eitaa logo
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
338 دنبال‌کننده
301 عکس
120 ویدیو
43 فایل
بیانات امام و امین امام را به عنوان صحیفه انقلاب و خط مشی آینده آن مرور میکنیم؛ به امید تپیدن قلب نسل جدید برای این دو ابر مرد.. ارتباط با ادمین: @entezarsajjad
مشاهده در ایتا
دانلود
15.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚گزارشی از مفاد برخی از گفتارها و اظهار نظرهای دکتر غنی نژاد که به عنوان مدافع دیدگاه های لیبرالیستی و اقتصاد آزاد شناخته می شود. 🔗 https://B2n.ir/gy5921 @sahifeh_engelab
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
📚گزارشی از مفاد برخی از گفتارها و اظهار نظرهای دکتر غنی نژاد که به عنوان مدافع دیدگاه های لیبرالیستی
📕بنا به سلیقه شخصی، دوست داشتم برخی از سخنان مروجان را بشنوم که در این میان با مبانی اقتصاد آزاد که با حضور دکتر غنی‌نژاد و در چهار جلسه برگزار شده است مواجه شدم. از نظر خودم این جلسات مناسبت بسیاری با افکار حوزوی من داشت چرا که مطالعات اقتصادی عمیقی ندارم اما با اندیشه های فلسفی و معرفت شناختی بیگانه نیستم بنابراین می توانستم مخاطب این جلسات باشم. در این جا گزارشی از محتوای جالب این جلسات و برخی دیگر از مصاحبه ها و اظهارنظرهای ایشان را ارائه می کنم: 1️⃣ دقایقی از این جلسات را در این پست ضمیمه کردم؛ مفاد آن چه در این چند دقیقه ارائه می شود این است: «در باز است؛ باز پرنده است پس در پرنده است»؛ دکتر غنی نژاد در مقام تبیین دیدگاه کینز می گوید او به باور داشته و رنگ و بوی دارد اما پوپر اثبات کرده است که مشاهده بدون بی معنا است! شهود؟ مشاهده؟ حضوری؟ حصولی؟! آیا کسی که در کرسی تدریس مبانی معرفت شناسی اقتصاد نشسته است همین قدر دچار سطحی نگری است که مبتلا به مغالطه می شود!؟ آیا سایر سخنان او نیز از این جنس است؟! 2️⃣ در ظاهر، این جلسات به منظور تبیین دیدگاه های معرفت شناختی مرتبط با اقتصاد است اما شنونده با همراهی بیشتر با سخنان گوینده درمی‌یابد که امتداد این دیدگاه ها در مورد انبوهی از مسائل مرتبط با زندگی انسان از قبیل زبان، سینما، فرهنگ، و مانند این ها قابل رصد است و همانطور که از اظهارات گوینده در سایر گفتارها روشن می شود او در صدد القاء ایده ای برای همه شئون زندگی بشر فراتر از است. به تعبیر دیگر، اقتصاد آزاد یک مفهوم تک بعدی و محدود به زندگی اقتصادی انسان نیست بلکه را با خود یدک می کشد که التزام به یک بخش از این مفاهیم، التزام عملی به دیگر اجزاء را در پی دارد. 3️⃣ اما نکته مهمی که با تامل در مجموع اظهارات دکتر غنی نژاد به دست می آید و باید به صورت صریح آن را در میان گذاشت هدف گیری صریح ایده های انقلاب اسلامی و به خصوص گفتمان رهبر معظم انقلاب است. او بدون لکنت زبان و در قالب بیان علمی، تک تک مفاهیم بنیادین حاکم بر اندیشه انقلاب اسلامی را هدف قرار می دهد که به عنوان نمونه می توان به مفاهیم مانند تهاجم فرهنگی، عدالت اجتماعی، مهندسی فرهنگی، قانون اساسی، سیاست های اصل 44 و... اشاره کرد. ته مزه این مورد، مقایسه تطبیقی تصمیمات و قانون گذاری های دوران انقلاب اسلامی با دوره پیشین است! 4️⃣ نکته مهم تری که وجود دارد این است که آیا این گفت و گوها و تبیین عقاید از جانب این دست از افراد صرفا فعالیت فکری و است یا جنبه نیز دارد؟ پاسخ این مساله را از خود ایشان باید گرفت. دکتر غنی نژاد با نقل جمله ای از حقیقت فعالیت های خود پرده بر می دارد: مارکس تنها یک جمله صحیح دارد و آن این است که اگر را در توده ها ترویج کردید تبدیل به می شود! ✍️آیا می توان به ایده های اقتصادی برآمده از این سبک فکری هر چند فی الجمله و در برخی موارد اعتماد و تکیه کرد؟ @sahifeh_engelab
📚پیام امام خمینی ره به حوزه های علمیه با عنوان منشور روحانیت شهره یافته است اما ایشان در موارد متعددی، سخنانی با حوزه های علمیه گفته است که می‌توان با گردآوری و ضمیمه کردن آن ها به یک متن جامع تری نسبت به دست یافت. 📚یکی از این موارد خطاب ایشان به علما و فقها در ضمن پیام به مراسم حج بیت الله الحرام است که فقراتی از آن را مرور می کنیم:👇👇👇 @sahifeh_engelab
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
📚پیام امام خمینی ره به حوزه های علمیه با عنوان منشور روحانیت شهره یافته است اما ایشان در موارد متعدد
📚و يكى از مسائل بسيار مهمى كه به عهدۀ علما و فقها و است، مقابلۀ جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادى شرق و غرب و مبارزه با سياستهاى اقتصاد سرمايه دارى و اشتراكى در جامعه است، هر چند كه اين بليه دامنگير همۀ ملتهاى جهان گرديده است و عملاً بردگى جديدى بر همۀ ملتها تحميل شده و اكثريت جوامع بشرى در زندگى روزمرۀ خود به اربابان زر و زور پيوند خورده‌اند و حق تصميم‌گيرى در مسائل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و على رغم منابع سرشار طبيعت و سرزمينهاى حاصلخيز جهان و آبها و درياها و جنگلها و ذخاير، به فقر و درماندگى گرفتار آمده‌اند 📚و كمونيستها و زراندوزان و سرمايه داران با ايجاد روابط گرم با جهانخواران، حق حيات و ابتكار عمل را از عامۀ مردم سلب كرده‌اند و با ايجاد مراكز انحصارى و چند مليتى، عملاً نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همۀ راههاى و و و و و حتى و را به خود منتهى نموده‌اند و با القاى تفكرات و تحقيقات خود ساخته، به توده‌هاى محروم باورانده‌اند كه بايد تحت نفوذ ما زندگى كرده و الاّ راهى براى ادامۀ حيات پابرهنه‌ها، جز تن دادن به فقر باقى نمانده است و اين مقتضاى خلقت و جامعۀ انسانى است كه اكثريت قريب به اتفاق گرسنگان در حسرت يك لقمه نان بسوزند و بميرند و گروهى اندك هم از پرخورى و اسراف و تعيشها جانشان به لب آيد. 📚 به هر حال اين مصيبتى است كه جهانخواران بر بشريت تحميل كرده‌اند و كشورهاى اسلامى به واسطۀ ضعف مديريتها و وابستگى، به وضعيت اسفبار گرفتار شده‌اند كه اين به عهدۀ علماى اسلام و محققين و كارشناسان اسلامى است كه براى جاى‌گزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه‌هاى سازنده و دربرگيرندۀ منافع محرومين و پابرهنه‌ها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت به درآورند. البته پياده كردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه‌هاى اقتصادى آن و مقابله با اقتصاد بيمار سرمايه دارى غرب و اشتراكى شرق، بدون همه جانبۀ ميسر نيست و ريشه كن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حكومت اسلامى همچون جمهورى اسلامى ايران نيازمند به زمان باشد، 📚ولى ارائۀ طرحها و اصولاً تبيين در راستاى حفظ منافع محرومين و گسترش مشاركت عمومى آنان و مبارزۀ اسلام با زراندوزان، بزرگترين هديه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهيدستى به شمار مى‌رود و بيان اين حقيقت كه صاحبان مال و منال در حكومت اسلام هيچ امتياز و برترى‌اى از اين جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولويتى به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شكوفايى و پرورش استعدادهاى خفته و سركوب‌شدۀ پابرهنگان را فراهم مى‌كند. 📚و تذكر اين مطلب كه ثروتمندان هر گز به خاطر تمكن مالى خود نبايد در حكومت و حكمرانان و اداره كنندگان كشور اسلامى نفوذ كنند و مال و ثروت خود را به بهانۀ فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتكشان، افكار و خواسته‌هاى خود را تحميل كنند، اين خود بزرگترين عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرايش آنان به اخلاق كريمه و ارزشهاى متعالى و فرار از تملق گوييها مى‌گردد و حتى بعض ثروتمندان را از اينكه تصور كنند كه مال و امكاناتشان دليل اعتبار آنان در پيشگاه خداست متنبه مى‌كند. خلاصۀ كلام اينكه بيان اين واقعيت كه در حكومت اسلامى بهاى بيشتر و فزون‌تر از آنِ‌ كسى است كه تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت 📚و همۀ مديران و كارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حكومت عدل موظفند كه با فقرا و مستمندان و پابرهنه‌ها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمكنين و مرفهين، و در كنار مستمندان و پابرهنه‌ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگى است كه نصيب اوليا شده و عملاً به شبهات و القائات خاتمه مى‌دهد، كه بحمد اللّٰه در جمهورى اسلامى ايران، اساس اين تفكر و بينش در حال پياده شدن است. 📕صحیفه امام، جلد: ۲۰، صفحه: ۳۳۹ @sahifeh_engelab
📚آنهايى كه دم از اقتصاد مى‌زنند و زيربناى همه چيز را مى‌دانند از باب اينكه انسان را نمى‌دانند يعنى چه، خيال مى‌كنند كه انسان هم يك حيوانى است كه همان خورد و خوراك است! منتها خورد و خوراك اين حيوان با حيوانات ديگر يك فرقى دارد. اين چلوكباب مى‌خورد؛ او كاه مى‌خورد؛ اما هر دو حيوانند. 📚اينهايى كه زيربناى همه چيز را اقتصاد مى‌دانند اينها را مى‌دانند. حيوان هم همه چيزش فداى اقتصادش است. زيربناى همه چيزش [است] الاغ هم زيربناى همه چيزش اقتصادش است. اينها انسان را نشناختند اصلاً كه چه هست. ما بايد باورمان بيايد به اينكه مملكت ما همه چيزش را فدا مى‌خواست بكند براى اسلام. الآن هم مى‌آيند به من مى‌گويند ، مكرر - دستجمعى، تنهايى - كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. معقول است كه بگويد من شهيد بشوم براى اينكه شكمم سير بشود؟ براى شكمش مى‌خواهد شهيد بشود؟! كسى معقول است كه تقاضاى شهادت بكند براى شكمش‌؟ همچو معقول نيست اين معنا ، تقاضاى شهادت براى اينكه ادراك كرده است كه در شهادت موت نيست؛ يك حيات جاويد است، براى است كه اين تقاضاى شهادت مى‌كند. 📚زيربنا است، زيربنا عقايد حقّۀ الهى است؛ نه زيربنا شكم باشد. اينهايى كه اقتصاد را مى‌دانند، اينها منحط كردند انسان را از حدّ انسانيت به حد يك حيوانى، مثل ساير حيوانات؛ اين هم مثل ساير حيوانات. 🔶صحیفه امام، جلد: ۹، صفحه: ۴۵۰ @sahifeh_engelab
📝شکایتی از بی حالی فرموده اید، حق است و کانه روز به روز دایرۀ توفیق تنگ تر و افق معنویات تاریک تر می شود. مع ذلک نباید سستی و کسالت به خرج داده، بلکه با سرمایۀ و توشۀ ، خود را باید به این دریا زد تا شاید دستی از غیب برون آید و کاری بکند، عنایت خدایی روی محاسبات ما کار نمی کند، هر دری را باید کوبید تا مگر یکی باز شود، «إن لربکم فی ایام دهرکم نفحات، ألا فتعرضوا لها و لا تعرضوا عنها». 📌علاوه بر همه، مانند آستان پاک علوی – علیه أفضل اسلام – پناهگاهی داری که در آن می توانید از بد حادثه به پناهش بروید، منظوره، جناب عالی فعلا ًغرق دریای رحمت و دست خوش امواج متلاطم عنایت می باشید که همیشه این فرصت را به شما نخواهند داد، این را در نظر گرفته و داشته باشید و فی ذلک کفایه. 📚طباطبائی، سید محمدحسین، سیر و سلوک سبز اشعار، نامه ها، تقریظ ها، اجازات و ... . به کوشش سید هادی خسرو شاهی، تهران، بوستان کتاب، 1396، ص. 38 @sahifeh_engelab
✅ به مناسبت پژوهشی پیرامون "مبانی تمدن اسلامی از منظر امام خمینی ره" یادداشت هایی در این‌باره توسط نگارنده تنظیم شده است که به مرور تقدیم مخاطبان عزیز خواهد شد. 🔗 لینک عضویت کانال جهت معرفی به دوستان https://eitaa.com/joinchat/2859532306C50a17e77a6 @sahifeh_engelab
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
✅ به مناسبت پژوهشی پیرامون "مبانی تمدن اسلامی از منظر امام خمینی ره" یادداشت هایی در این‌باره توسط ن
📌پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن‌ (شماره‌یک) 📝سجاد انتظار 📚مطابق استاندارد های عقلی نخستین مرحله در مواجهه با یک مساله پژوهشی، تلاش برای تحصیل یک برداشت روشن از چیستی موضوع آن مساله است. بر این اساس نخستین گام در باب پژوهش پیرامون «مبانی و الزامات تمدن اسلامی» آن است که تصوری شفاف و تعریفی آشکار از موضوع «تمدن» به دست آوریم تا در مراحل بعد به قیود دیگر این عنوان بپردازیم. 📚در این مسیر بهترین ابزاری که می تواند در تصور ابعاد مختلف موضوع به ما یاری دهد طرح پرسش است. پرسش های بسیط و مرکب پیرامون یک موضوع می تواند ابعاد و زوایای آن را در ذهن پژوهشگر ترسیم کند و موضوع مجمل را به شکل یک موضوع مبسوط درآورد و از آنجا که پرسش ها خاصیت تصوری و غیر تصدیقی دارند فرصت جزم های غیر واقعی را از بین می برند و مسیر درست پژوهش را مقابل دیدگاه پژوهشگران روشن می سازند. بر همین اساس بر آنیم تا در مقطع مفهوم شناسی تمدن اسلامی، برخی از پرسش های مهم در این زمینه را مطرح سازیم تا به درک روشنی از این موضوع برسیم. ⁉️نخستین پرسشی که می تواند ابعاد قابل توجهی از این موضوع را روشن سازد این است که «آیا ما با تمدن به عنوان یک مفهوم حقیقی مواجه هستیم؟ یا اینکه تمدن یک مفهوم اعتباری است؟» اهمیت این پرسش در آن است که به نوعی مشروعیت تحقیق و بررسی در زمینه تمدن به عنوان یک موضوع اصیل وابسته به پاسخ آن است و هم چنین روش شناسی پژوهش را در ادامه مسیر روشن می نماید. 📚توضیح آن که با نگاهی به ادوار علوم اسلامی در تاریخ اسلام حداقل با دو دوره مهم در رویکردهای اندیشمندان مسلمان مواجه هستیم. دوره نخست، دوره ای است که علوم اسلامی چه در ساحت معرفتی و کشفی و چه در ساحت دستوری و تجویزی، فرد محور هستند به این معنا که وقتی از انسان سخن می گویند فرد انسان را مورد بررسی قرار می دهند. در شاخه علوم نظری از ماهیت و مراحل استکمال گرفته تا غایت و سرانجام انسان را به عنوان یک فرد، تشریح می کنند و در شاخه علوم عملی از قبیل اخلاق و فقه نیز ملکات، فضائل و رذائل و هم چنین بایدها و نبایدهای فردی مربوط به انسان را تجویز می نمایند. 📚اما در دوره دوم که می توان آغاز آن را به امام خمینی ره و مرحوم علامه طباطبایی ره نسبت داد، علوم اسلامی جنبه اجتماعی به خود گرفته اند. این اندیشمندان در شاخه نظری با اثبات و تبیین اصالت و حقیقت برای جامعه بشری، آن را به عنوان یک موجود مستقل عینی به رسمیت شناختند و در شاخه علوم عملی، تجویزهای خود را به هویت جمعی بشر معطوف کردند و از مسیر این رویکرد، نظام کلان اسلامی سر برآورده و امروزه خرده نظامات ذیل آن نیز مورد مطالعه قرار گرفته اند.(1) ♻️اکنون پرسش این است که آیا موضوع تمدن بشری می تواند پله سوم این ارتقاء در سطح علوم اسلامی را رقم بزند یا خیر؟ و آیا می توانیم شاهد تحولی در هر دو شاخه علوم نظری و عملی بر مبنای تمدن و آثار و لوازم برخاسته از این موضوع باشیم یا خیر؟ به نظر می رسد که امروزه ورود علوم اسلامی در ساحت «تمدن» امری قطعی و در حال جریان است بنابراین می توان برهه سوم در علوم اسلامی را به رسمیت شناخت اما آن چه که مهم است نوع تلقی ما از این موضوع و روش شناسی پژوهش درباره آن است.(2) ✅اگر تمدن جنبه استقلالی و عینی به خود بیابد و گزاره های علمی توان اثبات هویت سومی مضاف بر هویت نخست(فرد) و هویت دوم(جامعه) داشته باشند، شیوه سلوک فکری در رابطه با مساله تمدن هم در جهت کشفی و هم در جهت تجویزی به گونه ای خواهد بود و اگر تمدن عنوانی انتزاعی و یا اعتباری بدون جنبه عینی باشد شیوه سلوک فکری در رابطه با آن به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد. این احتمالات دوگانه تاثیرات متفاوت خود را به صورت سلسله وار پیرامون چیستی تمدن و خواص و آثار آن در پی خواهند داشت که از جمله این موارد تعریف و چیستی تمدن است. در صورتی که تمدن امری اصیل و عینی باشد رویکرد ما در تعریف آن مبتنی بر سلوک برهانی بوده و ادله عقلی و نقلی باید به شکل مناسب با امور حقیقی صورت بندی و تنظیم گردند اما در صورتی که تمدن امری غیر اصیل باشد رویکرد ما در تعریف آن باید مبتنی بر اصول حاکم بر امور عقلائی باشد. ✅مساله دیگر آن است که در صورت اثبات جنبه ای اصیل برای عنوان تمدن، باید وجه میز آن با عنوان جامعه روشن شود و میان آثار و خواص تمدن و آثار و خواص جامعه مرزبندی انجام گیرد همچنانکه باید در زمینه انطباق ادله نقلی و یا عقلی نیز تجدید نظر صورت گیرد به عنوان نمونه باید دید که واژگانی همچون «امت» بر کدام یک از جامعه یا تمدن منطبق می شوند. نمونه دیگر در این زمینه، نسبت عناوین مقارن مانند تاریخ، فرهنگ و مواردی از این دست با هر کدام از جامعه و تمدن چیست؟! —————————————— پانوشت: 1-شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 9 2- الميزان في تفسير القرآن، ج‌4، ص: 92 @sahifeh_engelab
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚بسمه تعالی در صورت نقل جنازه به یکی از مشاهد مقدسه ، جنازه را در کفش کن، در معبر زوار دفن نمایند. محمدحسین طباطبائی 📚طباطبائی، سید محمدحسین، سیر و سلوک سبز اشعار، نامه ها، تقریظ ها، اجازات و ... . به کوشش سید هادی خسرو شاهی، تهران، بوستان کتاب، 1396، ص. 148-149 ✍نوای زیبای برادر حائری رو از دست ندید👆 @sahifeh_engelab
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
✅ به مناسبت پژوهشی پیرامون "مبانی تمدن اسلامی از منظر امام خمینی ره" یادداشت هایی در این‌باره توسط ن
⁉️پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن(2) ✍ سجاد انتظار 🔰در یادداشت پیشین به پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن اسلامی پرداختیم. پرسش هایی که می توانیم آن ها را در ردیف «روش شناسی» پژوهش در ارتباط با مساله قرار دهیم. اکنون نوبت به آن می رسد که پرسش هایی پیرامون اصل ماهیت تمدن طرح کنیم تا از طریق بررسی این پرسش ها و پاسخ به آن ها به تعریفی مشخص از چیستی و ماهیت تمدن برسیم. 🔰مساله تمدن یکی از موضوعاتی است که اختلاف دیدگاه ها در تعریف آن به شکل فزاینده ای وجود دارد و تعاریف گوناگونی از آن شده است. بر اساس هر تعریفی، دایره مسائل مربوط به تمدن کم یا زیاد می شود بنابراین ضرورت دارد که در این نقطه از مسیر تمدن پژوهی به تعریفی روشن از این موضوع دست یابیم. چه بسا یکی از ریشه های آن که مساله تمدن به عنوان یک رشته مستقل در نظر گرفته نمی شود، علی رغم اینکه مسائل گسترده ای را در خود جای می دهد همین اختلاف دیدگاه ها درباره چیستی تمدن است که الحاق آن را به یکی از رشته های مشخص و تعریف شده فعلی دچار ابهام می کند. 🔰حقیقت آن است که در آثار و مکتوباتی که ناظر به مساله تمدن نگاشته شده اند با طرحواره ای مفهومی حول محور تمدن مواجه می شویم که مفاهیمی مانند، تاریخ، جامعه، فرهنگ، پیشرفت و مفاهیم دیگری از این قبیل در این طرحواره مفهومی حضور دارند و هر یک در موقعیتی خاص بر واژه تمدن عطف می شود. گویی که این واژه ها از یک شباهت مفهومی با مفهوم تمدن برخوردار اند و در عین حال یکی نیستند! کافی است که نگاهی به نام پژوهشکده های مختلف تمدن محور بندازیم تا با واژه هایی مانند فرهنگ و تمدن، تاریخ و تمدن، پیشرفت و تمدن، جامعه شناسی و تمدن و نظیر آن برخورد کنیم. 🔰همین ارتکاز در تعاریفی که از تمدن ارائه شده است وجود دارد. در تعاریفی که محققان تمدن پژوه معاصر ارائه کرده اند می توان ردپایی از مفاهیم فوق را دریافت به طور مثال برخی مفهوم پیشرفت را به مفهوم تمدن خورانده و تعریفی فرآیندی از تمدن ارائه داده اند. جِی نیومَن در مقاله « دو نظریه در باب تمدن » به نقل از کالینگوود آورده است: «تمدن دراصل نام فرایندی است که طی آن گروهی انسانی تغییری روحی را از وضعیت بربریت نسبی به وضعیت مدنیت نسبی از سر می‌گذراند»[1]روشن است که در این تعریف از تمدن، نگاه فرآیندی به آن برجسته شده است. 🔰مَزلیش در مقاله «خاستگاه‌ها و اهمیت مفهوم تمدن» رویکردی تاریخی به تعریف تمدن دارد و ادعا می کند که باید تمدن را ابتدائاً و دراصل به عنوان پدیده‌ای تاریخی تعریف کنیم، نه اینکه به نحوی انتزاعی به این مفهوم بپردازیم و آن‌گاه آن را بر اطلاعاتی که داریم، تحمیل کنیم؛ به عبارت دیگر باید در پی فهم این معنا برآییم که چگونه خودآگاهی به فعالیت‌های خود برای بشر به وجود آمده است؟ چنین راه و روشی ما را ملزم می‌کند که در تاریخ تأملات بشر درباره خود و دستاوردهایش غور کنیم.[2] 🔰برخی مانند اشپلنگر و میرابو رویکرد اجتماعی به تمدن دارند. از دید آنها تمدن‌ها کل‌های یکپارچه‌ای هستند شبیه موجودات زنده که ادوار رشد، بلوغ و زوال را از سر می‌گذرانند. در ادبیات این محققان مقوله‌هایی مانند انتظام‌بخشی و به‌نظم‌آوری ارتباطات اجتماعی و مهار زور و خشونت در این عرصه مورد توجه قرار می گیرد.[3] برخی دیگر نیز نگرشی فرهنگی به تمدن داشته و تمدن را به مثابه شیوه و سلوک زیست و تعامل گروه های انسانی می دانند. 🔰با مرور اینگونه تعاریف می توان به یک قدر متیقن دست یافت و آن اینکه تمدن مفهومی است که با همه ابعاد و لایه های مذکور ارتباط مفهومی دارد و به همین جهت می تواند با همه این موارد جمع گردد اما حقیقت تمدن با همه این موارد متفاوت است چرا که هیچ از این مفاهیم به تنهایی از مفهوم تمدن، نمایندگی نمی کنند. تا بدین جا می توان چنین نتیجه گرفت که اگر به وجه اشتراکی که در این مفاهیم و تعاریف وجود دارد دست بیابیم و از سویی دیگر میان این وجه اشتراک با سایر مفاهیم همسایه و ملاصق آن مرزبندی کنیم به تعریفی از چیستی تمدن دست خواهیم یافت.
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
⁉️پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن(2) ✍ سجاد انتظار 🔰در یادداشت پیشین به پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن ا
🔰اکنون از زوایه دیگری به چیستی تمدن بنگریم. قدم اول در مساله تمدن آن است که از دایره روایت فردیِ انسان، بیرون رفته و گام در دایره روایت جمعیِ انسان بگذاریم. این یعنی بدون تردید یک ضلع مساله تمدن را خواص و احکام جامعه شناختی تشکیل می دهد اما در عین حال تمدن یک وسعت از نظر ملیتی و جغرافیایی دارد که ذیل مفهوم جامعه نمی گنجد بنابراین تمدن یک مفهوم با گستره ای بیشتر از مفهوم جامعه است. بر همین اساس اِدوارد اِی. تیریاکیان در مقاله « تمدن تجدد و تجدد تمدن‌ها » ادعا می کند: «تمدن و تحلیل تمدنی در جریان اصلی جامعه‌شناسی ادغام نشده و تقریباً در حاشیۀ جامعه‌شناسی کلان باقی مانده است»[4] 🔰مفهوم تمدن علاوه بر اینکه از زاویه دید جامعه شناختی، وسعت بیشتری از جامعه دارد، از زاویه دید عنصر زمان نیز دارای امتداد و گستردگی است. ما وقتی از تمدن سخن می گوییم صرفا به زمان حال و حاضر خود نظر نمی کنیم بلکه با تصور مفهوم تمدن، یک عقبه تاریخی و امتداد زمانی در ذهن ما حاضر می شود. تمدن امری محدود به زمان معاصر نیست و باید به واسطه قرون و اعصار گذشته و نیز آینده پشتیبانی شود. از این رو ضلع دیگر مفهوم تمدن را عنصر زمان و تاریخ تشکیل می دهد اما در عین حال می دانیم که تمدن چیزی غیر از تاریخ است. 🔰برش دیگری که در مفهوم تمدن وجود دارد نسبت این مفهوم با زیرساخت های نرم و سخت است. هرچند تمدن ها در بستر امکانات طبیعی از قبیل رودها و زمین های حاصل خیز شکل گرفته و بر مبنای اختراعات صنعتی، نظامی و… پیشرفت کرده اند اما آن چیزی که به عنوان ثمره حقیقی و دستآورد اصلی تمدن ها تلقی می شود دانش ها، آداب و رسوم، دستآوردهای نرم و در یک کلمه فرهنگ آن تمدن­ها است بنابراین ضلع دیگر مفهوم تمدن را مساله فرهنگ تشکیل می دهد. 🔰باید به ضلع دیگری که در مفهوم تمدن دخالت دارد اشاره کرد و آن هم فرآیندی بودن و سیر تکاملی تمدن ها است. با نگاهی به تمدن های شکل گرفته در شرق و غرب عالم می بینیم که تمدن ها به مانند یک موجود طبیعی در نقطه از زمان و مکان شکل گرفته و مسیری را در جهت هدفی طی می کنند و سرانجام یا به آن هدف دست یافته و به اوج بالندگی می رسند و یا اینکه روی به انحطاط آورده و در نهایت نابود می شوند. ⁉️اکنون به پرسش های اصلی خود بپردازیم: تمدن چیست؟ مفهوم تمدن چه حقیقتی را نمایندگی می کند که می تواند در کنار مفهوم جامعه قرار گیرد اما غیر از جامعه باشد؟! تمدن چیست که می تواند در کنار مفهوم تاریخ قرار گیرد اما تاریخ نباشد؟! تمدن چه نسبتی با مفهوم فرهنگ دارد که مفهوم فرهنگ نمی تواند نماینده تام و تمام آن باشد؟! حقیقت تمدن چیست که فرآیندی بودن و مفهوم پیشرفت نمی تواند همه ابعاد آن را روشن سازد؟! مفهوم تمدن از چه عناصر حقیقی یا اعتباری تشکیل می شود؟! عناصر محوری و عناصر فرعی دخیل در مفهوم تمدن چه مواردی هستند!؟ @sahifeh_engelab