از خانه خارج شد و به غار ثور رفت و از آنجا به مدینه هجرت نمود.
ضمناً در شب هجرت چون على علیه السلام حاضر شد جان خود را فداى پیامبر كند، آیه «ومن النّاس مَن یَشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه» در مورد حضرت على علیه السلام نازل شد.
سه طرح و نقشه اى كه براى مقابله ى كفّار با پیامبر صلى الله علیه وآله در آیه مطرح شده، محصول جلسه ى مشركین در «دار النَدوه» بود و بالاخره نقشه ى قتل را تصویب كردند كه از هر قبیله یك نفر آماده شود و دسته جمعى حمله كرده، پیامبر را بكشند تا بستگان آن حضرت نتوانند براى خونخواهى، با همه ى قبایل درگیر شوند.
این آیه ممكن است با توجّه به آیه 27 همین سوره ( #انفال_30 ) باشد كه فرمود: به خدا و رسول خیانت نكنید كه اگر خیانت كنید، با تدبیر الهى رسوا مى شوید.
چه بسا خداوند امور مهمى را با موجود ضعیفى انجام مى دهد و یا توطئه هاى بسیار بزرگى را با آن خنثى مى كند؛ بنى آدم با كلاغ آموزش مى بیند، مرگ سلیمان با موریانه كشف مى شود، بلقیس با هدهد دعوت مى شود، فیل سواران ابرهه، با پرنده كوچكى به نام ابابیل و نمرود با پشه نابود مى شوند، و توطئه ى كفّار مكّه با عنكبوتى خنثى مى شود. اینها همه براى نشان دادن نهایت ضعف و ناتوانى بشر در برابر قدرت بى پایان الهى مى باشد.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #توبه
#توبه_40
✳️ إلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيم
اگر پيامبر را يارى نكنيد، همانا خدا آن زمان كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند يارى كرد، در حالى كه او نفر دوّم از دو تن بود، زمانى كه آن دو در غار (ثور) بودند، (پيامبر) به همراهش (ابوبكر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر او نازل كرد واو را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد و سخن و طرح كافران را (كه قصد كشتن پيامبر را داشتند،) پستتر (وخنثى) قرار داد وكلمه (و اراده) خداوند (براى نصرت پيامبرش،) برتر (و پيروز) است و خداوند توانا وحكيم است.
✍️ آيه، اشاره به توطئهى خطرناك مشركان براى كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله دارد. در داستانِ «#ليله_المبيت» از هر قبيلهاى شخصى آماده شد و تصميم گرفتند شبانه پيامبر را بكشند. آن حضرت، علىبن ابىطالب عليهما السلام را به جاى خود خواباند و شبانه همراه ابوبكر به سوى غار ثور رفت. كفّار در تعقيب پيامبر صلى الله عليه و آله تا در غار آمدند، ولى با ديدن تار عنكبوت بر غار، منصرف شدند و برگشتند و پيامبر صلى الله عليه و آله پس از سه روز به مدينه عزيمت فرمود.
در آن مدّت، غلام ابوبكر، (عامربن فهره) براى آنان غذا مىبرد و على عليه السلام مقدّمات سفر به مدينه را فراهم مىكرد.
پس از سه روز، سه شتر آماده شد و پيامبر صلى الله عليه و آله، ابوبكر و راهنما، عازم مدينه شدند
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
🆔 @sahife2