بسم الله الرحمن الرحیم 👈 ایشان آقای سید قادر طباطبائی است. از شهر باکو و از جمهوری آذربایجان به همراه کاروانش به #قم و زیارت حضرت فاطمه #معصومه سلام الله علیها آمده بود. او به زبان آذری و با احساس بسیار حرف میزد. فهوای کلامش را همراه با ابراز احساس بی ریایش به ائمه اطهار علیهم السلام را می فهمیدم. برایم از آرزوها و اعتقاد و باور عمیقش به ائمه علیهم السلام بسیار سخن گفت. به حضرت #زهرا سلام الله علیها عشق می ورزید. 🕌 آرزوی زیارت #کربلا بر دلش سنگینی می کرد. با احساس و دیدگانی بارانی از علاقه اش به #امام_حسین علیه السلام برایم حرف می زد در حالی که دستم را روی قلبش گذاشت و با واژگانی که از لبانش به سرعت جاری بود. وقتی از حرم #حضرت_ابوالفضل العباس علیه السلام چند جمله برای وی و همراهانش گفتم از دیدگان همه آنها قطرات اشک بود که بر رخسارشان جاری شد. عشق به #عباس علیه السلام آتشی را در دلشان شعله ور کرد که سیمای سرخشان را بارانی از اشک پوشانید. از سید قادر پرسیدم از اهالی لنکران و تالش کسی همراهتان هست؟ با اشتیاق گفت همسرم تالشی است. و تا گفتم من هم تالشم با احساس قشنگی پرسید شما از تالش #گیلان و ایران هستید؟ و مجددا مرا به آغوش کشید و با احساسی بیشتر ملتمس دعا شد. 👌 خدا می داند اصلا احساس نکردم سید قادر و همراهانش ایرانی نیستند. از تمام وجودش #فرهنگ ناب یک ایرانی شیعه می بارید. لعنت بر #ترکمانچای و #گلستان و دو صد لعنت بر آفرینندگان این دو ننگ نامه جدایی پاره تن ایران از ایران. ششم بهمن ۱۳۹۷ #سید_قادر_طباطبائی #آذربایجان #باکو #تالش #قربان_صحرائی_چاله_سرائی ششم بهمن ۱۳۹۷ @sahranevesht