طرح #برداشت_من هفته 115
از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه
👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه
✳️ قسمت 1 عبارت زیر
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
1️⃣ وَ تَوِّجْنِى بِالْكِفَايَةِ،
2️⃣ وَ سُمْنِى حُسْنَ الْوِلايَةِ،
3️⃣ وَ هَبْ لِى صِدْقَ الْهِدَايَةِ،
4️⃣ وَ لا تَفْتِنِّى بِالسَّعَةِ،
5️⃣ وَ امْنِحْنِى حُسْنَ الدَّعَةِ،
6️⃣ وَ لا تَجْعَلْ عَيْشِى كَدّا كَدّا،
7️⃣ وَ لا تَرُدَّ دُعَائِى عَلَيَّ رَدّا،
8️⃣ فَإِنِّى لا أَجْعَلُ لَكَ ضِدّا،
9️⃣ وَ لا أَدْعُو مَعَكَ نِدّا🔹
https://eitaa.com/sahife2/5495
دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
#دعا_بیستم_22
👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود
◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید
👌 ادمین 👇
@yas2463
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🗣« بروید صحیفه سجادیه را بخوانید و در آن تدبر کنید....
همین دعای #مکارم_اخلاق " دعای #بیستم صحیفه سجادیه " یک کتاب درس زندگی و درس #اخلاق است»
👤#مقام_معظم_رهبری
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #امام_سجاد_شناسی 9
مبارزه با مشبهه ( معتقدان به تجسیم و تشبیه خدا!! )
✳️ در عصر امامت امام سجاد علیه السلام، #توحید خالص، یعنی منزه دانستن خداوند از تشبیه به مخلوقات، به دست فراموشی سپرده شد. و با بهره گیری از عالمان دین فروش دنیا طلب، عقیده به تجسیم و تشبیه رواج یافت.
امام سجاد علیه السلام در مقابل این اعتقاد انحرافی نیز قاطعانه به مقابله پرداخت. چنان که وقتی شنید گروهی ذات مقدس حق تعالی را به مخلوقات تشبیه کرده و قائل به جسمیت خدا شده اند، ناراحت شده و نزد قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و دست به دعا برداشت و در آن، بطلان این عقیده را نیز اعلام فرمود:
«خدایا! قدرت تو آشکار شده ولی سیمایت آشکار نشده و تو را نشناختند و تشبیه کنندگان تو را به غیر آنچه سزاواری، ارزیابی کردند.
ای خدای من! از کسانی که با تشبیه در پی جستن تو برآمدند، بیزارم.
خدایا! هیچ چیز مثل تو نیست و آنان (عظمت) تو را درک نکرده اند ...
ای خدا! تو از آنچه که تشبیه کنندگان به وسیله آن، تو را وصف می کنند برتر هستی.»
👈 ادامه دارد ....
#امام_سجاد علیه السلام #سبحان_الله
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته 115 از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه ✳️ قسمت
با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
اللهم صل على محمد و آله، و توجنى بالكفايه
بار الها! تاج كفايت را بر من بپوشان.
کفایت یعنی بی نیازی از غیر.ثمره قناعت است.امیر المومنین علیه السلام می فرماید:کفی بالقناعة ملکا. قناعت داشتن،پادشاهی است.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و تاج کفایت بر سرم بگذار.
وقتی احساس «کافی بودن»می کنم،گویی چون پادشاه بر همه امور حکمرانی می کنم،کار از دستم خارج نمی شود،به چکنم دچار نمی شوم.برعکس اگر احساس رضایتمندی نداشته باشم،اعتراض می کنم.هراعتراضی،ااعتراض به خداست ،کار را پیچیده تر می کند،بلای دیگر به سرت می آید،تاوقتی که تسلیم شوی وبلا بگذرد.
.....پس تاج کفایت بر سرم بگذار تا همواره راضی باشم.
سر» در بدن آدمى شريفترين و مهمترين عضو است،
اگر كسى دو پاى خود را از دست بدهد، با وجود سر مىتواند زنده بماند، تعقل كند، سخن بگويد، ببيند و بشنود،
و خلاصه، از حيات انسانى برخوردار باشد.
اما با رفتن سر، حيات مىرود و زندگى پايان مىپذيرد.
اهالى كشورها از مرد و زن، هر لباسى را كه دارند اگر معمولشان اين باشد كه سر را نيز بپوشانند، علاقهمندند بهترين پوشش را براى آن انتخاب نمايند.
سلاطين در طول قرون و اعصار بهترين لباس را در بر و بهترين پوشش را بر سر داشتند،
اما در مواقع خاصى كه بر كرسى قدرت و سلطنت تكيه مىزدند، لباس بسيار عالى در بر مىنمودند و تاج بر سر مىگذاردند.
التيجان جمع تاج و هو ما يصاغ للملوك من الذهب و الجوهر.
«تيجان» جمع «تاج» است
و آن چيزى بود كه از طلا و جواهر براى سلاطين مىساختند، تا در مواقع خاص بر سر بگذارند.
در روزگار گذشته، تاج به نظر مردم نشانه ى بزرگى و عظمت و علامت سلطه و قدرت تلقى مىشد و بشرى را تاجدار مىخواندند كه در جامعه شاغل عاليترين و رفيعترين مقام مادى و ظاهرى بوده و بر مردم حكومت و فرمانروايى داشته است.
امام سجاد (ع) در این جمله از دعای مکارم الاخلاق ، از كلمه ى تاج استفاده نموده و از پيشگاه الهى درخواست دارد:
و توجنى بالكفايه.
بار الها! سرم را به تاج كفايت بپوشان.
دو تفاوت اساسى بين «تاج» سلاطين و «تاج» مورد درخواست امام سجاد (ع) :
* تاج سلاطين، نشانه ى قدرت مادى و زندگى بشرى است
و تاج مورد درخواست امام سجاد (ع) ناظر به انسانيت و تعالى معنوى است،
*تاج سلاطين را از طلا و جواهر مىساختند
و تاج مورد درخواست امام سجاد (ع) از كرايم اخلاق و سجاياى حميده به دست مىآيد.
راغب در معناى كفايت مىگويد:
الكفايه ما فيه بلوغ المراد فى الامر، قال: و كفى الله المومنين القتال، انا كفيناك المستهزئين.
«كفايه» چيزى است كه در آن نيل به مقصود و دست يافتن به مراد نهفته است.
سپس به دو آيه از قرآن شريف استشهاد مىنمايد،
در يك آيه فرموده است: خداوند امر قتال مومنين را كفايت مىفرمايد،
و در آيه ى ديگر فرموده: كسانى كه تو را استهزاء مىكنند، كفايت امرشان با ماست.
علامه، سيد علىخان، مىگويد:
الكفايه الاستغناء من كفى الشىء يكفى كفايه اذا حصل الاستغناء عن غيره.
«كفايه» به معناى «استغناء و بى نيازى» است
و كفايت، زمانى گفته مىشود كه بىنيازى از غير تحقق يابد.
مقصود از «تاج اكتفا و بىنيازى از غير»، كه مورد درخواست امام سجاد (ع) است :
«غناى نفس و بىنيازى طبع» است،
نه ثروتاندوزى و گردآورى مال.
رسول اكرم (ص) فرموده: ليس الغناء فى كثره العرض و انما الغناء من النفس.
غنى و بى نيازى در كثرت اموال و اعراض دنيوى نيست، .
بلكه غناى ارزشمند و شايسته ى انسان، بى نيازى نفس اوست.
آن كس كه روحش قوى است و طبعى بىنياز دارد، همواره در جامعه با سربلندى و عزت نفس زندگى مىكند و تاج پرافتخار قناعت را بر سر دارد و كمترين اعتنا به ثروت مالداران نمىنمايد.
امام صادق (ع) فرمود: من قنع بما رزقه الله فهو من اغنى الناس.
كسى كه به رزق خداوند راضى است، او از غنى ترين مردم است.
كسانى كه دچار بيمارى حرص اند و به رزق خداداد قناعت نمىكنند،
طبعى گدا و نيازمند دارند، هر قدر ثروتشان افزونتر شود، فقرشان آشكارتر مىگردد تا جايى كه تملك همهى دنيا آنها را سير نمىكند.
حضرت موسى بن جعفر عليه السلام به هشام فرمود:
اى هشام! اگر آنچه براى تو كافى است بى نيازت مىنمايد، كمترين متاع دنيا براى تو كافى است
و اگر آنچه مايه ى بىنيازى توست كفايتت نمىكند، پس هيچ چيز دنيا براى تو كافى نخواهد بود.
معناى ديگر كفايت كه در دعاى امام سجاد (ع) آمده،
«لياقت و شايستگى انجام امرى است كه شخص عهدهدار آن مىگردد»
راغب گفته:
الكفايه ما فيه بلوغ المراد فى الامر.
«كفايه» آن چيزى است كه رسيدن به مقصود در آن وجود دارد.
سپس به دو آيه از قرآن شريف استشهاد نموده بود.
هر كس بخواهد در جامعه مسئوليت كارى را بپذيرد، بايد حتما داراى شايستگى و صلاحيت علمى و عملى باشد تا بتواند به خوبى از عهده برآيد و انجام آن موجب سربلندى و افتخارش گردد.
و اگر شايستگى نداشته باشد، طولى نمىكشد كه او را طرد مىكنند و بايد سرافكنده از مسئوليتى كه به عهده گرفته بود، كنار برود.
على (ع) فرموده: من رفع بلا كفايه وضع بلا جنايه.
كسى كه بدون صلاحيت و كفايت در جامعه رفعت و مقام به دست آورد، بدون آنكه مرتكب خيانت و جنايتى شده باشد، ساقط مىگردد.
و نيز فرموده است: من احسن الكفايه استحق الولايه.
انسانى كه از كفايت و شايستگى خوب برخوردار است، استحقاق فرمانروايى دارد.
يكى از تمايلات عالى انسانى كه اعمال و به كار بستن آن موجب محبوبيت در پيشگاه الهى است،
رسول اكرم (ص) فرمود: الخلق عيال الله، فاحب الخلق الى الله من نفع عيال الله و ادخل على اهلبيت سرورا.
مردم رزق خواران خدا هستند و بهترين خلق نزد بارى تعالى كسى است كه به رزق خواران خداوند نفعى برساند و دل آنان را شاد و مسرور نمايد.
امام صادق (ع) فرمود: سئل رسولالله صلى الله عليه و آله، من احب الناس الى الله؟ قال: انفع الناس للناس.
از پيمبر گرامى (ص) سئوال شد: محبوبترين مردم نزد خداوند كيست؟ حضرت پاسخ داد: نافعترين مردم به مردم.
معاملات و معاشرتهاى مسلمانان با تمام مردم جهان بايد بر اساس انصاف باشد
و انصاف، از درسهاى الهامى بارى تعالى است كه خداوند با سرشت بشر آميخته و همهى انسانها عمل منصفانه و عمل خلاف انصاف را درك مىكنند.
على (ع) فرموده: عامل سائر الناس بالانصاف و عامل المومنين بالايثار.
رفتارت با همه ى مردم جهان بر اساس انصاف باشد و با مومنين و برادران دينيت بر پايهى از خودگذشتگى و ايثار.
امام سجاد (ع) میفرمایند:
اللهم ... و توجنى بالكفايه.
بار الها! تاج كفايت و لياقت را بر من بپوشان
كه بتوانم از راه بشر دوستى و خدمت به انسانها عموما،
و با مواسات و ايثار به برادران ايمانى و دينى خصوصا،
حمايت و حب تو را به خود جلب كنم
و از اين افتخار بسيار بزرگ و گرانقدر بهره مند گردم.
#حاج_شیخ_غلام_رضا_در_نظر_علما 2
*️⃣ حضرت آیت الله #صافی گلپایگانی:
منبر #حاج_شیخ_غلام_رضا را درک کرده بودم. ایشان انسان جالب و روحانی وارسته ای بود و نفوذ کلام عجیبی داشت.
*️⃣ شهید محراب آیت الله #صدوقی:
مردم! تا حاج شیخ غلامرضا را در یزد دارید، منتظر گرفتاری نباشید؛ ایشان حلّال مشکلات است و به واسطه ی ایشان برکات خدا بر شما نازل است. ایشان مشکلات و مهمّات مردم را کفایت می کند و دعای ایشان مستجاب می شود.
*️⃣آیت الله #مظاهری:
حاج شیخ مجتهد بود، امّا برای تبلیغ اسلام و ارشاد مردم به روستاها می رفت و برای گسترش دین تلاش می کرد.
*️⃣ آیت الله #مصباح_یزدی:
حاج شیخ غلام رضا کوچه بیوکی… از علمای یزد؛ کتابی به نام تندیس پارسایی در احوالاتش نوشته اند. ایشان تا سن ۹۰ سالگی هم منبر می رفت. عمده مطالب منبرش آیات قرآن و نکات تفسیری بود و گاهی یکی دو تا شعر می خواند، منبر ایشان را در یزد از زمان کودکی به یاد دارم. این شعر را مکرر از ایشان شنیدم: که آن را با یک حالی روی منبر می خواند:
گر کسان قدر می بدانندی
شب نخفتی و رز نشانندی
خود مرحوم شیخ وقتی این شعر را می خواند، بعد با آن حالش این آیه را تلاوت می کرد: (تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عُن الْمَضاجِعِ…)
*️⃣ آیت الله جعفر #سبحانی:
واقع این است که سخن گفتن درباره ی عارف وارسته، حضرت آیت الله شیخ غلام رضا یزدی در حدّ من نیست و ایشان خیلی بالاتر از این حرف هاست، معرف باید اجلی از معرّف باشد؛ در حالی که ایشان بالاتر هستند و شاید برای من زبان درازی است که در مورد ایشان سخن بگویم، چون ایشان به تمام معنا «رضا» به رضای حق بود. ما این چنین شخصی را در اجتماع کم دیده ایم.
این ها انسان هایی هستند پیامبر گونه که خود را کشته اند و رضای حق را برگزیده اند. ایشان با تمام کمالات و تقوای والا، توجّه زیادی به امر تبلیغ داشت. نمی گفت که من مرجع دینی مردم این استان هستم و از لحاظ علمی اجتهاد دارم و منبر در شأن من نیست، بلکه منبر را برای هدایت مردم یک هدف می دانست. من مفهوم «آیت الله» را مدتی که در یزد بودم در این شخص مجسّم می دانستم. گرامی باد تولدش، گرامی باد در گذشتش و ان شاء الله در آینده جزء علمایی خواهد بود که ما را شفاعت می کند.
*️⃣استاد محمّدرضا #حکیمی:
یاری، مرحوم حاج شیخ غلامرضا یزدی، چند سالی تابستان ها به مشهد مقدّس مشرّف می شدند، و شب ها نماز مغرب و عشا را – به جماعت- در صحن آزادی (صحن نو) برگزار می کردند. پدر این جانب (مرحوم عبدالوّهاب حکیمی) که از مریدان ایشان بود، مرا که نوجوان بودم، با برخی از دوستان و همکارانش به نماز ایشان می برد. جمعی از بازاریان و تجار یزدی ساکن مشهد و محترمین دیگری نیز- از سر ارادت- به جماعت ایشان ایشان حاضر می شدند.پس از نماز به منبر می رفتند. و به روش خاص خود مختصری موعظه می فرمودند: منبری بسیار با حال و حالت بود و شامل نکته ها و معرفت ها، و به فرموده ی خود ایشان:«یادآوری مبدأ و معاد که عمده ی وظیفه ی پیغمبران(ع) است و فطرت بنی آدم گواه بر این دو است» گاه در مقام ترغیب به استفاده از عمر و به خصوص از شب و شب زنده داری با کلماتی مؤثر سخن می گفتند، و این بیت را با لحنی خاص می خواندند:
گرکسان قدر می بدانندی
شب نخفتی و رز نشانندی
#حدیث_سرو
منبع ( اینجا )
🆔 @sahife2