˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
مارابهجزامیرِنجفسَرپناهینیست .
روبههرکسبزنیغیرعلی؛باختهای!
ماکهداریمفقطرویعلیتمنا:)♥️
#شاهِنجــف
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم(:
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
ࢪفیقٺاحالاشده
ٺایہقدمےگناهبࢪے..'
ولےباخۅدٺبگے
"بےخیال..!!
آقاممےبینہغصہمےخۅࢪه.."
خواسٺمبگم..؛
اگہچنینٺجࢪبہاےداشٺے..'
دمٺحیدࢪےڪہ
همدلآقاࢪۅشادڪࢪدے
هم۱۰قدمبہآسمۅننزدیڪٺࢪشدے
اگرمنداشٺے..'
هنوزمدیࢪنیسٺ..!!
بہدسٺشبیاࢪ..":)
#تلنگر
#ماه_رمضان
#امام_زمان
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغلم کن...
حسین؛))🥺💔
تو که میدونی خون دلم..
بغلم کن حسین..
#شبجمعستهوایتنکنممیمیرم
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
ما را از تشنگی و گرسنگی و محاصره میترسانید!؟
ما فرزند رمضان و شعب ابوطالبیم.
ما را از محاصره و کشته شدن میترسانید!؟
ما فرزند عاشوراییم.
#امامخمینی(ره)
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
-نگـٰاههـٰایـمبهضَـریحـش
وبـوسـههـٰایـمازرـٰاهِدوربود...!
#عزیزمحسین♥️🪴
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
- برای ِزیبایۍپروفـٰایلتون 💛؛
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
فکرکن یک شب افطار اینجا باشی ❤️🩹
فکر قشنگیه :)
#ماه_رمضان
#صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 #پارت۴۸ بعد از اینکه نیروی کمکی رسید بچه ها مارو به بیمارستان صحرایی منتقل کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗تواب💗
#پارت۴۹
_خانمتون چه جوری بهتون بله گفت: ؟
_حاجی با خنده و شوقی ذوقی که تو چشماش موج میزد رو به نازنین کردو گفت:
روحش شاد باشه این سوال منم بود ازش
وقتی بهش گفتم چرا میخوایی به من جواب مثبت بدی گفت:
_من جنگ نرفتم ؛ نمیتونم برم
ولی حالا که توفیق خدمت شده
اونم به شما ؛ چه جور نادیده بگیرم ؟
مگر قلب شما الان با قبل از قطع پاتون فرقی کرده ؟
مهم قلبتونه که یاد خدا رو داره
منم اگر قابل بدونید مشتاق خدمت به شماهستم.
خلاصه که از این کمال آقای با معرفت
با اون خواهر همه چی تمامش چیزی جز این انتظاری نمی رفت.
سالها زحمت من رو کشید خدا اجرش رو با خانم فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بهش عطا کنه روحش شاد باشه .
آقا کمال ؛ دایی یا همون مرد مورد نظر ما تا اون زمان داشت در سکوت به حرفهامون گوش میکرد .
نمی دونم چیه این مرد مهم بود که قرار بر کشتنش گذاشتند.
مگر چی باخودش داشت که قرار بود من جونش رو بگیرم ؟
تمام سوالاتی که تو ذهن داشتم ولی جوابی براشون نبود
من حق سوال کردن نداشتم
فقط باید اجرا میکردم
به واسطه ی تهدیدی که هر لحظه برای خانوادم بود مجبور به اجرا بودم و بس...