♦️#مرگ_اندیشی مقدمه ورود به #خیمه_مهدوی
✅اکثر مردم از یاد #مرگ ناخوشنود می شوند و بیشتر ترجیح میدهند که زندگی خود را با #غفلت از مرگ سپری کنند
👈در حالی که اندیشه درباره مرگ، اندیشه درباره #آیندهای است که حتماً برای ما اتفاق میافتد و یک #عاقل حتماً باید برای آن چارهاندیشی کند.
✅#ابهام درباره حقیقت مرگ برای ما #ترس آور است و همین امر باعث #تنفر ما از یاد مرگ است. ما نمیدانیم که با مرگ چه اتفاقی در زندگی ما رخ خواهد داد و بلکه چون به ظاهر میبینیم که انسان، پس از مردن، فرصت دستیابی به #آرزوهایش را از دست داده و روانه قبر میشود گمان میکنیم که با مرگ همه چیز تمام میشود و ما نیز به ایستگاه آخر حیات میرسیم.
👈اما آیا واقعاً چنین است؟
✅اگر کسی به حقیقت مرگ آگاهی نیابد به حقیقت زندگی پی نخواهد برد و چنین کسی روش #زندگی_موفق را کشف نخواهد کرد و همچون #غربیها در #توهم خوشبختی و موفقیت خواهد بود.
👈اما اگر کسی با آموزههای دینی به حقیقت مرگ دست یافت
👈و آن را نه پایان زندگی که بخشی از زندگی دانست
👈و به آن باور داشت
👈و بین زندگی دنیوی و کیفیت مرگ خود، رابطه منطقی خواهد یافت
👈و اگر در تفکر خود به چنین نقطهای رسیدید
✅این سخن #امام_باقر ع آب گوارایی برای روح تشنه شما خواهد بود که:«ما ضر من مات منتظرا لأمرنا ألا يموت في وسط فسطاط المهدي و عسكره؛ ضرر نمیبیند کسی که در حال #انتظار امر(امامت و حکومت) ما بمیرد، زیرا در وسط #خیمه حضرت مهدی و سپاه او از دنیا رفته است.(کافی 1/372).
حجتالاسلام #حسن_ملایی
📌 #روضه سیدالشهدا روز عاشورا....
بخشی از مصائب بزرگ #سیدالشهدا، #اهانتها و دشنامهایی است که در روز #عاشورا از سوی انسانهای پست و #جاهل به آن حجت خدا و امام معصوم داده شد.
◀️عبدالله بن حُصین صدا زد:
ای #حسين[ع] نمیبینی #آب چطور موج میزند؟! قطرهای از آن نمیچشی تا از تشنگی #مرگ را دریابی.
◀️عبدالله بن حوزه برابر آن حضرت آمد و صدا زد:
ای حسین[ع] تو را بشارت باد به #دوزخ! امام فرمود: چنین نیست؛ بلکه به سوی پروردگار مهربان میروم.
هنگامی که امام نیزار پشت #خیمهها را #آتش زد تا از پشت سر محفوظ باشد، شمر صدا زد ای حسین[ع] به سوی آتش شتاب کردهای!
◀️سیدالشهدا در هر حال به یاد خدا بود. #عطش بر امام شدت آورد و خواست آبی بنوشد که حصین بن تمیم تیری رها کرد که بر دهان امام نشست و امام خون را از دهانش پاک و به آسمان پرتاب کرد.
◀️عطش الحسين(ع) حتى اشتد عليه فدنا ليشرب من الماء، فرماه حصين بن تميم بسهم فوقع في فمه فجعل يتلقى الدم من فمه و يرمى به الى السماء ثم حمد الله و اثنى عليه.
و سیدالشهدا جز به #خدا شکوه نبرد.
◀️یکی از صحنههای اندوه بار #کربلا این است که حضرت #زينب سلامالله علیها ناظر کشته شدن برادرش بود و هر چه ندای استغاثه سر داد کسی به او توجه نکرد. سپس،
زینب از #خیمه بیرون آمد و فرمود:
ای عمر بن سعد؛ آیا اباعبدالله کشته می شود و تو نظاره می کنی؟
عمر بن سعد روی از زینب برگرداند. زینب فرمود:
آیا میان شما مسلمانی نیست؟ کسی پاسخ او را نداد.
خَرَجَتْ أُخْتُهُ زَيْنَبُ إِلَى بَابِ الْفُسْطَاطِ فَنَادَتْ:
عُمَرَ بْنَ سَعْدِ وَيْحَكَ أَ يُقْتَلُ أَبُوعَبْدِاللَّهِ وَ أَنْتَ تَنْظُرُ إِلَيْهِ!؟ فَلَمْ يُجِبْهَا بِشَيْءٍ فَنَادَتْ وَيْحَكُمْ أَ مَا فِيكُمْ مُسْلِمٌ فَلَمْ يُجِبْهَا أَحَدٌ بِشَيْءٍ.
صلی الله علیک یا اباعبدالله.
📚طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۹، ۴۲۴، ۳۹۲؛
📚بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۷.