eitaa logo
صحیفه انقلاب
349 دنبال‌کننده
297 عکس
118 ویدیو
43 فایل
بیانات امام و امین امام را به عنوان صحیفه انقلاب و خط مشی آینده آن مرور میکنیم؛ به امید تپیدن قلب نسل جدید برای این دو ابر مرد.. ارتباط با ادمین: @entezarsajjad
مشاهده در ایتا
دانلود
صحیفه انقلاب
💢عبارات زیر از جمله صریح ترین بیانات رهبر انقلاب اسلامی در زمینه حکومت اسلامی و نقش آراء مردمی در آن
💢در صدر اسلام حكومت پيغمبر و تا مدّتى بعد از رحلت پيغمبر، حكومت جامعه‏‌ى اسلامى يك حكومت مردمى بود. در دوران اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة والسّلام) مردم در صحنه‏‌ى حكومت به معناى واقعى دخالت داشتند، نظر مي‌دادند، رأى مي‌دادند، تصميم مي‌گرفتند و - كه قرآن پيغمبر را به آن امر كرده است- متعلّق به مردم بود كه: وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ؛ مردم حق دارند كه با آنها مشورت بشود. 💢بنابراين اگر يك حكومتى ادّعا ميكند كه مردمى است، بايد به معناى اوّل هم مردمى باشد؛ يعنى مردم در اين حكومت داراى نقش باشند: اوّل، در تعيين حاكم. در حكومت اسلام، مردم در تعيين شخص حاكم داراى نقش و تأثيرند. البتّه در حكومت‌هاى دينى و حكومت اسلامى، يك مقطعى از زمان و يك برهه‏‌اى از زمان، حكومت يك حكومت تعيين‏‌شده‏‌ى خدايى است؛ اين را همه‏‌ى مسلمين قبول دارند؛ در آنجا در تعيين حاكم، مردم نقشى ندارند. البتّه اهل‏‌سنّت اين فاصله را مخصوص به زمان پيغمبر مي‌دانند، امّا شيعه آن را غير از دوران نبوّت، شامل دوران امامت هم مي‌داند. در دوران نبوّت و دوران امامت، حاكم جامعه‏‌ى اسلامى از سوى خدا تعيين شده، مردم نقشى ندارند. مردم چه بدانند، چه ندانند؛ چه بخواهند، چه نخواهند؛ پيغمبر، امام و پيشواى جامعه است؛ رهبر و حاكم مردم است. البتّه اگر مردم دانستند و پذيرفتند، اين حاكميتِ حقيقى و اين حاكميتِ حقوقى، جنبه‏‌ى واقعى هم پيدا مي‌كند؛ امّا اگر مردم ندانستند، نشناختند، يا نپذيرفتند، آن كسى كه به‏‌حق، حاكم مردم است، از منصب حكومت بركنار مي‌ماند؛ امّا حاكم او است. لذا ما معتقديم در دوران ائمّه‏‌ى معصومين (عليهم الصّلاة والسّلام) با اينكه آن‌ها در جامعه به‏‌عنوان حاكم شناخته نشده بودند و پذيرفته نشده بودند، همه‏‌ى شئون حاكم، متعلّق به آنها بود و لذا بود كه تلاش هم مي‌كردند، فعّاليت هم مي‌كردند و ما در مورد زندگى ائمّه (عليهم‏السّلام) و از جمله در مورد زندگى امام صادق از روى شواهد و قرائن ترديدناپذير مي‌دانيم كه اين بزرگواران تلاش ميكردند تا حكومت را كه متعلّق به آنها و از آنِ آن‌ها است، قبضه كنند. 💢امّا بعد از اين دوران، آن‌جايى كه يك شخص معينى به‏ عنوان حاكم از طرف خداى متعال معين نشده است، حاكم داراى دو پايه و دو ركن است: ركن اوّل، آميخته بودن و آراسته بودن با و صفاتى كه اسلام براى حاكم اسلامى معين كرده است؛ مانند دانش، تقوا، توانايى، تعهّد و صفاتى كه براى حاكم است، كه البتّه در اين‏‌باره هم بعداً يك روزى ان‏شاءاللَّه صحبت ميكنيم. ركن دوّم، قبول مردم و است. 💢اگر مردم، آن حاكم و شخصى را كه داراى ملاك‌هاى حكومت است نشناختند و او را به حكومت نپذيرفتند، او حاكم نيست. اگر دو نفر كه هر دو داراى اين ملاك‌ها هستند، يكى از نظر مردم شناخته شد و پذيرفته شد، او حاكم است. 💢 پس و پذيرش مردم، در حاكميت است و اين همان چيزى است كه در قانون اساسى جمهورى اسلامى حتّى در مورد رهبر مورد نظر بوده و بر روى آن فكر شده و تصميم‏‌گيرى شده است. رهبر بر طبق قانون اساسى جمهورى اسلامى، آن مجتهدِ عادلِ مديرِ مدبّرِ صاحب‏‌نظرِ صاحب‏‌بصيرتى است كه مردم او را شناخته باشند، به [عنوان‏] مقام مرجعيت تقليد، از او تقليد كنند و به او گرايش پيدا كنند و رو بياورند. 💢 اگر مردم چنين كسى را نشناختند، خبرگان امّت جستجو ميكنند، چنين كسى را پيدا ميكنند، به مردم معرفى مي‌كنند. باز در اينجا هم اوّلًا خبرگان، نمايندگان مردمند، ثانياً خود مردم بعد از معرّفى خبرگان، او را مي‌پذيرند، بعد او ميشود امام. در مورد رئيس‏‌جمهور هم همين‏‌جور است؛ انتخابات انجام مي‌گيرد، مردم كسى را كه واجد شرايط بدانند، انتخاب ميكنند. 💢ميبينيد مردم در تعيين حاكم اسلامى در سطوح طراز اوّل حاكميت و ولايت در جامعه‏‌ى اسلامى داراى نقشند و مي‌توان گفت كه مردم در اصلِ تعيين رژيم اسلامى هم داراى نقش هستند. البتّه اين را به‏ عنوان يك بيان نمي‌كنيم؛ يعنى اگر مردم رژيم اسلامى را نپذيرفتند، رژيم اسلامى از نمي‌افتد، امّا قاعدتاً چون رژيم اسلامى به ايمان مردم متّكى است، مردم در آن هم داراى نقش هستند. 💢پس حكومت اسلامى، حكومت مردمى است و به اين معنا هم [است‏] كه مردم در انتخاب شخص حاكم داراى تأثيرند. وقتى كه مردم حاكم را انتخاب كردند، در كنار او هم قرار مي‌گيرند. مردم از آن زمامدارى بيزار يا نسبت به او بى‏‌اعتنا هستند كه در انتخاب او نقشى نداشته‏‌اند @sahifeh_entezar
🔰 نهج‏‌البلاغه ما را از اين فاصله‏‌ى طولانى با صدر اسلام به نزديكترين پايگاه‏‌ها و امن‌ترين ديدگاه‏‌ها نسبت به معارف اسلامى ميرساند. 🔰 اگر ما روى نهج‏‌البلاغه كار كنيم و اگر آن مقدار از اميرالمؤمنين كه در نهج‏‌البلاغه نيست جمع بشود و روى اين‌ها كارهاى درباره‏‌ى و خصوصياتى كه آنها را مشخص و مسلم و قطعى ميكند انجام بگيرد، و ما بتوانيم مجموعه‏‌اى در حدود همين نهج‏‌البلاغه‏‌ى موجود يا بيش از آن به طورى كه نسبت به تعداد خُطب اميرالمؤمنين شايد نزديك به خطبه از آن حضرت سراغ داده شده برسانيم، خدمت بزرگى به معارف اسلامى در قرن پانزدهم هجرى انجام شده است. @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
🔰 نهج‏‌البلاغه ما را از اين فاصله‏‌ى طولانى با صدر اسلام به نزديكترين پايگاه‏‌ها و امن‌ترين ديدگاه‏‌
💠يك مطلب ديگرى كه وجود دارد- كه امروز ما را هر چه بيشتر به نهج‏‌البلاغه محتاج ميكند، بيشتر از گذشته- اين است كه ما در طول تاريخ اسلام متأسفانه با انحرافى كه از كج‏‌فهمى و از يك سو و غرض‏‌ورزى و از سوى ديگر حاصل شده، مواجه هستيم و اين موجب آن شده است كه ما در آنچه در اختيارمان از معارف اسلامى هست سردرگمى‏‌هايى داشته باشيم. 💠در طول اسلام نادانى‏‌ها و جهالت‏‌هايى وجود داشته، تنگ‏‌نظرى‏‌ها و خودخواهى‏‌هايى وجود داشته كه موجب شده معارف اسلامى و حقايق اسلامى آنچنان كه هستند و بايد شناخته بشوند شناخته نشوند؛ و متقابلًا غرض‏‌ورزى‏‌ها و خباثت‏‌ها و تعمد بر انحراف اسلام هم از اولين قرن‌هاى پيدايش اسلام از سوى قدرتمندان و از سوى كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زيان آنها بوده است مشاهده شده. 💠 ما در طول تاريخ همواره احتياج داشتيم به سرچشمه‏‌هاى خالص و زلال انديشه‏‌ى اسلامى و اركان فكرى‏‌اى كه بتوان به آنها متكى شد. خوشبختانه قرآن كريم در اختيار مسلمانها همواره بوده، اگرچه در فهم قرآن هم همان بدبينى‏‌ها و كج‏بينى‏‌ها و نفهمى‏‌ها و يا غرض‏ورزى‏‌ها دخالت‌هايى كردند؛ اما بحمدلله متن قرآن سالم و به دور از هرگونه تصرف بدخواهانه يا جاهلانه‏‌اى در اختيار همه‏‌ى مسلمان‌ها هست. لكن اين موجب نميشود كه سرچشمه‏‌هاى زلال معرفت براى مسلمان‌ها امروز به همان ضرورتى كه سلامت قرآن براى مسلمانها دارد ضرورى نباشد. 💠 امروز ديگر آن روزى است كه با گسترش فرهنگ بشرى و با عمق معرفتى كه بر انسانها حاكم است، كسانى بنشينند با گذشت زمان با وجود فاصله‏‌ى از صدر اسلام آن معارف دست‏نخورده‏‌ى خالصِ سالم كه ميتواند اطمينان و باور انسان را به خود جلب كند هر چه بيشتر جمع كنند و در اختيار استنباط و اجتهاد متفكران و صاحب‏‌نظران قرار بدهند؛ اين كارى است كه در احاديث هم بايد انجام بگيرد. 💠نهج‏‌البلاغه اين راه نزديك را در مقابل پاى ما ميگذارد. نهج‏‌البلاغه ما را از اين فاصله‏‌ى طولانى با صدر اسلام به نزديكترين پايگاه‏‌ها و امن‌ترين ديدگاه‏‌ها نسبت به معارف اسلامى ميرساند. اگر ما روى نهج‏‌البلاغه كار كنيم و اگر آن مقدار از اميرالمؤمنين كه در نهج‏‌البلاغه نيست جمع بشود و روى اينها كارهاى درباره‏‌ى و خصوصياتى كه آنها را مشخص و مسلم و قطعى ميكند انجام بگيرد، و ما بتوانيم مجموعه‏‌اى در حدود همين نهج‏‌البلاغه‏‌ى موجود يا بيش از آن به طورى كه نسبت به تعداد خُطب اميرالمؤمنين شايد نزديك به خطبه از آن حضرت سراغ داده شده برسانيم، خدمت بزرگى به معارف اسلامى در قرن پانزدهم هجرى انجام شده است. 💠 با گذشت اين همه مدت از صدر اسلام ما بتوانيم يك منبع غنى لايزالى كه مورد قبول همه‏‌ى مؤمنين به اسلام هم ميتواند باشد در اختيار مسلمان‌ها قرار بدهيم؛ اين چقدر ما را نسبت به فهم اسلام و بينش ما را نسبت به معارف اسلامى مدد خواهد كرد؟ و اين امروز كارى است ممكن، بخصوص در سايه‏‌ى نظام جمهورى اسلامى- كه اساساً بر مبناى قرآن و نهج‏‌البلاغه شكل گرفته- اين كارى است كه حتماً بايستى انجام بگيرد و اين اميدوارى هست كه كوشش برادران عزيز ما در بنياد نهج‏‌البلاغه و همه‏‌ى كسانى كه با آنها همكارى ميكنند اين خدمت بزرگ را به عالم اسلام بتواند بكند. 📚 26/ 01/ 1363 / بيانات در چهارمين كنگره‏‌ى بين‏‌المللى نهج‏‌البلاغه‏ @sahifeh_entezar