❇️ حکایت #هاروت_و_ماروت
قسمت اول
👈 همچو هاروت و چو ماروت شهیر
از بطر خوردند زهرآلود تیر
اعتمادی بودشان بر قدس خویش
چیست بر شیر اعتماد گاومیش
گرچه او با شاخ صد چاره کند
شاخ شاخش شیر نر پاره کند
گر شود پر شاخ همچون خارپشت
شیر خواهد گاو را ناچار کشت
گرچه صرصر پس درختان میکند
با گیاه تر وی احسان میکند
بر ضعیفی گیاه آن باد تند
رحم کرد ای دل تو از قوت ملند
تیشه را ز انبوهی شاخ درخت
کی هراس آید ببرد لخت لخت
لیک بر برگی نکوبد خویش را
جز که بر نیشی نکوبد نیش را
شعله را ز انبوهی هیزم چه غم
کی رمد قصاب از خیل غنم
پیش معنی چیست صورت بس زبون
چرخ را معنیش میدارد نگون
تو قیاس از چرخ دولابی بگیر
گردشش از کیست از عقل مشیر
گردش این قالب همچون سپر
هست از روح مستر ای پسر
گردش این باد از معنی اوست
همچو چرخی کان اسیر آب جوست
جر و مد و دخل و خرج این نفس
از کی باشد جز ز جان پر هوس
گاه جیمش میکند گه حا و دال
گاه صلحش میکند گاهی جدال
گه یمینش میبرد گاهی یسار
که گلستانش کند گاهیش خار
همچنین این باد را یزدان ما
کرده بد بر عاد همچون اژدها
باز هم آن باد را بر مؤمنان
کرده بد صلح و مراعات و امان
گفت المعنی هوالله شیخ دین
بحر معنیهای رب العالمین
جمله اطباق زمین و آسمان
همچو خاشاکی در آن بحر روان
حملهها و رقص خاشاک اندر آب
هم ز آب آمد به وقت اضطراب
چونک ساکن خواهدش کرد از مرا
سوی ساحل افکند خاشاک را
چون کشد از ساحلش در موجگاه
آن کند با او که آتش با گیاه
این حدیث آخر ندارد باز ران
جانب هاروت و ماروت ای جوان
#مثنوی_معنوی_152
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ حکایت #هاروت_و_ماروت قسمت اول 👈 همچو هاروت و چو ماروت شهیر از بطر خوردند زهرآلود تیر اعتمادی
👈مثل آن هاروت و ماروت معروف كه از روى غفلت از خود راضى و شاد كام بودند همان غفلت باعث شد كه آماج تير زهر آلود شدند.
بقدس و پاكى خود اعتماد داشتند تصور كنيد اگر گاوميش بشير اعتماد كند اعتماد او چه خواهد بود.
اگر گاوميش با شاخهاى خود دفاع كرده صد مرتبه چاره جويى كند بالاخره شير نر او را پاره و شاخ شاخش خواهد كرد.
اگر مثل خار پشت تمام بدنش پر از شاخ باشد بالاخره شير او را خواهد شكست.
باد صرصر كه درختان كهن را از بن مىكند گياهان پستتر را نوازش كرده با آنها بخوشى رفتار مىكند.
باد بر ضعيفى گياه رحم مىكند پس تو اى دل بر توانايى خود گزاف گويى نكن.
تيشه از زياد بودن شاخههاى درخت باك ندارد و بتدريج او را مىبرد
ولى خود را ببرگ آشنا نمىكند و جز با ريشه او كه شاخ است مزاحمت ندارد.
شعله از انبوهى هيزم باك ندارد و قصاب را از زيادى گوسفند غمى نيست.
صورت پيش معنى بس زبون است آسمان را معنى او سر نگون نگه داشته.
چرخ دولابى را نگاه كن گردش او از چيست؟ از عقل نور بخش كه او را بقانون علمى ترتيب داده و براه انداخته.
اين گنبد كه چون سپرى در بالاى سر ما هست گردشش از يك روح پنهانى است.
اين باد كه در فضا گردش مىكند گردش او از معنى او است چون گردش چرخ آسيا كه از اثر آب جو است.
جزر و مد و دخول و خروج نفس ما در حال تنفس جز جان به چه چيز مربوط تواند بود.
همان جان يا معنى است كه صور و موجودات را چون كاتبى گاه جيم و گاه حاو گاه دال مىكند گاه صلح را برقرار و گاه جنگ بپا مىكند
گاه سمت راست مىبرد گاه طرف چپ گاه گلستانش مىكند گاه مبدل بخارش مىسازد.
باد را خداى ما براى قوم عاد اژدها كرده.
و براى مؤمنين باعث امنيت و صلح قرار داده بود شيخ دين فرموده است كه «المعنى هو اللَّه» (يعنى معنى همانا خدا است) بلى خداوند رب العالمين درياى معانى است و تمام طبقات زمين و آسمان در آن دريا چون خاشاكى هستند
رقصها و حملههاى خاشاك بر روى آب هم از موج زدن آب است نه از خود او.
اگر بخواهد كه او ساكن باشد و از كوشش باز ايستد بساحل پرتابش مىكند.
وقتى از ساحل او را ربوده و بدست امواج مىسپارد معامله او با خاشاك معامله آتش است با گياه
اين حكايت آخر ندارد اكنون بقصه هاروت و ماروت بر گرديم
ترجمه #مثنوی_معنوی_152
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ حکایت #هاروت_و_ماروت قسمت اول 👈 همچو هاروت و چو ماروت شهیر از بطر خوردند زهرآلود تیر اعتمادی
👈 هاروت و ماروت دو فرشته ای بودند که در زمینیان به حقارت می نگریستند که چرا ایشان به گناه می افتند. خداوند فرمود شما هم اگر به زمین بروید، بر همان سبیل یعنی اقتضائات عالم خاک طی طریق خواهید کرد. فرشتگان که عصمت فرشتگی شان را از خود می دانستند و به بطر و اعتماد به نفس کاذب دچار بودند، انکار کردند و بر عصمت خود غره بودند. اما رفتن به زمین همان و آلوده شدن به گناه همان.
این حکایت یک درس دارد . اینکه که اگر حسنی در خود دیدی، غرّه مشو و آن را از فضل خدا بدان. همین طور اگر عیبی در کسی دیدی، به چشم حقارت در ایشان منگر؛ چه بسا عاقبت به خیر گردد.
مولانا می گوید گاومیش نباید به شیر یعنی به نفس خود اعتماد کند. یعنی نباید در خود به حسن ظنّ و در دیگران به سوء ظن بنگرد. چرا که همه چیز به خواست و ارادة خدا تحقق می یابد. چنان که پیامبر فرمود : "المعنی هوالله". معنی و باطن هر چیز خداست وتا خدا نخواهد ما از فتنة نفس مکار در امان نیستیم. باید معنا را از خدا طلب منیم نه از خویشتن
#مثنوی_معنوی_152
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2