برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_نامه_78
*️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) [أجاب به أبا موسى الأشعري] إلى أبي موسى الأشعري جواباً في أمر الحَكَمَين، ذَكرَه سعيدُ بن يحيى الأموي في كتاب «المَغازي» :
از نامه هاى امام(عليه السلام) به ابوموسى اشعرى در پاسخ سؤال او درباره حکمين است. اين نامه را «سعيد بن يحيى اموى» در کتاب «المغازى» آورده است.
👈 این نامه در یک بخش می آید :
✳️ امام، دلسوزترین فرد نسبت به جامعه :
فَإِنَّ النَّاسَ قَدْ تَغَيَّرَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ عَنْ كَثِيرٍ مِنْ حَظِّهِمْ، فَمَالُوا مَعَ الدُّنْيَا وَ نَطَقُوا بِالْهَوَى، وَ إِنِّي نَزَلْتُ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْزِلًا مُعْجِباً اجْتَمَعَ بِهِ أَقْوَامٌ أَعْجَبَتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ، وَ أَنَا أُدَاوِي مِنْهُمْ قَرْحاً أَخَافُ أَنْ [يَعُودَ عَلَقاً يَعُودُ] يَكُونَ عَلَقاً. وَ لَيْسَ رَجُلٌ -فَاعْلَمْ- أَحْرَصَ [النَّاسِ] عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) وَ أُلْفَتِهَا مِنِّي؛ أَبْتَغِي بِذَلِكَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ كَرَمَ الْمَآبِ؛ وَ سَأَفِي بِالَّذِي وَأَيْتُ عَلَى نَفْسِي وَ إِنْ تَغَيَّرْتَ عَنْ صَالِحِ مَا فَارَقْتَنِي عَلَيْهِ، فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ نَفْعَ مَا أُوتِيَ مِنَ الْعَقْلِ وَ التَّجْرِبَةِ. وَ إِنِّي لَأَعْبَدُ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ بِبَاطِلٍ وَ أَنْ أُفْسِدَ أَمْراً قَدْ أَصْلَحَهُ اللَّهُ؛ فَدَعْ [عَنْكَ] مَا لَا تَعْرِفُ، فَإِنَّ شِرَارَ النَّاسِ طَائِرُونَ إِلَيْكَ بِأَقَاوِيلِ السُّوءِ؛ وَ السَّلَامُ.
✳️ 1. علل سقوط جامعه:
همانا بسيارى از مردم تغيير كردند، و از سعادت و رستگارى بى بهره ماندند، به دنيا پرستى روى آورده، و از روى هواى نفس سخن گفتند. كردار اهل عراق مرا به شگفتى وا داشته است، كه مردمى خودپسند در چيزى گرد آمدند، مى خواستم زخم درون آنها را مداوا كنم، پيش از آن كه غير قابل علاج گردد.
✳️ 2. تلاش امام در تحقّق وحدت:
پس بدان در امّت اسلام، هيچ كس همانند من وجود ندارد كه به #وحدت امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و به #انس گرفتن آنان به همديگر، از من دلسوزتر باشد. من در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را از خدا مى طلبم، و به آنچه پيمان بستم وفا دارم، هر چند تو دگرگون شده، و همانند روزى كه از من جدا شدى نباشى. همانا تيره روز كسى است كه از #عقل و #تجربه اى كه نصيب او شده، محروم ماند ، و من از آن كس كه به باطل سخن گويد يا كارى را كه خدا اصلاح كرده بر هم زند، بيزارم. آنچه را نمى دانى واگذار، زيرا مردان بد كردار، با سخنانى نادرست به سوى تو خواهند شتافت، با درود.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه:
این نامه پاسخى است به نامه ابو موسى اشعرى که امام پیش از انجام حکمیت به او نوشته و اندرزهایى به او داده است تا از طریق حق منحرف نشود و آنچه رضاى خداست در نظر بگیرد، به شایعات گوش فرا ندهد و تهدید یا تطمیع #معاویه در او اثر نگذارد و حق را بگوید و روشن است با قطع نظر از نصوص پیغمبر اکرم درباره على(علیه السلام)، بیعت عمومى مردم مخصوصاً اصحاب پیغمبر با امام(علیه السلام) حق براى کسى مکتوم نبوده و در داستان #حکمیت مى بایست این واقعیت حتى براى مثل ابو موسى مکتوم نمانده باشد، هر چند وى در دام #عمرو_عاص گرفتار شد و با بغض و کینه اى که به على(علیه السلام) داشت، نتوانست از حق دفاع کند.
*از راه حق منحرف مشو و آتش فتنه را خاموش کن
* #ابوموسى_اشعرى کيست؟
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_25
#دعای_25_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیست_پنجم_4
#اولاد_انسان 13
#فرزند_بازوی_پدر_مادر 3
✳️ در قرآن مجيد دو مرتبه كلمه وزير در رسالت حضرت موسى عليه السلام آمده است و آن درباره پشتيبانى و هميارى به وسيله اهل و برادر اوست؛
وَ اجْعَل لّى وَزِيرًا مّنْ أَهْلِى» «طه 29»
و از خانوادهام دستيارى برايم قرار ده.
وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسَى الْكِتبَ وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هرُونَ وَزِيرًا» «فرقان 35»
و به راستى به موسى كتاب داديم، و برادرش هارون را همراه او دستيار و كمك قرار داديم.
زيرا در امر رسالت و هدايت آدمى مانند فرعون كه ادعاى خدايى مىكند و آسمان و زمين را برده خود مىپندارد، به يقين نيازمند به ابزارها و اهرمهاى قوى مىباشد كه سنگِ سختى را از جا بكند و راه راست را هموار سازد. از اين رو در لغت وزير، به معاون و مشاور و همكار و همفكرى گفته شده كه در تدبير امور پشتيبان حاكم و مدير و سرپرست باشد.
به اين جهت در بعضى روايات معصومان عليهم السلام، فرزندان و خانواده هم به عنوان وزير و مشاور و خدمتگزار در زندگى تعيين شدهاند.
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در اين زمينه مىفرمايد:
الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنينَ وَ وَزيرٌ سَبْعَ سِنينَ.
فرزند، هفت سال سرور و هفت سال بنده و هفت سال مشاور است.
در روايت ديگر اميرمؤمنان عليه السلام، فرزند را مستخدم و همكار قرار مىدهند.
يُرْخَى الصَّبِىُّ سَبْعاً وَ يُؤَدَّبُ سَبْعاً وَ يُسْتَخْدَمُ سَبْعاً.
كودك هفت سال آزاد، هفت سال در تربيت است، و هفت سال به كار گمارده مىشود.
زيرا فرزندان در سنين بلوغ و جوانى داراى نيرو و توان بدنى و فكرى بالايى هستند، و مىتوانند در جاده حق و حقيقت و در راه گناه و فساد قدمهاى بزرگى بردارند و بازوى قدرتمند براى خانواده و جامعه باشند. بنابراين بايد نوجوانان و جوانان را دريابيم كه آنان الگويى براى آيندگان بشر خواهند بود.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج9، ص: 325
ادامه دارد ...
#بیست_پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#مناجات_نامه_خواجه_عبدالله_انصارى 4
الهى! اگر كنى تلخ است، از بوستان است، و اگر رهى كس نى، از دوستان است.
اگر دوست را از در بيرون كنند، از دل بيرون نكنند.
الهى! همه آن كنى كه خواهى، از اين مفلس بيچاره چه خواهى؟
الهى! يافت تو آرزوى ماست، دريافت تو نه به بازوى ماست.
الهى! همه از تو ترسند و من از خود، از تو همه نيكى ديدهام و از خويش همه بد.
الهى! لا تقنطوا اگر چه قرآن است، قلم رفته را چه درمان است؟
مهر از كيسه بردار و بر زبان نه، مهر از درم بردار و بر ايمان نه!
الهى! از بوده نالم يا از نابوده؟ از بوده محال است و از نابوده بيهوده.
شريعت بىبدى است، و حقيقت بيخودى.
آنچه در پيشانى مردم نهان است، بجوى كه به از هر دو جهان است.
الهى! اگر يك بار گويى: «بنده من» از عرش بگذرد خنده من.
الهى! چون با توام، از جمله تاجدارانم- تاج بر سر، و اگر بىتوام، از جمله خاكسارانم- خاك بر سر.
اى دير خشم زود آشتى! آخر در نوميدى مرا نگذاشتى.
الهى! يحبّهم تمام است، يحبّونه كدام است؟
الهى! اين چه فضل است كه تو با دوستان خود كردهاى؟ هر كه ايشان را شناخت ترا يافت، و هر كه ترا يافت ايشان را شناخت.
گلهاى بهشت در پاى عارفان خار است، آن كس كه ترا جست با بهشتش چه كار است؟
الهى! همچون بيد مىلرزم كه نبايد به هيچ نيرزم.
الهى! به بهشت و حور چه نازم؟ مرا نظرى ده كه از هر نظرى بهشتى سازم.
الهى! به عزّت آن نام كه تو خوانى و به حرمت آن صفت كه تو چنانى، درياب مرا كه مىتوانى.
اى كريمى كه بخشنده عطايى، و اى حكيمى كه پوشنده خطايى، و اى صمدى كه از ادراك خلق جدايى، و اى احدى كه در ذات و صفات بىهمتايى، و اى خالقى كه راهنمايى، و اى قادرى كه خدايى را سزايى، كه جان ما را صفاى خود ده، و دل ما را هواى خود ده، و چشم ما را ضياى خود ده، و ما را آن ده كه آن به، و مگذار ما را به كه و مه.
الهى! عبد الله عمر بكاست، اما عذر نخواست.
الهى! عذر ما بپذير، بر عيبهاى ما مگير.
👈 ادامه دارد ....
#مناجات #مناجات_عارفان #خواجه_عبدالله_انصاری
🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 توصیه به خواندن و انس با دعاهای #صحیفه_سجادیه
خصوصا دعاهای #پنجم - #بیستم و #بیست_یکم در زندگی روزمره
🌹 #مقام_معظم_رهبری
✳️ کانال #انس_با_صحیفه_سجادیه
https://eitaa.com/sahife2/44714
https://eitaa.com/sahife2/27286
@sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #توبه
#توبه_55
✳️ فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَ لُهُمْ وَلَا أَوْلَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِى الْحَيَو ةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَفِرُونَ
پس اموال و فرزندان منافقان تو را به شگفتى نیندازد. جز این نیست كه خداوند مى خواهد به این وسیله آنان را در زندگى دنیا عذاب كند و جانشان در حال كفر، خارج شود.
✍️ «تَزهَق» به معناى خارج شدن همراه با دشوارى و تأسّف و حسرت است.
نهى خدا از تعجّب، دلیل بر وجود این تعجّب در پیامبر نیست، بلكه جنبه ى پیشگیرى دارد.
در نهج البلاغه، لحظات جان دادن گروهى ترسیم شده است كه اموالشان در آن هنگام، در برابر چشمشان جلوه مى كند و از اینكه آنها را مى گذارند و مى روند، عذاب مى كشند
راههاى عذاب شدن به وسیله ى مال از این قبیل است: عذاب در تهیّه آن، در نگهدارىِ آن از سرقت و حریق و مردم حسود، به جا گذاشتن و رفتن هنگام جان دادن، پاسخگویى در قیامت براى چگونگى تهیّه و مصرف آن.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_نامه_79
*️⃣ و من كتاب كَتبَه (علیه السلام) لَمَّا استُخلَفَ إلى أمَراء الأجناد :
از نامه هاى امام(عليه السلام) به فرماندهان لشکر است، در آن هنگام که زمام خلافت را به دست گرفت.
👈 این نامه در یک بخش می آید :
✳️ عوامل #هلاکت امتها :
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ، وَ أَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْهُ.
✳️ علل نابودى ملّت ها :
پس از ياد خدا و درود، همانا ملّت هاى پيش از شما به هلاكت رسيدند، بدان جهت كه حق مردم را نپرداختند، پس دنيا را با #رشوه دادن به دست آوردند، و مردم را به راه باطل بردند و آنان اطاعت كردند.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه:
امام در این نامه بسیار کوتاه و پرمعنا به عوامل هلاکت گروه هایى از اقوام پیشین اشاره مى کند و عامل آن را دو چیز مى شمرد: باز داشتن مردم از حق و تشویق آنها به باطل.
*دو عامل بدبختى
#پایان_نامه_ها
🆔 @sahife2
👈 ختم برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
خدا را سپاس بر توفیق ختم کتاب نورانی نهج البلاغه بعد ار 5 سال
👈برای دسترسی به :
خطبه ها
نامه ها
و حکمتها
از این قسمت مشاهده کنید 👇
👈فهرست نهج البلاغه
https://eitaa.com/sahife2/23918