eitaa logo
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
4.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
141 فایل
بسم‌ ِاللّٰھ نزدیك‌ترین‌حال ِ‌بنده‌به‌خداوند‌،حالت ِ‌سجود‌ست 🤍. - — - رفیق؛ اگه نمازت رو محافظت نکنی، حتی میلیاردها قطره‌ اشك هم برای اهل‌بیت بریزی؛ درآخرت نجاتت نمیده . -[ اولویتت #خدا باشه . - — - - تبلیغات ِچنل: @tabsajed⤷ *کپی‌مجاز‌ه‌به‌جزمحفل‌ها.
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه کربلا.. شما که باب الحوائجی میشه دعا کنی ماهم بشیم علمدارِمولامون؟!((:❤️‍🩹 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
هدایت شده از نـبـض زنـدگـی؛
مـراتاجــان‌بـودجـانـان‌توبـاشـی زِجــان‌خوشـتـرچـه‌بـاشـد؟ آن‌تـوبـاشـی...🤍🗞
شکسته‌های دلت‌را به بازارِخدا بِبَر ؛ خدا خود، بَهایِ شِکسته‌دِلان است ❤️‍🩹:))) 🤍 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
پروردگارت هیچ‌گاه فراموش‌کار نیست پس با تمام وجود به او اعتماد کن 🤍 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 سکوت کرد و این یعنی بهتره ادامه بدم و سریع رفتم سر اصل مطلبو خودم رو راحت کنم. زیاد طول نکشید که همه چیز رو بهش گفتم خودم هم.متعجب شده بودم که به این زودی و راحتی تونستم همه چیزو بگم ولی دلم آروم بود از گفتن این حرفها گفتنم اینکه این یه گروه دنبال اطلاعات هستند و دایی سوژه هست. و من چه قصدی در مشهد داشتم گفتنم اینکه شنود تو خونشون هست و من بی خبر بودم گفتنم: اینکه نازنین خواهر من نیست گفتنم اینکه دختر عموی من مثل خواهرم هست و من از این دنیا فقط زن عمو و دختر عموم رو دارم و بس گفتم برای خرج عمل قلبش مجبور شدم از این دارو دسته پول بگیرم و جاش کلی سفته امضا کنم گفتم بهش خیلی وقته پشیمون شدم ولی راه برگشت ندارم و باید ادامه بدم گفتم دنبال اینم که پول جور کنم تا بتونم قرضشون رو بدم و خودم رو خلاص کنم گفتم بهش روجا رو که میبینم بهم آرامش میده در اخر هم گفتم بهش قرار هست طبق اون نقشه من بیام خواستگاریت ولی اخر بار از ته دلم گفتم: من یه اعتراف سنگین کردم این کار رو فقط دل عاشق من میتونست انجام بده واگر نه میدونم عاقبت این کارا چیه سوجان خانم : من اینجام بدون هیچ نقشه ای نشستم و ازتون کمک میخوام تا بدون آسیب بخیر بگذره تمام مدت بدون حرف به حرفام گوش کرد و بعد اینکه حرفم تموم شد بلند شد به محض بلند شدنش چشم هام رو بستم و به خیال خام خودم پوزخندری زدم که چقدر ساده دل بود که فکر می کردم به این راحتی توبه من رو پذیرفته است. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 سنگینی نگاهش باعث شد سرمو به طرفش بچرخونم.که گفت: _من نمیدونم چه کمکی میتونم به شما بکنم ولی با دایی صحبت میکنم حتما راه حلی پیدا میکنه روزنه ی امیدی در دلم جان گرفت تاکید کردم که تو محیط خونه اصلا در این مورد حرف نزنن که شنود وصل کردن و همه چیز لو میره. با خداحافظی کردنش و رفتنش. منم به طرف ماشین رفتم. بهتر دیدم نرسونمشون تا بتونه گفته هامو هضم کنه... وفکر کنه.. سرم رو روی فرمون گذاشتم به حسی که دورنم بود فکر کردم با اینکه در ثانیه اول جواب منفی داد و بعد ازگفتن هر کلمه اخمش عمیق تر میشد ولی باز هم.من امیدوار بودم. حس خوبی داشتم که دیگه هیچ مخفی کاری وجود نداشت خوب میدونستم از نظر نازنین و اطرافیانش چه کار وحشتناکی کردم و حتما باید تاوان پس بدم ولی مهم حال خوب الانم بود که بدون هیچ دل آشوبی قرار بود یک مسیر سخت و دشوار رو طی کنم. کلافه و سردرگم از حرفهای آقا محمد راهی خونه شدم نه پدر خونه بود و نه دایی الان که میدونستم خونه شنود داره حس خیلی بدی بهم دست میداد انگار امنیتی که قبلا داشتم رو دیگه ندارم پیش روجا رفتم که آروم خوابیده بود کنارش دراز کشیدم و بعد از یه شیفت کاری یه خواب می چسبید. با سرو صدایی که از حیاط می اومد بلند شدم ساعت رو نگاه کردم نزدیک ۳ عصر بود وای یعنی من اینقدر خوابیدم؟ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 از پنجره که به بیرون نگاه کردم روجا رو دیدم همراه بابا داشت بسته هایی رو درست میکرد پیششون رفتم و بعد از سلامی که دادم نگاه منتظرم رو به جعبه ها دوختم بابا مثل همیشه با همون خوشرویی گفت: _بابا واسه چند خانواده بسته ی کمکی تهیه کردیم داریم با روجا آمادشون میکنیم. حدود پنجاه تا کارتون بود که داخلشون موادغذایی گذاشته بودند و آماده میکردند. منم بعد از کمک به بابا راهی خونه شدم تا یه لقمه بخورم با هم به مسجد بریم بهتر بود با پدر و دایی بیرون از خونه صحبت کنم بهترین گزینه هم مسجد محله بود الان هم نزدیک نماز هست بهتر بود برم مسجد و اونجا حرفهام رو بهشون بگم بعد از نماز مغرب کنار حوض مسجد منتظر ایستاده بودم که پدر و دایی همره هم به سمتم امدن نگذاشتم روجا بیهد اون رو کنار زینب خانم گذاشتم تا راحت تربتونم در مورد عمو محمد این روزهای دخترکم حرف بزنم. _بریم بابا! _بابا میشه حرف بزنیم ؟ من با شما و دایی حرف دارم ولی نمیتونم تو خونه صحبت کنیم. هر دو متعجب نگاهم میکردند _بابا مسجد خالی شده میشه بریم اونجا و حرف بزنیم؟ حالا نگاه بابا کمی نگران شد که نزدیکم شدم گفت: _سوجان چیزی شده؟... اتفاقی افتاده؟ لبخندی مصنوعی زدم و گفتم: _نه ؛ به قول خودتون خیر ان شاالله _ان شاالله وارد مسجد شدیم و در مسجد رو بستم کنارشون نشستم و شروع کردم به تکرار تمام حرفهایی که صبح شنیده بودم و از صبح با روح و روانم بازی میکرد همه رو گفتم و گفتم به جز قسمت خواستگاری که نمیخواستم فعلا در موردش صحبت کنم. نگاهم به چهره ی پدر و دایی رد وبدل میشد نمیتونستم از نگاهشون بفهمم حالشون مثل من داغونه یا نه...
بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْکھ‌اِعجٰآزمیکنَد•• یـٰااُمٰـاهْ🌼•• سلام‌روزتون‌معـطربه‌نآم‌‌ امام‌صـٰآحِبَ‌الزمٰان؏💛.•
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حآجـت‌ کہ زیـٰاد اسـت‌وَلـۍ چَـنـد صبـٰاحۍ سـت . . دآغ‌ سـفَـر ِ ڪَربُبلا بَـر دلمـٰان‌ اَسـت💔! ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
خوشبحال‌اونی‌که ؛ شب‌اول‌قبرش‌امام‌علی‌؏بیادبگه : باهاش‌کاری‌نداشته‌باشید! سرسفره‌من‌بزرگ‌شده :) تاسلامی‌دیگربراهل‌بیت(ع)... ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
🎁بسته های «رایگان» اینترنت در «دوشنبه سوری»‌ دوشنبه های آخر ماه با هدایای شگفت انگیز همراه اول 🔹 بسته های «رایگان» یک روزه از ۵ صبح تا ۵ عصر، از ۱۰۰ مگابایت تا ۱۰۰ گیگابایت با شماره گیری: *۱۰۰*۶۴# استعلام *100*64*0#
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
_
چقـدرنبودنت، حال‌ِجهـان‌را پریشان‌کرده‌است! مـولاۍمـن...💔 ‌‌ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
چقدر حالم گرفته💔🥺
هدایت شده از بنر های دوشنبه
بسم لله . بنر پرجذب و قوی"¹⁵ تومن ریپ قوی" ⁴ تومن آموزش صفر تا صد ممبر زنی"⁵⁰تومن کارت‌ویزیت"⁵⁰ لوگو"⁵⁰ @dochr_213 اگه بگید از طرف ساجده اومدید تخفیف هم میده 😍
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
_
وسط شهر یاد امام زمان(عج) بودن هنرِ وگرنه تو جمکران کہ همہ بہ یادشن(: ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
کفیل و عهده دار تو عباس است..!:) ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْکھ‌اِعجٰآزمیکنَد•• یـٰااُمٰـاهْ🌼•• سلام‌روزتون‌معـطربه‌نآم‌‌ امام‌صـٰآحِبَ‌الزمٰان؏💛.•
باخـیالِ‌ڪربلایت خـواب‌زیبامی‌شـود یڪ‌زیارت‌بین‌خـواب امشب‌نصـیبم‌ڪن‌حـسیـن💔(: تاسلامی‌دیگربراهل‌بیت(ع)... ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
الحق که به تو ، نام قمر می آید ای ماه ترین عموی دنیا عباس :)!🥲 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j