✳️ آن چه موجب دشمنى مردم با راهنمایان و اولیاى خداست #حسد است.
👈 علمای اخلاق نوشته اند: " حسد از جمله مهلکات است و رسول خدا (ص) گفت حسد کردار نیکو چنان خورَد که آتش هیزمِ خشک را. " آنان مردم را از حسد بیش از دیگر مُهلِکات بیم دادهاند. آن دشمنى که مشرکانى چون ابوجهل و ابوسفیان با رسول خدا (ص) مىکردند از حسد بود. مىدیدند حضرت محمد (ص) در مال و منال در پایه آنان نیست اما روز به روز حشمت و حرمت او در برترى است. بیشتر ناقصان به جاى آن که نقص خود بدانند و از کاملان درمان خواهند به دشمنى با آنان بر مىخیزند و پندارند که آنان را زیانى مىرسانند.
مولوی میگوید :
مثل غلام هندویى که بمولاى خود کینه ور شده و خود کشى کند. او از بام خانه خود را بزیر مىاندازد و مىکشد تا بهاى خود را بمولایش ضرر رسانده باشد. اگر بیمار با طبیب یا دانش آموز با آموزگار ادیب دشمنى کنند. در حقیقت دشمن جان و عدو عقل خود هستند. اگر آفتاب نتابد، گازر) جامه شوى ( از کار و کسب باز میماند و اگر آب نباشد ماهی میمیرد. تو با دقت نگاه کن و ببین با توجه به مثالهای زده شده چه کسی زیان و ضرر میکند؟ اگر مثلاً خدا تو را زشت رو و نازیبا آفرید؛ دیگر کاری نکن که اخلاق بد نیز داشته باشی، زیرا زشت خویی تو را بیشتر زشت رو نشان میدهد. اگر کفش تو پاره شود و با کفش پاره در سنگلاخ بروی، کفش را پاره تر و پای خود را مجروح و اشکال کار را دو چندان میکنی. اگر دچار بیماری حسادت شوی که از دیگری کمترم و ستاره اقبالم کم فروغ تر است، حسد نیز بر نقصان تو میافزاید، بلکه حسد به تنهایی از بسیاری از معایب و کاستیها بدتر است. ابلیس میان خود و آدم مقایسه ای کرد و حاضر نشد به او سجده کند. چه شد؟ او نه تنها بالاتر از آدم قرار نگرفت، بلکه برای همیشه خوار و ذلیل شد، چنان که باید خون بگرید. مثال دیگر: ابوجهل از روی حسادت و لجاجت، سروری پیامبر را ننگ داشت، اما چه شد؟ ابتدا نام او بوالحکم، یعنی صاحب حکمتها بود، اما با حسادت و برتری طلبی با پیامبر، ابوجهل یعنی پدر جهالت و نادانی شد.
در خداى موسى و موسى گریز
آبِ ایمان را ز فرعونى مریز
دست را اندر اَحَد و احمد بزن
اى برادر وا رَه از بو جهلِ تن
#مثنوی_معنوی_37
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 3
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت )
قسمت 4
🌺 من ندیدم در جهان جست و جو
هیچ اهلیت به از خوی نکو
انبیا را واسطه زان کرد حق
تا پدید آید حسدها در قلق
زانک کس را از خدا عاری نبود
حاسد حق هیچ دیاری نبود
آن کسی کش مثل خود پنداشتی
زان سبب با او حسد برداشتی
چون مقرر شد بزرگی رسول
پس حسد ناید کسی را از قبول
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 4
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت ) قسمت 4 🌺 من ندیدم در جهان
✳️اهمیّت خوش خویی
👈مولانا میگوید: در جهان سعی و تلاش، هیچ شایستگی و لیاقتی را بهتر از نیکخویی و اخلاق خوب ندیدم . در این ابیات مولانا نظر به خلق نیکوی انبیا و #حسد دشمنان آنها دارد و میگوید: فرستادن پیامبران، انسانهای مدعی را دچار پریشانی و قلق کرده است و آنها در این قلق، حسد خود را آشکار میکنند. زیرا میپندارند که پیامبر هم بشری مانند آنهاست و خود را با او قیاس میکنند. اگر کسی برتری پیامبران را بپذیرد و به آنها معتقد شود، حسادت نمیکند.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 4
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
آن کسی کش مثل خود پنداشتی
زان سبب با او حسد برداشتی
چون مقرر شد بزرگی رسول
پس حسد ناید کسی را از قبول
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت )
قسمت 5
🌺 پس به هر دوری ولیی قایمست
تا قیامت آزمایش دایمست
هر که را خوی نکو باشد برست
هر کسی کو شیشهدل باشد شکست
پس امام حی قایم آن ولیست
خواه از نسل عمر خواه از علیست
مهدی و هادی ویست ای راهجو
هم نهان و هم نشسته پیش رو
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 5 #امام_ژمان عجل
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت ) قسمت 5 🌺 پس به هر دوری ولی
✳️ وجود ولیّ حق در هر عصر و زمانی
👈 مولانا میگوید: در هر دورهای، ولیّ وجود دارد و امتحان مردم تا روز رستاخیز برقرار است و سکّان #کشتی هستی در دست آنهاست و وجودشان وسیلهای برای شناختن نیک از بد است. مولانا را عقیده بر این است که پس از ختم حلقهْ نبوت به وجود مبارک حضرت رسول صل الله علیه و اله ، حلقهْ ولایت تا قیام قیامت برقرار است، زیرا اسماءالله هر کدام مظاهری دارند و از جملهْ اسمای الهی ولیّ است. ازاینرو، در هیچ دورهای، زمین از اولیای الهی خالی نمیماند و آنکه کاملتر از دیگران است، مظهر تمام و کمال اسم ولیّ به شمار میرود. مولانا در این رابطه، اصل #مهدویت را پذیراست و قائل به مهدویت میباشد. از نظر مولانا، ولیِّ هر زمانه پیشوای زنده ای است که به حفظ دین قیام میکند. صفات مهدی و هادی را هم در بیت آورده، ولیّ خدا هر زمانه ای از جانب حق هدایت یافته و خود هدایت کنندهْ دیگران است. به عقیدهْ مولانا ولیّ خدا را هر کسی نمیتواند ببیند و زیارت او شایستگی معنوی میخواهد.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 5
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت )
قسمت 6
🌺او چو نورست و خرد جبریل اوست
وان ولی کم ازو قندیل اوست
وانک زین قندیل کم مشکات ماست
نور را در مرتبه ترتیب هاست
زانک هفصد پرده دارد نور حق
پردههای نور دان چندین طبق
از پس هر پرده قومی را مقام
صف صفاند این پردههاشان تا امام
اهل صف آخرین از ضعف خویش
چشمشان طاقت ندارد نور بیش
وان صف پیش از ضعیفی بصر
تاب نارد روشنایی بیشتر
روشنایی کو حیات اولست
رنج جان و فتنهٔ این احولست
احولیها اندک اندک کم شود
چون ز هفصد بگذرد او یم شود
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت ) قسمت 6 🌺او چو نورست و خرد
✳️نور ولایت و مراتب آن
👈مولانا میگوید: ولیّ حق چون به سرچشمهْ نور مطلق پیوسته است خود، چو نور است و عقلـ مانند جبرئیلـ رابط الهامات برای اوست. این نور به حق پیوسته در قندیلی از مردان حق که در مرتبه پایینترند احاطه شده است. گروه دیگر از اولیا که از ولیّ خدا بیشتر فاصله دارند، مانند مشکاتی هستند که قندیل یا مصباح در آن محافظت میشود. این طبقه سوم با ما که اهل این سخن هستیم، دررابطه اند و به ما فیض میرسانند. در منابع حدیث روایاتی هست که در آنها به #حجاب ها و پردههای نور حق اشاره شده و در همه آنها اعدادی چون هفتاد، هفت صد و هفتهزار (اعداد مبیّن کثرت) برای بیان شمارهْ این حجابها به کار رفته است. در همه این روایات به طور کلی سخن از مراتب کمال انسان است تا جایی که بتواند مستقیماً جمال حق را مشاهده کند. همراه با طی مراتب کمال، این حجاب ها از برابر چشم باطن کنار میرود. گروه بندی مردان حق براساس تکامل روحی و درجهْ قرب آنها به مقام یقین و وصال به حق است. به همین دلیل، مولانا آنها را در حجابهای گوناگون طبقهبندی کرده است. به اعتقاد عرفا، پیامبر اسلام(ص)از همهْ این مراتب و حجابهای نور گذشته و در #معراج به حضور بی واسطه حق رسیده است. در کتب عرفانی ، اولیای حق را به نسبت کمال روحانی در طبقات متفاوتی قرار داده اند؛ غالباً آن ولیّ را که بر همه سروری دارد غوث خواندهاند و پس از او ابدال، اوتاد، نُقبا، ابرار و اخیار. مولانا غالباً این اصطلاحات را به طور کلی به معنای مرد راه حق به کار میبرد .
مولانا به این نکته نظر دارد که نزدیکی به حق برحسب تکامل روح است و آنها که کامل ترند در حجاب های نزدیک تر صف کشیدهاند. مولانا میگوید: اهل هر پرده از نور پردهْ خود جان میگیرد، اما همین روشناییِ جان بخش برای آنها که در حجاب پایین ترند، رنج جان است و اینها برای دیدن آن نور مثل کسی هستند که نقص دید دارد. (احول و دوبین اند). با این حال، نقص چشم ، اندک اندک از میان میرود و انسانی که از این هفت صد حجاب بگذرد به دریای (یم) حق میپیوندد و دریا میشود.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت )
قسمت 7
🌺 آتشی که اصلاح آهن یا زرست
کی صلاح آبی و سیب ترست
سیب و آبی خامیی دارد خفیف
نی چو آهن تابشی خواهد لطیف
لیک آهن را لطیف آن شعلههاست
کو جذوب تابش آن اژدهاست
هست آن آهن فقیر سختکش
زیر پتک و آتش است او سرخ و خوش
حاجب آتش بود بی واسطه
در دل آتش رود بی رابطه
بیحجاب آب و فرزندان آب
پختگی ز آتش نیابند و خطاب
واسطه دیگی بود یا تابهای
همچو پا را در روش پاتابهای
یا مکانی در میان تا آن هوا
میشود سوزان و میآرد بما
پس فقیر آنست کو بی واسطهست
شعلهها را با وجودش رابطهست
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 7
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت ) قسمت 7 🌺 آتشی که اصلاح آهن
✳️اختلاف مراتب در قابلیتها و استعدادهای سالکان
👌از اینجا مولانا به اختلاف مراتب در قابلیتها و استعدادهای سالکان اشاره میکند و طبق اسلوب پسندیدهْ خودـ تمثیلیـ میگوید: رابطه نورحق با شایستگیهای ما مثل رابطهْ حرات با اشیای گوناگون است. برای نرمکردن آهن حرارت یک کوره لازم است اما سیب و به، که روی درخت است برای رسیدهشدن این مقدار حرارت نمیخواهد. آن شعلههای سوزان برای آهن آزاردهنده نیست، بلکه لطیف است و آهن آن مقدار حرارت را به آسانی جذب میکند. آن کسی که از همهْ تعینها و خودبینیها عاری و خالی است، مانند آن آهن تابِ پُتک و حرارت کورهْ ریاضت را دارد. مولانا میگوید: سالکانی که در مراتب پایینتری قرار دارند، بیواسطهْ انسان کامل نمیتوانند به آتش عشق الهی درآیند. آنها مانند آب هستند که باید حرارت آتش را با واسطهْ دیگ و یا تابه دریافت کنند یا در محیطی واقع شوند که گرمی آتش را بگیرد و آب در آن گرم شود.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 7
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت )
قسمت 8
🌺 پس دل عالم ویست ایرا که تن
میرسد از واسطهٔ این دل بفن
دل نباشد تن چه داند گفت و گو
دل نجوید تن چه داند جست و جو
پس نظرگاه شعاع آن آهنست
پس نظرگاه خدا دل نه تنست
بس مثال و شرح خواهد این کلام
لیک ترسم تا نلغزد وهم عام
تا نگردد نیکوی ما بدی
اینک گفتم هم نبد جز بیخودی
پای کژ را کفش کژ بهتر بود
مر گدا را دستگه بر در بود
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 8
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت ) قسمت 8 🌺 پس دل عالم ویست ا
✳️امام و ولی، جان و دل جهان هستی است
🔅مولانا میگوید: عارف حقیقی نور حق را بیواسطه ادراک میکند. چنین عارفی «قلب عالم» است و عالم، مانند تن از طریق این دل به فن ( آگاهی وتدبیر) میرسد؛ عالم از طریق مردان حق به علم الهی و معرفت حق راه مییابد. همانگونه که آهن میتواند حرارت کوره را جذب کند، نور عنایت حق نیز در دل بنده میتابد. همه دلها دل نیست. دلهایی که به امور جزئی و اینجهانی مشغول است شایستگی تابش نور حق را ندارد و در مقایسه با دل مردان حق مثل تن، مادی و بیارزش است. «صاحب دل کو معدن است» مردی است که درونش معدن اسرار حق و علم الهی است. مولانا میگوید: این حرفها را نمیتوان به همه گفت و من از بیخودی و شوریدهسری گفتم. سخن باید مناسب فهم شنونده باشد. گدا جایش بر درگاه است، نه درون کاخ.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 8
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2