eitaa logo
قربان صحرائی چاله‌سرائی
175 دنبال‌کننده
549 عکس
350 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بخشی از دست نوشته‌ها، مقالات، گزارشات و تصاویر تهیه شده توسط اینجانب درج می‌شود. راه ارتباط 👇 @sahraei
مشاهده در ایتا
دانلود
قربان صحرائی چاله‌سرائی
🍁 اینجا وادی رحمت مسجد امامزاده شفیع شاندرمن است. 👈 همه خفتگان این خاک، روزی مانند ما در کوچه و بازا
قربان صحرائي چاله‌سرائي: 🍁 اینجا وادی رحمت مسجد امامزاده شفیع شاندرمن است. 👈 همه خفتگان این خاک، روزی مانند ما در کوچه و بازار و ... این دیار در رفت و آمد بودند. چه اشخاصی از این مردان و زنان آرمیده در جوار بقعه امامزاده شفیع بودند که با نامی نیک و یادی نیکوتر به رحمت حق رفته اند و چه اشخاصی که با غرور و نخوت روی زمین راه میرفتند و خیال میکردند بدون آنها چرخ روزگار نمیچرخد و اینک اسیر خاکند. اما یادمان باشد راهی گریز ناپذیر است، امثال این حقیر هم روزی به این وادی رهسپار خواهیم شد 😢 و مانند همه اینها نیازمند فاتحه و صلوات و یاسین خواهیم بود. 🕌 خدا ما و اینها را ببخشد و غریق رحمت وسیع خودش فرماید. 👈 این خفتگان، همه عزیزان ما بودند و هستند. آیا جز فاتحه و صلوات کاری از دست ما بر می آید؟ خیر. پس از این کمترین کار دریغ نکنیم. @sahranevesht
14.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 جان تو جان حسینم 🏴 🖤🖤🖤 ✍ یک مرثیه قدیمی و خاطره آن. پدر میگوید: "۴۴ سال پیش در محرم ۱۳۹۷ هجری که مصادف شده بود با دی ماه سال ۱۳۵۵ مانند همیشه، به اتفاق زن و دو فرزند خردسال از دهکده گلگول راهی امامزاده شفیع شاندرمن شدم تا در عزاداری حسینی شرکت کنم. عصر عاشورا بود که آقای کرم بخشنده سیاهمرد مرثیه ، را در میان حزن و اندوه دستجات عزاداری مستقر در مسجد و بقعه امامزاده شفیع مراثی کرد و من آن را ضبط کردم". 🖤🖤🖤 برای بنده این مرثیه خاطره انگیز و نوستالوژیک است؛ زیرا هرگاه آن را گوش میدهم دوران کودکی و نوجوانی ام در ذهنم تداعی می‌شود؛ چون پدرم کربلایی حبیب همواره در ایام حزن و عزای ائمه علیهم السلام، به خصوص ایام محرم با پخش صوت آن فضای خانه ما را عاشورایی میکرد. دقایقی از مرثیه جان تو جان حسینم راه همراه با تصاویری از مراسم عزاداری هیئات عزاداری امامزاده شفیع، شاندرمن و ماسال می شنویم و می بینیم. 🖤🏴🖤🏴🖤 📸 دستجات عزاداری و و در دو دهه گذشته 🎬 کلیپ: 🖤🏴🖤🏴🖤🏴 🔰 @sahranevesht
قربان صحرائی چاله‌سرائی
◾ مرحوم مهدی عزیزی شکاری ... 🍂🌼🍂 #پسرخاله #امامزاده_شفیع #شالیزار #مهدی_عزیزی ✍ #قربان_صحرائی_چاله_س
✍ قربان صحرائی چاله سرائی: ايام نوروز است و ديدار با اقوام و آشنايان و دوستان اما گروهي هم منتظر ديدار هستند، دوستان و آشنايان و خصوصا فاميلي که اعياد گذشته در کنار ما و مانند ما بودند و اين عيد و اعياد آتي ديگر حضور فيزيکي در بين ما ندارند، 🍂🌸🍂 مهدي عزيزي شکاري يکي از آناني است که سال گذشته وسال‌هاي گذشته در جمع ما بود ولي اکنون در جوار حضرت حق براي ابديت آرميده است. او پسرخاله، هم‌بازي روزگار کودکي، و دوست دوران نوجواني و جواني من بود. یادش بخیر گرچه قريب به سي سال بود که روزگار بين ما فاصله انداخته بود و خیلی کم یکدیگر را می دیدیم ولي هرگاه در سفرم به شمال همديگر را ملاقات مي‌کرديم خاطرات گذشته را با هم مرور مي‌کرديم. خاطراتي که در راه ۱۳ آبان تا دران را با هم با بازي‌گوشي‌هاي کودکانه طي مي‌کرديم ... 🍂🌹🍂 بعدها پس از امتحانات خردادماه مدارس، تابستان‌ها من و مهدي باهم به کارگري مي‌رفتيم. بيشتر در فصل شاليزار براي دروي برنج مي‌رفتيم. معمولا او با کارفرما قرارداد مي‌کرد. روزي براي دروي يکي از شاليزارهاي مرحوم حاج ارس رفته بوديم. مهدي با مرحوم حاج ارس بر سر مقدار دستمزد به قول معروف قدري چانه‌زني کرد. مرحوم حاج‌ارس آدم خوش‌برخورد و خوش مشربي بود. توافق انجام شد و درو را شروع کرديم. 🌾🌾🌾 در ميانه‌ي کار، گاهي مرحوم حاج ارس براي سرکشي به شاليزار مي‌آمد و با مرحوم مهدي شوخي مي‌کرد و به زبان تالشي مي‌گفت: «مِهدي، ت هنتَه م دَخْشَردِرَه!!» 😃 🌿🌿🌿 يک روز شير آبي را بازکردم و مشغول وضوي نماز ظهر شدم. مهدي هم کنارم ایستاده بود؛ طوري وضو مي‌گرفتم تا قطرات آب به صورت مهدي بپاشد، يه وقت با لبخند به من گفت: تو داري براي خودت وضو مي‌گيري يا براي من؟!! 😁 🍁🍁🍁 روز تاسوعایی صدای مرثیه ای از بلندگوهای صحن و سرای مسجد و بقعه امامزاده شفیع گوشها را نوازش و دیدگان را بارانی میکرد. پدربزرگ از من پرسید این صدای سوزناک کیست؟ گفتم: نمیدانم! نزدیک تر که رفتیم دیدیم مهدی میکروفون به دست، کنار دیوار مسجد ایستاده و نوای حزین "خوش آمدی نزد ما یا حبیب، یا حبیب"ش فضا را پر کرده. 🏴🏴🏴 آخرین باری که مهدی را دیدم اول مهر ۱۴۰۰ بود. نزد خاله (مادر مهدی) نشسته بودم، خاله به من گفت از درخت خج (گلابی محلی) جلوی منزلش خج بچینم. همان لحظه مهدی همراه با همسر و دخترش نازنین فاطمه رسیدند. مهدی نردبان را اماده کرد و در چیدن گلابی کمکم نمود. نازنین فاطمه هم برایم سوره کوثر را قرائت کرد ... 🍁🍁🍁 امروز اما مهدی در میان ما نیست. خدایش غریق رحمت وسیعش بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و عجل فرجهم. او و دختر خردسالش در آخر مهر ۱۴۰۰ بر اثر سانحه تصادف به رحمت حق پیوستند. روحشان شاد. پ.ن: مرا در تنگنا قرار دادي!! ┈•••✾•💞🍁🌹🍁💞•✾•••┈ دایی 🌑 🔰 🆔 @sahranevesht
Panjshanbeh akhar sal radio-farhang-01_12_25-09_00.mp3
2.38M
💠 پنج‌شنبه آخر سال در فرهنگ مردم تالش ┈•••🟡🟠🟣🔴🟢🔵•••┈ 📻 برنامه هفت کوچه 🔹 گيلان و تالش 🔸 آئين پنج‌شنبه آخر سال در ماسال و شاندرمن، فرهنگ مردم 🔹 ماسال و شاندرمن 📣 پخش شده از راديو فرهنگ،‌ برنامه هفت کوچه ⏰ پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۵، حدود ساعت ۰۹:۲۰ صبح ✍️ & 🎙 ┈•••💐•🌸🌺🌸•💐•••┈ 🌐 🔰 🆔 @sahranevesht