شامگاه شب گذشته، بیستم آذر ۱۳۹۷ در منزل دوست قدیمی ام آقای احمد داودی یک جشن و دورهمی پدر و پسری برگزار گردید. چند مجری خوش اخلاق و بذله گو، ساعتی این جشن را با لطیفه ها و سخنان طنز خود به شادی و نشاطی مفرح مزین کردند. در پایان مراسم به بهانه های مختلف، از جمله به سن تکلیف رسیدن برخی از پسران، هدایایی به ایشان داده شد. این مراسم مرا با خود به بهمن ماه سال ۱۳۶۸ برد، سالن اداره آموزش و پرورش #شهرستان #ماسال_و_شاندرمن و ایام دهه فجر ... یادش بخیر، آنروز نام این حقیر در مسابقات استانی #نهج_البلاغه امام خوبان #علی_علیه_السلام و نیز مسابقه کتابخوانی #میرزاکوچک_جنگلی در فهرست نفرات برتر قرار گرفته بود ... به آن جشن پدر ارجمندم کربلایی حبیب هم آمده بود. روزی بارانی و سرد بود، و پدر خوش لباس و شیک پوش من، با لباسی مقتضي با آب و هوای بارانی در آن جشن حضور یافت. لباسی متفاوت با پوشاک بقیه مهمانان که من از این موضوع خیلی خوشحال بودم، تن پوشی به نام بادگیر به رنگ آبی و چکمه ای بلند به رنگ مشکی ... نام بنده را سه بار برای دریافت جایزه خواندند. مرتبه اول خودم برای دریافتش رفتم. مرتبه دوم با پدرم به روی سن رفتیم و هدیه را از دست آقای #جبار_کوچکی_نژاد که امروز نماینده مردم #رشت در #مجلس_شورای_اسلامی است، پدرم دریافت کرد و همانجا خودش داد به دستم و من با افتخار دستش را بوسیدم. امروز البته خود را لایق بوسیدن دستش نمیدانم بلکه کف پایش را با افتخار می بوسم. هدیه مرتبه سوم که پرسشی را فی المجلس جواب داده بودم را نیز دریافت کردم. یادش بخیر‌. از آن برنامه که ۲۹ سال از آن تاریخ میگذرد عکسی ندارم تا ضمیمه کنم ولی چند تصویر از برنامه دورهمی امشب مجلس دوست خوبم آقای احمد داودی #بیرجندی تقدیم نگاه شما میشود. #جشن_تکلیف #دورهمی #پدر_و_پسر #احمد_داودی #بیرجند #ساغدر #خراسان_جنوبی #کربلایی_حبیب_صحرائی_چاله_سرائی #قربان_صحرائی_چاله_سرائی @sahranevesht