چشمشان که به مهدی افتاد از خوشحالی بال درآوردند، دوره اش کردند و شروع کردند به شعار دادن: فرمانده آزاده آماده‌ایم آماده! هرکسی هم که دستش به مهدی می‌رسید امان نمی‌داد شروع می‌کرد به بوسیدن مخمصه ای بود برای خودش خلاصه به هر سختی ای که بود از چنگ بچه هایِ بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می‌زد: مهدی..! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن تو هیچی نیستی تو خاک پایِ این بسیجی هایی... #شهید_مهدی_زین_الدین🌷

اللهم وَا منُن عَلَیَّ بِکُلِّ ما یُصلِحُنی فی دُنیایَ واخِرَتی خدای من!! هر آنچه در دنیا وآخرتم باعث اصلاحم شود به من عنایت کن... #صحیفه_سجادیه

خدایا..! این درها رو باز کن این دیوارها رو بردار...

قدیمیامون یه عادت قشنگ داشتن که خوبه ما جوونا هم این عادت زیبارو داشته باشیم! مثلا مامان بزرگامون کله سحر پا میشدن برای بابابزرگامون چایی میذاشتن! صبحونه اماده میکردن! لباساشو آماده میکردن! بعد خودشونم مینشستن کنارش و باهم صبحونه میخوردن، بعدشم که اقا جونمون میرفت بیرون و مامان بزرگمونم به باقی کاراشون میرسیدن! اونا بلد نبودن یا شایدم خجالت میکشیدن مدام قربون صدقه هم برن! ولی با رفتارشون به همدیگه نشون میدادن که وجودشون برا همدیگه محترمه

چی شده که تو زندگی های الان ازین خبرا نیست؟!

حس میکنم بیشتر کم کاری از جانب خانوماس... اگر خودشونو مقید کنن به این مسئله که: حتما باید من صبح پاشم و صبحونه اماده کنم و کنار مرد خونه بشینم و صبحونه بخورم و لباساشو براش اتو کنم و اخر سر بدرقه اش کنم و... وقتی سر ظهره و میدونم الان اونی که پشت دره مرد خونه اس، خودمو مقید کنم که حتما من باید در رو براش باز کنم و بهش خسته نباشید بگم و یه لبخند مهمونش کنم... خیلی وضعیت روابط بهبود پیدا میکرد... خانوم فاطمه زهرا همیشه خودش در رو برا مولا باز میکرد... به همین خاطرم مولا میگفتن من چهره فاطمه رو که میبینم تمام غمها و مشکلاتم یادم میره! حاج اقا پناهیان قشنگ میگن! تو چیکار داری که اون لیاقتشو داره یا نه! تو اینطوری با شوهرت رفتار کن بعد ببین خدا برات چطور جبران میکنه!! اونوقت خدا خیلی چیزایی رو که لیاقتش رو نداشتی بهت میده!! به خدا بگو: خدایا من به لیاقتش نگاه نکردم! تو هم به لیاقت من نگاه نکن! خدام بهت میگه: آفرین عزیزم..! منم همین کارو با خودت میکنم!

بچه ها شاید خیلیاتون مجرد باشین از الان رو رفتار و اخلاق خودتون تمرین کنید برای آینده! زندگی متاهلی یه کلاس بالاتر از مجردیه! واسه همینه که نصف دین طرفین کامل میشه، زندگی متاهلی حرف من باشه یا حرف تو باشه نیست!! زندگی متاهلی #ما شدنه... یه سری اخلاق ها رو که میدونین ممکنه به زندگی متاهلی تون آسیب بزنه از الان ترک کنید!!

تو زندگی متاهلی قراره شما به #آرامش برسید. باید یه کلاس برید بالاتر! اخلاقتون... درک متقابلتون... نگاهتون به مشکلات... برخورد با بحران ها... سطح توقعات... گذشت و عفو... احساس مسوولیت... و... نه اینکه آرامش نصفه و نیمه ای رو هم که داشتید از دست بدید...

@salambarebrahimm گوش بدید‌‌ قشنگ حرف دلو‌ میخونه

تا حالا کربلا رفتی؟! ان شاءالله به حق همین شب های عزیز اونایی که نرفتن برن

رفقا چند روز دیگه شبای قدره این روزا اعتباری نیست که فرداش زنده هستیم یا نه... حسابتونو با خودتون و خداتون صاف کنید! اصلا معلوم نیست محرمش زنده باشیم یا نه... امسال میتونیم بریم هیئت سینه بزنیم یا نه!!

شبای قدر وقتی میخوای خدارو قسمش بدی به حسین بگو خدایا به حق الحسین امسالم محرمو ببینم بگو خدایا میشه امسال آقام بطلبه پای پیاده تا مرکز عشق برم؟! ان شاءالله یه روز بریم تو بین الحرمین رو به روی حرم بگیم .... خوابم یا بیدارم اینجا کربلاست!!

چشم هاتون رو ببندید دلتونو روانه کنید یه طرف گنبد ماه بنی هاشم... یه طرف حرم شاه بی کفن... اقا جان با این همه گناه اجازه میدی اسمت بشه ورد زبونمون؟!

دوس دارم منم شهید بشم... کاش می‌شد که روی قبر من حک میشد مدافع حرم...💔😔

🌷شهید حسن باقری🌷 💠مثل ماهی تشنه ام روز اولی که به ستاد عملیات جنوب معرفی شدم، حسن باقری من راصدا زدوگفت :ازترجمه چیزی بلدی؟! گفتم: زیاد وارد نیستم، ولی سعی خودمو میکنم. من زبان عربی را بلدبودم وباآن زبان تکلم میکردم،اما ترجمه اسنادجنگی راتاآن زمان تجربه نکرده بودم. حسن به من گفت: اینجابایدمطالب نظامی و اسناد عراقی رو ترجمه کنین.نگاهی به اسناد کردم ،دیدم خیلی پیچیده و مملواز اصطلاحات نظامی است. به او گفتم:فکرنمیکنم بتونم اینهارو ترجمه کنم. گفت:اینها چیزهاییه که توی جبهه لازمه،مطمئن باش یادمیگیری،ناامید نباش بعدازآن ،یکسری ازاصطلاحات را به من یاد داد و من باتعجب دیدم که اوازمن که زبان عربی بلدهستم، واردتر است. بعدازآن به من گفت:من خیلی دلم میخواد بتونم زبان عربی را تکلم کنم وبا اسرای عراقی به زبون خودشون حرف بزنم و مترجم نداشته باشم و بتونم مکالمات بیسیم اونهارو هم بفهمم، شما بایددراین زمینه به من کمک کنی. بعد ادامه داد:من به قدری دوست دارم زبان عربی رو یاد بگیرم که مایلم هرچه زودتر این کار انجام بشه و موفق به تکلم بشم ،مثل ماهی. گفتم: یعنی چی؟ گفت:ماهی توی آب چی میگه؟ گفتم: نمیدونم!مگه ماهی چیزی هم میگه؟ گفت: وقتی ماهی توی آبه، اگه به دهانش نگاه کنی،دائم میگه آب آب آب و این آب گفتن نشون میده که او همیشه تشنه است و آب میخواد،من هم مثل ماهی،تشنه ی زبان عربی هستم و خیلی علاقه دارم که یاد بگیرم.آن قدردراین زمینه باپشتکاروعلاقه ی فراوان تلاش کردکه خیلی زود زبان عربی اش قوی شدو توانست به راحتی با اسرا صحبت کند. 📚من اینجا نمی مانم

میدونستم برات غیرِ شهادت توی این زندگی معنا نمیده... #شهید_ابراهیم_هادی

آروم بشیم با قرآن🌸

یه جایی از این صوت میگه: انما اموالکم و اولادکم فتنه! یعنی دارایی شما و اولاد شما مایه ی آزمایش شما هستن....!

فتنه تو زبان عرب معانی زیادی داره که یکیش به معنای #امتحان و آزمایشه! مثلا میگیم فتنه ۸۸ مقصود اینه که این واقعه یه امتحان بوده! انسان مرتبا در حال امتحانه! یعنی شما کسی رو پیدا نمیکنید که روزگارش روزگار امتحان و ابتلا نباشه! بعد جالبش میدونید چیه؟! اینه که ما با چیزایی که #دوستشون داریم امتحان میشیم!!! اینجا گفته #اموال! و #اولاد! دوتا چیزه که هر انسانی به این دو چیز وابستگی داره!

آزمایش با اموال میتونه این باشه که شما یه پولی رو یا یه وسیله ای رو در اختیار دارید و میبینید کسی همجوار شماست که نیازمنده! و شما قادرید بهش کمک کنید! ولی نمیکنید!!! چرا؟! چون شیطان ترس نداری رو تو دلتون میندازه! اگه بهش بدم ممکنه فردا نیاز خودم بشه! اگه بهش بدم خودم بی پول میشم! یا گاهی وقتا #اموال سبب غرور ما میشه! اموال که میگم حتما ملک و ماشین و فلان نیستا...!! شما فکر کن یه دونه لباس مارک! اصلا یه دونه عینک آفتابی !! همین چیز کوچیک چنان تو رو مغرورت میکنه ولی متوجه نیستی! آزمایش میتونه #اولاد آدم باشه! که به نظرم خیلی سخته!! یه وقت اولادت ناخلف میشه که اون یه درده! یه وقتم اولادت رو از دست میدی اونم یه درده! یا وقتی اولادت داره راه خوبی رو میره ولی تو مانعش میشی!! که این دردش بیشتره!

نگاهمون به زندگی اینطوری باشه... خدایا! هرچی که هست و نیست مال خودته، فقط دادیش دست من امانت!! همین... برای تادیب نفس (اماره) هرچیزی رو که ازت خواست بگو نه!! به هر کاریم دعوتت کرد بزن تو سرش!! میدونم اگه بهش بگی نه جری تر میشه! اعصابش بهم میریزه! ولی باید مودبش کنی!😉 اگه لی لی به لالاش گذاشتی دیگه خودتو از دست رفته بدون!! چون سیری تو کارش نیست! و مرتبا ازت چیزای مختلف میخواد...!!

من به دنبال دل خویش دویدم😔 من تو را دیدم و انگار ندیدم💔 تو ز لطف و کرم‌خود‌نبریدی‌ازمن...😭

خدایا! از سنگینی اندوه شبانه به تو پناه می بریم، آراممان کن!

شب قبل از خواب با امام زمان حرف بزنید تا اگه تو خواب حضرت عزرائیل اومد سراغتون... آخرین اعمالتون حرف زدن با امام زمان باشه...

دیدی یه شبایی انگار یه چیزی کم داری یه چیزی گم کردی سنگینی! ما تا احساس نیاز نکنیم نه با خدا کاری داریم نه با امام حسین! شبایی که احساس کردی خیلی حالت بده برو خلوت کن... زانوهاتو بغل کن مثل بچه مظلوما گردن کج کن بگو خدایا درسته کم کاری میکنم، اما ما که جز تو کسی رو نداریم! داریم؟! خلاصه که حواستون باشه اونقدری از خدا دور نشید که گوشتونو بپیچونه تا برگردید یه سر بهش بزنید...! عبد‌ خوبی نیستیم اما خالق خوبی داریم..!