#شهدا
♢دوست داریم شهید بشویم ولی حاضر نیستیم یک سختی کوچک را تحمل ڪنیم...🍀
『@salam1404』 🌱
○نمیدانم چرا تابحال
اینهمه دانشمند و مخترع و کاشف،
از ابوعلی سینا گرفته تا زکریای رازی و دانشمندان امروزی؛
هیچکدام نتوانستند قرصی را کشف کنند که آدمها بخورند و اخلاقِ زبانشان خوب شود.
زبان که بداخلاق میشود واویلاست...🌿
#مونولوگ
『@salam1404』 🌱
#جمعه
●جمعه های ما بی تو جمعه نیست. روزی ست گمشده در تاریخ همچو خودمانیم ڪہ در بیابان سرگردانی گم شده ایم...✨
『@salam1404』 🌱
بذار بگم
مهران دهانش را باز کرد. میثم گفت:«هیس، هیچی نگو.»
مهران ابروهایش را توی هم کرد. دوباره دهانش را باز کرد. میثم داد زد:«گفتی، نگفتیا»
مادر ابروهایش را بالا برد:«میثم مادر! چرا داداشت رو اذیت میکنی؟ بذار ببینم چی میخواد بگه.»
میثم به مادر نگاه کرد:«میدونم چی میخواد بگه مامان جان. میخواد حرفی رو که از برنامهی تلویزیون یاد گرفته رو بگه. خیلی هم حرف بیمعنی و بدیه.»
مادر به مهران نگاه کرد:«اره مامان؟»
مهران شانههایش را بالا انداخت:«خواستم به میثم بگم، کتابی که لب پنجره گذاشته بودی رو باد انداخت تو کوچه.»
🌼 پيغمبر (ص) فرمود: هر كه كلام زشتى را بشنود و آن را انتشار دهد مانند كسى است كه آن را انجام داده، و هم چنين افشاكننده كلام خوب
مانند انجام دهنده آن است.
#روایت
#داستانڪ
『@salam1404』 🌱
○محمد بن علىبن حسين گويد: كه در روايت آمده است: نگاه كردن به كعبه، و هم چنين به پدر و مادر، و به قرآن حتى بدون قرائت، و نگاه كردن به روى عالم، و به اولاد رسول اللّه (ص) عبادت است.
#روایت
#داستانڪ
راحتِ راحت
داشتم کتاب می خواندم. سنگینی چند نگاه کمر چشمم را خم کرد. امیرعلی به من زل زده بود. خواهرش هم.
عینکم را جابجا کردم. امیرعلی لبخند زد. پرسیدم: خبری شده؟ چیزی می خواهید؟
معصومه گفت: داریم نماز می خوانیم. حاج آقای مسجد گفته.
امیرعلی همانطور که بدون پلک زدن داشت نگاه می کرد گفت: راستش دیدیم عبادت اینطوری خیلی راحت تره. چهار دقیقه نگاه کنیم، نماز عصر هم خوانده ایم.
『@salam1404』 🌱
●پندار ما این است
که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند اما حقیقت این است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند...🌱
سیدمرتضیآوینی
『@salam1404』 🌱
○
•
#پاییز...
فصل غروب درخت ها
هبوط برگ ها
و تردید رنگ هاست...🍁:)
『@salam1404』 🌱
♡خوشا دردی ڪہ درمانش تو باشی
خوشا ࢪاهۍ ڪہ پایانش تو باشے...°
『@salam1404』 🥀
●چند سالی بود که #اربعین کربلا نرفته بود، البته یعنی تمام عمرش! این روزها پیاده روی هم که میرفت بغضش میگرفت به پاهایش نگاه میکرد. به پاهایش میگفت: چرا من لایق رفتن نمیشوم. تسبیحش را از جیبش درآورد.
با هر قدم برای سلامتی و عاقبت بخیری زائرین پیاده کربلا صلوات فرستاد...🍂
#داستانڪ
『@salam1404』 🌱
○باورش نمی شد به ڪࢪبلا نزدیک میشد. سالها آرزوی أین زیارت را در دل داشت. این روزها که دیگر ناتوان شده بود. پاهایش یارای قدم گذاشتن نداشت. از روی کول پسرش دستش را بالا برد:«یـاحسـین»
#داستانڪ
『@salam1404』 🥀
#اربعین
بیداری و نقطه امید حق طلبان و ظلم ستیزان جهان
#امام حسین مغناطیس بهشتی
#اربعین برهم زننده نظم ها و نظام های شیطانی
یا ابا عبدالله ادرکنا
『@salam1404』 🥀
#خـدایا
ایمان داࢪیم بیشتر دهہ هفتادیها، هشتادیها، نودیها
و بعدیها به قدرِ «علی آقای لندی» شجاع هستند. برایمان حفظشان کن...☘
『@salam1404』 🥀
○ای کاش گوشمان، رمز داشت... هروقت کسی داشت آه و ناله میکرد و از بدبختی هایش میگفت، درش را مسدود میکردیم و بدبختی هایش را میگذاشتیم دم در، لولو ببرد...🌿
『@salam1404』 🥀