مومنين حقيقى چون خود را براى خدا مىدانند،
موقعى كه دين حق را در معرض خطر مشاهده كردند، براى خدا قيام مىكنند،
از هستى و حيات خويش مىگذرند،
با مال و جان در راه او جهاد مىنمايند
و بدين وسيله مراتب خلوص و بندگى خود را در پيشگاه مقدسش ابراز مىدارند.
اين مومنين واقعى كه مال را براى خود مىدانند، در شرايط عادى فعاليت مىنمايند، سعى و كوشش مىكنند، مال به دست مىآورند، مىخورند و مىخورانند، مىپوشند و مىپوشانند، وسايل رفاه خود و خانوادهى خويش را فراهم مىآورند و به قدر مقدور، موجبات آسايش ديگران را نيز مهيا مىسازند
متاسفانه در دنياى مادى امروز كه امر اقتصاد بيش از حد مورد توجه قرار گرفته،
هم اكنون مردم زيادى در سراسر جهان هستند كه انسانيت و ارزش انسانى را از ياد برده،
برده و بنده ى ثروت گرديده،
شب و روز مىدوند تا هر چه بيشتر ثروت گرد آورند،
نه خود منتفع مىشوند و نه ديگران از آنان نفعى مىبرند،
اين گروه خود را براى مال مىدانند
نه آنكه مال را براى خود بدانند.
در گذشته نيز افراد حريص و مال پرست بوده،
ولى در جهان امروز كه ارزشهاى مالى و اقتصادى اوج گرفته، بسيارى از افراد گرفتار بيمارى #حرص شده و راه ثروت اندوزى را در پيش گرفته اند.
امام حسين علیه السلام ضمن حديثى هشدار داده :
كسانى كه خود را براى مال مىدانند، سرانجام ارزش انسانى خويش را از دست مىدهند و گرفتار سقوط و تباهى خواهند شد.
ایشان میفرمایند : مالك ان لم يكن لك كنت له. فلا تبق عليه فانه لا يبقى عليك و كله قبل ان ياكلك.
مالى را كه به دست آورده اى، اگر براى تو نباشد، تو براى آن خواهى بود.
مالت را باقى مگذار و آن را براى خود و دگران صرف نما كه اگر چنين نكنى و آن را باقى بگذارى، مال ترا باقى نمىگذارد و ارزش انسانيت را نابود مىكند.
تو اموالت را بخور، پيش از آنكه اموالت ترا بخورد.
يعنى:
اگر مالت را در راه آسايش خود و خانواده و مستمندان و ارحام و دگران صرف نمودى، در واقع اموال خود را خورده اى
و اگر چنين نكنى و اموال را نگاه دارى، اموال تو را مىخورد،
ولى اموال شخص تو را نمىخورد، بلكه شخصيت تو را مىخورد. دين و اخلاق و شرافت و فضيلتت را طعمه ى خويش مىسازد و به رسواييت مىكشد.
جاذبه ى مال دوستى و نياز به رزق و روزى، مردم را به راه كار و فعاليت سوق مىدهد و به ترغيب و تشويق بسيار نياز ندارند.
اما كسانى كه به خدا و رازقيت او ايمان آوردهاند و دينشناس نيستند، ممكن است از بعضى از آيات و روايات، برداشتى نادرست نمايند و در كار و فعاليت سستى كنند.
رسول اكرم (ص) و ائمه ى طاهرين عليهمالسلام براى آنكه اين فكر ناصحيح را از صفحه ى خاطر اين قبيل افراد بزدايند،
اولا خودشان در هواى گرم و شرايط سخت، كار مىكردند و عملا به مسلمين درس مىدادند،
ابىحمزه از پدرش حديث نموده كه گفت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام را ديدم كه در زمينى كه داشت، كار مىكرد و غرق عرق شده بود.
عرض كردم: فدايت شوم، مردان كجا هستند كه شما كار مىكنيد؟
در پاسخ فرمود: اى على! با دست خود كسى در زمين خود كار كرده كه از من و پدرم بهتر بوده.
پرسيدم: او كه بود؟
فرمود: پيمبر خدا و اميرالمومنين.
سپس فرمود: تمام پدرانم با دست خود كار مىكردند و اين عمل روش انبياء و رسولان و اوصياء و صالحين بوده است.
*هشام صيدلانى مىگويد: امام صادق (ع) به من فرمود:
يا هشام! ان رايت الصفين قد التقيا فلا تدع طلب الرزق فى ذلك اليوم.
اى هشام! اگر ديدى صحنه ى جنگ تشكيل گرديده و دو صف در مقابل يكديگر قرار گرفته اند، تو در آن روز از طلب رزق دست برمدار.
در حديث آمده كه اين آيه نازل شد كه
«و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لايحتسب»
«هر كس به تقوى گرايش يابد، خداوند به روى او راه نجات باز مىكند و از جايى كه اميد ندارد به وى روزى مىرساند.»
بعضى از رجال صحابه بر اثر شنيدن اين آيه، از مردم منقطع شدند، در خانه ماندند و مشغول عبادت گرديدند، به اتكاى اينكه خداوند رزق آنان را ضمانت نموده است. رسول اكرم (ص) از اين جريان آگاه شد، كار آنان را عيب تلقى نمود و نادرست خواند، فرمود:
انى لا بغض الرجل فاغرا فاه الى ربه يقول: اللهم ارزقنى و يترك الطلب.
من دشمن دارم آن كس را كه از سعى و كوشش دست كشيده، دهان خود را باز كرده و مىگويد: بار الها! به من رزق و روزى برسان.
مسلمانان طبق وظيفه ى دينى براى تامين معاش خود و خانواده ى خويش بايد كار كنند و از راه سعى و عمل رزق و روزى به دست آورند.
افراد باايمان معتقدند كه رازق خداوند است و اوست كه به اهل تقوى از راهى كه اميد ندارند، روزى مىرساند و ديگر عقايد مقدسى از اين قبيل.
اما اين معتقدات دينى و قرآنى بدان معنى نيست كه از افراد باايمان سلب مسئوليت شود و آنان را از وظيفه ى كار و كوشش معاف نمايند،
بلكه با وجود اين عقايد موظف اند عمل كنند و عنصر فعال جامعه باشند.
دو نكته ى مهم و شايان توجه در امر مال وجود دارد كه همواره مورد توصيه ى اكيد اولياى اسلام بوده و پيروان خود را به رعايت آن دو جدا سفارش مىنمودند:
اول آنكه درآمدهاى مالى از راه كار مشروع و كسب مجاز باشد،
دوم آنكه مال به دست آمده در مجارى مباح و اعمال معروف صرف شود.