✅ به مناسبت پژوهشی پیرامون "مبانی تمدن اسلامی از منظر امام خمینی ره" یادداشت هایی در اینباره توسط نگارنده تنظیم شده است که به مرور تقدیم مخاطبان عزیز خواهد شد.
🔗 لینک عضویت کانال جهت معرفی به دوستان
https://eitaa.com/joinchat/2859532306C50a17e77a6
@sahifeh_engelab
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
✅ به مناسبت پژوهشی پیرامون "مبانی تمدن اسلامی از منظر امام خمینی ره" یادداشت هایی در اینباره توسط ن
📌پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن (شمارهیک)
📝سجاد انتظار
📚مطابق استاندارد های عقلی نخستین مرحله در مواجهه با یک مساله پژوهشی، تلاش برای تحصیل یک برداشت روشن از چیستی موضوع آن مساله است. بر این اساس نخستین گام در باب پژوهش پیرامون «مبانی و الزامات تمدن اسلامی» آن است که تصوری شفاف و تعریفی آشکار از موضوع «تمدن» به دست آوریم تا در مراحل بعد به قیود دیگر این عنوان بپردازیم.
📚در این مسیر بهترین ابزاری که می تواند در تصور ابعاد مختلف موضوع به ما یاری دهد طرح پرسش است. پرسش های بسیط و مرکب پیرامون یک موضوع می تواند ابعاد و زوایای آن را در ذهن پژوهشگر ترسیم کند و موضوع مجمل را به شکل یک موضوع مبسوط درآورد و از آنجا که پرسش ها خاصیت تصوری و غیر تصدیقی دارند فرصت جزم های غیر واقعی را از بین می برند و مسیر درست پژوهش را مقابل دیدگاه پژوهشگران روشن می سازند.
بر همین اساس بر آنیم تا در مقطع مفهوم شناسی تمدن اسلامی، برخی از پرسش های مهم در این زمینه را مطرح سازیم تا به درک روشنی از این موضوع برسیم.
⁉️نخستین پرسشی که می تواند ابعاد قابل توجهی از این موضوع را روشن سازد این است که «آیا ما با تمدن به عنوان یک مفهوم حقیقی مواجه هستیم؟ یا اینکه تمدن یک مفهوم اعتباری است؟» اهمیت این پرسش در آن است که به نوعی مشروعیت تحقیق و بررسی در زمینه تمدن به عنوان یک موضوع اصیل وابسته به پاسخ آن است و هم چنین روش شناسی پژوهش را در ادامه مسیر روشن می نماید.
📚توضیح آن که با نگاهی به ادوار علوم اسلامی در تاریخ اسلام حداقل با دو دوره مهم در رویکردهای اندیشمندان مسلمان مواجه هستیم. دوره نخست، دوره ای است که علوم اسلامی چه در ساحت معرفتی و کشفی و چه در ساحت دستوری و تجویزی، فرد محور هستند به این معنا که وقتی از انسان سخن می گویند فرد انسان را مورد بررسی قرار می دهند. در شاخه علوم نظری از ماهیت و مراحل استکمال گرفته تا غایت و سرانجام انسان را به عنوان یک فرد، تشریح می کنند و در شاخه علوم عملی از قبیل اخلاق و فقه نیز ملکات، فضائل و رذائل و هم چنین بایدها و نبایدهای فردی مربوط به انسان را تجویز می نمایند.
📚اما در دوره دوم که می توان آغاز آن را به امام خمینی ره و مرحوم علامه طباطبایی ره نسبت داد، علوم اسلامی جنبه اجتماعی به خود گرفته اند. این اندیشمندان در شاخه نظری با اثبات و تبیین اصالت و حقیقت برای جامعه بشری، آن را به عنوان یک موجود مستقل عینی به رسمیت شناختند و در شاخه علوم عملی، تجویزهای خود را به هویت جمعی بشر معطوف کردند و از مسیر این رویکرد، نظام کلان اسلامی سر برآورده و امروزه خرده نظامات ذیل آن نیز مورد مطالعه قرار گرفته اند.(1)
♻️اکنون پرسش این است که آیا موضوع تمدن بشری می تواند پله سوم این ارتقاء در سطح علوم اسلامی را رقم بزند یا خیر؟ و آیا می توانیم شاهد تحولی در هر دو شاخه علوم نظری و عملی بر مبنای تمدن و آثار و لوازم برخاسته از این موضوع باشیم یا خیر؟ به نظر می رسد که امروزه ورود علوم اسلامی در ساحت «تمدن» امری قطعی و در حال جریان است بنابراین می توان برهه سوم در علوم اسلامی را به رسمیت شناخت اما آن چه که مهم است نوع تلقی ما از این موضوع و روش شناسی پژوهش درباره آن است.(2)
✅اگر تمدن جنبه استقلالی و عینی به خود بیابد و گزاره های علمی توان اثبات هویت سومی مضاف بر هویت نخست(فرد) و هویت دوم(جامعه) داشته باشند، شیوه سلوک فکری در رابطه با مساله تمدن هم در جهت کشفی و هم در جهت تجویزی به گونه ای خواهد بود و اگر تمدن عنوانی انتزاعی و یا اعتباری بدون جنبه عینی باشد شیوه سلوک فکری در رابطه با آن به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد.
این احتمالات دوگانه تاثیرات متفاوت خود را به صورت سلسله وار پیرامون چیستی تمدن و خواص و آثار آن در پی خواهند داشت که از جمله این موارد تعریف و چیستی تمدن است. در صورتی که تمدن امری اصیل و عینی باشد رویکرد ما در تعریف آن مبتنی بر سلوک برهانی بوده و ادله عقلی و نقلی باید به شکل مناسب با امور حقیقی صورت بندی و تنظیم گردند اما در صورتی که تمدن امری غیر اصیل باشد رویکرد ما در تعریف آن باید مبتنی بر اصول حاکم بر امور عقلائی باشد.
✅مساله دیگر آن است که در صورت اثبات جنبه ای اصیل برای عنوان تمدن، باید وجه میز آن با عنوان جامعه روشن شود و میان آثار و خواص تمدن و آثار و خواص جامعه مرزبندی انجام گیرد همچنانکه باید در زمینه انطباق ادله نقلی و یا عقلی نیز تجدید نظر صورت گیرد به عنوان نمونه باید دید که واژگانی همچون «امت» بر کدام یک از جامعه یا تمدن منطبق می شوند. نمونه دیگر در این زمینه، نسبت عناوین مقارن مانند تاریخ، فرهنگ و مواردی از این دست با هر کدام از جامعه و تمدن چیست؟!
——————————————
پانوشت:
1-شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 9
2- الميزان في تفسير القرآن، ج4، ص: 92
#تمدن_اسلامی
#امام_خمینی
#مبانی_تمدن
#چیستی_تمدن
@sahifeh_engelab
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚بسمه تعالی
در صورت نقل جنازه به یکی از مشاهد مقدسه ، جنازه را در کفش کن، در معبر زوار دفن نمایند.
محمدحسین طباطبائی
📚طباطبائی، سید محمدحسین، سیر و سلوک سبز اشعار، نامه ها، تقریظ ها، اجازات و ... . به کوشش سید هادی خسرو شاهی، تهران، بوستان کتاب، 1396، ص. 148-149
✍نوای زیبای برادر حائری رو از دست ندید👆
#شب_جمعه
#حرم
@sahifeh_engelab
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
✅ به مناسبت پژوهشی پیرامون "مبانی تمدن اسلامی از منظر امام خمینی ره" یادداشت هایی در اینباره توسط ن
⁉️پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن(2)
✍ سجاد انتظار
🔰در یادداشت پیشین به پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن اسلامی پرداختیم. پرسش هایی که می توانیم آن ها را در ردیف «روش شناسی» پژوهش در ارتباط با مساله #تمدن_اسلامی قرار دهیم. اکنون نوبت به آن می رسد که پرسش هایی پیرامون اصل ماهیت تمدن طرح کنیم تا از طریق بررسی این پرسش ها و پاسخ به آن ها به تعریفی مشخص از چیستی و ماهیت تمدن برسیم.
🔰مساله تمدن یکی از موضوعاتی است که اختلاف دیدگاه ها در تعریف آن به شکل فزاینده ای وجود دارد و تعاریف گوناگونی از آن شده است. بر اساس هر تعریفی، دایره مسائل مربوط به تمدن کم یا زیاد می شود بنابراین ضرورت دارد که در این نقطه از مسیر تمدن پژوهی به تعریفی روشن از این موضوع دست یابیم.
چه بسا یکی از ریشه های آن که مساله تمدن به عنوان یک رشته مستقل در نظر گرفته نمی شود، علی رغم اینکه مسائل گسترده ای را در خود جای می دهد همین اختلاف دیدگاه ها درباره چیستی تمدن است که الحاق آن را به یکی از رشته های مشخص و تعریف شده فعلی دچار ابهام می کند.
🔰حقیقت آن است که در آثار و مکتوباتی که ناظر به مساله تمدن نگاشته شده اند با طرحواره ای مفهومی حول محور تمدن مواجه می شویم که مفاهیمی مانند، تاریخ، جامعه، فرهنگ، پیشرفت و مفاهیم دیگری از این قبیل در این طرحواره مفهومی حضور دارند و هر یک در موقعیتی خاص بر واژه تمدن عطف می شود. گویی که این واژه ها از یک شباهت مفهومی با مفهوم تمدن برخوردار اند و در عین حال یکی نیستند! کافی است که نگاهی به نام پژوهشکده های مختلف تمدن محور بندازیم تا با واژه هایی مانند فرهنگ و تمدن، تاریخ و تمدن، پیشرفت و تمدن، جامعه شناسی و تمدن و نظیر آن برخورد کنیم.
🔰همین ارتکاز در تعاریفی که از تمدن ارائه شده است وجود دارد. در تعاریفی که محققان تمدن پژوه معاصر ارائه کرده اند می توان ردپایی از مفاهیم فوق را دریافت به طور مثال برخی مفهوم پیشرفت را به مفهوم تمدن خورانده و تعریفی فرآیندی از تمدن ارائه داده اند. جِی نیومَن در مقاله « دو نظریه در باب تمدن » به نقل از کالینگوود آورده است: «تمدن دراصل نام فرایندی است که طی آن گروهی انسانی تغییری روحی را از وضعیت بربریت نسبی به وضعیت مدنیت نسبی از سر میگذراند»[1]روشن است که در این تعریف از تمدن، نگاه فرآیندی به آن برجسته شده است.
🔰مَزلیش در مقاله «خاستگاهها و اهمیت مفهوم تمدن» رویکردی تاریخی به تعریف تمدن دارد و ادعا می کند که باید تمدن را ابتدائاً و دراصل به عنوان پدیدهای تاریخی تعریف کنیم، نه اینکه به نحوی انتزاعی به این مفهوم بپردازیم و آنگاه آن را بر اطلاعاتی که داریم، تحمیل کنیم؛ به عبارت دیگر باید در پی فهم این معنا برآییم که چگونه خودآگاهی به فعالیتهای خود برای بشر به وجود آمده است؟ چنین راه و روشی ما را ملزم میکند که در تاریخ تأملات بشر درباره خود و دستاوردهایش غور کنیم.[2]
🔰برخی مانند اشپلنگر و میرابو رویکرد اجتماعی به تمدن دارند. از دید آنها تمدنها کلهای یکپارچهای هستند شبیه موجودات زنده که ادوار رشد، بلوغ و زوال را از سر میگذرانند. در ادبیات این محققان مقولههایی مانند انتظامبخشی و بهنظمآوری ارتباطات اجتماعی و مهار زور و خشونت در این عرصه مورد توجه قرار می گیرد.[3] برخی دیگر نیز نگرشی فرهنگی به تمدن داشته و تمدن را به مثابه شیوه و سلوک زیست و تعامل گروه های انسانی می دانند.
🔰با مرور اینگونه تعاریف می توان به یک قدر متیقن دست یافت و آن اینکه تمدن مفهومی است که با همه ابعاد و لایه های مذکور ارتباط مفهومی دارد و به همین جهت می تواند با همه این موارد جمع گردد اما حقیقت تمدن با همه این موارد متفاوت است چرا که هیچ از این مفاهیم به تنهایی از مفهوم تمدن، نمایندگی نمی کنند. تا بدین جا می توان چنین نتیجه گرفت که اگر به وجه اشتراکی که در این مفاهیم و تعاریف وجود دارد دست بیابیم و از سویی دیگر میان این وجه اشتراک با سایر مفاهیم همسایه و ملاصق آن مرزبندی کنیم به تعریفی از چیستی تمدن دست خواهیم یافت.
صحیفه انقلاب|سجاد انتظار
⁉️پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن(2) ✍ سجاد انتظار 🔰در یادداشت پیشین به پرسش هایی پیرامون چیستی تمدن ا
🔰اکنون از زوایه دیگری به چیستی تمدن بنگریم. قدم اول در مساله تمدن آن است که از دایره روایت فردیِ انسان، بیرون رفته و گام در دایره روایت جمعیِ انسان بگذاریم. این یعنی بدون تردید یک ضلع مساله تمدن را خواص و احکام جامعه شناختی تشکیل می دهد اما در عین حال تمدن یک وسعت از نظر ملیتی و جغرافیایی دارد که ذیل مفهوم جامعه نمی گنجد بنابراین تمدن یک مفهوم با گستره ای بیشتر از مفهوم جامعه است. بر همین اساس اِدوارد اِی. تیریاکیان در مقاله « تمدن تجدد و تجدد تمدنها » ادعا می کند: «تمدن و تحلیل تمدنی در جریان اصلی جامعهشناسی ادغام نشده و تقریباً در حاشیۀ جامعهشناسی کلان باقی مانده است»[4]
🔰مفهوم تمدن علاوه بر اینکه از زاویه دید جامعه شناختی، وسعت بیشتری از جامعه دارد، از زاویه دید عنصر زمان نیز دارای امتداد و گستردگی است. ما وقتی از تمدن سخن می گوییم صرفا به زمان حال و حاضر خود نظر نمی کنیم بلکه با تصور مفهوم تمدن، یک عقبه تاریخی و امتداد زمانی در ذهن ما حاضر می شود. تمدن امری محدود به زمان معاصر نیست و باید به واسطه قرون و اعصار گذشته و نیز آینده پشتیبانی شود. از این رو ضلع دیگر مفهوم تمدن را عنصر زمان و تاریخ تشکیل می دهد اما در عین حال می دانیم که تمدن چیزی غیر از تاریخ است.
🔰برش دیگری که در مفهوم تمدن وجود دارد نسبت این مفهوم با زیرساخت های نرم و سخت است. هرچند تمدن ها در بستر امکانات طبیعی از قبیل رودها و زمین های حاصل خیز شکل گرفته و بر مبنای اختراعات صنعتی، نظامی و… پیشرفت کرده اند اما آن چیزی که به عنوان ثمره حقیقی و دستآورد اصلی تمدن ها تلقی می شود دانش ها، آداب و رسوم، دستآوردهای نرم و در یک کلمه فرهنگ آن تمدنها است بنابراین ضلع دیگر مفهوم تمدن را مساله فرهنگ تشکیل می دهد.
🔰باید به ضلع دیگری که در مفهوم تمدن دخالت دارد اشاره کرد و آن هم فرآیندی بودن و سیر تکاملی تمدن ها است. با نگاهی به تمدن های شکل گرفته در شرق و غرب عالم می بینیم که تمدن ها به مانند یک موجود طبیعی در نقطه از زمان و مکان شکل گرفته و مسیری را در جهت هدفی طی می کنند و سرانجام یا به آن هدف دست یافته و به اوج بالندگی می رسند و یا اینکه روی به انحطاط آورده و در نهایت نابود می شوند.
⁉️اکنون به پرسش های اصلی خود بپردازیم: تمدن چیست؟ مفهوم تمدن چه حقیقتی را نمایندگی می کند که می تواند در کنار مفهوم جامعه قرار گیرد اما غیر از جامعه باشد؟! تمدن چیست که می تواند در کنار مفهوم تاریخ قرار گیرد اما تاریخ نباشد؟! تمدن چه نسبتی با مفهوم فرهنگ دارد که مفهوم فرهنگ نمی تواند نماینده تام و تمام آن باشد؟! حقیقت تمدن چیست که فرآیندی بودن و مفهوم پیشرفت نمی تواند همه ابعاد آن را روشن سازد؟! مفهوم تمدن از چه عناصر حقیقی یا اعتباری تشکیل می شود؟! عناصر محوری و عناصر فرعی دخیل در مفهوم تمدن چه مواردی هستند!؟
@sahifeh_engelab