فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زِڪودکۍخادمِاینتبارِمحترمم🌱°
±اینجاکارِشونخوبکردنِحالتونه :))😌
حالِخوبمرومدیونِاینجام♥️:)))!
سرِدوراهیِ گُناه وثَواب
به حُب شَهادت فِکرکُن...
به نِگاه امام زَمانت فکرکُن...
بِبین میتونی ازگُناه بِگذَری...؟!
ازگُناه که گُذشتی ..ازجونِت هَم
میگذَری...🖐
#رفیق_شهیدم
مـنتـوشهـرغـریبم،
شهـرمـنکربلـاست :))))
#حسینم
انتظار به معنای نا امیدی نیست !
به معنای یکجا نشستن و گریستن نیست !
انتظار یعنی آماده باشیم برای فردایی روشن ...!
نباید خسته و نا امید شد؛ باید تلاش کرد ...
#امام_زمان
قولمید؎!
اگہخوند؎!🙂
تویکۍازگروههایــاڪانالاکہ!
هستۍڪپۍکنی!
اللهـــــــــم!(:
عجــــــل!(:
لولیـڪ!(:
الفـرج!(:
اگہپا؎قولتهستۍ
کپیڪنتاهمہبرا؎ظهور
حضرتمهد؎‹عج›دعاڪنن♥️!'
امامزمانممیبیننکہ
دارۍواسشونخودتوآمادهمیکنی(:
یقیناومطمعناکمکتمیکنن
آخہمیدونۍکہ...
ایشونبہاحوالاتمابیشازهرچیزۍ
آگاهن
#شایدتلنگر❗️
باید روی دل کار کرد ، خدا به ظاهر رکوع و سـجود شما توجه نمیکند ، او به دلهای شما نگاه میکند ؛ لذا روزه باید رویِ دل انسان اثر بگذارد ..
اگر اثر نگذاشت، این روزه ، روزهی کاملی نیست !
[ آقامجتبیطهرانی ]
[ وضَاقَتِ الأَْرْضُ...!
میدانی
من
نَفَس ڪم آورده ام بدون تو...]
#حسینجانم♥️
جوانها!
به محض اینکه میبینید خیابانی،
جایی گرفتارِ گناه میخواهید شوید،
بگویید امام زمان(عج) به حقِ مادرت نگهم دار!🙂🌿
_استادمعاونیان
اینهمہازحجـٰابدختَراگفٺیم
ایندفعہبسلامتےپسرهـٰایۍ
ڪهچشمـٰاشۅنڪفخیـٰابونۅمیبینہ
غیࢪتٺوشۅنمۅجمیزنہ
پـٰاتوقشون،عشقشۅنگلزاࢪشھداسټ…🌱
کاش وقتی داری میگی یا حسین کربلات امضا بشه💔🥀:)!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_آخه مگه به غیرِ تو کیُ دارم؟ :)))💔
حسین همه جوره بهت بدهکارم...
May 11
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨یڪ جلوه ز نور اهل بیٺ #عباس اسٺ
✨ٺڪبیر سرور اهلبیٺ #عباس اسٺ...
✨بنـــــامـ خدایی ڪہ اهلبیٺش را افرید
🎩رمان #من_غلامـ_ادب_عبـاســـمـ
💞 قسمت #اول
روبروی تلویزیون نشسته بود...
شبکه ها رو عوض میکرد..تا رسید به اخبار.. صدایش📺🔉 رابلند کرد.
عاطفه از اتاق بلند گفت
_عبــــــااااس..! صداشو کم کن.. سرم رفـــت...!! دارم درس میخونمـــــااا😵😵
اعتنایی بحرف خواهرش نکرد...
میخ تلویزیون شده بود.. عادت داشت اخبار ساعت ١۴ را.. حتما نگاه میکرد..
زهرا خانم_ عاطفه مادر.. بیا کمک... سفره رو زودتر پهن کنیم..الان بابات میاد!
از همان اتاق صدایش را به مادر رساند
عاطفه _فردا امتحــــــان دارم مامان😵😵
زهراخانم بلند گفت
_ عــــــاطفــــــه!!😕
عاطفه از اتاق بیرون امد..😑🚶♀
مستقیم بسمت عباس رفت.. که روی مبل راحتی نشسته بود...
دستش را دور گردنش انداخت.. سرش را کج کرد و گفت
_چطوری اقای همیشه اخمو😜😁
#همیشه چهره عباس #درهم بود..😠
اما باز عاطفه..
مدام سر به سرش میگذاشت..🤪 با حرف عاطفه.. اخم عباس باز نشد.. ثابت و بدون هیچ حرکتی به اخبار گوش میداد..😠
عاطفه..
بوسه ای.. روی سر برادرش کاشت..☺️😘و به کمک مادر رفت.. تا میز را بچیند..
تنگ اب را..
در سفره گذاشت.. که با صدای زنگ خانه همزمان شد..
زهراخانم بی حواس به عاطفه گفت
_برو مادر ببین کیه
عاطفه سری تکان داد..
به سمت ایفون رفت.🚶♀سریع عباس بلند شد و گفت
عباس_ نمیخواد خودم باز میکنم...😠
ایفون را برداشت
_کیه؟😠
صدای حسین اقا بود ک گفت
_باز کن😊
دکمه ایفون را زد.. و با #تشر به عاطفه و مادرش گفت
_مگه نگفتم.. وقتی من خونه هستم.. خودم باز میکنم؟!😠
در با تقه ای باز شد..
حسین اقا با دست پر🍏🥔🥩 وارد خانه شد.
همه به اخلاق عباس عادت داشتند..
در هیچ حالتی اخم😠از روی صورتش کنار نمیرفت..
دوست نداشت حتی..
ادامه دارد...
🎩 اثــرے از؛✍ بانو خادم کوی یار