Haftegi14000901[01].mp3
15.43M
🤲 قرائت #زیارت_عاشورا
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🔺 هیأت آیین حسینی
▫️اجرا شده در سال ۱۴۰۰
🏴 ویـژه فرارسیدن ماه #محرم
🍃🔺 شیاطین دو گروهند :🔺🍃
🔸از اجنه که با ذکر:
🌼لاحَولَ ولاقوه اِلا بالله
العَلی العَظیم اِیّاکَ نَعبُد و اِیّاکَ نَستَعین🌼
دور می شوند
⚡️و شياطين در لباس انسان که با
ذکر 🌺صلوات🌺 رانده می شوند.
🔰 همهچیزدانی مجازی ❗️
همهچیزدانی👨🎓 مجازی یکی از آسیبهای اینترنت و فضای مجازی است که در آن فرد احساس کاذب دانستن دارد و خود را نسبت به مطالعه📚 و یادگیری بینیاز میبیند.
این حال زمانی به فرد دست میدهد که در معرض پیامهای متعدد و متنوع رسانهای 📱قرار گرفته و بدون عمق یافتن در مقولات منتشر شده در سطح باقی میماند.
⭕️ مراقب باشیم دچار فریب اطلاعات سطحی فضای مجازی نشویم.
#سواد_رسانه
#فانوس
باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سید الاسراء، سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ 🔸وقتی بازگشت، پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟
گفت: برنامهریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم 🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی میدانست برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.
او میگفت: از ۱۸سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم!🔸بهترین عیدی که این ۱۸سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود.
سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم.
🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲روز یا ۱۲ماه) در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم و حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌷 ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ - سالروز شهادت قهرمان وطن، سرلشکر خلبان، حسین لشگری🌺🌿🌺
چقدر در معرفی قهرمانان واقعی به نسل جوان کوتاهی و ارزشها نادیده گرفته شده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه مهم به سخنرانها و تریبوندارها
✅ به مردم #امید صادق بدیم
🔸 آرزو و امید، دو رحمت برای #امت_پیامبر
💢 عواقب ناامیدی در دنیا و آخرت
__________________
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠
📝 #کلام_بزرگان
💠علامه طباطبائی: گاهی یک #عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد.
📚کیش مهر، صفحه ۲۴۰
#آیت_الله_سعادت_پرور تهرانی میفرمودند:
من یک بار بیشتر در عمرم عصبانی نشدم در حالی که حق با من بود ولی بعد از آن خیلی سریع از دلِ طرفِ مقابلم در آوردم و او را شاد کردم!
شب در عالم رویا دیدم که به من گفتند:
یک عصبانیت ۲۰ سال انسان را عقب میاندازد!
نزد استادم #علامه_طباطبایی رفتم و اتفاق رخ داده را تعریف کردم. ایشان فرمودند:
این سخن، به حق است!
🌹 نثار روح مطهر علامه طباطبایی صلواتی بفرستید 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥در حالیکه ما خونه نشستیم و به واسطه سیاهنمایی رسانهها خیال میکنیم کفر و ظلم تمام دنیا رو فرا گرفته، یه عده تو قلب آفریقا دارن به ولایت امیرالمومنین(ع) اقرار میکنند!
😍 واقعا دیدنیه 👌
این حــــسین کیست که عــــالم همه دیوانه اوست
این چه شــمعیست که جانها همه پروانه اوست...
#محرم
#امام_حسین (ع)
السلام علیک یا ابا عبدلله💚🖤
هر صبح🌞 با سلام دلم
جان گرفته است
خونم پس از سلام تو
جریان گرفته است
ای فاتح القلوب دلم
ختم جمله ی
ما اَعرفُ بغیرک سلطان❤️
گرفته است
#سلام_ارباب_خوبم✋❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپم واسه اوناست که تا محرم و اربعین میشه یاد فقرا میوفتن 👌
﷽؛
💠#حديث
🏷 دعا برای محافظت خانواده،
🔅#امام_صادق_علیه_السلام :
✓ «اموال و خانواده خود را با اين دعا نگهدارى كنيد، و آن را بعد از نماز عشا بگوييد:
«خودم را و فرزندانم را و خانواده ام را و اموالم را از گزند هر شيطان و گزندهاى و از هر چشمِ بدى، در پناه كلماتِ تامّ خداوند، در مىآورم». اين، تعويذى است كه جبرئيل(ع) براى حسن و حسين(ع) فراهم كرد.».
⁙ «حَصِّنوا أموالَكُم وأهليكُم، وَأحرِزوهُم بِهذِهِ وقولوها بَعدَ صَلاةِ العِشاءِ الآخِرَةِ:
«اُعيذُ نَفسي وذُرِّيَّتي وأهلَ بَيتي ومالي، بِكَلماتِ اللّهِ التّامَّةِ، مِن كُلِّ شَيطانٍ وهامَّةٍ، ومن كُلِّ عَينٍ لامَّةٍ»، وهِيَ العوذَةُ الَّتي عَوَّذَ بِهِا جَبرَئيلُ(ع) الحَسَنَ وَالحُسَينَ(ع)».
📚 طبّ الأئمّة عليهم السلام : ص١١٩
2_144178960568788875.mp3
1.89M
🔒 آیا فرشتگان صاحب اختیارند ؟
🔓 پاسخ توسط استاد : حسن اسداللهی
#اعتقادی
🌸☘
💗 ویژه عید غدیر
📹 مجموعه نماهنگ | ۲. حصار ولایت علیبنابیطالب(ع)
آیتالله خامنهای: ولایت علیبنابیطالب یعنی چه؟ یعنی در افکارت پیرو علی باشی، در افعالت پیرو علی باشی، تو را با علیبنابیطالب علیهالسلام رابطهای نیرومند، مستحکم، خللناپذیر پیوند زده باشد، از علی جدا نشوی، این معنای ولایت است.
برشی از بیانات آیتالله خامنهای در جلسه ۲۴، کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
این جلسات در ماه مبارک رمضان ۱۳۵۳ شمسی در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد برگزار شده است.
🍁🍀
#مهدویت
انتظار یعنی چه؟ انتظار به معنای مترصّد بودن است. در ادبیّات نظامی یک چیزی داریم به نام «آمادهباش»؛ انتظار یعنی «آمادهباش»! باید «آمادهباش» باشیم. انسان مؤمن و منتظر، آن کسی است که در حال «آمادهباش» است. اگر امام شما که مأمورِ به ایجاد عدالت و استقرار عدالت در کلّ جهان است، امروز ظهور بکند، باید من و شما آماده باشیم.
۱۳۹۶/۰۲/۲۲
#انتظار
#سخن_ناب
💢خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا
🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم.
🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد :
🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟
🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم
🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟
🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار
🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند
🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟
🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟
🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم !
🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟
💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم )
🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟
🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه
🔹گفت : یک فال برام بگیر
🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست
🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما
🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید
🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟
🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال
🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟
🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد
🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان
🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم :
💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
💥رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت
💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
💥از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
💥زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
💥ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست
💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده !
🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود .
🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم .
🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم .
🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد !
🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند .
🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #علائم_ظهور
استاد رائفی پور
از 1200 #نشانه های #ظهور فقط #5نشانه مانده است؟؟؟
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹