شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۱۷)
از: آيت الله حسن ممدوحي
ادامه....... فراز هشتم
جالب آن است كه امام عليه السلام صريحا بدين نكته كه شكرگزاري نعم الهي و دوري از كفران رحمت هاي الهي يكي از آن هاست. حضرت اشاره به نكته ديگري هم فرموده و آن اين كه روشنايي عالم برزخ، راه قيامت كبري را آسان و منزلت انساني را در منازل آخرت به كرامت و شرافت متصف مي گرداند.
امام عليه السلام، آن گاه به نكته ديگري اشاره مي كنند و آن اين كه حساب و كتاب و جزاي قيامت، به گونه اي است كه هرگز ظلم بردار نيست و ميزان در آن عالم بسيار دقيق است ؛ در قرآن كريم آمده است: و لا يظلمون فتيلا؛ پس كمترين مقدار ظلم در آن عالم نيست، زيرا سازنده آخرت ما تنها اعمال و رفتار خود ماست. در حقيقت، ما به خود كرده ها مي رسيم ؛ درست همانند روز امتحان كه دانشجو جزاي كار و كوشش يا ولنگاري و تنبلي خود نسبت به وظايفش را مي يابد، تا هيچ كس را جز خود سرزنش و توبيخ و يا تعريف و تحسين نكند. لذا هر مقدار نسبت به وظايف خود بي اعتنا باشد، آن روز براي او دردناك تر است و مي داند كه اين عقب ماندگي، مربوط به كار شخصي خود اوست و ربطي به سؤ ال كننده ندارد. هم چنين موفقيت وي نيز چكيده مجموعه فعاليت ها و تلاش هايش مي باشد.
پس روز قيامت صحنه بروز و ظهور مجموعه اعمال و رفتاري است كه انسان در تمام عمر به جاي آورده است و از اين روي، ظلم در آن روز به هيچ وجه معني ندارد؛ چنان كه در آيه كريمه:
فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره
آمده است. پس در آخرت، خود عمل جزاست و در اين آيه قرينه اي موجود نيست كه دلالت بر رؤ يت جزاي عمل داشته باشد، بلكه تصريح به خود عمل است كه تبلور يافته ؛ چه در عذاب و چه در ثواب!
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۱۸)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز نهم
حَمْداً یرْتَفِعُ مِنَّا إِلَی أَعْلَی عِلِّیینَ فِی کتَابٍ مَرْقُومٍ یشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ. حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُیونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ، وَ تَبْیضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ.
و نيز خداي متعال را آن چنان حمد مي كنيم كه بتوانيم بدان سپاس، به بالاترين مراحل هستي كه مقربان در بلنداي لوح مرقوم مشاهده كرده اند راه يابيم و در زماني كه روشنايي از چشم و ديدگان ديگران رفته، آن حمد موجب روشنايي ديدگان ما گردد، و آن گاه كه گونه بدكاران به سياهي نمايان شود، براي ما موجب چهره اي نوراني و شفاف گردد.
از اقسام ديگر حمد آن است كه منشا و باعث آن معرفت و شناخت باشد. اين معرفت خود موجب ارتقاي درجه ديگري از مراتب كمالات مي شود، زيرا حمد متناسب با مقام حضرت رب العزه - جل جلاله - از بزرگ ترين عبادات بوده و از بهترين راه و رسم هايي است كه در ادب عبوديت وجود دارد. البته روشن است كه ستايش متناسب با آن مقام، خود بيانگر عرفان خاصي است كه از نسبت بين جايگاه بندگي با مقام عظيم ربوبيت حاصل مي آيد. حال، هر چه اين نسبت به واقعيت نزديك تر باشد، روح انساني در افقي بلندتر دست به ستايش خواهد زد؛ ستايشي كه جز در كتاب مرقوم - كه فقط مقربان شاهد آن مي باشند - در جايي ديگر نيامده است.
البته اگر در سايه تعاليم وحي، تربيت صحيح و صالح نصيب كسي شود و قلب و جان او با نظام قدسي و ملكوتي آشنا گردد، روح او نيز هم سنخ ملائكه عليين مي گردد و به مقامي بلندتر از مقام فرشتگان مي رسد و در مقامي قرار مي گيرد كه در آن، همراه با مقربان از شاهدان كتاب مرقوم و نوشته شده اي باشد كه اسرار اولين و آخرين را واجد است.
و لذا حضرت حق در سوره مطففين آيه ۱۸ تا ۲۰ فرموده:
كلا ان كتاب الابرار لفي عليين و ما ادراك ما عليون كتاب مرقوم يشهده المقربون
يعني:
انسان هاي وارسته در مقامي هستند كه شاهباز فكر هيچ انساني در اوجي كه او سير مي كند پر نتوان كشيد. آنان شاهد كتابي هستند كه به دست تكوين قدرت الهي رقم خورده و همه چيز را به حسب نظم دقيق رقم زده است.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۱۹)
از: آيت الله حسن ممدوحي
ادامه........ فراز نهم
آدمي بايد به بلندترين مقامات فرشتگان دست يازد و در مقام آنان قرار گيرد و به مشاهده آن كتابي كه در افقي فوق زمان و مكان قرار دارد و به درجه اي كه بالاتر از وهم و عقل است - كه به عالم اعلي عليين تعبير شده است - نايل گردد.
كساني كه بتوانند به اين مقام واصل شوند و هم طراز بلكه بالاتر از فرشتگان مقرب قرار گيرند، در صحنه قيامت كه مردمان در حالتي سخت به فزع در مي آيند، در حالتي امن و امان و آرام و مطمئن قرار خواهند داشت.
و در روزي كه برقت الابصار؛ يعني انسان از شدت فزع و تحير نبيند و چشمان فراخ گشته و حيرت زده گردند، چشم ايشان هم چنان نوراني و بينا است؛ در آن روز وقتي تبهكاران جملگي شرمنده شده و نامه سياه آنان در معرض محاكمه قرار مي گيرد و توانايي نگاه به صفحه اعمال خود را ندارند و سرافكنده در آن مقام ايستاده اند، صالحان و پاكان با قلبي آرام و رويي سفيد كه كنايه از سرافرازي است صحيفه جان خود را كه صحيفه حساب و كتابشان است در اعلي عليين مي يابند.
حضرت حق در آيه ۲۷ سوره يونس مي فرمايند:
كانما اغشيت وجوههم قطعا من اليل مظلما:
گويي صورت آنان پاره اي از شب تاريك است.
لذا در قرآن كريم، در آيه ۴۹ سوره هود آمده:
فاصبر ان العاقبه للمتقين:
صبور باش كه عاقبت از آن مردمان با تقوي است.
انساني كه با پرتو هدايت آيين الهي اسلام زندگي خود را تطبيق مي كند و به سويي كه پيامبر اكرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم رهنمون فرموده اند، حركت مي كند - كه مي فرمايند:
ادعو الي الله علي بصيره انا و من اتبعني
- در هيچ يك از پيچ و خم هاي مسير انساني - چه در عالم دنيا و چه در عوالم ديگر پس از اين جهان - به گرفتاري و پريشاني مبتلا نخواهد شد و به طوري بسيار سريع از تمامي عقبات سهمگيني كه در جهان ديگر بر سر راه انسان قرار دارد مي گذرد.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۰)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز دهم
حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِیمِ نَارِ اللَّهِ إِلَی کرِیمِ جِوَارِ اللَّهِ. حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِکتَهُ الْمُقَرَّبِینَ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِیاءَهُ الْمُرْسَلِینَ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِی لَا تَزُولُ، وَ مَحَلِّ کرَامَتِهِ الَّتِی لَا تَحُولُ.
و آن حمدي را به جاي مي آوريم كه بدان وسيله، از آتش سوزان و دردناك جهنم، به كرامت جوار رحمت الهي آرميده و در كنار ملائكه مقربين و در قرب انبيا مرسلين، در سراي جاويدان و محل كرامت غير قابل زوال قرار گيريم!
در چهار فراز اين دعاي شريف، امام عليه السلام آثار مختلفي را براي حمد بيان فرموده و در هر يك به ذكر آثار آن پرداخته است. در اين قسمت نيز حمدي را روا داشته كه بدان وسيله انسان از عقاب الهي رسته و در جوار كرامت الهي (در كنار انبيا و ملائكه الله) قرار گيرد.
و از آن جا كه مي دانيم پيوسته جزا از سنخ عمل است، لذا بايد هر يك از اقسام آن حمد، شباهت به حمد و ستايش صنفي از اصناف ملائكه و انبيا داشته باشد.
خداوند تبارك و تعالي در آيه ۵ سوره شوري مي فرمايند: و الملائكه يسبحون بحمد ربهم و در بعضي آيات به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم امر فرمودند كه تو خدا را حمد كن، زيرا اكثريت مردم آگاه به حمد الهي نيستند؛ همانند سوره عنكبوت آيه ۶۳: قل الحمدلله بل اكثرهم لا يعقلون و در سوره لقمان آيه ۲۵: قل الحمدلله بل اكثرهم لا يعملون.
اين فرمان ها كاشف از آن است كه حقيقت حمد كاري است سزاي مقام پيامبري، و معلوم است كه مقصود از حمد فقط آوردن كلمه الحمدلله بر زبان نيست كه خلايق همواره بر سر زبان دارند.
و لذا هر يك از اوليا كامل الهي بر حسب حد و شعور و ظرفيت خود، حمدگو و ثناخوان حضرت حق مي باشند.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۱)
از: آيت الله حسن ممدوحي
ادامه....... فراز دهم
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه ايشان نذر فرمودند كه اگر مقصد آن بزرگوار عملي شود، حمدي كند كه احدي از خلايق نكرده باشد.
پس از مدتي، آن مقصد تحقق يافت، آن گاه حضرت فرمودند: الحمدلله! راوي عرض كرد: شما حمد خاصي را نذر كرديد كه در توان احدي نبود و نيست.
حضرت فرمود: اين همان نذر خاصي بود كه از عهده كسي بر نمي آمد!
البته بايد دانست كه در اين جا معرفت مطرح است، يعني اين كه بدانيم حضرت از كلمه الحمد چه چيز را در باطن خود ديده و درخواست كرده ؛ زيرا معرفت امام معصوم به دستگاه هستي به صورت علم حصولي نيست، بلكه با علم حضوري به ذره ذره هستي آگاه است ؛
به عبارت ديگر، ايشان ربط و وابستگي جملگي را به ربانيت اله عالم ديده و نعمت هايي را كه از جانب او به تمامي موجودات رسيده شناخته و كمالات مخلوقات را در نظام هستي در افق آگاهي مطلق خود طي فرموده و سپس تمام حقيقت آن ها را به خداي متعال و به صاحب اصلي آنان مرتبط يافته و تمامي موجودات را استفاده كننده از همه آن نعمت ها و كمالات دانسته و تمامي ماسوي الله را تهي از هر كمال و هر گونه استقلال يافته و ملكوت موجودات را يكباره در دست اله عالم دانسته - كه بيده ملكوت كل شي - و سپس كلمه الحمدلله را بر حسب چنان كمال مطلقه اي بر زبان جاري فرموده است.
در اين فراز نيز، امام سجاد عليه السلام از خداي متعال چنين حمدي را درخواست مي نمايند.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۲)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز يازدهم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَی عَلَینَا طَیبَاتِ الرِّزْقِ. و جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکةِ عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَکلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَی طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ.
سپاس خدايي راست كه ما انسان ها را به بهترين چهره آفريد و بهترين نوع ارزاق را براي ما و به سوي ما روان گردانيد و آن فضيلت را به ما عطا كرد كه مي توانيم بر نظام خلقت مسلط باشيم و از آنان در خدمت به خود استفاده نماييم و بلكه جملگي را تسخير كرده و در اطاعت خود در آوريم.
در قرآن كريم آمده كه:
لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم:
انسان را در بهترين بنيه وجودي خلق كرديم.
از بارزترين شؤ ونات انسان كه نظام فيزيكي اوست تا دقيق ترين مراحل نفساني و روحي و معنوي او، بر سبيل هنر فوق العاده دستگاه خلقت و زبده ترين صنايع عالم آراسته است. انسان در ميان ساير موجودات تنها موجودي است كه سر به سوي آسمان دارد و بر تمام قامت ايستاده، و دو چشمان او بر افق باز فضا بينا، و حس شنوايي او با قدرت جهت يابي صداها، در بهترين موقعيت فيزيكي بدن جاسازي شده است. همه غذاها و انواع سبزيجات و ميوه ها در اختيار او قرار دارد؛ گذشته از آن كه رنگ هر يك متناسب با خوشايند چشم، و بوي آنان براي قوه بويايي جالب، و جلوه هاي آنان براي توجه انسان به آن ها در نهايت جذابيت است.
اگر نيك بنگريم در مي يابيم كه گويي تمامي آنچه بشر به آن محتاج است، چنان آفريده شده كه تحت تسخير وي باشد، و آن چنان موجود شده كه او مي خواهد، و تمامي حركات و فعل و انفعال آن ها و تجزيه و تركيب عناصر تشكيل دهنده شان، تقديم به مقام انسانيت است و جملگي چنان نهادينه گرديده اند كه حاجات انساني را برآورند.
چندي قبل در جريان يك تحقيق فوق العاده، بعضي از ابراختر شناسان به وسيله تلسكوپ هاي بسيار دقيق خود در فاصله اي بيش از ميليون ها سال نوري ديدند كه بسياري از كرات و منظومه ها از هم فرو پاشيده و تبديل به گازهاي پراكنده در فضا مي شوند و نيز بسياري از توده هاي پراكنده در فضا، جذب يكديگر شده و كرات و منظومه هاي جديدي را تشكيل مي دهند و به اين نكته رسيدند كه اين فرو پاشي ها و شكل گيري ها جملگي در خط زندگي انسان است.
@sahifeh_ir