صحیفه انقلاب
💢عبارات زیر از جمله صریح ترین بیانات رهبر انقلاب اسلامی در زمینه حکومت اسلامی و نقش آراء مردمی در آن
💢در صدر اسلام حكومت پيغمبر و تا مدّتى بعد از رحلت پيغمبر، حكومت جامعهى اسلامى يك حكومت مردمى بود. در دوران اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة والسّلام) مردم در صحنهى حكومت به معناى واقعى دخالت داشتند، نظر ميدادند، رأى ميدادند، تصميم ميگرفتند و #حقّ_مشورت- كه قرآن پيغمبر را به آن امر كرده است- متعلّق به مردم بود كه: وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ؛ مردم حق دارند كه با آنها مشورت بشود.
💢بنابراين اگر يك حكومتى ادّعا ميكند كه مردمى است، بايد به معناى اوّل هم مردمى باشد؛ يعنى مردم در اين حكومت داراى نقش باشند: اوّل، در تعيين حاكم. در حكومت اسلام، مردم در تعيين شخص حاكم داراى نقش و تأثيرند. البتّه در حكومتهاى دينى و حكومت اسلامى، يك مقطعى از زمان و يك برههاى از زمان، حكومت يك حكومت تعيينشدهى خدايى است؛ اين را همهى مسلمين قبول دارند؛ در آنجا در تعيين حاكم، مردم نقشى ندارند. البتّه اهلسنّت اين فاصله را مخصوص به زمان پيغمبر ميدانند، امّا شيعه آن را غير از دوران نبوّت، شامل دوران امامت هم ميداند. در دوران نبوّت و دوران امامت، حاكم جامعهى اسلامى از سوى خدا تعيين شده، مردم نقشى ندارند. مردم چه بدانند، چه ندانند؛ چه بخواهند، چه نخواهند؛ پيغمبر، امام و پيشواى جامعه است؛ رهبر و حاكم مردم است. البتّه اگر مردم دانستند و پذيرفتند، اين حاكميتِ حقيقى و اين حاكميتِ حقوقى، جنبهى واقعى هم پيدا ميكند؛ امّا اگر مردم ندانستند، نشناختند، يا نپذيرفتند، آن كسى كه بهحق، حاكم مردم است، از منصب حكومت بركنار ميماند؛ امّا حاكم او است. لذا ما معتقديم در دوران ائمّهى معصومين (عليهم الصّلاة والسّلام) با اينكه آنها در جامعه بهعنوان حاكم شناخته نشده بودند و پذيرفته نشده بودند، همهى شئون حاكم، متعلّق به آنها بود و لذا بود كه تلاش هم ميكردند، فعّاليت هم ميكردند و ما در مورد زندگى ائمّه (عليهمالسّلام) و از جمله در مورد زندگى امام صادق از روى شواهد و قرائن ترديدناپذير ميدانيم كه اين بزرگواران تلاش ميكردند تا حكومت را كه متعلّق به آنها و از آنِ آنها است، قبضه كنند.
💢امّا بعد از اين دوران، آنجايى كه يك شخص معينى به عنوان حاكم از طرف خداى متعال معين نشده است، حاكم داراى دو پايه و دو ركن است: ركن اوّل، آميخته بودن و آراسته بودن با #ملاكها و صفاتى كه اسلام براى حاكم اسلامى معين كرده است؛ مانند دانش، تقوا، توانايى، تعهّد و صفاتى كه براى حاكم است، كه البتّه در اينباره هم بعداً يك روزى انشاءاللَّه صحبت ميكنيم. ركن دوّم، قبول مردم و #پذيرش_مردم است.
💢اگر مردم، آن حاكم و شخصى را كه داراى ملاكهاى حكومت است نشناختند و او را به حكومت نپذيرفتند، او حاكم نيست. اگر دو نفر كه هر دو داراى اين ملاكها هستند، يكى از نظر مردم شناخته شد و پذيرفته شد، او حاكم است.
💢 پس #قبول_مردم و پذيرش مردم، #شرط در حاكميت است و اين همان چيزى است كه در قانون اساسى جمهورى اسلامى حتّى در مورد رهبر مورد نظر بوده و بر روى آن فكر شده و تصميمگيرى شده است. رهبر بر طبق قانون اساسى جمهورى اسلامى، آن مجتهدِ عادلِ مديرِ مدبّرِ صاحبنظرِ صاحببصيرتى است كه مردم او را شناخته باشند، به [عنوان] مقام مرجعيت تقليد، از او تقليد كنند و به او گرايش پيدا كنند و رو بياورند.
💢 اگر مردم چنين كسى را نشناختند، خبرگان امّت جستجو ميكنند، چنين كسى را پيدا ميكنند، به مردم معرفى ميكنند. باز در اينجا هم اوّلًا خبرگان، نمايندگان مردمند، ثانياً خود مردم بعد از معرّفى خبرگان، او را ميپذيرند، بعد او ميشود امام. در مورد رئيسجمهور هم همينجور است؛ انتخابات انجام ميگيرد، مردم كسى را كه واجد شرايط بدانند، انتخاب ميكنند.
💢ميبينيد مردم در تعيين حاكم اسلامى در سطوح طراز اوّل حاكميت و ولايت در جامعهى اسلامى داراى نقشند و ميتوان گفت كه مردم در اصلِ تعيين رژيم اسلامى هم داراى نقش هستند. البتّه اين را به عنوان يك #شرط_حقيقى بيان نميكنيم؛ يعنى اگر مردم رژيم اسلامى را نپذيرفتند، رژيم اسلامى از #اعتبار نميافتد، امّا قاعدتاً چون رژيم اسلامى به ايمان مردم متّكى است، مردم در آن هم داراى نقش هستند.
💢پس حكومت اسلامى، حكومت مردمى است و به اين معنا هم [است] كه مردم در انتخاب شخص حاكم داراى تأثيرند. وقتى كه مردم حاكم را انتخاب كردند، در كنار او هم قرار ميگيرند. مردم از آن زمامدارى بيزار يا نسبت به او بىاعتنا هستند كه در انتخاب او نقشى نداشتهاند
#در_مکتب_جمعه
#حکومت_اسلامی
@sahifeh_entezar
🔰 نهجالبلاغه ما را از اين فاصلهى طولانى با صدر اسلام به نزديكترين پايگاهها و امنترين ديدگاهها نسبت به معارف اسلامى ميرساند.
🔰 اگر ما روى نهجالبلاغه كار كنيم و اگر آن مقدار از #خطب اميرالمؤمنين كه در نهجالبلاغه نيست جمع بشود و روى اينها كارهاى #فنى دربارهى #سند و خصوصياتى كه #اعتبار آنها را مشخص و مسلم و قطعى ميكند انجام بگيرد، و ما بتوانيم مجموعهاى در حدود همين نهجالبلاغهى موجود يا بيش از آن به طورى كه نسبت به تعداد خُطب اميرالمؤمنين شايد نزديك به #پانصد خطبه از آن حضرت سراغ داده شده برسانيم، خدمت بزرگى به معارف اسلامى در قرن پانزدهم هجرى انجام شده است.
@sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
🔰 نهجالبلاغه ما را از اين فاصلهى طولانى با صدر اسلام به نزديكترين پايگاهها و امنترين ديدگاه
💠يك مطلب ديگرى كه وجود دارد- كه امروز ما را هر چه بيشتر به نهجالبلاغه محتاج ميكند، بيشتر از گذشته- اين است كه ما در طول تاريخ اسلام متأسفانه با انحرافى كه از كجفهمى و #جهالت از يك سو و غرضورزى و #دشمنى از سوى ديگر حاصل شده، مواجه هستيم و اين موجب آن شده است كه ما در آنچه در اختيارمان از معارف اسلامى هست سردرگمىهايى داشته باشيم.
💠در طول اسلام نادانىها و جهالتهايى وجود داشته، تنگنظرىها و خودخواهىهايى وجود داشته كه موجب شده معارف اسلامى و حقايق اسلامى آنچنان كه هستند و بايد شناخته بشوند شناخته نشوند؛ و متقابلًا غرضورزىها و خباثتها و تعمد بر انحراف اسلام هم از اولين قرنهاى پيدايش اسلام از سوى قدرتمندان و از سوى كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زيان آنها بوده است مشاهده شده.
💠 ما در طول تاريخ همواره احتياج داشتيم به سرچشمههاى خالص و زلال انديشهى اسلامى و اركان فكرىاى كه بتوان به آنها متكى شد. خوشبختانه قرآن كريم در اختيار مسلمانها همواره بوده، اگرچه در فهم قرآن هم همان بدبينىها و كجبينىها و نفهمىها و يا غرضورزىها دخالتهايى كردند؛ اما بحمدلله متن قرآن سالم و به دور از هرگونه تصرف بدخواهانه يا جاهلانهاى در اختيار همهى مسلمانها هست. لكن اين موجب نميشود كه سرچشمههاى زلال معرفت براى مسلمانها امروز به همان ضرورتى كه سلامت قرآن براى مسلمانها دارد ضرورى نباشد.
💠 امروز ديگر آن روزى است كه با گسترش فرهنگ بشرى و با عمق معرفتى كه بر انسانها حاكم است، كسانى بنشينند با گذشت زمان با وجود فاصلهى از صدر اسلام آن معارف دستنخوردهى خالصِ سالم كه ميتواند اطمينان و باور انسان را به خود جلب كند هر چه بيشتر جمع كنند و در اختيار استنباط و اجتهاد متفكران و صاحبنظران قرار بدهند؛ اين كارى است كه در احاديث هم بايد انجام بگيرد.
💠نهجالبلاغه اين راه نزديك را در مقابل پاى ما ميگذارد. نهجالبلاغه ما را از اين فاصلهى طولانى با صدر اسلام به نزديكترين پايگاهها و امنترين ديدگاهها نسبت به معارف اسلامى ميرساند. اگر ما روى نهجالبلاغه كار كنيم و اگر آن مقدار از #خطب اميرالمؤمنين كه در نهجالبلاغه نيست جمع بشود و روى اينها كارهاى #فنى دربارهى #سند و خصوصياتى كه #اعتبار آنها را مشخص و مسلم و قطعى ميكند انجام بگيرد، و ما بتوانيم مجموعهاى در حدود همين نهجالبلاغهى موجود يا بيش از آن به طورى كه نسبت به تعداد خُطب اميرالمؤمنين شايد نزديك به #پانصد خطبه از آن حضرت سراغ داده شده برسانيم، خدمت بزرگى به معارف اسلامى در قرن پانزدهم هجرى انجام شده است.
💠 با گذشت اين همه مدت از صدر اسلام ما بتوانيم يك منبع غنى لايزالى كه مورد قبول همهى مؤمنين به اسلام هم ميتواند باشد در اختيار مسلمانها قرار بدهيم؛ اين چقدر ما را نسبت به فهم اسلام و بينش ما را نسبت به معارف اسلامى مدد خواهد كرد؟ و اين امروز كارى است ممكن، بخصوص در سايهى نظام جمهورى اسلامى- كه اساساً بر مبناى قرآن و نهجالبلاغه شكل گرفته- اين كارى است كه حتماً بايستى انجام بگيرد و اين اميدوارى هست كه كوشش برادران عزيز ما در بنياد نهجالبلاغه و همهى كسانى كه با آنها همكارى ميكنند اين خدمت بزرگ را به عالم اسلام بتواند بكند.
📚 26/ 01/ 1363 / بيانات در چهارمين كنگرهى بينالمللى نهجالبلاغه
@sahifeh_entezar