eitaa logo
صحیفه نور امام خمینی (ره)
14.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
463 ویدیو
19 فایل
بستری مناسب برای حفظ و ترویج اندیشه و مواضع بدون تحریف حضرت امام (ره) ادمین: @sahifeh_noor57 . @amiri_m25
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓به مناسبت سالروز پذیرش قطعنامه 598 🔴 منتشر نشده رهبری از جلسه‌ای که برای تحمیل به حضرت امام(ره) تشکیل شده بود 🔹من خاطره‌ای از امام(ره) دارم که هیچ کس این را نمی‌داند؛ یعنی آن روز، چند نفر دیگر هم بودند، ولی هیچ کس نگفته است. مطلبی به امام(ره) گفته شد، امام(ره) گفتند که خیلی خوب؛ پس من کنار میروم، شما یکی دیگر را سرِکار بیاورید و هر کاری خواستید، بکنید! یعنی گاهی کار به اینجاها می‌رسید! البته آن قضیه، قضیه جنگ بود که این بخش از خاطره مسئله جنگ، تا به حال به هیچ کس هم گفته نشده و هیچ کس هم نمیداند. من نمیدانم یاد آن آقایان هم هست، یا نه؛ بنده یادم است. همانجا هم بیرون آمدم و یادداشت کردم که وقتی شرح وضع کشور را میدادند که آقا اینجوری است، اینجوری است؛ اولین حرف امام این بود که خیلی خوب؛ من کنار میروم! بحمدالله عکس العمل ما به صورتی بود که میتوانست در مقابل این حرکت امام(ره) یک چیزی به حساب بیاید. مقام معظم رهبری؛ 1376/10/8 👥 @sahifeh_noor
♨️ یک خبرنگار فرانسوی از تفاوت غذای امام و پاپ 🔻ناهار امام یک غذای ایرانی به اسم آبگوشت بود و این همان غذایی بود که در آن روز دیگران هم از آن استفاده می‌کردند ، آیت‌اللّه خمینی بر سر سفره ای که به غیر از ایشان همسر ، پسر ، عروس و نوه هایشان بودند، نشسته و بعد از بر زبان آوردن نام خدا مقدار کمی غذا خوردند. مدت ناهار خوردن ایشان دقیقاً هفت دقیقه و چهل ثانیه بود و بعد بلافاصله به اتاق کارشان رفتند. 🔻من دو سال پیش یک بار موفق شدم ناهار خوردن «پاپ» را هم به چشم ببینم ، مجموعه غذاهایی که برای ایشان تدارک دیده بودند بر روی میزی به طول دوازده متر و به عرض دو و نیم متر چیده شده بود. هیچ نوع غذای ایتالیایی نبود که بر روی این میز نباشد و آن وقت حضرت پاپ بر سر این میز به تنهایی ناهار خود را میل کردند ، مدت ناهار خوردن ایشان یک ساعت و پنجاه دقیقه بود و بعد باقی غذای ایشان، آن طور که من فهمیدم، به کلی معدوم شد. 📚 به نقل از: یک روزنامه فرانسوی - اطلاعات هفتگی - شماره ۱۹۲۴ 👥 @sahifeh_noor
💠 | برنامه امام در دهه اول چه بود؟ 🔻امام همیشه تا هفتم محرم را در بودند و پس از آن به مشرف می شدند. قبل از ظهر یا عصر روز هفتم، همیشه از نجف به کربلا می رفتند و را در این روزها ترک نمی کردند. 🔻در همان چند روز دهه اول ماه که در نجف بودند، دو مرتبه به مشرف می شدند. روزها برای خواندن زیارت عاشورا به حرم می آمدند و شبها هم که جزء برنامه همیشگی شان بود. بعد به کربلا می رفتند و تا سیزدهم محرم نیز آنجا بودند و سپس به نجف باز می گشتند. این سیره مستمر ایشان در طول پانزده سال اقامتشان در نجف بود. 📚 کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی، جلد۳، به نقل از آیت الله 👥کانال صحیفه نور امام خمینی(ره) ✅ @Sahifeh_noor
💢 | ۱۵سالی که در نجف بودند را ترک نکردند 🔻حضرت امام خمینی(ره) اين انسان كامل و واصل زمان ما، كسی كه عاشق و دل داده عصمت و طهارت(ع) است؛ عشقی كه ناشی از عميق ايشان نسبت به حضرات معصومين(ع) است، در صفاي قرائت جامعه_كبیره متجلّی است. ايشان در حدود پانزده سالی كه در بود، هر شب در ساعتی خاص‌‌‌، كنار مرقد علی(ع) آمده، زيارت جامعه كبيره را عارفانه مي خواند! زيارتی كه دست كم يک ساعت وقت می‌خواهد. 🔻حضرت امام(ره) -تنها- در شب هايی كه بيمار بود و حتي نمی‌توانست به بيرون از منزل بيايد، يا اوقاتي كه در بود، خواندن زيارت جامعه كبيره را در كنار مرقد امام علی(ع) ترک می‌كرد. از مرحوم حاج آقا نقل شده است: « شبی هوا طوفانی بود و بيرون رفتن از خانه مشكلاتی در برداشت . به امام عرض كردم: اميرمؤمنان علی(ع) دور و نزديک ندارد. زيارت جامعه را كه در حرم می‌خوانيد ، امشب در خانه بخوانيد. امام فرمودند: مصطفی! تقاضا دارم را از ما نگيری! همان شب بالاخره به حرم مشرّف شدند. » 📚 سيماي فرزانگان - رضا - انتشارات دفتر تبليغات اسلامی - ۱۳۶۸ - ص ۱۸۰ 👥 @sahifeh_noor
🖋 فرزند آیت‌الله از احترام ایشان نسبت به امام 📌ابوی ما هميشه مي‌گفتند كه ما نبايد خودمان را با آيت‌الله خمینی مقايسه كنيم و مثلا اين سئوال را مطرح كنيم كه چرا ايشان رهبر شده‌اند‌،‌ چون اين كار، واقعا در توان ما نيست و از ما برنمي‌آيد و طبعا بايد يك كسی جامعه باشد كه بتواند در عرصه سياست، مردم را هدايت كند. 📚 نشریه یادآور - حجت‌الاسلام و المسلمين سيد محمود 📌 تصویری از آیت الله العظمی نجفی(ره) و امام خمینی(ره) در یکی از جلسات مشورتی مراجع تقلید | سال: 1358 ؛ مکان: قم ، منزل آیت الله العظمی 🏴 به مناسبت سالگرد رحلت آیت الله مرعشی نجفی ✅ @Sahifeh_noor
💠 شما غذایتان را بخورید من نمازم را می خوانم امام همیشه را در می‌خواندند و به اهمیت می‌دادند . این خصوصیت از همان جوانی وقتی که هنوز بیشتر از بیست سال نداشتند در ایشان وجود داشت . چند تن از دوستان نقل می‌کردند : ما ابتدا فکر می‌کردیم خدای ناکرده ایشان از روی نماز را اول وقت می‌خوانند . به همین خاطر سعی داشتیم کاری کنیم که اگر این کار از روی تظاهر است ، جلوی آن را بگیریم . مدت زیادی در این فکر بودیم و بارها به طرق مختلف ایشان را امتحان کردیم ، مثلاً درست وقت نماز سفره غذا می‌انداختیم و یا وقت رفتن به مسافرت را درست اول وقت قرار می‌دادیم . اما ایشان می‌فرمودند : شما غذایتان را بخورید من هم نمازم را می‌خوانم . هر چه که بماند من می‌خورم . و یا در موقع مسافرت می‌فرمودند : شما بروید من هم می‌آیم و به شما می‌رسم . وقتی مدتها از این مسأله گذشت نه تنها ایشان نماز اول وقتشان ترک نشد بلکه ما را هم واداشتند که در اول وقت نمازمان را بخوانیم. 📚 به نقل از حجه الاسلام و المسلمین عبایی خراسانی - پا به پای آفتاب _ جلد ۳ _ صفحه ۳۳۱ @sahifeh_noor
🍃 | اینجا آب نیست؟‏ 🔸‌‏ ، دختر امام روایت می‌کند: ‌‏امام زیادی برای همسرشان قائل بودند، اگر بگویم در طول ۶۰ سال‌‎ ‌‏زندگی، زودتر از خانم، دست‌شان توی سفره نرفت، دروغ نگفته‌ام.‌‎ 🔹در طول زندگی مشترک‌شان،‎ ‌‏هیچ‌وقت از خانم حتی یک لیوان آب نخواستند. همیشه خودشان اقدام می‌کردند و اگر‌‎ ‌‏هم در شرایطی بودند که نمی‌توانستند، می‌گفتند: «آب اینجا نیست؟» ولی هیچ‌وقت‌‎ ‌‏نمی‌گفتند آب به من بدهید. حتی از ما که دخترهایشان بودیم نیز درخواست نمی‌کردند. 📝 برداشت‌هایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد۱، صفحه ۶۹ ✅ @Sahifeh_noor
🍃 | بدون تظاهر 🔸آیت‌الله روایت می‌کند: به نظرم شاید آنچه که از تمام صفات امام برجسته‌تر بود، دوری ایشان از هر نوع‌‎ ‌‏ و و تظاهر بود. 🔹امام لباس تمیز می‌پوشیدند. من یک بار نیز به‌‎ ‌‏خاطر ندارم که بر لباس ایشان کوچکترین لکه یا کثیفی دیده باشم. ‏امام مقید بودند که کفش تمیز و جوراب مرتبی بپوشند. عمامه خود را مرتب و‌‎ ‌‏حتی گاه و بی‌گاه پیراهن خود را لاجورد بزنند. 🔸خلاصه آنکه در جامعه به صورت یک‌‎ ‌‏انسان پاک و منزه ظاهر می‌شدند. 📝برداشت‌هایی از سیره امام خمینی(ره)، جلد ۲، صفحه ۱۵۳ ✅ @Sahifeh_noor
🍃 | صورت‌های بهشتی 🔹زهرا مصطفوی روایت می‌کند: ‌‏امام بارها به من می‌گفتند:‏ «اینکه می‌گویند بهشت زیر پای مادران است؛ یعنی باید این قدر جلوی پای مادر‌‎ ‌‏صورت به خاک بمالی تا خدا تو را به بهشت ببرد.» 📝برداشت‌هایی از سیره امام خمینی(ره)، جلد۱، صفحه ۲۳ ✅ @Sahifeh_noor
🍃 | سواد مردم، تسکین امام 🔸فاطمه طباطبایی روایت می‌کند: ‌‏وقتی امام در قم بودند دستور تشکیل نهضت سوادآموزی را دادند. من هم در مدرسه‌ای‌‎ ‌‏یک کلاس درس داشتم که تعداد زیادی از خانم‌ها در آن ثبت نام کرده بودند. اتفاقاً در‌‎ ‌‌‏همان زمان، امام ناراحتی قلبی اولیه پیدا کردند. 🔹مواقعی که نزد ایشان می‌رفتم یکی از‌‎ ‌‏مسائلی که همیشه خوشحال‌شان می‌کرد و می‌خواستند که در آن رابطه برای‌شان صحبت‌‎ ‌‏کنم، همین کار سوادآموزی بود. 🔸وقتی از برنامه‌های کلاس می‌گفتم خوشحال می‌شدند و‌‎ ‌‏چهره‌شان باز می‌شد. این مسأله باعث می‌شد که من این مدل حرف‌هایم را برای شادی بیشتر امام‌‎ ‌‏تکرار کنم. 📝روزنامه اطلاعات، ۱۴ خرداد ۱۳۶۹‌‏ ✅@Sahifeh_noor
🍃 |بیرون نمی‌روم‏ 🔸شهید آیت‌الله محلاتی روایت می‌کند: [روز قبل از پیروزی انقلاب]، ‌‏فرماندار نظامی اعلام کرد هر کس ساعت چهار بعدازظهر بیرون بیاید کشته خواهد شد. امام ما را خواستند و چند جمله مرقوم فرمودند: بر همه لازم است که ساعت چهار بعدازظهر در خیابان‌ها باشند و باید استقامت نمایند. 🔹آخرین جنگ شروع شد. احتمال حمله به جایگاه امام می‌رفت. مکانی در پشت برای امام در نظر گرفتیم. از امام عزیز خواستیم که برای استراحت به آنجا تشریف ببرند، [اما ایشان] فرمودند: من از این اتاق خودم بیرون نمی‌روم. شماها اگر می‌ترسید مرا بگذارید و بروید. ‌‎ 📝نشریه پیام انقلاب، شماره۱۰۴، صفحه ۶۰ ✅ @Sahifeh_noor
🍃 |بسیج، مدرسه عشق 🔹مرحوم حاج احمد آقا خمینی روایت می‌کند: امام بیشتر از همه به بسیجی‌ها عشق می‌ورزیدند و همواره با توجه و عنایتی خاص اخبار‌‎ ‌‏مربوط به پیشروی‌های آنان و دیگر نیروهای اسلام را در جبهه‌های جنگ پیگیری‌‎ ‌‏می‌کردند. یک گروه از کسانی که در دعاهای امام همیشه مورد توجه بودند، بسیجی‌ها‌‎ ‌‏بودند.‌‎ 📝روزنامه اطلاعات،۱۹ خرداد ۱۳۶۹‎ ✅ @Sahifeh_noor
🍃 | دوری از 🔸آیت‌الله ربانی املشی روایت می‌کند: آیت‌الله که مرحوم شدند همۀ مردم در صدد بودند، ببینند چه کسی مرجع تقلید خواهد شد. ما شاگردان امام درصدد افتادیم که در تشییع جنازه آقای بروجردی از ایشان تجلیل کنیم و از این طریق در عمل بفهمانیم که عده کثیری از طلاب حوزه طرفدار زعامت و مرجعیت امام هستند. 🔹لذا مترصد بودیم اطراف ایشان را در تشییع جنازه هر کجا باشد بگیریم و صلوات و سلامی به راه انداخته، هم ارادت قلبی خود را به امام ابراز نماییم و هم ایشان را به مردم معرفی کنیم. ولی هر چه در تشییع جنازه گشتیم، امام را پیدا نکردیم. 🔸خود امام بعد فرمودند: «من که به تشییع جنازه آقای بروجردی نیامدم، برای این نبود که کسالتم آنقدر شدید بود که نمی‌توانستم تشییع جنازه بیایم، بلکه نیامدنم برای این بود که دیدم تشییع جنازه تبعاتی دارد و در آنجا مسائلی مطرح خواهد شد. و من برای آنکه از آن مسائل دور باشم و کنار باشم، از تشییع جنازه صرف نظر کردم». بعد فرمودند: «هر کس که به من علاقه دارد بگذارد آن علاقه در همان محدودۀ قلب او بماند. کسی برای ریاست من حتی یک وجب قدم برندارد».  📚برداشت‌هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد ۵، صفحه ۱۴۱ ✅ @Sahifeh_noor
🍃 | حق ندارم به خانم امر کنم 🔸زهرا مصطفوی روایت می‌کند: من ندیدم در طول زندگی، امام به خانم‌شان بگویند در را ببندید. بارها و بارها می‌دیدم‌‎ ‌‏که خانم می‌آمدند و کنار آقا می‌نشستند، ولی امام خودشان بلند می‌شدند و در را‌‎ ‌‏می‌بستند و حتی وقتی پا می‌شدند به من هم نمی‌گفتند که در را ببندم. یک روزی من به‌‎ ‌‏آقا گفتم خانم که داخل اتاق می‌آیند همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند. گفتند: «من‌‎ ‌‏حق ندارم به ایشان امر کنم». حتی به صورت خواهش هم از ایشان چیزی را‌‎ ‌‏نمی‌خواستند. 📚 برداشت‌هایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد ۱، صفحه ۷۸ @Sahifeh_noor
🍃 | اشتباه من 🔸آیت‌الله مجتبی عراقی روایت می‌کنند: یکی از ائمه‌ جماعات قم، در مورد مسائل سیاسی یا احیاناً فلسفی، با امام‌‎ ‌‏مخالف بود. ولی امام، گاه و بی‌گاه به نماز ایشان می‌رفتند و به او اقتدا می‌کردند. خدا‌‎ ‌‏شاهد است که هیچ قصدی در کار نبود. خود ایشان می‌فرمودند: «فلانی سلیقه‌اش با‌‎ ‌‏من جور در نمی‌آید. اگر او اشتباه کرده باشد، من که در کارم اشتباه نکرده‌ام، چرا نباید‌‎ ‌‏در نماز او شرکت کنم.» 📚 برداشت‌هایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد ۳، صفحه ۲۰۷ @Sahifeh_noor