🔺مروری بر مرثيه تاریخی «مهدي اي مهدي، دلها پر از خون شد» ✍️ پدرم، کربلايي حبيب مي‌گويد: «زمستان سال ۱۳۶۰ بود و هنوز مدت کمي از عمليات طريق‌القدس و آزادي شهر «بُستان» نگذشته بود که پيکر شهيدان آزادسازي بُستان به شهر و ديارشان باز مي‌گشتند و در زادگاه‌هايشان بر دستان مردم ولايتمدار، به سوي بهشت الهي تشييع مي‌شدند. از شهر #شاندرمن ما هم پسر حاج محمود عبدي به نام شهيد #ابراهيم_عبدي به شهادت رسيده بود و پيکرش را به شاندرمن آوردند و تشييع کردند. هم‌نوا با احساسات پرشور و فضاي آميخته با شهادت و ايثار جامعه، راديو هم مرتب مرثيه‌هاي حماسي و احساسي و حسيني در رثاي شهيدان جنگ تحميلي پخش مي‌کرد. 🔹روزي راديو مرثيه‌ي «مهدي اي مهدي، دلها پر از خون شد / لاله‌گون از خون هر شهر و هامون شد» را پخش کرد که بسيار حزن‌انگيز و احساسي بود و من فوري دقايقي از آن‌را توانستم روي نوار کاست ضبط کنم». 🥀🥀🥀 🔹بنده که در آن‌ روزگار کمتر از ده سال داشتم، در فضاي کودکانه خود هيچ وقت احساسات پرشور و حسيني مادر و پدرم را فراموش نمي‌کنم که چگونه به هنگام شنيدن اين مرثيه سوزناک با بغضي گلوگير باران اشک پهناي صورتشان را مي پوشاند و به درگاه الهي دست دعا براي پيروزي رزمندگان اسلام فراز مي‌کردند. 🔹شما را دعوت مي‌کنیم به شنيدن نوحه‌ی «مهدي اي مهدي دلها پر از خون شد» 🥀🥀🥀 به کوشش: #قربان_صحرائي_چاله_سرائي ⬛️@MasalNews