#هو_الاول_و_الآخر
✅مقصود امام (ع)، در توصيف خداوند از دو مفهوم «اوّل» و «آخِر» تفهيم به مردم است؛ همچنان كه در قرآن كريم نيز آمده است:هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ
✅مرحوم علّامه طباطبائى مىفرمايد: «از آنجا كه خداى تعالى بر هر چيزى كه فرض شود قادر و تواناست، به طور قطع، بر هر چيز از هر سو احاطه نيز دارد. بنا بر اين، هر چيزى را كه اوّل بدانيم، خداى تعالى پيش از آن بوده. از اين رو، خداوند نسبت به همۀ ماسواى خود، اوّل خواهد بود، نه آنكه ما اول مىپنداشتيم. همچنين، هر چيزى را كه آخِر فرض كنيم، خداوند تعالى، پس از آن هم خواهد بود؛ چرا كه قدرتش بر آن چيز، احاطه دارد. بنا بر اين، «آخِر» خداست، نه آن فرض شده ما، و بدين سان است، ظاهر و باطن و نهان بودن او......
پس خداى تعالى اوّل و آخِر و آشكار و نهان است على الاطلاق:«هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ». و جز او، هر چه هست، اوّليّت و آخريّت و... آنها نسبى است
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
🍁الذَّى قَصُرَتْ عَنْ رُؤَيتِهِ ابْصارُ النّاظِرينَ.🍁
خدايى كه ديدههاى بينندگان، از ديدارِ [جمالِ] او فرومانده است.
✅ در قرآن كريم، دربارۀ رؤيت خداوند، يعنى ديدن او با چشمِ سر، آمده است:
لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ. چشمها او را در نيابند و او چشمها را در مىيابد، و اوست لطيف (و بخشنده) و آگاه [به آشكار و نهان].
✅حضرت سجاد(ع)حق تعالى را از اينكه با چشم سَر ديده شود، برى دانست زيرا خداوند، مبرّا از جسم بودن و لوازم آن (از قبيل: جهت و مكان و زمان) است تا چشم سَر بتواند به آن متوجّه شده، او را بنگرد
🔸به بينندگان، آفريننده را🍃 نبينى، مرنجان دو بيننده را.
(فردوسى)
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
🍁عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ اوْهامُ الْواصِفينَ🍁
و انديشۀ ستايندگان، در وصف [كمال] او ناتوان است.
✅ ثناى شايسته و ستايش درخورِ چيزى، زمانى ممكن است كه ستايشگر، از كُنه و حقيقت آن چيز آگاه باشد، و اين آگاهى، دربارۀ ذات مقدّس حق، محال است و انديشۀ آدمى از رسيدن به اين پايگاه بلند معرفت، ناتوان است
✅هر چند از سوى ستايشگران، كارهايى در شكل ستايش متعارف و بر وفق عادت انجام مىگيرد و خداوند، با وصفهاى شايسته توصيف مىشود؛ ولى در حقيقت، اينها "كمال ستايش" او نيست؛ چرا كه كُنه و حقيقت خداى تعالى در قلمرو معرفت و دريافت و شهود آدمى نمىگُنجد.
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
🍁ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِداعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلى مَشِيَّتِهِ اخْتِراعاً.🍁
«جهانيان را به قدرت بىمانندش آفريده، و موجودات را بر وفقِ مرادِ خويش، جامۀ هستى پوشانده است، بدون نمونهاى كه از آن، اقتباس كرده باشد.
ابداع⬅️ به معناى آفرينش آغازين يا مطلق، يا چيزى را بدون نمونۀ پيشين پديد آوردن است
قدرت⬅️هرگاه گفته شود فاعل (كنندۀ كار) داراى قدرت است؛ يعنى داراى صفت و حالتى است كه با داشتن آن، اگر بخواهد، انجام مىدهد، و اگر نخواهد، انجام نمىدهد.
مَشِيَّتْ⬅️ اراده، خواست.
مفاهيمى از قبيل اراده و مشيّت و جز اينها، همه انتزاعى است، نه اينكه خداى تعالى در ذاتش مشيّتى باشد و بعد، ارادهاى تحقّق يابد، يا اينكه خارج از ذات مقدّس او چيزى به نام مشيت و اراده موجود است.
امام رضا (ع) فرمود:
الْمَشِيِّةُ وَ الْاِرادَةُ مِنْ صِفاتِ الْاَفعال، فَمنْ زَعَمَ انَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَزَلْ مُريداً شائياً فَلَيْسَ بِمُوَحِّدٍ➖مشيّت و اراده، هر دو از صفاتِ فعل الهى است، بنا بر اين، هر كس باور كند كه خداى تعالى از ازل مريد (اراده كننده) و خواهنده بوده، موحّد يكتاپرست نيست.
خَلْق⬅️در سخنِ امام (ع) به معناى جهانيان است، آفرينش خداوند، يك امرِ عمومى و شامل است؛ يعنى بر همه چيز جهان، از كوهها تا افلاك و آسمانها و تا زمين و هر چه در آنهاست، و از جنبندگان و فرشتگان و افراد انسان و اساساً هر چيزى كه بهرهاى از هستى دارد (غيب و شهود)
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
🍁ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَريقَ ارادَتهِ و بَعَثَهُمْ فِى سَبيلِ مَحَبَّتِهِ🍁
سپس آنان را به پيمودن راهى كه خود مىخواست، وا داشت و در راهِ رسيدن به محبّت خويش، برانگيخت.
✅سلوك، به معناى عبور از راه است. گاهى خود، متعدّى به كار مىرود، مانند: سَلَكَ الطَّريقَ و گاهى به وسيلۀ حرفِ جّرِ «با» يا «مِن» يا... و نيز به وسيلۀ باب افعال، متعّدى مىشود.(سلک بهم)
✅اراده، در لغت، به معناى خواست و عزم است، امّا معناى اصطلاحى آن، مرتبهاى از خواستن است كه در آن، شخص به كارى بگرايد و آن را انجام دهد.
✅واژه«اراده» در دو معنا به كار مىرود: خواستن و دوست داشتن، و ديگرى تصميم گرفتن بر انجام دادن كار.
⬅️اراده، به معناى اول در نفوس حيوانى و انسانى از قبيل كيفيات نفسانى است؛ ولى معناى تجريد شدۀ آن قابل نسبت دادن به مجردّات تام و به خداى متعال نيز هست، و حقيقت آن، چيزى جز حبّ الهى نيست كه عين ذات وى است.
⬅️امّا اراده در معناى تصميم گرفتن، كيفيتى انفعالى يا يكى از افعال نفس است و لذا نمیتوان به مجرّدات تام و بويژه به خداى تعالى نسبت داد؛ زيرا از عروض عوارض و كيفيات نفسانى، منزّه و مبرّاست؛ ولى مىتوان آن را به عنوان صفت فعلى و اضافى (مانند خلق و رزق و تدبير و...)، براى خداى تعالى در نظر گرفت.
✅برخى از شارحان صحيفه بر آناند كه سخن امام: «سَلَكَ بِهِمْ طريقَ ارادَتِهِ، و بَعَثَهُمْ فىِ سبيل مَحَبَّتِهِ»، اشاره به حركت جوهرى دارد و اينكه كاروان جهان، به سوى مقصد و غايتى روانه است (الیه المصیر)
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
#دعای_اول #فراز5 قضا و قدر
🍁لايَمْلِكُون تَأخيراً عَمّٰا قَدَّمَهُمْ الَيْهِ، وَ لاٰيَسْتَطيعُون تَقَدُّماً الٰى مٰا اخَّرَهُمْ عَنْهُ🍁
[در حالى كه] آفريدهها از جايگاهِ ويژه و مرتبۀ خويش، قدم فراتر ننهادهاند و قدرت تجاوز از مرز معيّن هستى خود را ندارند.
✅ هر يك از پديدههاى عالم به لحاظ اينكه وقوع و تحقّق آنها در علم و مشيّت الهى قطعيت و تحتّم يافته، مَقضى به قضاى الهى است و به لحاظ اينكه داراى حدّ و اندازه و هندسۀ مشخّص و موقعيت مكانى و زمانى تعيين شده است، مقدّر به تقدير الهى است
قال الرضا علیه السلام :هِىَ[قدر] الْهِنْدِسَةُ وَ وَضْعُ الْحُدُودِ مِنَ البقاءِ، قال: ثُمَّ قٰالَ: وَ الْقَضٰاءُ هُوَ الْاِبرامُ وَ اقٰامَةُ الْعَيْنِ.الکافی ج1،ص158
✅نكتۀ مهمّ اينكه انسان نيز اگر چه در كارهاى ارادى خويش، مختار است، ولی مشمول همين قانون و اصل كلّى است و به تعبير ديگر، انسان، آزاد و مختار است؛ اگر جبرى الهى در مورد انسان وجود دارد، در حقيقت، جبر در «داشتن اختيار و آزادى» است و اگر تقدير و مشيّتى هم از سوى پروردگار متعال وجود دارد، اين است كه انسان بايد با «آگاهى و آزادى»، راه را «خود» انتخاب كند
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
#دعای_اول #فراز6 رزق و روزی
🍁وَ جَعَلَ لِكُلِّ روُحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مُقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لاٰيَنْقُصُ مَنْ زٰادَهُ نٰاقِصٌ، وَ لاٰيَزيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زائدٌ🍁
خداوند متعال براى هر روح و نفسى روزى خاصّى قرار داده است؛ به گونهاى كه به هركس روزى فراوان عنايت كرد، كسى را قدرت بر كم كردن آن نيست و هركس را روزى اندك عنايت كرد، كسى را قدرت بر افزودن آن نیست
✅چند نکته:
1⃣ رزق، نعمت عامّى است كه روزىهاى مادّى و معنوى، هر دو را شامل مىشود.
2⃣روزيخواران، بيش از آنچه كه خداىِ رازق تقدير كرده است، بهرهاى ندارند؛ و در مورد برخوردارىهاى ويژهاى كه برخى با كوشش نصيب خود مىكنند، بايد گفت كه همان كوششها نيز خود، بخشى از رزق مقدّر الهى است.
3⃣آنچه از راه حرام برای انسان به دست می آید رزق نیست چرا كه خداى تعالى، رزق را به خود و كارگزارانِ خود نسبت داده است: «رَزَقْنٰاهُمْ» و«إِنَّ اللّٰهَ هُوَ الرَّزّٰاقُ» و همچنین فرموده از پاکی ها به بنی آدم رزق میدهیم «رزقناهم من الطیبات»
4⃣خداى رازق در مقام مديرّيت و تقدير معيشت بهره و قسمتِ روزيخواران را خود، عهدهدار است و احدی نمی تواند مانع رسیدن رزق معلوم شده بر مخلوقات شود.
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
#دعای_اول
🍁ثمّ ضرب له فى الحياة أجلا موقوتا، و نصب له أمدا محدودا، 🍁
سپس خداوند متعال براى انسان سرآمد عمر معيّن و مشخصى قرار داد.
✅ پس از تكميل آفرينش و بروزِ حيات و تنظيم نيازها و ابزارهاى مناسب براى برآورده شدن آنها، حقّى كه آفريدگان بر آفريدگار خويش دارند، اين است كه آنها را به سوى هدفها و اجلهايى كه در پيش دارند، سوق دهد. و اين نكتۀ دقيق و ظريفى است كه در زمينۀ هدايت به معناى عامّ و شامل آن (هدايت عمومى)، مكرّر در منابع دينى ما، بويژه قرآن كريم، بدان اشاره شده است:
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى. اَلَّذِي خَلَقَ فَسَوّٰى. وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدی اعلی1تا3
✅در قرآن كريم و روايات، به جهان و جهانيان، محدوديت عمر آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، و نيز محدود بودن عمر آدمى، با تعبيرهاى گوناگونى اشاره شده است كه از جملۀ آنها تعبير «اجل» است:
مٰا خَلَقْنَا السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مٰا بَيْنَهُمٰا إِلاّٰ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمّٰا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ.احقاف3
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضىٰ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ.انعام2
✅تفاوت اجل معلق و اجل مسمی
مرگی که تأخیر برداروقابل تغییر نیست « اجل مسمّی » نامیده می شود و مرگی که در اثر بعضی از کارهای خیر، مانند: صدقه دادن، صله رحم، دعای پدر و مادر، به تعویق می افتد « اجل معلّق » نام گذاری شده است.
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
#دعای_اول
🍁يتخطّاه إليه بأيّام عمره، و يرهقه بأعوام دهره، حتّى إذا بلغ أقصى أثره، و استوعب حساب عمره🍁
او اين مسير عمر را با قدمهاى خود طى مىكند و با گذراندن سالها در روزگار خود تمام مىنمايد تا اين كه به آخرين مرحله برسد و حساب زندگى را كاملا طى كند
✅امام سجّاد (ع)، در اين قسمت از نيايش، به گذر عمر آدمى اشاره کرده اند و دوران زندگى او را به «راه رفتن»، و روزهايى را كه در پيش دارد، به «گامهايى كه به سوى مرگ برمىدارد» تشبيه كرده است، كه با گذشت هر روزش گامى به سوى اجل خويش برمىدارد
✅عمر، سپرى مىشود، زندگى دنيا پايان مىپذيرد و آدمى در باطن و ژرفاى هستى خويش، در يك فعليت تدريجى به سوى هدفى كه در پيش دارد، به سوى مرگ مىشتابد، تا از پى آن، منزلگاههاى ديگرى را پشت سر بگذارد و در نهايت، به ديدار پروردگار خويش نايل گردد.
يٰا أَيُّهَا الْإِنْسٰانُ إِنَّكَ كٰادِحٌ إِلىٰ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاٰقِيهِ.اى انسان! تو به سوى پروردگارت سخت كوشنده و روندهاى. پس او را ديدار خواهى كرد
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
#دعای_اول
🍁قَبَضَهُ الىٰ ما نَدَبَهُ الَيْهِ مِنْ مَوفُورِ ثَوٰابِهِ، اوْ مَحْذُورِ عِقٰابِه
ِدر اين هنگام، پروردگارجانش را میگیرد و او را براى دريافت پاداش سرشارش، يا به كيفرِ فراگير و ترسناكش فرامیخواند.
✅ فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
✅لغات
🔸قبض: به معناى ميراندن. امام (ع)، از ميراندن (امٰاتَه) به «قبض» تعبير كرده؛ چرا كه به معناى گرفتن، و محكم نگاه داشتن، برچيدن و در هم پيچيدن است، همچنان كه مقابل آن (إحْيٰا) به «مدّ» تعبير شده؛ زيرا كه به معناى كشيدن، گستردن و گسترش دادن است تا سرآمدى معيّن و پايانى معلوم.
🔸نَدَبَ: نَدَبَهُ الىٰ الْاَمر: فرا خواند به سوى آن چيز
🔸ثواب: پاداش عمل آدمى است كه به او داده مىشود
🔸مُوْفُوْر: تمام و کامل
🔸عقاب : عقوبت و کیفر اعمال
🔸مَحذُور: ترسناك و حَذَر كردنى
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
#دعای_اول
🍁لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسٰاؤُا بِمٰا عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى عَدْلاً مِنْهُ 🍁
تا از روی عدالت آنان را كه بدى كردند بدانچه كردند كيفر دهد و نيكوكاران را به پاداش نيكو پاداش دهد.
✅ عدل زيربنا و شالودۀ «معاد» است:
وَ نَضَعُ الْمَوٰازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيٰامَةِ فَلاٰ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كٰانَ مِثْقٰالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنٰا بِهٰا وَ كَفىٰ بِنٰا حاسبین
✅در دعاها در نماز و غير نماز عرض ميكنيم «اَللّهم عامِلْنا بِفَضْلِكَ وَ لا تُعامِلْنا بِعَدْلِكَ»يعني خدايا چه در دنيا و چه در آخرت، مخصوصاً در محكمه آخرت وقتي ما را حاضر كردي با ما عادلانه رفتار نكن با ما فاضلانه و محسنانه رفتار كن، اگر با عدل بخواهي با ما رفتار كني کار ما بسیار سخت است به خاطر زیادی گناهان و کمی حسنات
✅در جريان كيفر ، خداوند حتماً عادل است و هرگز از عدل پايينتر نميآيد وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدا لذا اين تعبيرجَزاءً وِفاقاً يك بار در قرآن آمده که آن هم مخصوص كيفر است؛ يعني كيفرِ ما حتماً بيش از استحقاق نيست، ممكن است كمتر باشد؛ اين جَزاءً وِفاقاً نفيِ مازاد است نه نفي مادون; ولي نسبت به پاداش اگر بخواهد مؤمنان و پرهيزكاران را جزا دهد، اگر عادلانه باشد به همان اندازه جزا ميدهد؛ ولي وعده الهي اين است كه ما در پاداش عادلانه رفتار نميكنيم، ما فاضلانه و محسنانه رفتار ميكنيم
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3
#دعای_اول
🍁تقدّست أسماؤه، و تظاهرت آلاؤه، لا يسئل عمّا يفعل و هم يسئلون🍁
اسماى او منزه از هرگونه نقص و نعمتهاى او در كمال ظهور است و هرگز از او سؤال نشود، بلكه همۀ مكلّفان مورد سؤال قرار مىگيرند.
✅امام على بن حسين (ع) فرمود: اساس پاداش و كيفر الهى، عدالت اوست؛ «عَدلاً منه»، و تعبير «تُقَدَّستْ اسْماؤُهُ، و تَظاهَرَتْ آلاؤُهُ» تأكيدى است بر عدالت و دادگرىِ خداى مهربان، در برخورد با نيكوكاران و زشتكاران، در روز رستاخيز. بنا بر اين، كمترين ستمى را بر بندهاى از بندگانش روا نمىدارد
✅در روز رستاخير، نه به گناهكاران ستم خواهد شد و نه به نيكوكاران؛ بلكه وعدۀ الهى دربارۀ نيكوكاران، قطعى و تخلّفناپذير است:«لا يُخْلِفُ اللّهُ وَعْدَهُ»وليكن دربارۀ كيفر بدكاران، آزاد است. به تعبير ديگر، «وعيد» هاى خداوند، تخلّفپذيرند
✅تمامى آنچه خداوند متعال انجام مىدهد، حكمت و مصلحت است و سؤال از حكمت و مصلحت بىمعنا است و مردم بدان علّت مورد بازخواست قرار مىگيرند كه اقتضاى آفرينش حكيمانه و عادلانۀ آنان اين است كه خداوند از آنان بازخواست نمايد
به روايت جابربن يزيد جُعَفّى، امام محمّد باقر (ع) در تفسير آيۀ «لا يُسْئَلُ عَمّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ» فرمود:
لِاَنَّهُ لا يَفْعَلُ الِاّ ما كانَ حِكْمةً و صَواباً
🍃کانال شرح صحیفه سجادیه🍃
http://eitaa.com/joinchat/1536819220Cc4e25a38b3