بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
#شب_هفتم
همین که میرود اصغر به خواب آهسته آهسته
سخن در خیمه می آید از آب آهسته آهسته
نیازی نیست بر شمشیر و تیر و نیزه و مرکب
که میگیرند از گلها گلاب آهسته آهسته
عطش بالا گرفت و ساقی از شرمندگی میشد
کنار علقمه از غصه آب آهسته آهسته
سه شعبه بر گلویش بوسه زد یک دفعه پر پر شد
تمام آرزوهای رباب آهسته آهسته
تمام غصه های عالم از صبح دهم تا شب
به روی دوش زینب شد خراب آهسته آهسته
چنان داغ است این داغ به دل مانده که با زینب
شده جان و دل عالم کباب آهسته آهسته
#سجاد_روانمرد
گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
یا دیده چشم خسته و بارانی مرا
یا که شنیده آه پشیمانی مرا
حال دل خراب مرا دیده هر کسی
زیر سوال برده مسلمانی مرا
با صد امید آمدم و رو به راه کرد
در پای روضه بی سر و سامانی مرا
دست مرا گرفت و گذشت و شبیه حر
بوسید و رفت شانه و پیشانی مرا
حالا بهار کرده همان آفتاب سرخ
این حال و روز سرد و زمستانی مرا
#سجاد_روانمرد
گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
بر شانه گرفتیم از اول علمات را
بر سینه نشاندیم سپس داغ غمات را
در روضه و در سینه زنی های محرم
خواندیم فقط شعر تر محتشمات را
((ای اهل حرم میر و علمدار)) که گفتیم
هی باد نشان داد به عالم علمات را
ما فاصله داریم که احساس نکردیم
آغوش پر از لطف و لطیف حرمات را
هرگز نفروشیم به جنات پر از شور
شیرینی این عشق پر از پیچ و خمات را
شاعر بِنِشین گریه کن از درد فراقاش
بگذار زمین دفتر شعر و قلمات را
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
تا که بر روی زمین صورت ماهش افتاد
آسمان حرم انگار پناهش افتاد
عرق شرم به پیشانی عباس نشست
تا که سمت حرم تشنه نگاهش افتاد
علم از دست علمدار که بر خاک نشست
زیر لب زمزمه شد پشت و پناهش افتاد
با کمان سمت تنش گرم هدف گیری بود
ناگهان قرعه به چشمان سیاهش افتاد
یک نفر آمد و با آنچه که در دستش بود
آنقدر زد،به سرش تا که کلاهش افتاد
آمد از علقمه مردی که قدش تا شده بود
همه گفتند علمدار سپاهش افتاد
مادرش خواست بیایید بغلش اما حیف
دو قدم راه که آمد سر راهش افتاد
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل
تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل
کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند
تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل
چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم
گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل
کمیت زندگیش لنگ میماند هر آن کس که
نمیبندد دخیلش را به دامان ابوفاضل
پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و
سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل
گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون
که میبارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل
امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است
که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل
برای وصف ایثار و وفای او همین بس که
شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل
گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد
گره وا میشود تنها به دندان ابوفاضل
فقط داغ برادر را برادر مرده میداند
که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#عاشورا
گذاشت پا بهدهان رکاب باگریه
حرم به بدرقهاش ریخت آب باگریه
برای غربت ارباب در دل تاریخ
نوشتهاند هزاران کتاب باگریه
میان روضهی گودال، مادر ارباب
به صورتش زده بااضطراب، باگریه
هزار و نهصد و پنجاه و چند مصراع است؟
که زخمهای تنش شد جواب باگریه
کنار علقمه شد سرخ صورتش از شرم
به یاد ماه حرم آفتاب باگریه
به یاد دست علی، دور دست اهل حرم
چقدر خورده گره هر طناب باگریه
چنان به پای سر او گریستند همه
که شد به کوفهوشام انقلاب باگریه
نشست بر دل هر باغبان غمش، دیدم
گرفت از گل چشمش گلاب باگریه
چهحکمتیست دراین اشک روضههایحسین
که شد تمام گناهان ثواب باگریه
خداکند وسط روضهها، برای فرج
دعایمان بشود مستجاب باگریه...
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
60447چنان-شیری-که-از-بیشه-خرامان-میزند-بیرون.mp3
6.14M
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون
با نوای #کربلایی_سجاد_محمدی
#سجاد_روانمرد
#سجاد_محمدی
@sajad_ravanmard
@yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
#حضرت_رقیه
همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه
شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه
گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه
سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه
به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض
همیشه آب خوردم لحظهی افطار با گریه
به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت
گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه
همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را
به جای شانه ات بر شانهی دیوار با گریه
دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من
نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه
شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد
چَکُش را میزند بر میخ در نجار با گریه
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
هدایت شده از میثم کاوسی
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
نمیرود نفسی از سرم هوای ضریحت
به خواب سر بگذارم به خاک پای ضریحت
شدهاست غصهی لبهای عاشقان تو یک عمر
هزار بوسهی حسرت به جای جای ضریحت
کنار خاکی قبرت رساست گریهی غربت
چه شعرها که نگفتیم در رثای ضریحت
شبیه چشمهی خون است چشمهایم از اینکه
نشد دخیل ببندم به چشم های ضریحت
دوباره میشود آباد خاکی حرم تو
به گوش کل جهان میرسد صدای ضریحت
همیشه بعد نمازش دعای مادرم این است
بدست خویش النگو کند فدای ضریحت
#میثم_کاوسی
📝گروه یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
#حضرت_رقیه
همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه
شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه
گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه
سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه
به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض
همیشه آب خوردم لحظهی افطار با گریه
به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت
گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه
همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را
به جای شانه ات بر شانهی دیوار با گریه
دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من
نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه
شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد
چَکُش را میزند بر میخ در نجار با گریه
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه
شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه
گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه
سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه
به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض
همیشه آب خوردم لحظهی افطار با گریه
به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت
گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه
همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را
به جای شانه ات بر شانهی دیوار با گریه
دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من
نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه
شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد
چَکُش را میزند بر میخ در نجار با گریه
#سجاد_روانمرد
#غزل
#فاطمیه
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
60447چنان-شیری-که-از-بیشه-خرامان-میزند-بیرون.mp3
6.14M
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون
با نوای #کربلایی_سجاد_محمدی
#سجاد_روانمرد
#سجاد_محمدی
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
یا دیده چشم خسته و بارانی مرا
یا که شنیده آه پشیمانی مرا
حال دل خراب مرا دیده هر کسی
زیر سوال برده مسلمانی مرا
با صد امید آمدم و رو به راه کرد
در پای روضه بی سر و سامانی مرا
دست مرا گرفت و گذشت و شبیه حر
بوسید و رفت شانه و پیشانی مرا
حالا بهار کرده همان آفتاب سرخ
این حال و روز سرد و زمستانی مرا
#سجاد_روانمرد
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه
شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه
گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه
سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه
به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض
همیشه آب خوردم لحظهی افطار با گریه
به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت
گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه
همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را
به جای شانه ات بر شانهی دیوار با گریه
دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من
نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه
شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد
چَکُش را میزند بر میخ در نجار با گریه
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
روی ضریحت میگذارم تا سرم را
انگار در آغوش خود دارم حرم را
با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت
فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را
با دست خالی آمدم چیزی ندارم
آوردهام با خود فقط چشم ترم را
من رو به روی گنبد تو نذر کردم
تنها النگوهای دست مادرم را
مثل کبوتر های صحنت پهن کردم
در زیر پای زائران بال و پرم را
حالا که دقت میکنم صحنی نداری
هرچند میگردم همه دور و برم را
با این خیالات دلم جای ضریحت
باید به روی خاک بگذارم سرم را
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
شکسته سنگ غَمش شیشهی دل ما را
کشیده از لب دیده به گونه دریا را
چه حکمتیست که کوهی به کاه میبخشد؟
مگر که گریه دهد پاسخ معما را
به نام نامی او فتح باب میگردد
که باز کرده همیشه تمام درها را
چنان برای غَمش گریه میکنیم امروز
که آب میبرد آخر تمام دنیا را
چه کرده است نسیم محبتش در دیر
که کرده است به مسجد بدل کلیسا را
شفا گرفته جهان از دَم عزای حسین
که زنده کرده دَمش روح صد مسیحا را
برای روضهی او خرج میکنیم امروز
قبول میکند او هم حساب فردا را
غلام خانهی او در بهشت جا دارد
که زیر نامهی ما او زده است امضا را
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
همین که میرود اصغر به خواب آهسته آهسته
سخن در خیمه می آید از آب آهسته آهسته
نیازی نیست بر شمشیر و تیر و نیزه و مرکب
که میگیرند از گلها گلاب آهسته آهسته
عطش بالا گرفت و ساقی از شرمندگی میشد
کنار علقمه از غصه آب آهسته آهسته
سه شعبه بر گلویش بوسه زد یک دفعه پر پر شد
تمام آرزوهای رباب آهسته آهسته
تمام غصه های عالم از صبح دهم تا شب
به روی دوش زینب شد خراب آهسته آهسته
چنان داغ است این داغ به دل مانده که با زینب
شده جان و دل عالم کباب آهسته آهسته
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
شبیه هاجرِ دنبالِ آب باگریه
دوید در دل صحرا رباب باگریه
برای مادر اصغر در آسمان آن روز
نشست، روضه گرفت، آفتاب باگریه
به یاد گریهی طفل رباب، ساقی شد...
کنار علقمه از غصّه آب باگریه
شبیه عاشق دلتنگ، تیر از چلّه
دوید سمت علی باشتاب، باگریه
بهگریه گفت: که سیراب شد علیاصغر؟
حسین داد بهزینب جواب؛ باگریه...
حسین گفت: علیجان خدانگهدارت!
رباب گفت: عزیزم بخواب...، باگریه
برای داغ دل مادر علیاصغر
دل زمین و زمان شد کباب باگریه
به روی حنجر او فتح باب شد با تیر
اگر چه بسته شد آخر کتاب با گریه
دلی که سوخت به یاد گلوی نازک او
به روسیاهی خود زد نقاب باگریه
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
بر شانه گرفتیم از اول علمات را
بر سینه نشاندیم سپس داغ غمات را
در روضه و در سینه زنی های محرم
خواندیم فقط شعر تر محتشمات را
((ای اهل حرم میر و علمدار)) که گفتیم
هی باد نشان داد به عالم علمات را
ما فاصله داریم که احساس نکردیم
آغوش پر از لطف و لطیف حرمات را
هرگز نفروشیم به جنات پر از شور
شیرینی این عشق پر از پیچ و خمات را
شاعر بِنِشین گریه کن از درد فراقاش
بگذار زمین دفتر شعر و قلمات را
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
تا که بر روی زمین صورت ماهش افتاد
آسمان حرم انگار پناهش افتاد
عرق شرم به پیشانی عباس نشست
تا که سمت حرم تشنه نگاهش افتاد
علم از دست علمدار که بر خاک نشست
زیر لب زمزمه شد پشت و پناهش افتاد
با کمان سمت تنش گرم هدف گیری بود
ناگهان قرعه به چشمان سیاهش افتاد
یک نفر آمد و با آنچه که در دستش بود
آنقدر زد،به سرش تا که کلاهش افتاد
آمد از علقمه مردی که قدش تا شده بود
همه گفتند علمدار سپاهش افتاد
مادرش خواست بیایید بغلش اما حیف
دو قدم راه که آمد سر راهش افتاد
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل
تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل
کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند
تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل
چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم
گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل
کمیت زندگیش لنگ میماند هر آن کس که
نمیبندد دخیلش را به دامان ابوفاضل
پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و
سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل
گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون
که میبارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل
امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است
که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل
برای وصف ایثار و وفای او همین بس که
شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل
گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد
گره وا میشود تنها به دندان ابوفاضل
فقط داغ برادر را برادر مرده میداند
که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#عاشورا
گذاشت پا بهدهان رکاب باگریه
حرم به بدرقهاش ریخت آب باگریه
برای غربت ارباب در دل تاریخ
نوشتهاند هزاران کتاب باگریه
میان روضهی گودال، مادر ارباب
به صورتش زده بااضطراب، باگریه
هزار و نهصد و پنجاه و چند مصراع است؟
که زخمهای تنش شد جواب باگریه
کنار علقمه شد سرخ صورتش از شرم
به یاد ماه حرم آفتاب باگریه
به یاد دست علی، دور دست اهل حرم
چقدر خورده گره هر طناب باگریه
چنان به پای سر او گریستند همه
که شد به کوفهوشام انقلاب باگریه
نشست بر دل هر باغبان غمش، دیدم
گرفت از گل چشمش گلاب باگریه
چهحکمتیست دراین اشک روضههایحسین
که شد تمام گناهان ثواب باگریه
خداکند وسط روضهها، برای فرج
دعایمان بشود مستجاب باگریه...
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
همین که میرود اصغر به خواب آهسته آهسته
سخن در خیمه می آید از آب آهسته آهسته
نیازی نیست بر شمشیر و تیر و نیزه و مرکب
که میگیرند از گلها گلاب آهسته آهسته
عطش بالا گرفت و ساقی از شرمندگی میشد
کنار علقمه از غصه آب آهسته آهسته
سه شعبه بر گلویش بوسه زد یک دفعه پر پر شد
تمام آرزوهای رباب آهسته آهسته
تمام غصه های عالم از صبح دهم تا شب
به روی دوش زینب شد خراب آهسته آهسته
چنان داغ است این داغ به دل مانده که با زینب
شده جان و دل عالم کباب آهسته آهسته
#سجاد_روانمرد
#غزل
#حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه
شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه
گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه
سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه
به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض
همیشه آب خوردم لحظهی افطار با گریه
به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت
گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه
همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را
به جای شانه ات بر شانهی دیوار با گریه
دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من
نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه
شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد
چَکُش را میزند بر میخ در نجار با گریه
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
روی ضریحت میگذارم تا سرم را
انگار در آغوش خود دارم حرم را
با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت
فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را
با دست خالی آمدم چیزی ندارم
آوردهام با خود فقط چشم ترم را
من رو به روی گنبد تو نذر کردم
تنها النگوهای دست مادرم را
مثل کبوتر های صحنت پهن کردم
در زیر پای زائران بال و پرم را
حالا که دقت میکنم صحنی نداری
هرچند میگردم همه دور و برم را
با این خیالات دلم جای ضریحت
باید به روی خاک بگذارم سرم را
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
@sajad_ravanmard