eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/40226 ‏ 24 ‏ 🔴 خلقت آسمان‏ ها و زمين در قرآن‏ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا و او كسى است كه آسمان‏ها و زمين را در شش روز آفريد، در حالى كه تخت فرمانروايى‏اش بر آب [كه زيربناى حيات است‏] قرار داشت، تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد؟ كانَ اللّهُ وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَىْ‏ءٌ. در آغاز به جز خداوند يكتا هيچ كس و هيچ چيز نبود. فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى‏ فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانيد [و محكم و استوار ساخت‏]، و در هر آسمانى كار آن را وحى كرد. اين كه ماده و مصالح ساختمان آسمان‏ها چگونه پديد آمد و آفرينش آنها به چه ترتيب صورت گرفت، جز آفريدگار بى‏همتا كسى را بر آن آگاهى نيست، چنانكه قرآن مى‏فرمايد: ما أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ من ابليس و نسلش را در آفرينش آسمان‏ها و [در پديد آوردن‏]، زمين و در آفرينش خودشان شاهد و گواه نگرفتم [تا ياريم دهند]؛ و من گمراه كنندگان را يار و مددكار خود نگرفته‏ام. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 186 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 25 ‏ 🔴 دانشمندان امروز نيز به اين حقيقت اعتراف دارند، چنانكه جان ففر مى‏گويد: مسأله پيدايش ماده، اصولًا مسأله‏اى است كه بيرون از قلمرو تحقيقات و تفكّرات ثمر بخش است. بايستى ماده را مفروض و موجود پنداشت و از آنجا جريان آفرينش كاينات را تعقيب كرد. آنچه از نظرات قرآن و دانشمندان محقّق است، اين مصالح عبارت بودند از ذرّات دود و گاز كه در فضا سرگردان، اما چنان پراكنده بودند كه به ندرت به يكديگر بر مى‏خوردند. ثُمَّ اسْتَوَى‏ إِلَى السَّماءِ وَهِيَ دُخَانٌ آن گاه آهنگ آفرينش آسمان كرد، در حالى كه به صورت دود بود. سِرجيمس جينز دانشمند فلك شناس مى‏گويد: ماده كون از گازهايى كه در فضا انتشار دارد آغاز گشته و از تراكم اين گازها، سديم (مه رقيق) پديد آمده است. دكتر گاموف استاد طبيعى دانشگاه واشنگتن مى‏نويسد: جهان در ابتداى پيدايش مملوّ از گازهايى بوده كه در هوا پراكنده بوده است. اين گازها از نظر تراكم و درجه حرارت به حدّى است كه تصور آن براى ما امكان‏پذير نيست. به هر جهت آفريدگار متعال طى دو دوره از اين گازها آسمان‏هاى هفتگانه را بنا نهاد: فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فى يَومَيْنِ پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانيد [و محكم و استوار ساخت‏]. و نقشه بناى اين هفت آسمان را به صورت هفت طبقه يكى بر فراز ديگرى ترسيم فرمود: أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِبَاقاً آيا ندانسته‏ايد كه خدا هفت آسمان را چگونه بر فراز يكديگر آفريد؟ هفت آسمان محكم كه هيچ گونه رخوت و سستى در آن راه ندارد: وَبَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً و بر فرازتان هفت آسمان استوار بنا نهاديم. و به وسيله ستون‏هاى نامريى كه امروزه از آنها به نيروى جاذبه عمومى تعبير مى‏شود كرات آسمانى را استوار گرداند: خَلَقَ السَّمواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها آسمان‏ها را بدون ستون‏هايى كه آنها را ببينند، آفريده. و از آيات قيامت بر مى‏آيد كه هيچ يك از اين آسمان‏ها به ديگرى راه ندارند، و تنها در روز رستاخيز گشوده و مفتوح مى‏گردند: وَفُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أبواباً و آسمان گشوده مى‏شود، پس به صورت درهايى درمى‏آيد. آنگاه خداوند با آفرينش ستارگان به تزيين و چراغانى آسمان پايين كه آسمان دنياى ما و نزديكترين آسمان به ماست پرداخت: وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابيحَ» همانا ما آسمان دنيا را با چراغ‏هايى آراستيم. إنّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ همانا ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراستيم. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 186 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 26 ‏ 🔴 بدين ترتيب كه ميليون‏ها ذرّه گاز و دود به شكل ابرهاى عظيم به دور هم گرد آمدند ... توده‏هاى ابر، ذرّات را به سوى مركز جذب مى‏كرد، و بالأخره توده انبوه ابر جمع مى‏گشت و ذرّات آن به يكديگر نزديك مى‏شد. اين ذرّات كه به يكديگر اصطكاك پيدا مى‏نمود توليد گرما مى‏كرد و گاهى در مركز ابر، گرما چنان شدّت مى‏يافت كه توده را به تابش مى‏افكند و فضاى تاريك را روشن مى‏ساخت، سرانجام ميليونها توده ابر به صورت ستاره درآمدند و از آن پس در جهان تاريك، نور پديدار گشت و آسمان پايين چراغانى گرديد. در بيابان بى‏پايان فضا ابرى بى‏شكل و بى هيچ گونه تشخّص در همه جا به طور يكنواخت پخش شده بود، ذرّات مادّه به هم برمى‏خوردند و با يكديگر تركيب مى‏شدند. ابر به دريايى متلاطم و خروشانى از گاز مبدّل مى‏گشت و شروع به چرخيدن مى‏نمود. اين درياى دود و گاز همچنان مى‏چرخيد و مى‏غرّيد و مى‏خروشيد و تلاطم‏ نامرئى خيز آبها و شكستن امواج نامرئى كه هر يك به بزرگى اقليمى بود در دل اين دريا طغيان برمى انگيخت ... موجها به هم مى‏خوردند و بر هم مى‏لغزيدند و در دل هم فرو مى‏رفتند و به هم مى‏آميختند. در ميان اين درياى جوشان طرحى مارپيچى از اثر چرخش مادّه دوّارى پيدا گرديد. اين صفحه مدوّر و پهن با ميانى برآمده و بازوانى كه آهسته آهسته شكل مى‏گرفت، در سپيده دم بزرگ گيتى به پيدايش گراييد. اين شكل مارپيچى كه آن را «كهكشان راه شيرى» مى‏نامند، مادّه خورشيد و منظومه شمسى و زمين ما در يكى از بازوان آن قرار داشت: وَجَعَلَ الْقَمَرَ فيهِنَّ نُوراً وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً و ماه را در ميان آنها روشنى بخش، و خورشيد را چراغ فروزان قرار داد. در يكى از بازوان كهكشان راه شيرى، طوفانى پرآشوب پديد آمد و جريان تند گازها آنها را به چرخش درآورد و همچنان كه مى‏چرخيد به شكل فرفره‏اى پهن و عظيم درآمد و پاره‏هاى نورانى بر گرد آن روان گشتند. اين فرفره بزرگ در اين كهكشان عظيم، همچنان مى‏چرخيد تا اين كه كم كم گازها به مركز آن كشيده شد و در آنجا به صورت گوى عظيم و فروزانى تراكم يافت و سرانجام اين گوى فروزان خورشيد گرديد. آنگاه پاره‏هاى گاز و غبارى كه گرداگرد خورشيد را هاله وار فرا گرفته بود از هم پاشيد، و هر پاره‏اى از آن به صورت گردابى درآمد. هر گرداب مسيرى جداگانه داشت و در آن مسير به دور خورشيد مى‏گرديد. برخى نزديك به خورشيد و بعضى از خورشيد دور بودند. در گرداب‏هاى نزديك خورشيد، گرما و در گرداب‏هاى دوردست سرما حكومت مى‏كرد. در هر گرداب ذرّات گاز و غبار پيوسته در گردش بود. از برخى ذرّات گاز بخار آب پديد مى‏آمد و مانند شبنم به روى ذرّات غبار مى‏نشست و چون ذرّات غبار به هم مى‏رسيدند، رطوبت شبنم آنها را به يكديگر مى‏چسبانيد و گاهى نيز به شكل پاره‏هاى يخ زده آب و گل در مى‏آمدند. در هر گرداب ميليون‏ها از اين پاره‏ها در گردش بودند. نيروى جاذبه آنها را به سوى يكديگر مى‏كشيد. اين پاره‏ها به هم مى‏پيوستند و توده‏هاى بزرگتر مى‏ساختند و گوى عظيم و چرخانى پديد مى‏آوردند. اين گوى عظيم با نيروى جاذبه‏اى كه داشت پاره‏هاى پيرامون خود را به سوى خود مى‏كشيد و روز به روز بزرگتر مى‏شد و سرانجام اين گوى، زمين شد. و بعد ساير سيّارات نيز از گرداب‏ها پديد آمدند. هر سيّاره در مسير خود، بر گرد خورشيد مى‏گرديد. عطارد از همه به خورشيد نزديكتر بود و پس از آن زهره، زمين و مرّيخ بودند. در آن سوى مرّيخ سيّاره‏هاى عظيم مشترى، زحل، اورانوس و نپتون به دور خورشيد گردش داشتند و بسى دورتر از نپتون سيّاره پلوتون بود.» «1» راستى، چه بساط شگفت انگيزى و چه جهان اعجاب آورى است! كسى را آن حد نيست كه به عظمت مخلوقات پى برد، تا چه رسد به بزرگى و عظمت حضرت خالق! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 186 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفه‌ی سجادیه انس بگیرید، دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. 👤 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه: 🔹و أَوْجِدْنِى بَرْدَ عَفْوِكَ، وَ حَلاوَةَ رَحْمَتِكَ وَ رَوْحِكَ وَ رَيْحَانِكَ، وَ جَنَّةِ نَعِيمِكَ، وَ أَذِقْنِى طَعْمَ الْفَرَاغِ لِمَا تُحِبُّ بِسَعَةٍ مِنْ سَعَتِكَ، وَ الاجْتِهَادِ فِيمَا يُزْلِفُ لَدَيْكَ وَ عِنْدَكَ، وَ أَتْحِفْنِى بِتُحْفَةٍ مِنْ تُحَفَاتِكَ🔹 🔸و سردى مغفرت و شيرينى رحمت خود را روزى (من) كن و از خوشى و بوى جانفزا و بهشت پرنعمت خود مرا برخوردار گردان و مزه آسودگى را به من بچشان، و از گنچ پهناور خود وسعتى ده كه به فراغ بال بدان چه دوست دارى پردازم و در عملى كه مرا به تو نزديك مى كند بكوشم، و مرا تحفه ای از تحفه های خود فرست🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه: 🔹و اجْعَلْ تِجَارَتِى رَابِحَةً، وَ كَرَّتِى غَيْرَ خَاسِرَةٍ، وَ أَخِفْنِى مَقَامَكَ، وَ شَوِّقْنِى لِقَاءَكَ، وَ تُبْ عَلَيَّ تَوْبَةً نَصُوحا لا تُبْقِ مَعَهَا ذُنُوبا صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً، وَ لا تَذَرْ مَعَهَا عَلانِيَةً وَ لا سَرِيرَةً🔹 🔸و مرا پر سود گردان و بازگشتم را بی زيان قرار ده ، و بيم و هيبت خود را در دل من انداز و مرا آرزومند لقاى خود گردان، و به لطف سوى من نگر و توبه مرا بپذير، چنان كه هيچ صغيره و كبيره براى من نگذارى، و هيچ گناه آشكار و نهان را نابود کنی🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر وَ أَوْجِدْنِي بَرْدَ عَفْوِكَ، وَ حَلَاوَةَ رَحْمَتِكَ وَ رَوْحِكَ وَ رَيْحَانِكَ، وَ جَنَّةِ نَعِيمِكَ، وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْفَرَاغِ لِمَا تُحِبُّ بِسَعَةٍ مِنْ سَعَتِكَ، وَ الِاجْتِهَادِ فِيما يُزْلِفُ لَدَيْكَ وَ عِنْدَكَ، وَ أَتْحِفْنِي بِتُحْفَةٍ مِنْ تُحَفَاتِكَ. و مرا از لذّت بخشايشت و شيرينى رحمتت و آسودگى و آسايش و بهشت پر نعمتت، كامياب گردان و به وسيله گشايشى از گشايشگرى‏ات، طعم فراغت براى (پرداختن به) آنچه را دوست دارى و (طعم) كوشش را در آنچه (موجب) نزديكى به پيشگاه تو و درگاه توست، به من بچشان. و تحفه‏اى از تحفه‏هايت را به من ارمغان ده. «بَرْد»: به معنى سردى و سرما مى‏باشد و چون در هواى گرم حجاز، گواراترين و لذّت بخش‏ترين چيزى كه براى مهمان مهيا مى‏كردند، اتاق سرد و آب سرد بوده، لذا به هر چيز كه گوارا و لذّت‏بخش باشد «برد» مى‏گويد. «رَوْحِكَ وَ رَيْحَانِك»: رَوْح به معنى نسيم ملايم است و چون ايجاد آسودگى مى‏كند، به هر چه آسودگى‏آور باشد، رَوْح اطلاق مى‏شود. ولى هر گاه روح و ريحان كنار يكديگر آورده شود، منظور از روح، نجات از آتش و از ريحان داخل شدن به بهشت است و بعضى روح را به قبر و ريحان را به بهشت تعبير كرده‏اند. «وَ جَنَّةِ نَعِيمِك»: بهشت پر نعمت. در قرآن كريم خداوند متعال مردان و زنان مؤمن را به بهشت وعده داده، مى‏فرمايد: (وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ مَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ): «خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغ‏هايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است. جاوادانه در آن خواهند ماند. و مسكن‏هاى پاكيزه‏اى در بهشت‏هاى جاودان نصيب آنها ساخته و خشنودى و رضاى خدا از همه اينها برتر است». (توبه/ 72.) از اين آيه مفسران برداشت كرده‏اند كه بهشت داراى سه طبقه است: بهشت، بهشت عدن و رضوان اللّه. مراتب اين سه بهشت به حسب اختلافِ درجه اهل بهشت است. و نعمت‏ها و لذّت‏هاى بهشت نيز دو نوع است: روحى و جسمى. لذّت‏ها و نعمت‏هاى فراوان جسمانى همانند: ميوه‏ها، گوشت، آب، شربت، حورالعين، باغ‏ها و... كه در آيات قرآن به آن فراوان اشاره شده. لذّت‏هاى سرشار و بى‏نهايتِ معنوى و روحى همانند اينكه هيچ سخن لغو و بيهوده شنيده نمى‏شود و هر چه گويند سلام و تحيّت و احترام به يكديگر است. (واقعه/ 24 و 25.) همانگونه كه خداوند بر آنان سلام مى‏كند. (يس/ 58 - 55.). علاوه بر آن در بهشت مقام وحدت و يگانگى حاكم است. لذا هيچ اختلافى بين اهل بهشت به وجود نخواهد آمد. مولوى مى‏گويد: آن جهان جز باقى و آباد نيست زان كه تركيب وى از اضداد نيست نفى ضد كرد از بهشت آن بى نظير كه نباشد شمس و ضدش زَمهَرير تمامى اينها از نعمت‏هاى سرشار بهشت بوده كه خداوند ذكر نموده، ولى بسيارى از نعمت‏هاى بهشتى نيز هست كه چون عقل ما از درك آن قاصر است، خداوند آنها را ذكر نكرده است. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر وَ اجْعَلْ تِجَارَتِي رَابِحَةً، وَ كَرَّتِي غَيْرَ خَاسِرَةٍ، وَ أَخِفْنِي مَقَامَكَ، وَ شَوِّقْنِي لِقَاءَكَ، وَ تُبْ عَلَيَّ تَوْبَةً نَصُوحًا لَا تُبْقِ مَعَهَا ذُنُوبًا صَغِيرَةً وَ لَا كَبِيرَةً، وَ لَا تَذَرْ مَعَهَا عَلَانِيَةً وَ لَا سَرِيرَةً. و تجارت (اخروى) مرا سودمند و بازگشتنم (به قيامت) را بى‏زيان قرار ده. و مرا از مقامت بترسان و به ديدارت مشتاق گردان و توبه‏ام ده، به توبه خالصى كه با آن گناهان كوچك و بزرگ را باقى نگذاشته و با آن (گناهان) آشكار و نهان را وانگذارى. «وَ اجْعَلْ تِجَارَتِي رَابِحَة»: در دنيا تجارت بزرگى برپا شده. آنكه از جان، آبرو، علم، توانمندى و مالش كه مايه اصلى تجارت است، استفاده كند و از دنيا كه محل كِشت و كار است، براى آخرت سود جويد و به دنيازدگى و دل‏مشغولى در دنيا، پشت پا زند، در اين دنيا سود كرده و آنكه تمامى سرمايه خود را فقط به خدا بفروشد و در راه او تقديم كند، بزرگ‏ترين معامله و تجارت عالم را انجام داده است. چون فروشنده، «شهيد» است و خريدار «خداوند» و جنس، «جان و مال» و بهاء آن، «بهشت». (إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بَأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ): خداوند از مؤمنان جان‏ها و اموالشان را خريدارى كرده، كه در برابرش بهشت براى آنان باشد». (توبه/ 111.). در مقابل، عدّه فراوانى از تجارت خود سودى نمى‏برند، چون گمراهى خريدارى كرده‏اند. (أُوْلئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّللَةَ بَالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجرَتُهُمْ وَ مَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ): «آنان كسانى هستند كه هدايت را به گمراهى فروخته‏اند و اين تجارت آنها سودى نداده و هدايت نيافته‏اند». (بقره/ 16.) آنان نه تنها سود نبرده‏اند بلكه ضرر كرده دچار خسران شده‏اند. (فَاعْبُدُواْ مَا شِئْتُمْ مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيمَةِ أَلَا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ): «شما هر چه را جز او مى‏خواهيد بپرستيد، بگو: «زيانكاران واقعى آنانند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست داده‏اند. آگاه باشيد زيان آشكار همين است». (زمر/ 15.) چون جان و عمر خود را داده‏اند ولى سودى به آنها نرسيده و قابل برگشت نيست. «تَوْبَة»: به معنى بازگشت است. «نَصُوح»: از مادّه «نصح» گرفته شده به معنى خيرخواهى خالصانه و محكم است. «تَوْبَةً نَصُوحًا»: قرآن كريم مؤمنين را به سوى توبه نصوح فراخوانده است. (تحريم/ 8.). درباره معناى « » تفسيرهاى متعدّدى شده، تا آنجا كه قرطبى تعداد تفسيرهاى آن را بالغ بر بيست و سه تفسير دانسته است. از جمله آنكه توبه نصوح آن است كه داراى چهار شرط باشد: پشيمانى قلبى، استغفار زبانى، ترك گناه و تصميم بر ترك آن. بعضى ديگر گفته‏اند: توبه نصوح آن است كه داراى سه شرط باشد: ترس از اينكه پذيرفته نشود، اميد به اين كه پذيرفته شود و ادامه اطاعت خداوند. برخى بر آن باورند كه توبه نصوح آن است كه گناه خود را همواره در مقابل چشم خود قرار داده و از آن شرمنده باشى. عدّه‏ايى گفته‏اند توبه نصوح به سه امر تحقق مى‏يابد: كم سخن گفتن، كم خوردن و كم خوابيدن. و بعضى هم معتقدند معنى توبه نصوح آن است كه حق النّاس را ادا كرده، از مظلومان حلاليّت طلبيده و بر طاعت خدا اصرار ورزند. البته مطالب ديگرى نيز پيرامون توبه نصوح گفته شده كه بايد به اين نكته توجّه داشت كه تمامى اين اقوال، شاخ و برگ توبه است. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏خدایا به من و حلاوت این ها را بچشان: و بخششت رحمت و آسودگى و آسايشت پر نعمتت طعم و کوشش برای تو 🙏 و نیز مرا پر سود فرما و مرا به دیدارت مشتاق گردان و ام عطایم کن دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2