eitaa logo
سجادیه_ری
297 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
13 فایل
هیئت انصارسیدالساجدین.ع. دسترسی به کانال 《سجادیه_ری》 👇 تلگرام 🆔 @sajadiyeh_rey ایتا https://eitaa.com/sajadiyeh_rey سروش http://sapp.ir/sajadiyeh_rey روبیکا https://rubika.ir/sajadiyeh_rey اینستا گرام https://www.instagram.com/sajadiyeh.rey?r=nametag
مشاهده در ایتا
دانلود
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه التماست می‌کنم بیشتر بمون علی غریبه 🎙 مهدی لیثی 🏴 @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
مراسم دهه دوم در آستان مقدس امامزاده ابوالحسن علیه السلام به مدت ۴ شب و ظهر شهادت از نماز ظهر و عصر برگزار میگردد. سخنرانان: حجت الاسلام عادل حجت الاسلام اسماعیلی حجت الاسلام علیرضایی مداحان: حاج محمد عیسی حاج حمید خدام حاج مجید سبزعلی حاج قاسم فتاحی کربلایی محمدرضا علیخانی کربلایی رسول اسدالله کربلایی سید عباس آقائی کربلایی محمدرضا شهریاری زمان: پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۲۳ الی یکشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۲۶ از نماز مغرب و عشا ضمنا ظهر شهادت در روز یکشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۲۶ مراسم سوگواری برگزار میشود. 🌐 ارتبــــــاط با آستـــــــان مقـــــــــدس: 1⃣ ایتــــــــــــــــا🔻 http://eitaa.com/abolhasan_ir 2⃣ بلـــــــــــــــــه🔻 https://ble.ir/abolhasan_ir 3⃣ روبیـکـــــــا 🔻 https://rubika.ir/abolhasan_ir لطفا صفحه ی روبینوی آستان رو هم دنبال کنید. 4⃣ اینستاگــــرام🔻 https://instagram.com/abolhasan.ir?utm_medium=copy_link 5⃣ تماس تلفنـی🔻 📱 ‌09121147007 📱 09126265497 📞 02155016216 📍 نشانی: شهرری، خیابان شهید‌ رجایی، نرسیده به بیمارستان شهدای هفتم تیر، خیابان امامزاده، آستان مقدس امام زاده ابوالحسن علیه السلام
11.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مادرِ عالمِ وجود... 🎙حجت‌الاسلام حامد کاشانی 🏴 @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گریه های حاج قاسم سلیمانی در روضه مادر سادات سلام الله علیها 🏴 @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
🔻راز فریاد آیت‌الله بهجت در سلام نماز 🔸فریادهای آقای بهجت (ره) هنگام سلام نماز برای من سئوال شده بود، گفتم اگر ندانم چرا فریاد می‌کشد دیگر برای نماز به قم نمی‌روم. 🔸به گزارش فارس، این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیت‌الله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیت‌الله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد. 🔸«تهران زندگی می‌کردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیت‌الله بهجت (ره) می‌خواندند را دیدم و لذت بردم. 🔸تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیت‌الله (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه می‌شود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامه‌ام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم. 🔸یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح می‌رفتم قم نماز می‌خواندم و برمی‌گشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه می‌کرد که چرا از کار و زندگی می‌زنی و به قم می‌روی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … 🔸کم کم نسبت به فریادهای آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد می‌کشه؟ چرا داد می‌زنه؟ چرا با درد سلام می‌ده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلام‌های آقا سلام می‌دادم. 🔸به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد می‌کشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران می‌خونم، این هفته هفته آخرمه … 🔸یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطه‌ور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف می‌زدم، آقا اگر بهم نگی می‌رم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیت‌الله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی می‌گفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟ 🔸سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم می‌گفتم آقا چطور حرف‌های من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیت‌الله بهجت (ره) ایستادم و در صف اول نماز می‌خوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمی‌توانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول! 🔸خوشحال بودم و پشت آقا نماز می‌خواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوه‌ای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم. 🔸یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد می‌کشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم می‌رفتم و سپس به تهران بازمی‌گشتم تا آقا رحلت کردند.» @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
🔻داستان واقعی اثر رضایت پدر در عذاب قبر فرزند! 🔸آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان - که معروف به وادی‌السّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌ الشّأنی در آن‌جا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند. وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است. گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... 💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است. 📚گزیده‌ای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
🔻ملاقات عجیب حوریه بهشتی با علامه طباطبایی (ره) در مسجد کوفه 🔸علامه طباطبایی (ره) نقل می‌کند: روزی در مسجد کوفه نشسته و مشغول ذکر بودم، در آن بین، یک حوریه بهشتی از طرف راست آمد و یک جام شراب بهشتی در دست داشت که برای من آورده بود و خود را به من ارائه می‌نمود، خواستم به او توجّهی کنم امّا یادم آمد که مرحوم قاضی فرموده بود که به صورت‌های زیبای غیبی در حالات عبادی توجه نکنید لذا چشم پوشیده و از او روی گرداندم، آن حوریه برخاست و از طرف چپم آمد و بار دیگر آن جام را به من تعارف نمود، باز هم به او توجهی نکردم، آن حوریه رنجیده خاطر گردیده و از من دور شد، از آن روز تاکنون هر وقت آن منظره را به یاد می‌آورم از آزردگی آن حوریه بهشتی متأثّر می‌شوم. 📙 سنن النبی، علامه طباطبائی، ص۱۸ @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا