eitaa logo
🍀سجده ی وصل🍀
38 دنبال‌کننده
388 عکس
105 ویدیو
3 فایل
مرز مُردن و شهادت، #خون نیست ، #خود است..!
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀سجده ی وصل🍀
❣ روایتگر بزرگ خاطرات جنگ درباره ی او این گونه می گفت: 🔰اهل بود. پدرش از علمای بزرگ و از شاگردان مخصوص آیت الله بهجت. باهم رفیق بودیم. هر زمان در قم بودم با هم به جمکران و حرم و... می رفتیم. ✅یکی از ویژگی های او اهمیت فوق العاده به زیارت جمکران بود. هر و هر به زیارت می رفت و نمازی بسیار با حال و توجه اقامه می کرد. 💠خیلی حرف نمی زد. به سختی می شد از او حرف کشید.اما فهمیده بودم که او اهل سیر و سلوک است! او با مولای خود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به گونه ای بود که گویی بارها به محضر حضرت رسیده است! برای همین هیچ گاه از او جدا نمی شدم. جعفر از وارسته ترین رزمندگان لشکر علی بن ابی طالب( علیه السلام) بود. یک بار باهم به شهدا رفتیم. او کنار یکی از قبور خالی نشست.بعد هم در حالی که حال معنوی عجیبی داشت وارد قبر شد و در قبر خوابید! به من گفت:«لطف کن و سنگ لحد برای من بچین!» من هم حرفش را گوش دادم و روی او لحد چیدم. ساعتی بعد لحد ها را برداشتم و با هم رفتیم.من آن قبری که در محلی مشخص قرار داشت نگاه کردم و در دل گفتم: خوش به حال شهیدی که جعفر در قبر او ساعتی را به خدا گذرانده.😔 از جعفر احمدی میانجی هر چه بگویم کم است.آنچه که در روایات ما از یک انسان آمده در وجود او جمع شده بود. او منتظر واقعی امام عصر(عج) بود.همیشه ذکر مولایش را بر زبان داشت. حال و هوای جعفر شبیه مسافری بود که بار خود را بسته و عازم سفر است.او به هر جا رسید از بود که با مولایش امام زمان(عج) داشت.💚 روز رنگ و روی او تغییر کرد.اما هر چه با او حرف میزدم در جوابم لبخند می زد! من می دانستم که او همه چیز را می داند.اما معمولا حرفی نمی زند. فقط می گفت:(همه را اطلاع دارم!) روز نیمه شعبان بود و جعفر عاشق تر از همیشه مشغول فعالیت. او در همان روز میلاد مولایش عیدی اش را گرفت و با بدنی خون آلود به دیدار مولایش رفت.... من فراقش را نمی توانستم تحمل کنم.برای تشییع به قم آمدم. پدرش که کوه صبر و استقامت و از شاگردان صدیق امام راحل بود، کلاس درس را تعطیل نکرد! چند قدمی به دنبال پیکر شهید آمد و به کلاس برگشت! ما به همراه جمعیت به گلزار رفتیم.آخرین قبر خالی برای جعفر در نظر گرفته شد. موقع تدفین کمی عقب تر آمدم و با تعجب به اطراف نگاه کردم! عجیب بود. جعفر در همان قبری دفن شد که بارها در آن خوابیده و به مناجات با خدا مشغول می شد! 📚برگرفته از کتاب انتشارات ابراهیم هادی ┏━━☘🌸☘━━ @sajdeyevasl ┗━━