#رصد
🔹 در باب قدرت و انواع آن
#جعفر_بلوری
🔸 چرا آمریکا در ویتنام، با آن همه قدرت و تجهیزات نظامی از ویتنامیهایی که حداقل امکانات و تجهیزات را داشتند شکست میخورد؟ چرا آمریکا، انگلیس، اسرائیل، امارات و ائتلافی از کشورهای عربی و آفریقایی در جنگ یمن، حریف مشتی بیاباننشین نمیشوند؟ چرا تمام دنیای غرب و کشورهای مرتجع عربی بعلاوه عراقِ تحت حاکمیت صدام، از ایرانِ تازه انقلاب کرده تحریم شدهای که توان تولید حتی سیم خاردار را هم نداشت شکست میخورند؟ حقیقتا ایران با تکیه بر کدام «قدرت» است که میتواند به تنهایی و با دستان خالی 8 سال در برابر 40 کشور با آن همه ثروت و قدرت و تجهیزات جنگی مقاومت کند و حتی یک سانت از خاک خود را از دست ندهد اما اوکراین با وجود داشتن حمایتهای عجیب و غریب از 40 کشور، نمیتواند حریف یک کشور شود و این همه شهر و مناطق استراتژیکش را به راحتی از دست میدهد؟! چرا اوکراینی که تمام دنیای غرب و بسیاری از کشورهای شرقی انواع و اقسام تسلیحات مدرن را در اختیارش قرار داده و حتی ارتشی اجارهای از سرتاسر جهان برایش تدارک دیدهاند، نمیتواند روسیه را اخراج کند؟ مگر صدها هزار نیروی خارجی با دریافت حقوق و دستمزد بالا برای اوکراین نمیجنگند؟ واقعا چرا صهیونیستها که از حمایتهای بیحد و اندازه غرب و مرتجعین عرب برخوردارند، بیشترین ثروت و مرموزترین قدرتها و نفوذها را دارند، در برابر جوانان فلسطینیِ محاصره شده آنقدر عاجزند که اعلام میکنند «اسرائیل در حال فروپاشی است؟» (تامیر پاردو، رئیس سابق موساد همین دیروز) پاسخ آیا در داشتن و نداشتن «قدرت» است؟ اگر «بله»، مگر آمریکا با آن همه ثروت و تکنولوژی نظامی قدرتمند نیست؟ مگر قدرت 40 کشور بیش از قدرت یک کشور است؟ آن قدرتی که سپاه در ماجرای دزدی دریایی یونان از خود نشان داد و این کشور را (بخوانید آمریکا را) وادار به عقبنشینی و پسدادن نفتکش ایران کرد، چه نوع قدرتی است؟
پاسخ همه این سؤالها در دل همین کلمه «قدرت» نهفته است. ما انواعی از قدرتها را داریم. قدرت علم و دانش، قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، قدرت اجتماعی و سیاسی و... اما این کدام قدرت است که داشتنش باعث میشود حریف همه این قدرت شد؟ بخوانید:
«قدرت» به تعبیر علامه جعفری رحمتاللهعلیه، بزرگترین نعمت خداست و عامل اساسی همه حرکتها و بود و نبودهاست. (ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، حکمت اصول سیاسی اسلام، جلد 11 صفحه 83) اما با توجه به چند مثال تاریخی که در بالا به آن اشاره شد، به این نتیجه میرسیم که ما نوعی قدرت داریم که چه بسا با داشتن توان بالای نظامی و اقتصادی و... هم نمیتوان حریف آن شد. بیایید نام آن را «قدرت مطلق» بگذاریم. آن قدرت مطلقی که به ویتنامیها کمک کرد تا با آن، آمریکا را از کشورشان فراری دهند چه بود؟ همینطور از افغانستان...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/243328
@SajIRAN
#رصد
🔹 چرا غرب در حوزه تمدنی سقوط کرد؟
#جعفر_بلوری
🔸 دیروز تصاویر تکاندهندهای از برخی مدارس آمریکا منتشر شد که نشان میداد، ادارهکنندگان این مدارس، به دانشآموزان دبستانی- بله درست شنیدید- دانشآموزان دبستانیِ 7 یا 8 ساله جلیقه ضدگلوله پوشانده و نحوه پناه گرفتن در شرایط تیراندازی را آموزش میدهند. بسیاری از آنها کولهپشتیهایشان هم ضدگلوله است تا اگر در راه مدرسه مورد تیراندازی قرار گرفتند، کشته نشوند. وقوع تیراندازی و کشتار در آمریکا آنقدر زیاد است که، برخی رسانهها، بخش ثابتی تحت عنوان «تیراندازیهای هفته» دارند و در این بخش میزان جنایات هفتگی را ثبت میکنند. داستان این تیراندازیها هم تکراری است: «نوجوانی سفیدپوست مثلا 17 ساله اسلحه اتومات به دست میگیرد، دوربینی روی کلاهش تعبیه کرده و مردم را مثل آب خوردن میکشد و این جنایت را همزمان به صورت «برخط» در فضای مجازی پخش میکند. در این بین به کسی هم که زخمی شده، تیر خلاص میزند.» اغلب موارد هم این جوان یا نوجوان، نژادپرستی است که برای پاکسازی و نجات «نژاد برتر سفید» دست به کشتار میزند! سؤال این است: آمریکا یا دقیقتر بپرسیم، «غرب» چرا در حوزه تمدنی به این نقطه سقوط کرد؟ بخوانید:
گاهی برای یافتن «پاسخ یا پاسخهای ریشهای» برخی سؤالهای کلیدی، باید به دل تاریخ زد. کمترین کار برای یافتن پاسخ این سؤال این است که به زندگی فردی و خانوادگی این نوجوانان قاتل ورود کرد و پاسخهای چندخطی روانشناسی و ذهنی برای آن یافت که روانشناسان غربی غالبا چنین میکنند و به پاسخهایی نیز میرسند. قطعا محیط، شرایط و خانوادهای که این نوجوان در آن رشد پیدا کرده در وقوع این جنایات نقش دارند اما پاسخهای ریشهای سؤال ما، در دلِ این 17 سال نیست! بخش مهمی از پاسخها در 600 سال گذشته است. در اواخر قرن پانزده و اوایل قرن شانزده است.
فیلسوف سیاسی و نمایشنامهنویسی به نام «نیکولو ماکیاولی» در ایتالیا، تعریف جدیدی از «انسان» ارائه میکند. در این تعریف انسان موجودی شریر، خبیث و فزونطلب است. این انسان فاقد «اختیار» است و رفتار او را میشود پیشبینی کرد. مباحث مربوط به انسان در این تعریف، مثل مباحث مربوط به علوم طبیعی و تجربی است...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/243860
@SajIRAN
#رصد
🔹 درسهایی از جنگ اوکراین
#جعفر_بلوری
🔸 1- امروز، یکصد و سی و دو روز است که جنگ اوکراین آغاز شده؛ جنگی که ابتدا متمرکز بر «تحولات میدانی و سیاسی» بود اما حالا تمرکز اصلیاش، روی تبعات اقتصادی است. مقامات و رسانههای غربی که روی مسائلی مثل حقوق بشر و تجاوز نظامی متمرکز شده بودند، حالا دیگر کمتر به این مسائل میپردازند و توجه اصلی را روی اقتصاد متمرکز کردهاند. گویا حقوق بشر دیگر برایشان اهمیتی ندارد!
در ابتدا که روسیه متمرکز بر مناطقی از خاک اوکراین برای تصرف، و دور کردن ناتو از مرزهایش بود، طرف مقابل، بر شکست پوتین و از میان برداشتن یکی از رقبای قَدَر با هدف حفظ نظم موجود به هر قیمت ممکن متمرکز بود. اما جنگ بر خلاف تصور آنها و خیلیها، طولانیتر از آن چیزی شد که خیال میشد. اکنون میتوان به جرات گفت،
خودِ جنگ و آنچه در خاک اوکراین بین دو جبهه میگذرد، (لااقل برای مردم کشورهای درگیر جنگ) اهمیتی کمتر از تبعات اقتصادی آن دارد. چرا؟ چون تبعات اقتصادی و اجتماعی جنگ، خود را به نمایش گذاشته و بزرگترین اقتصادهای دنیا را که تازه از شر کرونا خلاص شده بودند، مجددا درگیر کرده است. به قول دبیرکل سازمان ملل، بحران (اقتصادی و غذایی) ابتدا با کرونا شروع شد اما با شروع جنگ اوکراین، تبدیل به سونامی شد و تا سال 2023 هیچ کشوری در دنیا از شر تبعات اقتصادی این جنگ در امان نخواهد ماند.
امروز وقتی کلمه Inflation را در موتورهای جستوجوگر وارد کرده و دکمه اینتر را میزنیم، دیگر نام ونزوئلا یا مثلا فلان کشورهای فقیر آفریقایی در صفحه ظاهر نمیشود. بلکه نام کشورهایی میآید که شاید سالها بود، با واژه «تورم» بیگانه بودند. انگلیس، آلمان، آمریکا، ایتالیا، نروژ، هلند، ژاپن، کره جنوبی و... از جمله غولهای اقتصادی هستند که امروز در حال تجربه تورمهای سنگین، کم سابقه و بعضا حتی بیسابقهاند. کرهجنوبی بزرگترین تورم خود طی 24 سال گذشته را تجربه میکند،...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/245127
@SajIRAN
#رصد
🔹 این یک تحلیل ساده نیست یک پیشبینی است
#جعفر_بلوری
🔸 1- امروز جنگ اوکراین وارد ماه هفتم میشود. در این 6 ماه و چند روز، تحت تاثیر جنگ، تحولاتی در غرب رخ داده که شاید پیش از این کسی در مخیلهاش هم نمیگنجید. ثروتمندترین، صنعتیترین و گردنکلفتترین کشورهای غربی درست از همان نقطهای که وابستهاند، ضرباتی خوردهاند که بنابر اعلام آیندهپژوهان خودشان، سالها طول خواهد کشید تا بتوانند کمر راست کنند. آن نقطه چیست؟ انرژی. غربیها به انرژی روسیه بهشدت وابستهاند. وابستگی برخی از این کشورها مثل آلمان آنقدر زیاد است که دیروز یکی از سیاستمداران این کشور به مردم توصیه کرد، دیگر با آب حمام نکنند! بله درست شنیدید، توصیه کرد بدون آب حمام کنند! این سیاستمدار به مردم گفته با همان حوله، به نظافت شخصی بپردازند. پیش از او یک رسانه دیگر آلمانی پنج یا شش نقطه از بدن را مشخص کرده و گفته بود، برای صرفهجویی در گاز (آب گرم) نیازی نیست همه بدن شسته شود. همین چند نقطه از بدن را بشوئید کافی است. اوضاع در انگلیس از این هم بدتر است. روزنامه اکسپرس چاپ این کشور همین چند روز پیش شروع به تعریف و تحلیل دوباره ساختار «کپک» کرده و پرسیده بود: «چه کسی گفته همه کپکها ضرر دارند؟! همه کپکها که خطرناک نیستند. میشود از مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته و کپکزده هم استفاده کرد و... اینها سَوای از تبعات مخرب سیاسی، اجتماعی، امنیتی است که غربیها از 6 ماه جنگ در اوکراین متحمل شدهاند. این وضعیت نظریه وابستگی اقتصادی را به چالش کشید. طی 44 سالی که از انقلاب اسلامی گذشته، یک جریان خاص سیاسی مدام تنها راهحل توسعه ایران را، نزدیکی به غرب و وابستگی به اقتصاد غربیها معرفی و آن را در قالب اصطلاحات علمی و دانشگاهی تئوریزه میکرد: «اگر اقتصاد ایران در تار و پود اقتصاد دنیا [بخوانید غرب] تنیده شود، این وابستگی باعث خواهد شد، غربیها علیه ما ورود نکنند چرا که بهدلیل همین وابستگی اقتصادی، ضربه به ما به معنای ضربه به خودشان خواهد بود. هواپیمای ایرباس را ببینید...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/248273
@SajIRAN
#رصد
🔹 اعتراف مهمی که آن ژنرال آمریکایی کرد
#جعفر_بلوری
🔸 «ما درگیر ملتسازیِ شکستخورده در افغانستان شدیم
و بر اجرای الگوی غربی حکومتداری در این کشور پافشاری کردیم که اشتباه بود... من نمیدانم که افغانستان با مدل غربی قابل اداره است یا نه اما میدانم که افغانستان با الگوی بومی بهتر اداره میشود. ما به واقعیتهای این کشور در صحنه توجه بسیار کمی داشتیم.» این بخشی از اعترافات ژنرال «فرانک مکنزی» رئیس پیشین سنتکام است که همین چند روز پیش همزمان با اولین سالگرد فرار آمریکا از افغانستان، آن هم پس از 20 سال انجام شد. او در عین حال تاکید کرد هر چهار رئیسجمهور آمریکا از بوش پسر تا بایدن، در افغانستان، به همین دلیل که اشاره کرد، در همه حوزهها چه سیاسی و چه نظامی شکست خوردند. این یکی از بزرگترین و مهمترین اعترافهای مقامات آمریکایی درباره شکستشان در حوزه سیاست خارجی بود. چرا؟ بخوانید:
اینجا قصد داریم با استفاده از یک مولفه مهم در این اعتراف، به یکی از دلایل بسیار توسعه نیافتگی برخی کشورها از جمله همین عراق و افغانستان بپردازیم. اینجا برای این که دچار تقلیلگرایی نشویم، مجددا تاکید میکنیم، «یکی از دلایل توسعهنیافتگی»، چرا که برای بروز یک معضل و پدیده (اینجا توسعهنیافتگی) بعضا حتی دهها عامل میتواند دخیل باشد.
در «جامعهشناسی علم و تکنولوژی» مبحثی وجود دارد تحت عنوان «ترجمه» به این معنی که مخترع، صاحب ایده و تولیدکننده، بسته به شرایط محیطی، فرهنگی و حتی جغرافیاییِ بازار هدف (کشور)، اقدام به تغییراتی در محصولات تولیدیاش میکند. این محصول میتواند کالا باشد یا یک ایده و فکر یا... بهعنوان یک مثال خیلی ساده در گذشته، ژاپنی که خود برنج را شِفته مصرف میکند، وقتی از ایران سفارش پلوپز میگرفت، تغییراتی در پلوپز ایجاد میکرد تا با ذائقه و فرهنگ غذایی ایرانی همخوان باشد. مثلا پلوپز، تهدیگ بیندازد! به اینجور تغییرات که متناسب با (اینجا ذائقه) فرهنگها و... کشورِ هدف روی محصول ایجاد میشود، اصطلاحاً «ترجمه» میگویند. مبحث «ترجمه» همانطور که بالا اشاره شد، صرفا مربوط به کالا نیست و در محصولات فرهنگی، فکری و سیاسی هم میبایست رعایت شود...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/248763
@SajIRAN
#رصد
🔹 ملاحظاتی درباره آشوبها و چند راهکار
#جعفر_بلوری
🔸 دیگر برای کمهوشترین، کُندذهنترین و سادهلوحترین افراد هم، کوچکترین تردیدی باقی نمانده که، آنچه طی روزهای اخیر در ایران عزیز و به بهانه فوت مهسا امینی رخ داد، هیچ ارتباطی به مسئله آزادی زنان و حتی فوت ایشان ندارد. تصورش را بکنید مثلاً در آلمان، خانمی برخلاف قوانین داخلی این کشور تخلفی کرده و از سوی پلیس احضار شود. در اداره پلیس بنا به دلایلی مثل داشتن بیماری زمینهای دچار عارضه قلبی شده و فوت گردد. عدهای به خیابانها بریزند و خواستار سرنگونی نظام سیاسی حاکم بر آلمان شوند و برکناری جناب شولتز را فریاد بزنند! سپس شروع به بریدن گلوی پلیس، آتشزدن پلیس و حمله به زنانی کنند که، در حال اجرای آن قانون هستند! شعار «ضد خشونت» دهند و بدترین خشونتها را مرتکب شوند. عدهای نیز به بهانه فوت آن خانم، پرچم تجزیه آلمان را بالا بگیرند و آمریکا هم آلمان را تحریم کند! مضحک نیست؟ راستی کجای این «اتفاق» با «واکنشهای به آن اتفاق» منطبق است؟
اما چرا واکنشها به چنین رخدادهایی در ایران اینطور به فاجعه و خونریزی و پلیسکشی و در نهایت به مبحث براندازی ختم میشود؟ و سؤال دوم اینکه چند بار باید چنین اتفاقاتی در کشور رخ دهد تا مسئولین ما به فکر چاره بیفتند؟ چند پاسخ به نظر قابل طرح میرسد.
۱- از سؤال اول شروع کنیم. اگر بخواهیم به صورت کلان بحث کنیم، «ماهیت» ضد استکباری و مستقل جمهوری اسلامی ایران، مهمترین و اصلیترین دلیل وقوع این حملات و وقایع است. هر کشوری بنا به دلایلی دشمنانی دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل ماهیت ضد استکباریاش و ضرباتی که به طرحهای متعدد غرب بهویژه در منطقه زده (داعش فقط یکی از این طرحها بود)، طبعاً دشمنان بزرگتر و گردنکلفتتر و چه بسا حتی «پستتری» هم دارد. این جمهوری عزیز طی 4 دههای که از عمرش میگذرد صاحبان نظم فعلی جهانی را کم به ستوه نیاورده و چنین جمهوری که نام «اسلام ناب محمدی(ص)» را هم به حق، با خود یدک میکشد، از سوی چنین قدرتهایی، نمیتواند تحمل شود...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/250467
@SajIRAN
#رصد
🔹 جنگ در کف خیابان و جنگ در ذهن!
#جعفر_بلوری
🔸 تحولاتی که این روزها در کف خیابانهای تهران و برخی شهرها به شکل پراکنده و کوچک و در فضای رسانهای به شکل گسترده و بزرگ شاهد بودیم، برای افرادی که با «رسانه» سر و کار دارند، بهاندازه 3 واحد درس «سواد رسانه» اهمیت داشت. به این سؤالها نگاه کنید:
تحولاتی که پس از فوت مهسا امینی رخ داد، آیا متناسب بود؟
چه نسبتی هست بین، فوت یک دختر دارای بیماری زمینهای با این همه آشوب و کشت و کشتار؟ چرا خبر جنایتِ (نه فوتِ) ناجوانمردانه علیه یک دختر دیگر که در همین ایام و در یکی از کلینیکهای عمل زیبایی البرز رخ داد، و بخشی از کادر درمان پس از سکته این دختر معصوم حینِ عمل جراحی، جسد او را در بیابانهای اطراف به آتش کشیدند، اصلا دیده نشد اما فوت مهسا این طور، گل درشت دیده شد و خبرش رسید به دورترین نقطه جهان؟! پاسخ همه این سؤالها در «رسانه» است. با یک مقدمه نسبتا مفصل-که آوردنش را در اینجا ضروری میدانیم-
به بررسی این سؤالها میپردازیم. بخوانید:
در مبحث «علم و تکنولوژی» نیز، مثل خیلی از مباحث دیگر علوم اجتماعی، دو موضوع بسیار مهم وجود دارد که اساتید این حوزه همواره روی آن تاکید میکنند: اول) فواید و مضرات تکنولوژی و دوم) پیامدهای پیشبینی نشده. مبحث اول واضح است. هرگونه علم و تکنولوژی درکنار فواید بسیاری که دارد، میتواند، مضراتی هم داشته باشد. این مضرات گاهی آنقدر زیاد میشوند که باعث ظهور جنبشهای مخالف علم (Anti-science Movement) میشود. یک مثال خیلی ساده که همیشه برای درک راحتتر این موضوع زده میشود، علم فیزیک و ساخت بمب اتم است. عدهای هستند که با توجه به خسارتهای جبرانناپذیری که انفجار یک بمب اتم میتواند داشته باشد، به جای آنکه ساخت بمب اتم را نفی کنند، به این نتیجه میرسند که اصلا علم نباشد بهتر است! (این مبحث را بیش از این کِش نمیدهیم) «پیامدهای پیشبینی نشده» و «کارکردهای پنهان» نیز موضوعات مهم بعدی در مباحث علوم اجتماعی هستند که نمیخواهیم زیاد و تخصصی وارد آنها شویم و صرفا به این جمله ساده اکتفا میکنیم که، «به پیامدهایی گفته میشوند که در بدو آغاز یک مثلا اختراع، انتخاب یک شغل، یا روش رخ میدهند و اصلا جزو پیشبینیهای ما نبودهاند.»..
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/250955
@SajIRAN
#رصد
🔹 من با اطمینان میگویم....
#جعفر_بلوری
🔸 1- آشوبهای این روزها را میشود از زوایای مختلفی به تحلیل نشست. از زاویه «نقش رسانه»، یا «نقش دشمنان داخلی و خارجی» یا مثلا از زوایای مختلف حوزه «جامعهشناسی». همینطور از زاویه دید «روانشناسها» و «سیاستمداران» میشود در این تحولات ریز شد و روزها درباره آن نوشت و گفتوگو کرد و راهحلهای کوتاه و بلندمدتی هم برایش یافت. هر یک از این تحلیلها نیز در جای خود میتواند، مقدمهای برای حل گوشهای از این معضلات باشد. وقتی در جامعهای اسلامی زندگی میکنیم و ادعای مسلمانی داریم، طبیعتا تحلیلها متنوعتر و دقیقتر هم میشوند. میتوان برخی از این تحولات را، نه با دو دو تا چهارتای زمینی که با محاسبات آسمانی به تحلیل نشست. به گفته بزرگی، گاهی در بطن بدترین تحولات و فتنهها، خیرات، برکات و فرصتهایی نهفته که چه بسا، تحت هیچ شرایط دیگری، نصیب یک ملت نمیشود و به قول سردار دلها سلیمانی، «فرصتی که در بحرانها هست،در خود فرصتها نیست.» در بندهای پایانی این نوشتار، به این بخش بیشتر خواهیم پرداخت.
2- این روزها شاید شما هم دوستانی در اطرافتان داشته باشید که با مشاهده «فحاشیها» یا «اهانتهای» برخی از این اراذل اجارهای به مقدسات و پرچم عزیز کشورمان قلبش به درد آمده باشد. در ماجرای یورش آن چند ده اراذل اجارهای به کیهان، فحاشیها و اهانتهای آنها را ما هم از نزدیک دیدیم و شنیدیم و بسیار متعجب و متاثر شدیم از چگونگی جمع شدن این همه «شَر» و «پلیدی» در یک انسان! برخی اِنگار، تعادل نداشتند...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/251467
@SajIRAN
#رصد
🔹 خطری که چپ و راست نمیشناسد!
#جعفر_بلوری
🔸 اوایل آذرماه سال گذشته یعنی زمانی که دولت آقای رئیسی به تازگی مستقر شده بود، در همین ستون، طی یادداشتی با عنوان «آقایان وضع موجود بخوانند» نوشتیم، ایشان در دوران ریاست جمهوری خود با
دو چالش جدی مواجه خواهد شد: یک) وضع موجود و دو) عاملان وضع موجود. این را هم گفتیم که، وضع موجود را میشود با تلاش و پشتکار و فداکاری و استفاده از مدیران جوان، کارکشته، دلسوز و انقلابی جبران کرد اما، برخی از عاملان وضع موجود، کسانی نیستند که بشود به این سادگیها، از شرشان خلاص شد. آنها هستند تا نگذارند. چون استقرار دولت آقای رئیسی چه بخواهیم چه نخواهیم، «بازگشت کشور
به ریل انقلاب» تفسیر شده، آنها بنا بر آن ماهیت و فلسفه وجودیشان، نمیتوانند موفقیت چنین دولتی را ببینند چرا که «موفقیت چنین دولتی یعنی، اشتباه بودن مسیری که آنها 8 سال به تاخت رفتند.»
حالا 14 ماهی میشود که از تشکیل دولت سیزدهم گذشته، و کارهای بزرگی هم برای عبور از وضع موجود و جبران 8 سال کمکاری شده اما برخی از عاملان وضع موجود، شبانهروز مشغولند...
این طیف در همین 14 ماه، از هیچ اقدامی برای شکست این دولت دریغ نکردهاند، و در جاهایی هم که نتوانستهاند مانع از پیروزی شوند، دستاوردها را یا مصادره کردند یا به هیچ انگاشتند. کار به جایی رسید که افرادی را در رسانههایشان گماردند تا کلمات و جملات مسئولین را «آنالیز» و از بین آنها، خطای لفظی بیرون بکشند و رسانهای کنند. کافی بود مسئولی به جای فتحه، کسره به کار ببرد، تا بر سرش آوار شوند! در سقوط این جریان سیاسی همینبس که کارشان از دادن نظریه «گفتوگوی تمدنها» رسید به ایراد گرفتن از طرز نشستن یا ایستادن یک دیپلمات، یافتن سوتیهای کلامی چهره سیاسی رقیب و آوردن تمام ظرفیت رسانهای به میدان برای گفتن اینکه فلانی حین کمک به سیلزدهها، چکمه نپوشیده بود!
حالا چند هفتهای است که، با فوت یک دختر جوان و انتقال مخفیانه خبر تحریفشده آن به آنسوی مرزها و نزد رسانههای عقبماندهترین رژیمهای عربی- رژیمی که شهروندانش را به جرم لایک کردن یک پست به 15 سال زندان محکوم میکند- کشور عزیزمان ایران را به آشوب کشیدند...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/251888
@SajIRAN
#رصد
🔹 متخصصان ویرانی در قامت کارشناسان توسعه!
#جعفر_بلوری
🔸 شما طی دو سه دهه گذشته، فقط یک مورد را نشان دهید،
آتشِ فتنه و آشوبی در این کشور به پا شده باشد و برخی از این اصلاحطلبان تندرو در بروز آن نقشی نداشته باشند. یک مورد
-فقط یک مورد- نشان دهید که پس از خاموش شدن آتشی که خود روشن کردهاند، و پس از قرار گرفتنشان در موضع ضعف، دم از
«لزوم گفتوگوی ملی» و «صلح و آشتی» و «ضرورت ندمیدن بر آتش آشوب و خشونت» نزده باشند! فهم روش و منش این جریان[که تغییر خاصی هم در این مدت نکرده] اصلا کار سختی نیست و کار یک نگاهِ ولو سطحی است. و این روش و منش، نه فقط در آشوبهای اجتماعی و امنیتی که، در انواع و اقسام آشوبهای سیاسی و اقتصادی و حتی بینالمللی این طیف کاملا مشهود است. مگر پس از 8 سال حاکمیت این طیف، حوزه اقتصاد، فضای مجازی، فرهنگ و... را به دولت سیزدهم به شکل «زمین سوخته» و «فاجعه» تحویل ندادند؟! نمیشود اقتصاد یک کشور را به ویرانه تبدیل کرد و یک سال و نیم بعد، در قامت یک کارشناس «اقتصاد و توسعه» ظاهر شد و از «نقش معضلات اقتصادی در بروز آشوبها» نوشت! و همزمان انگشت اتهام را به سمت دولتی گرفت که یک سال و نیم است در حال پرداخت ماهانه چند هزار میلیارد تومان از بدهیهای آنهاست!
عملکرد این جریان در آن 8 سال آیا جز «خسارت محض» بود؟ مگر مردم فراموش میکنند کرونا را با روزی 700 الی 800 قربانی، تحویل دولت بعد دادند؟! حالا واقعا انتظار دارند مردم نگرانی این طیف برای فوت یک دختر را باور کنند؟! قرار اگر بر «پاسخگو بودن»
و «محاکمه» باشد، عوامل 800 فوتی در روز آیا به عامل
یک فوتی اولویت ندارد؟! مگر نمیگفتند وارد کردن واکسن کرونا بدون پذیرش افایتیاف و برجام ممکن نیست؟! حالا که بدون این دو، واکسنها وارد شد و جلوی فوت روزی 800 زن و مرد و کودک گرفته شد، نمیتوانیم بپرسیم «نکند کوتاهیها در وارد کردن واکسن عمدی بوده؟!» وضعیت مسکن، خودرو، دلار و بورس و... را میشود فراموش کرد؟!
حالا سری به سرمقالههایشان در روزنامههای زنجیرهای میزنیم. همان ویرانکنندگان مسکن و معیشت مردم، در کِسوت استاد دانشگاه و تئورسین!...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/252414
@SajIRAN
#رصد
🔹 راز این همه خشونت قرون وسطایی در اغتشاشات کشور
#جعفر_بلوری
🔸 آشوبهای این روزهای ایران، چند تفاوت اساسی با آشوبهای قبل دارد. یکی از این تفاوتها پررنگ بودن مبحث «خشونت» در آن است، چه کلامی و چه فیزیکی. اصرار عجیب برای دیدن و شنیده شدن این خشونتها، یکی دیگر از این تفاوتهاست. با توجه به این که نقش «رسانه» و «فضای مجازی» در بروز این خشونتهای وحشیانه پُررنگ و برجسته است، در این نوشتار تلاش میکنیم ضمن گشتن در لابهلای تاریخ برای یافتن موارد مشابه جهت تبیین، پاسخی برای چرایی وجود چنین پدیدهای بیابیم. میخواهیم بدانیم چه اتفاقاتی افتاده که عدهای برخلاف عقل و تمام استانداردهای انسانیِ پذیرفته شده در دنیا، در قرن بیست و یکم ناگهان اینطور عیان، وحشی میشوند، سلاح میکشند و در روز روشن مثلا سر میبرند، انسانی را آتش میزنند، فحشهای جنسی میدهند و وقتی اعتراضی میشنوند، در اوج بیشرافتی، معترض را «بی شرف» صدا میزنند؟ از این مهمتر، چرا این خشونتهایشان را پنهان نمیکنند و اصرار دارند که دیده شود؟ چرا حین انجام خشونت، به خشونتهای به مراتب کوچکتری که از ناحیه مقابل بعضا
حتی رخ نداده، حمله میکنند؟ با توجه به انزجاری که این مدل مبارزه بین مردم ایجاد میکند، چرا نگران تبعات آن نیستند؟ برای یافتن پاسخهای این چند سؤال مجبوریم به نکتهای تاریخی که پیش از این در همین ستون آوردهایم، دوباره ارجاع دهیم. بخوانید:
در تاریخ اروپا میخوانیم در قدیم الایام- مثلا 2000 سال پیش- وقتی یک جریان قدرتمند و حاکم میخواست، مردم ده یا منطقهای را با خود همراه کند، دست به «خشونت» میزد. خشونت از جنس شکنجههای وحشیانه و قطع عضو و حتی قتل. این شکنجه و جنایت هم به عمد، در میادین اصلی شهر یا روستا و جلوی چشم مردم انجام میشد تا «موثر» واقع شود. یعنی همراه کردن مردم با یک جریان، با زور و خشونتی عیان و عُریان صورت میگرفت. در مباحث «جامعهشناسی علم» هم میخوانیم، این طیف علم را هم به خدمت میگرفت و مثلا با مطالعه و شناخت بدن انسان، طوری عضو بدن را انتخاب و آن را از تن قربانی جدا میکرد که، بیشتر زجر بکشد، بلندتر فریاد بزند و دیرتر بمیرد تا همه ببینند و بشنوند و به سمتی بروند که، آن جریان قدرتمند میخواهد. با شروع دوران به اصطلاح مدرن و با تغییراتی که در حوزههای مختلف از جمله حکومتداری به وجود آمد، تلاش شد، این «کنترل» و «شکنجه» و «تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی» برای «حرکت دادن به یک سمت خاص» با تغییراتی در «روش» همراه شود...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/253013
@SajIRAN
#رصد
🔹رسانه، دلار و سندروم کوری
#جعفر_بلوری
روانشناسان میگویند، تمرکز بیش از حد روی یک «موضوع»
یا یک «نقطه»، باعث کوری و دیده نشدن موضوعات و نقاط دیگر میشود. (رجوع شود به نظریه گوریل نامرئی) این نکته روانشناسی، در مبحث رسانه نیز بهشدت مطرح است. وقتی رویدادی رخ میدهد که برای افراد یک جامعه «مهم» است، و رسانهها روی آن متمرکز میشوند، رویدادهای دیگر که چهبسا اهمیت بیشتری هم داشتهاند دیده نمیشوند چرا که، رسانهها روی آنها تمرکز لازم را نداشتهاند. تحولات و رویدادهای مهمی طی هفتهها و ماههای گذشته در کشور رخ داده که فقط یکی از بدترین آنها، بهدلیل تمرکز شدید برخی رسانهها، بیش از سایر موضوعات دیده شده و بسیاری نیز که آرامبخش، غرورانگیز و امیدآفرین بوده، بهدلیل عدم توجه کافی رسانهها دیده نشدهاند. به عبارتی اتفاقات مهمی طی ماههای گذشته در کشور رخ داده که اهمیت آنها، کم از خبر «نوسانات ارزی» نبوده ولی چون برخی رسانههای داخلی و دوستان خارجیشان یا از اساس سانسورش کردهاند یا روی آن مانور کمتری دادهاند، یا حتی به تحریف آن پرداخته و وارونه روایتشان کردهاند، آنطور که باید دیده یا شنیده نشدهاند.
یکی از این اتفاقات مهم، اجرای فاز نخست احیای دریاچه ارومیه است. موضوع خشک شدن این دریاچه، در ایامی نهچندان دور مهمترین سوژه برخی رسانههای داخلی و بعضا حتی رسانههای خارجنشین بود. آنقدر مهم که عدهای آن را تبدیل به مسئله اول کشور میکردند. برخی از گردانندگان این رسانهها با همین سوژه، چندین انتخابات برگزار کردند! آنقدر روی این موضوع در رسانههایشان مانور داده شد که، اهمیت احیای این دریاچه، نقل محافل عمومی و مردم کوچه و بازار شد و در میهمانیهای خانوادگی نیز از اهمیت آن گفته میشد. این دریاچه الان احیا شده است. برای راهاندازی فاز اول احیای این دریاچه، حدود
38 کیلومتر تونل و 11 کیلومتر کانال زده شده است. یعنی بزرگترین طرح زیستمحیطی خاورمیانه! سؤال این است: اگر خشک شدن دریاچه ارومیه آنقدر اهمیت داشت، احیای آن طی روزهای گذشته چرا دیده نشد؟ همین حالا سری به آرشیو این روزنامهها بزنید و صفحه نخست روز شنبه، ششم اسفندماه را ببینید. ببینید جریاناتی که خشک شدن این دریاچه را مسئله اول کشور کرده بودند، رساندن آب به این دریاچه را چقدر پوشش دادهاند!
در حوزه نظامی نیز طی هفتههای اخیر اخبار غرورانگیزی منتشر شد که بیرون از ایران بیش از داخل کشور دیده شد. این موفقیت نظامی آنقدر مهم است که، مقامات و کارشناسان غربی را به واکنش توام با غافلگیری واداشت: تولید موشک هایپرسونیک. کارشناسان نظامی میگویند این جدیدترین تکنولوژی جنگافزار در دنیاست که «شاید» بهصورت عملیاتی فقط روسیه در جنگ اوکراین استفاده کرده است. موشکهایی که بهدلیل سرعت بالای حرکت و پرواز در بالای جو زمین فرصت ردیابی را
از هر پدافندی میگیرند. این موشک از یک قابلیت علمی بزرگ بهرهمند است و در حال حاضر کشورهایی چون روسیه، چین و آمریکا نمونههایی از آن را دارند و ایران هم چند ماهی است که ساخت این موشک را به پایان رسانده است. این خبر چقدر دیده شد؟!
رویداد غرورآفرین بعدی راجع به یک پیشرفت حیرتانگیز دیگر در رصدخانه ملی ایران بود. کارشناسان این حوزه طی همین چند ماه گذشته اعلام کردند تلسکوپ رصدخانه ملی ایران با قابلیت رصد اجسام پر نور با فاصله 7 میلیارد سال، نورگیری شد و قدرت محققان و دانشمندان تحت تحریم ایران را به رخ جهانیان کشاند. «پیشرفت ایران در اوج تحریمها شگفتانگیز است.» این بخشی از گزارش مجله علمی ساینس در واکنش به رصد موفق اولین نور از تلسکوپ رصدخانه ملی ایران بود. تلسکوپی در کلاس جهانی که با ثبت دو تصویر از کهکشان آرپ ۳۸۲ در فاصله
۳۲۰ میلیون سال نوری و کهکشان NGC۲۳ در فاصله ۱۷۳.۵ میلیون سال نوری علاقهمندان به نجوم را شگفتزده کرد. چند درصد از مردم این خبر را دیدند؟ چند درصد از میزان اهمیت این پیشرفت آگاهی یافتند؟ این خبر مهم، چگونه دفن شد و به افکار عمومی نرسید؟!
خبر بعدی، در حوزه صنعت نفت و پتروشیمی بود. مهندسان و محققان صنعت نفت تحت تحریم ایران اولین پالایشگاه فراسرزمینی به نام الپالیتو را در ونزوئلا با ظرفیت پالایش روزانه ۱۰۰هزار بشکه نفت خام میدانهای کشور راهاندازی کردند. این پالایشگاه مشتری نفت ایران نیز هست و در دیگر پالایشگاهها نیز فروش نفت ایران با کمک صدور خدمات فنی و مهندسی مهندسان ایرانی افزایش خواهد یافت...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/261050
@SajIRAN