⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🕌 برای شیعیان، خاک قبور تخریب شده ائمه بقیع، با طلای گنبد #امام_رضا(ع) دارای ارزش یکسانی است.
🤲🏻 آنچه مهم است قرب آنها نزد خدا و توسل به آن هاست.
🏴 ۸ شوال سالروز #تخريب_قبور_ائمه_بقيع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹نماهنگ زیبای "غریبانه؛ از بقیع تا طوس" با صدای سید رضا نریمانی
🌷@sahife_zendegi
آزاده سادات حسینی.docx
68K
#صحیفه_سجادیه
📝مقاله
🔰دانشجوی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا . مقاله ای در باره دعای ۴۶ صحیفه سجادیه
💠@sahife_zendegi
#صحیفه_سجادیه
💠برخی از بزرگان به تمایز و تفاوت دعاهای صحیفه سجادیه نسبت به سایر دعاهایی که از ائمه؟عهم؟به دست ما رسیده (دعاهای ماثور) اشاره کردهاند. سید نعمتالله جزایری اشاره میکند که اگر چه هر دعا و راز و نیازی فینفسه مطلوب است اما مسلماً دعاهای ماثور که از طریق ائمه؟عهم؟ به ما رسیده، سایه وحی و پرتو درخشان و تفسیر و تاویل وحی الهی میباشند و گنجینههای معارف ربانی و دژهای مستحکم حکمت هستند و در راس این ادعیه دعاهای صحیفه سجادیه قرار دارد.
🌷@sahife_zendegi
🔰اهمیت وجایگاه صحیفه سجادیه در کلام رهبرانقلاب
💠@sahife_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹صحبتها جالب وشیرین مرحوم علامه جعفری در مورد فردی که خیال میکرد مقامات معنوی بالا دارد 🌸🌸
💠@sahife_zendegi
🔻آیت الله جوادی آملی
📖قرآن فرمود إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ، انسان خيالزده و خيالباف که خيال می کند مقامی دارد لذا مطابق همين خيال، نسبت به ديگران #فخرفروشی می کند، محبوب خداوند نيست.
💠اگر عاقل بود نه مختال است نه فخور، بلكه متواضع است و مؤدّب.
💠@sahife_zendegi
هدایت شده از صحیفه زندگی ،صحیفه سجادیه
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
#برای_هم_دعا_کنیم
امام سجّاد عليه السلام:
🌺بارالها !
🔸مرا به كاهِلى در عبادتت،
🔸 كورى از راهت
🔸و بيرون شدن از طريق محبّتت،
🔸 مبتلا مكن.
📔صحیفه سجادیه
🔸ای عزیزاگر بوستان دل،
🔸از علف هرزه های رذائل زدوده شود،
🔸مجال رشد فضایل پیش می آید.
🔸از این رو پیوسته بکوش،
🔸وازآن مراقبت کن
🔸که خانه شیطان نگردد
🌿علامه حسن زاده املی
💠@sahife_zendegi
#صحیفه_سجادیه
#قرآن
💠 تجلی قرآن در صحیفه سجادیه
یکی از مهمترین دلائلی که ضرورت دارد انسان با صحیفه سجادیه انس بگیرد و مانند قرآن در آن تدبر کند و در تحقق آن بکوشد، این است که صحیفه سجادیه، همان قرآن است. صحیفه سجادیه همان گزارههای خبری قرآن است که آن را در قالب جملات و گزارههای انشائی به ما تعلیم میدهد. اگر کسی با صحیفه سجادیه انس بگیرد، به وضوح در می یابد که تک تک جملات آن برگرفته از قرآن کریم است. به همین دلیل میتوان گفت صحیفه سجادیه همان قرآن کریم است.
💠امام خمینی (ره) میفرمایند: «صحیفه کامله سجادیه، نمونه کامل قرآن صاعد است... کتاب شریفی است که سبک بیان معارف الهیه اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوه دعا و مناجات برای تشنگان معارف الهیه بیان میکند. این کتاب مقدس چون قرآن کریم سفره الهی است که در آن، همه گونه نعمت موجود است و هر کس به مقدار اشتهای معنوی خود از آن استفاده میکند. این کتاب همچون قرآن الهی ادقِّ معارف غیبی که از تجلیات الهی در ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت و ما فوق آن حاصل میشود در ذهن من و تو نیاید و دست طلبکاران از حقایق آن کوتاه است، به شیوه خاص خود قطراتی که از دریای بیکران عرفان خود میچشاند و آنان را محو و نابود میکند.»(۲۰)
💠قرآن صاعد یعنی «قرآن کتاب نازل است که از آنجا نزول کرده است و ادعیه ائمه کتاب صاعد است؛ همان قرآن است رو به بالا میرود، جواب اوست تقریباً.»
🌷@sahife_zendegi
#صحیفه_سجادیه
#قرآن
💠 صحیفه سجادیه قرآن صاعداست یعنی «همان حرف زدن با خدا است. یکوقت شما قرآن میخوانید، خدا دارد با شما حرف میزند، یکوقت دعا میکنید، شما دارید با خدا حرف میزنید. وقتی قرآن میخوانید این قرآنِ نازل است یعنی خدای متعال دارد با شما صحبت میکند و حرف میزند، حقایق را برای شما روشن میکند؛ از بالا نازل میشود؛ و وقتی شما دعا میخوانید، شما دارید با خدا حرف میزنید؛ این صدای شما است که صعود پیدا میکند.»(۲۲)
🔰از طرفی دیگر امام سجاد (علیهالسّلام) با صحیفه سجادیه، رابطه و انس جامعه با قرآن را زنده کرد. زیرا ماهیت دعا، به گونهای است که جذاب است و اگر معارف آن را با قرآن بیان کنیم، در حقیقت با قالب دعا و الفاظ دعا، دارد قرآن را ترویج میکند و جامعه را با قرآن انس میدهد. «صحیفه سجادیه، هم با تفسیر قرآن، قرآن را به ما نزدیک میکند و در دسترس ما قرار میدهد و هم با دعا ما را به دامن قرآن میکشاند که آنچه را که خدا گفت ما عمل بکنیم. در بسیاری از آیات که اوصاف خداوند را به صورت جمله خبریه برای ما بیان میکند، همانها را به صورت جمله انشائیه در صحیفه بیان میکند.»(۲۳)
📖صحیفه سجادیه، به ما نشان میدهد که امام سجاد (علیهالسّلام) چقدر با قرآن مأنوس بودهاند و ذهن و قلب خود را آنچنان تبدیل به ذهن قرآنی کردهاند، به گونه ای که از زبان ایشان هیچ چیزی غیر از قرآن صادر نمیشود. با این نگاه، صحیفه سجادیه، اعجاز قرآن را به ما نشان میدهد.
📖صحیفه سجادیه، معنای حدیث «ثقلین» را به زیبایی به ما نشان میدهد. در صحیفه سجادیه قرین بودن قرآن و عترت را به وضوح میبینیم. از طرفی اکنون که به برکت انقلاب ، جامعه اسلامی، به ویژه جوانان با قرآن انس گرفتهاند و توجه به قرآن در رأس برنامههای مدیران و مسئولان و مردم قرار دارد، میبایست به همان اندازه به صحیفه سجادیه توجه شود و در ترویج آن بکوشیم. شاید به جرأت بتوان گفت فعالیت قرآنی و انس با قرآن بدون انس با صحیفه سجادیه، کامل نیست.
🌷@sahife_zendegi
@Farsna(10).mp3
1.95M
🎙بشنويد| امامِ دلها
🏴 بهمناسبت سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی
💠@sahife_zendegi
🌷قال الإمام الکاظم عليه السلام:
رَجُلٌ مِن أهلِ قُمَّ يَدعُو النّاسَ إلَى الحَقِّ ، يَجتَمِعُ مَعَهُ قَومٌ كَزُبَرِ الحَديدِ ، لا تُزِلُّهُمُ الرِّياحُ العَواصِفُ ، ولا يَمِلّونَ مِنَ الحَربِ ولا يَجبُنونَ ، وعَلَى اللّه ِ يَتَوَكَّلونَ ، وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ
🌸امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
مردى از اهالى قم، مردم را به سوى حقّ فرا مى خواند و عده اى برگردش جمع مى شوند كه چونان قطعات آهن، سخت و استوارند، بادهاى توفنده، آنان را از جاى نمى جنباند و از جنگ، خسته نمى شوند و از آن، نمى هراسند، به خدا توكّل دارند و عاقبت، از آنِ پرهيزگاران است.
البحار : 60 / 216 / 37 نقلاً عن كتاب تاريخ قم عن أيّوب بن يحيى الجندل .
💠@sahife_zendegi
#صحیفه_سجادیه
#قرآن
💠امام سجاد (علیهالسّلام) با صحیفه سجادیه، رابطه و انس جامعه با قرآن را زنده کرد. زیرا ماهیت دعا، به گونهای است که جذاب است و اگر معارف آن را با قرآن بیان کنیم، در حقیقت با قالب دعا و الفاظ دعا، دارد قرآن را ترویج میکند و جامعه را با قرآن انس میدهد. «صحیفه سجادیه، هم با تفسیر قرآن، قرآن را به ما نزدیک میکند و در دسترس ما قرار میدهد و هم با دعا ما را به دامن قرآن میکشاند که آنچه را که خدا گفت ما عمل بکنیم. در بسیاری از آیات که اوصاف خداوند را به صورت جمله خبریه برای ما بیان میکند، همانها را به صورت جمله انشائیه در صحیفه بیان میکند.»
📣بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای، ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
🌷@sahife_zendegi
📣شهیدی که بخاطر رضایت پدر ازبهشت برگشت
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
از کتاب" بازگشت " خاطرات رزمندگان از مشاهدات آنها از فضای برزخ بهشتی و نحوه شهادت شهدای رزمنده و... به شما توصیه می کنم. حتما این کتاب را تهیه نمایید.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
و اما شما هم اینک یکی از داستان تکان دهنده و زیبای این کتاب را پیش رو دارید.
💠 💠آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند.
داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار میکنی؟
محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را میدیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سالهای اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان میگفتند که برادران حسن اسیر شده اند.
بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پروندهاش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید.
تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده بهقدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم .دایرهای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد . یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین میآیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه. ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر میکنم حال و هوایم عوض میشه.
💠محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود . در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده.
در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند میدیدم آنها هم به آسمان می رفتند کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد👇👇
👆👆
نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شدهاند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند .خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آسمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند : این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم ...
یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند. اما یک نفر متوجه زندهبودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم . حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. .حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمدهام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم.
روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر.
محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم آنها الان در بهشت هستند و من اینجا.
پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم .از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد انشاالله می روم آنجایی که باید بروم.من برخی شبها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر میشد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده.
💠چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟
گفتند:محمد حسن کاظمینی. جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم درب تابوت را باز کردم محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمدحسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشان و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند.
🌷@sahife_zendegi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹کلیپ زیبا آشنایی با صحیفه سجادیه
💠@sahife_zendegi