eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
امام صادق (ع) فرمود: مردى حضور حضرت مسيح آمد و عرض كرد: مرتكب زنا شده‏ام، مرا تطهير كن. عيسى دستور داد كه اعلام كنند تا تمام مردم در تطهير گناهكار حضور يابند. وقتى همه جمع شدند و گناهكار در حفره‏ى اجراى حق قرار گرفت به صداى بلند گفت: كسى كه خودش بايد مورد حد الهى واقع شود نبايد در حد من شركت كند. همه‏ى مردم رفتند، فقط حضرت مسيح ماند و يحيى. در اين موقع يحيى كنار حفره، نزد مرد مجرم آمد و گفت: اى گناهكار! مرا موعظه كن. مرد گفت: خودت را با هواى نفست آزاد مگذار كه سقوط خواهى كرد. يحيى گفت: موعظه‏ى ديگر بگو. گفت: گناهكار را در گناهش مورد ملامت قرار مده. يحيى گفت: باز هم موعظه كن. مرد گفت: از به كار بردن خشم خوددارى نما. يحيى گفت: موعظه‏ات مرا كافى است.
انس با صحیفه سجادیه
امام صادق (ع) فرمود: مردى حضور حضرت مسيح آمد و عرض كرد: مرتكب زنا شده‏ام، مرا تطهير كن. عيسى دستور د
در اين حديث چند نكته است : اول آنكه يحيى به مرد مجرم خطاب كرد، اى گناهكار! مرا موعظه كن. يحيى نمى‏خواست از اين جهت كه آن مرد مرتكب گناه شده به وى اهانت نمايد، بلكه مى‏خواست بگويد كه تو آنقدر باايمانى كه خودت آمده‏اى و نزد مسيح به گناه پنهانت اعتراف نموده‏اى تا بر تو اجراى حد كند. از تو مى‏خواهم مرا از بعد گناه كردن يك فرد باايمان آگاه سازى و موعظه كنى. مرد در پاسخ گفت: خودت را با هواى نفست آزاد مگذار كه مثل من سقوط خواهى كرد. در جمله‏ى دوم كه مجرم به يحيى مى‏گويد: گناهكار را براى گناهش ملامت مكن، يعنى با من كه دچار لغزش شده‏ام و با زن بيگانه خلوت نموده‏ام و مرتكب بى‏عفتى گشته‏ام با زبان ملامت سخن مگو، بلكه بر من متاثر باش كه چنين گرفتارى برايم پيش آمد. سوم آنكه مرد گناهكار شهوت و غضب را در كنار هم آورده و به يحيى اعلام مى‏كند: خطر شهوت و خطر غضب را همواره مورد توجه قرار بده و هرگز از اين دو مهم، غافل و بى‏خبر مباش. حضرت يحيى (ع) مردى است الهى و از پيمبران حضرت باريتعالى، او با آنكه همواره پاك و منزه زيست نموده از مرد گناهكار درخواست موعظه مى‏كند تا خويشتن را مورد مطالعه‏ى دقيق قرار دهد و اگر نقطه‏ى ضعفى در خود يافت آن را اصلاح نمايد. گويى يحيى هميشه در اين فكر بوده و از هر فرصتى براى خودسازى استفاده مى‏نمود. ضمن حديث مفصلى از حضرت على بن موسى الرضا عليهماالسلام است كه يحيى شيطان را ديد و از دامهاى او كه براى گمراه نمودن مردم به كار مى‏برد سوال كرد و در پايان حديث چنين آمده است: يحيى (ع) از شيطان پرسيد: آيا شده است كه ساعتى بر من تسلط يابى؟ پاسخ داد: نه، ولى به يحيى گفت: در شما خصلتى است كه مايه‏ى اعجاب من است. يحيى پرسيد: آن خصلت چيست؟ شيطان گفت: شما مردى هستى پرخوراك، موقعى كه افطار مى‏كنى و غذاى سنگين مى‏خورى تغذيه‏اى اينچنين باعث مى‏شود كه پاره‏اى از نمازهاى مستحب شبانه را انجام ندهى و از آن باز مانى. يحيى گفت: من با خدا عهد مى‏بندم كه از اين پس غذاى سير نخورم تا خدا را ملاقات نمايم. شيطان گفت: من نيز با خدا عهد مى‏بندم كه هرگز مسلمانى را نصيحت نكنم تا خدا را ملاقات نمايم.
عمرهاى مردم باايمان چراگاه شيطان است، او همواره سعى دارد از راهى كه ممكن است فرزندان آدم را اغفال نمايد و آنان را به عصيان وادار سازد. رسول اكرم فرموده است: شيطان از گناهان شما خشنود مى‏شود هر چند آنها معاصى صغيره باشند. خداوند مهربان، در مقابل وسوسه‏هاى شيطان در توبه و استغفار را به روى مردم گشوده و به آنان وعده‏ى عفو و مغفرت داده است تا گناهكاران هرگز مايوس نشوند و خويشتن را از فيض باريتعالى بى‏نصيب نپندارند. قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم. پيمبر گرامى! به مردم بگو: اى بندگانى كه بر نفس خود اسراف نموده و بر خويشتن ستم كرده و مرتكب گناه شده‏ايد هرگز از رحمت باريتعالى مايوس نباشيد كه او بخشنده‏ى مهربان است. على (ع) فرموده است: گناهان بيمارى و دواى آن استغفار و طلب عفو از پيشگاه باريتعالى است و نشانه‏ى شفا يافتن گناهكاران اين است كه دوباره پيرامون آن معصيت نگردند و مرتكب نشوند.
امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارم‏الاخلاق» از خداوند عمرى را طلب مى‏كند كه لباس خدمت در اطاعت باريتعالى باشد، اما اگر عمرش چراگاه شيطان شود عرض مى‏كند: بار الها آن عمر را از من بگير و به حياتم پايان بخش پيش از آنكه خشم شديدت متوجهم شود و غضبت بر من استوار گردد.
یک نكته : امام سجاد و تمام ائمه‏ى طاهرين عليهم‏السلام در پناه باريتعالى از گناه، مصون و محفوظند و به صريح قرآن شريف، شيطان بر اين بندگان واقعى خداوند سلطه ندارد. ان عبادى ليس لك عليهم سلطان. پيروان آن حضرت بايد از اين جمله‏ى امام كه ضمن دعاى «مكارم‏الاخلاق» آمده استفاده كنند و مراقب باشند كه عمرشان چراگاه شيطان نشود و اگر مرتكب گناه شدند هر چه زودتر استغفار كنند، از پيشگاه باريتعالى طلب عفو و بخشش نمايند و آن لكه‏ى تيره را از صفحه‏ى اعمال خويش بزدايند كه اگر توبه نكنند و در فكر توبه نباشند و همچنان به گناه و ناپاكى ادامه دهند در صف كسانى قرار مى‏گيرند كه اسير بيباكى و تجرى شديدند و به معصيت خداوند متعال اصرار دارند . امام باقر (ع) فرموده: اصرار در معصيت عبارت از اين است كه بنده‏اى گناه كند و از خداوند طلب عفو و بخشش ننمايد و در دل نيز به فكر توبه نباشد، چنين شخصى مصر در گناه است. خشم شديد خداوند متوجه اينان است و غضب باريتعالى بر اين قبيل افراد بى‏باك، استوار خواهد بود.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث ما (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنامه ی اجل قطعی، حافظ انسان قَالَ (علیه السلام): كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِساً. امام علی که درود خدا بر او باد در يكى از روزهاى جنگ ، امام سوار بر اسب در ميان ميدان رجز مى‏ خواند و شمشير را به گردن آويخته بود، يكى از ياران گفت: يا امير المؤمنين! خود را حفظ كن. نكند شما را غافلگير كنند. در پاسخ او فرموذند : اجل، نگهبان خوبى است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره فَإِنِ انْتَهَوْاْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ و اگر دست كشیدند، همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. در اینكه مشركان باید از چه چیز دست بردارند تا بخشیده شوند، دو احتمال وجود دارد: الف: از جنگ و فتنه. به دلیل آیات قبل كه سخن از جنگ بود. ب: از كفر. به دلیل دریافت مغفرت الهى كه مخصوص مؤمنان است. 1- مسلمانان باید آتش‌بس واقعى دشمنان را بپذیرند. «فان انتهوا» 2- اسلام، راه بازگشت را حتّى براى كفّار باز گذارده است. «فان انتهوا...» 3- اگر كفّار دست از فتنه و جنگ برداشته یا ایمان آوردند، آنان را به كارهاى قبل ملامت نكنید. «فان اللّه غفور رحیم» 4- انسان باید خود زمینه‌ى دریافت رحمت الهى را بوجود آورد. «فان انتهوا فان اللّه غفور رحیم» 🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
◀️ سرآمد مقدّر، حافظ انسان است! 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه توجه به آن انسان را در برابر حوادث سخت شجاعت مى بخشد، مى فرمايد: «اجل و سرنوشت حتمى براى حفظ انسان كافى است»؛ (كَفَى بِالأَجَلِ حاَرِساً). اشاره به اينكه هركس سرنوشت حتمى معينى دارد و تا آن زمان فرا نرسد جان او محفوظ است؛ اما هنگامى كه فرمان نهايى رسيد، هيچكس و هيچ چيز نمى تواند در برابر آن مقاومت كند. همانگونه كه در سند اين كلام شريف ذكر كرديم، مرحوم «صدوق» آن را در ضمن بيان ماجرايى از جنگ صفين آورده است. طبق اين روايت يكى از ياران على عليه السلام مى گويد: در روز صفين على عليه السلام در مقابل معاويه ايستاده بود و حتى شمشير خود را از نيام درنياورده بود. يكى از اصحابش عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! مراقب خويش باش، ما از اين مى ترسيم كه اين مرد در حمله اى غافلگيرانه شما را از پاى درآورد. امام عليه السلام فرمود: درست است كه او انسان بى دين و شقاوتمندى است ولى اجل و سرنوشت قطعى، براى حفظ انسان كافى است. هيچكس نيست مگر اينكه فرشتگانى از سوى خدا مأمور حفظ او هستند تا در چاهى سقوط نكند يا ديوارى بر او فرود نيايد و يا مصيبت بد ديگرى دامن او را نگيرد تا اجلش فرا رسد. هنگامى كه اجل او فرا رسيد او را در مقابل حوادث تنها مى گذارند. من نيز چنين هستم؛ هنگامى كه اجلم فرا رسد، شقى ترين امت مى آيد و محاسنم را با خون سرم رنگين مى سازد. اين وعده اى مسلم و كاملاً صدق است. شبيه همين كلام شريف به شكل ديگرى در حكمت آمده بود. در اينجا سؤالى پيش مى آيد كه اگر اين سخن را بپذيريم بايد تمام اقدامات احتياطى در برابر حوادث گوناگون و در مقابل دشمنان را ترك كنيم؛ نه سپرى در جنگ لازم خواهد بود و نه درست كردن سنگر، نه وسايل اختفا و نه پرهيز از جاده هاى خطرناك وغذاهاى مشكوك، بلكه بايد بگوييم تا سرآمد عمر ما نرسد هيچ چيز و هيچكس نمى تواند به ما آسيبى برساند. اين مطلبى است كه نه با تعليمات قرآن و اسلام منطبق است و نه با منطق عقل. حتى قرآن مجيد مى فرمايد كه به هنگام نمازِ خوف در برابر دشمن تا ناچار نشويد وسايل حفاظتى خود (مانند سپر و زره و خود) را از خود دور نسازيد. پيش از اين در ذيل همان حكمت 201 و همچنين در جلد سوم، ذيل خطبه 62 پاسخى به اين سؤال داده ايم. در اينجا به كلامى كه از علامه مجلسى؛ در بحارالانوار يافتيم اشاره مى كنيم. او درواقع در پاسخ اين سؤال چنين مى گويد: اوّلاً اين در مواردى بوده است كه مردم به اندك چيزى از حوادث مى ترسيدند وبه احتمالات بعيده ترتيب اثر مى دادند. امام عليه السلام مى فرمايد: به اينگونه احتمالات و توهمات بعيد اعتنا نكنند؛ تا اجل كسى فرا نرسد از دنيا نمى رود. ثانيآ ممكن است اين از خصائص خود امام عليه السلام باشد، زيرا او طبق خبرى كه پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله به آن حضرت داده بود، زمان اجل خود را مى دانست و يقين داشت كه پيش از آن، حادثه اى او را تهديد نمى كند، ازاينرو مى فرمود: اجل من، حارس و نگهبان من است؛ ولى ديگران كه چنين اطلاعى ندارند، از مواردى كه خطر عقلايى دارد بايد بپرهيزند و به حكم «(وَلاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ) خود را به خطر نيفكنند. سپس به حديثى از امام صادق عليه السلام اشاره مى كند كه آن حضرت مى گويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: «خَمْسَةٌ لا يُسْتَجَابُ لَهُمْ أَحَدُهُمْ رَجُلٌ مَرَّ بِحَائِطٍ مَائِلٍ وَهُوَ يُقْبِلُ إِلَيْهِ وَلَمْ يُسْرِعِ الْمَشْيَ حَتَّى سَقَطَ عَلَيْهِ...؛ پنج گروهند كه دعايشان مستجاب نمى شود: اوّل كسى است كه از كنار ديوار كجى عبور مى كند در حالى كه ديوار به سوى او خم شده و با اين حال، سريع نمى گذرد تا ديوار بر او سقوط مى كند (اين شخص اگر آهسته عبور كند و دعا كند خدايا! مرا حفظ كن، دعاى او مستجاب نمى شود)». به هرحال تفسيراوّل مناسبتر به نظر مى رسد، زيرا ظاهر روايت عموميت دارد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
از دو عالم دردت ای دلدار بس باشد مرا کافر عشقم اگر غیر تو کس باشد مرا با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا من نمیدانم چسان جانم فداخواهد شدن این قدر دانم نگاهی از تو بس باشد مرا خواهم پایدار و جان شیرین بی شمار بر تو می افشانده باشم تا نفس باشد مرا هر کسی دارد چیزی نخواهم من جز آنکه سرنهم در پای جانان این هوس باشد مرا توتیای دیدهٔ گریان کنم تا بینمش گر بخاک پای جانان دست رس باشد مرا جهد کن تا کام من شیرین شود از شهد وصل تا کس دست بر سر چون مگس باشد مرا ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2