eitaa logo
🇮🇷سـَڵآمٌـ‌ عَڵْے‌ آݪِ‌ یـٰاسـین🇵🇸
745 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
7.1هزار ویدیو
37 فایل
•﷽• #اَلسَّـلام‌ُعَلَیْک‌َیاحُجّة‌ّالله‌ٍفےاًࢪضْہ‌ 🌱اٍمٰـامـ عݪے(؏َ)میفـࢪماید: ھَمـواࢪه دࢪ انتظـاࢪ ظھُـوࢪ صاحب الزمان(؏) باشیدو یَأس وناامید؎ از ࢪحمت خدا بخود ࢪاه ندھید. ﴿بحٰاࢪ، ج ١٥، ص۱۲۳﴾ 🗨جھت تبادل ↯ @Fadayiemamzaman
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹یاد بخیر؛ که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متأهل داد و گفت : مایحتاجِ عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده 🀄️یکی از دوستانش تعریف میکرد ✍دیدم صورتش رو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلول هستش، شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره 🌹یاد بخیر‌؛ که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند 🌹یاد بخیر؛ که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه 🌹یاد بخیر؛ انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه، طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتش رو پوشونده تا کسی او را نشناسد و گفت چیزی به انباردار نگه ✍یادشون بخیر و سلام خدا بر روح پاک و مخلصشون، که خیلی چیزها به ما یاد دادند تا بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و دیگران رو درک کنیم، اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم 💹برای رد شدن از سیم خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن، داوطلب زیاد بود. قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو، همه اعتراض کردند الاّ یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ... همه از این حرف ناراحت شدند دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ... جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار تو دلِ همه غوغائی شد... بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الاّ همون پیرمرد، گفتند چرا نمیای ؟؟ گفت: نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش، آخه مادرش منتظره ... درود بر شهامت و غیرت آنان که جاودانه ماندند 🌹⃟🕊🇮🇷჻ᭂ࿐♡°• https://eitaa.com/joinchat/1616052385C968eebb60e