برقراری پیوند.mp3
2.48M
💠 روز دوم ماه #ذی_الحجه 1441
🔹 برقراری پیوند
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
💠 #تنها_راه_رستگاري
🔹پیامبر اکرم(ص) فرمود: مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیرَ أَخی هذا ، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاَِحَدٍ غَیرِهِ
🔸ای مردم، توجه کنید! «امیرالمؤمنین» هیج کس جز همین برادر من نیست. پس از من، امارت(امیر شدن بر ) مؤمنین برای هیچ کس جز او (علی) جایز و حلال نیست.
📚 فرازی از خطبه پیامبر(ص) در روز غدیر
✅ #من_غدیری_ام
#وسواس
#طهارت
سؤال
آیا لازم است که
ما ازصاحبخانه بپرسیم
فرش شما پاک است ؟
بچه شما پاک است ؟
جواب
❌خیر ،دراین مسائل
تفحص لازم نیست⛔️
👈باید
بنارا به طهارت بگذاریم
یکی ازکارهایی که
درروایات مانهی شده است
زیادسؤال کردن
و تکرارسوال است
(جستجو ازنجاست نكنيم⛔️⛔️⛔️)
برگرفته از بیانات
حجتـ الاسلام فرحزاد
•┈┈••✾❀✿💚✿❀✾••┈┈•
❓❓پرسش :
پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) چگونه بر ایمان مالک اشتر گواهى دادند؟
❇️❇️پاسخ :
محدّثان، حدیثى را نقل مى کنند که فضیلت بزرگى را از مالک اشتر، نشان مى دهد و آن فضیلت، گواهى پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مؤمن بودن اوست [که ابوذر را دفن خواهد کرد]. این حدیث را ابن عبد البَر در کتاب الاستیعاب (حرف جیم ، باب «جُندَب») آورده است.
وى مى گوید: چون وفات ابوذر در رَبَذه نزدیک شد، همسرش اُمّ ذر به گریه افتاد. ابوذر به او گفت: چه چیزى تو را به گریه انداخت؟
گفت: چگونه نگِریم، در حالى که تو در بیابانى بى آب و علف، در حال جان دادنى و من لباسى که اندازه کفن تو باشد ندارم و ناچار باید به غسل و کفْن و دفن تو بپردازم؟
ابوذر گفت: خوش حال باش و گریه مکن که من شنیدم پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «لا یَموتُ بَینَ امْرَأَینِ مُسلِمَینِ وَلَدان أو ثَلاثَةٌ، فَیَصبِرانِ ویَحتَسِبانِ فَیَرَیانِ النّارَ أبَداً»؛ (هرگاه پدر و مادر مسلمانى دو یا سه فرزند خود را از دست بدهند و بر آن صبر کنند و پاداش را از خدا بخواهند، هرگز روى آتش را نمى بینند) و سه فرزند از ما مرده است.
نیز شنیدم که پیامبر خدا به عدّه اى ـ که من هم در میان آنها بودم ـ مى فرمود: «لَیموتَنَّ أحَدُکُم بِفَلاة مِنَ الأَرضِ یَشهَدُهُ عِصابَةٌ مِنَ المُؤمِنینَ»؛ (یکى از شما در گوشه اى از بیابان بى آب و علف مى میرد و گروهى مؤمن در آن جا حاضر مى شوند) و هیچ یک از آن گروه نمانده، و همه آن افراد یا در آبادى و یا در میان جمعى مرده اند. پس تردیدى ندارم که من، آن یک نفرم .
به خدا سوگند، نه دروغ مى گویم و نه به من دروغ گفته شده است. به جادّه، خوب بنگر!
اُمّ ذر مى گوید: گفتم کجا را بنگرم؟ حاجیان رفته اند و راه ها گسسته شده است!
گفت: برو و خوب بنگر.
اُمّ ذر مى گوید: من به سختى از توده شنْ بالا مى رفتم و از بالا نگاه مى کردم، و سپس باز مى گشتم و از او پرستارى مى کردم. در همین حال، ناگهان دیدم که مردانى پاى در رکاب و به سرعت مى تازند و شتابان به سوى من مى آیند. نزد من ایستادند و گفتند: اى کنیز خدا! در چه حالى؟
گفتم: مردى از مسلمانان در حال جان دادن است. او را کَفَن مى کنید؟
گفتند: او کیست؟
گفتم: ابو ذر است .
گفتند: صحابى پیامبر خدا؟
گفتم: آرى.
پس گفتند: پدر و مادر ما به قربانش و شتابان به سوى او آمدند و وارد شدند. ابوذر به آنان گفت: مژده باد شما را که شنیدم پیامبر خدا به گروهى ـ که من هم در میان آنها بودم ـ مى فرمود : «بى گمان ، مردى از میان شما در گوشه اى از بیابان بى آب و علف جان مى دهد، در حالى که گروهى از مؤمنان، نزد او حاضرند» و همه آن گروه ، جز من، در آبادى و میان مردم جان داده اند و به خدا سوگند، نه دروغ مى گویم و نه به من دروغ گفته شده است.
اگر پارچه اى از آنِ خود یا همسرم داشتم که به اندازه کفنم بود، نمى خواستم در پارچه دیگرى کفن بشوم. شما را سوگند مى دهم که هریک از شما که امیر، قَیِّم(1) و یا پیک و یا نقیب(2) است، مرا کفن نکند.
امّ ذر مى گوید: در میان آن گروه ، هیچ کس نبود که یکى از اینها نباشد، جز جوانى از انصار که به ابوذر گفت: اى عمو! من تو را با این روپوشم کفن مى کنم و نیز با دو پارچه اى که در این کیسه دارم و بافته مادرم است.
ابو ذر گفت: تو مرا کفن کن.
پس جان داد و آن جوان انصارى او را غسل داده و کفن کرد و گروهى که حاضر بودند، بر او نماز خواندند و به خاکش سپردند، و همه آنان یمنى بودند.
ابن عبد البَر، پیش از نقل این حدیث و در آغاز باب «جُندب» مى گوید: مسافرانى که به طور اتّفاقى به هنگام جان دادن ابوذر در رَبَذه حضور داشتند، گروهى بودند که از زمره ایشان، حُجْر بن اَدْبَر و مالک بن حارث اشتر بودند.(3)
پس بنابر فرمایش رسول خدا(صلى الله علیه وآله) «مالک اشتر» از جمله آن مؤمنان است.(4)
✳️✳️پی نوشت:
(1). در متن عربى ، «عریف» آمده است و او همان «قیّم» قبیله است که سرپرستى آنان را به عهده دارد و احوال آنان را به حاکم ، گزارش مى دهد (مراجعه شود : النهایة : ج 3 ص 218) .
(2). نقیب ، بزرگ قبیله است و بازرسى و خبرگیرى احوال قبیله را به عهده دارد (مراجعه شود : النهایة : ج 5 ص 101).
(3). شرح نهج البلاغة، ج 15 ص 99 .
(4). گردآوری از کتاب: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمد محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، چاپ اوّل، ج 13، ص 527.
* #تشتت #نفی_خواطر #ذکر
💠 اشتغال به ذکر و عدم تشتت
🔻برای اشتغال به ذكر و عدم تشتت ، بعضي از بزرگان مانند مرحوم آیت الله سيد احمد كربلائي و آیت الله شيخ محمد بهاري به اين كيفيت دستور ميداده اند كه بعد از نماز صبح بنشیند و ذکر بگوید.
🔹كافي است كه وقتي لا اله الا اللّه مي گويد پهلوي اين ذكر باشد و دل را حاضر کند، همين مقدار كافي است؛
با این کار هر چند اين كه روزي يک ثانيه توجه انسان ارتقا پيدا كند خيلي خوب است.
🔸براي مرحله بعد آن هم دستورات ديگري داشته اند. قدم اول را «عدم فكر» و عدم تحريک قوای خيالی و وهمی می دانسته اند.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
📚عنوان کتاب :داستانهای شگفت
✍️نویسنده : شهید آیت الله دستغیب
🎤 راوی : #محمد_رضا_سرشار
📖موضوع : داستان صوتی
✳️ قسمت : 17 قسمت
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب" داستانهای شگفت" شامل بیش از 140 داستان اخلاقی و اعتقادی از شهید محراب آیت الله سید عبدالحسین دستغیب می باشد.
شهید دستغیب در این کتاب داستانهایی از عنایات معصومین علیه السلام و کرامات ایشان به افراد نیازمند از شفا دادن و دستگیری در بیابان و داستان های عبرت آموز دیگری آورده است. آیت الله دستغیب در مقدمه می فرمایند: چون هریک از این داستان ها موجب تقویت ایمان به غیب و رغبت قلوب به عالم اعلی و توجه به حضرت آفریدگار است آنها را ثبت کردم تا فرزندانم و سایر خوانندگان بهره مند شوند و خصوصا در شداید و مشکلات دچار یاس نشوند. دل به پروردگار قوی دارند و بدانند که دعا و توسل را آثاری است حتمی چنانچه سعی در تحصیل مراتب تقوا و یقین را مقامات و درجاتی است که از حد ادراک بشری افزون است.
#رمان
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
3dastanhaye-shegeft_2.mp3
1.16M
📚عنوان کتاب :داستانهای شگفت
✍️نویسنده : شهید آیت الله دستغیب
🎤 راوی : #محمد_رضا_سرشار
📖موضوع : داستان صوتی
✳️ قسمت : 17 قسمت
قسمت 3️⃣
#رمان
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
16 روز تا عید ولایت
#غدیرخم
جابر از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل کرده است که پیامبر فرمود: «جبرئیل از طرف خدای عزیز و جلیل ورقه سبزی از یاس را آورد که بر روی آن (با رنگ) سفید نوشته بود: «انی افترضت محبّة علی بن ابی طالب علی خلقی عامةً، فبلّغهم ذلک عنّی
براستی من محبت علی علیه السلام را بر همه مردم واجب کردم و این را از طرف من (به همه) برسان.»
(همان،ص 77، روایت 59؛المناقب، ص67، روایت 40؛ خوارزمی مقتل الحسین، ج 1، ص 69)
#شعرولایت
آن عملی که بر همه واجب است
حبّ علی بن ابی طالب است
کوری هر سقیفه ای، مرتضی
بعد پیمبر به خدا نائب است