eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃❤️🍃 🌷🍃قلب رئوف و مهربان ابراهیم به حیوانات هم محبت داشت. حتی نمی توانست ببیند که یک حیوان اذیت می شود. یک روز قرار شد که با ابراهیم، از گیلان غرب به کرمانشاه و از آن جا به تهران بیاییم. سوار مینی بوس و راهی کرمانشاه شدیم. همین که ماشین از شهر خارج شد، یکدفعه ترمز کرد و صدایی آمد. 🌷🍃راننده لحظه ای توقف کرد و به حرکتش ادامه داد. ابراهیم از شیشه نگاه کرد و متوجه شد که این توقف، به خاطر برخورد ماشین با یک سگ بود. من هم دیدم که پای آن سگ آسیب دیده بود و لنگ لنگان به آن سوی جاده رفت. 🌷🍃ابراهیم به راننده گفت: نگه دار ببینیم چی شد. راننده گفت: چیزی نیست سگ بود. ابراهیم بلندتر گفت: نگه دار، من می خوام پیاده بشم. ماشین ایستاد. ابراهیم کرایه دو نفر رو داد و پیاده شدیم. رفتیم به سراغ آن سگ. 🌷🍃حیوان زبان بسته قادر به حرکت نبود. ابراهیم جلو رفت. یک تکه چوب برداشت و با مقداری پلاستیک که کناره جاده افتاده بود، پای سگ را آتل بست.خلاصه آن سگ هم از محبت ابراهیم بی نصیب نماند. یکی از کردهای محلی که از دور شاهد این صحنه بود جلو آمد. به کار ابراهیم خیره شده بود. از این کار خیلی خوشش آمد و تشکر کرد. ابراهیم کمی پول به او داد و گفت: "مراقب این زبان بسته باش. اگر شد کمی استخوان برایش تهیه کن." 📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص ۹٨ @SALAMbarEbrahimm
@salambarebrahimm ✅ با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... اللهم عجل لولیک الفرج
♥ ️بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ♥ ️ محمد علی وصیت کرده بود : "وقتی که پیکرش را برای طواف به حرم میبرند مدت بیشتری پای  نگه دارند". به خدام که گفتیم قبول نکردند و گفتند : حرم شلوغه و پیکر ایشون همانطور که با بقیه شهدا وارد میشه همراه بقیه هم خارج میشه . آن روز حدود سی تا چهل شهید را کنار ضریح قرار داده بودند . مراسم نوحه خوانی هم برگزار شد و بعد شهدا رو طواف دادند . اما وقتی نوبت محمدعلی شد متوجه ریختن قطره های خون از پایین پیکر شدیم و خدام را خبر کردیم . به خاطر اینکه آب خون روی فرش ها میریخت از تکون دادن پیکر خودداری کردند . حدود بیست و پنج دقیقه طول کشید تا پیکر را توی دو لایه پلاستیکی قرار دادند و دیگه خونی ازش نریخت . به خاطر اتفاقی که افتاد محمدعلی نیم ساعت بیشتر از بقیه کنار ضریح بود و به خواسته اش که توی وصیتنامه اش گفته بود رسید . @SLAMbarEbrahimm
💢کشورمون حال اون خانواده ای رو داره که پدرش باسیلی صورتشو سرخ نگه میداره تااشتباهات فرزندانش به گوش همسایه وآشنا نرسه... خدا حفظت کنه آقا جان😔 @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
💢کشورمون حال اون خانواده ای رو داره که پدرش باسیلی صورتشو سرخ نگه میداره تااشتباهات فرزندانش به گوش
از مظلومیت امام خامنه ای فقط یک نکته برای گفتن کافیست که ایشان همواره بیشترین توجه را به وضعیت معیشت مردم دارند اما گناه عمل نکردن دولت ها را به گردن ایشان میندازند😒 @SALAMbarEbrahimm
شبی خوابیده بودند که صدایی از اتاق شنیدم میگفت: یا ذوالجلال و الاکرام رفتم ببینم سید بیدار است یا نه دیدم خواب است در خواب هم ذکر میگفت..! •| @SALAMbarEbrahimm
✨﷽✨ 🌷🍃کتابهای بزرگان اخلاق را بسیار خوانده ام. ادعا دارم که ابراهیم یک انسان کامل بود. برای این حرف دلیل دارم. 🌷🍃یکبار همراه ابراهیم داشتیم باعجله از میدان خراسان عبور میکردیم. یکباره ایستاد و گفت: یواش بریم.. گفتم: ما عجله داریم چرا باید یواش بریم؟ 🌷🍃به روبروی ما اشاره کرد و گفت: اون جوان فلج را ببین. اگه ما تند از مقابلش عبور کنیم ممکنه ناراحت بشه. 🌷🍃همراه با ابراهیم از کوچه ی مجاور عبور کردیم. او راضی نشد حتی دل یک معلول از دست او ناراحت شود. 📚کتاب سلام بر ابراهیم 2. @SALAMbarEbrahimm
در غائلهٔ ڪردستان با اسلحه در شهر حرڪت نمی کرد میگفت:من نیامدم با این مردم بجنگم اینها تشنه محبت هستند باید با آنها برادری ڪرد تا اوضاع آرام شود #شهید_سرلشڪر_حسین_قجه‌ای #فرمانده_گردان_سلمان_فارسی #لشکر۲۷_محمدرسول‌اللهﷺ #سالروز_شهادت @SALAMbarEbrahimm
خواهــرم ... اگر به این باور بِرِسي کـه ایــن #چادر همان چادریست که پشت دَر سوخت ؛ولي از سَرِ #حضرت_زهرا نَیُفتاد...َ هًٍرًٍگٍزً ٍ از سَرَتْ شُـــلْ نمي شود... @SALAMbarEbrahimm
میخواهم اشک بریزم کارے کنم تادلت برمن به رحم آید مبادا دستم رارهاکنے... مےخواهم زاربزنم تا مراازاین تعلقات رهاکنے هیچ ندارم امادلبسته ام همه چیزداشتے امادل نبسته بودے... 😔😭 #شهیدابراهیم_هادی شبتون شهدایی.. @SALAMbarEbrahimm
🌹🌿🍂🍂🌿🌹 پیکرش را با دو دیگر، تحویل بنیاد داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت: ((جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !)) از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: امیر ناصر سلیمانی. از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود (()). بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد. خاطره ای از ناصر سلیمانی @SALAMbarEbrahimm
كسي كه براي رضاي خدا كار مي كند هر گز مغبون و متضرر نمي شود چرا كه براي كسي كار مي كند كه سريع الحساب است و ذره اي از عمل خير هم از چشمش نمي افتد و يا مثل انسان ها دچار فراموشي نمي شود. برعكس انسانها كه.... 🌸آيت الله حكيم هميشه مي گفتند : « براي خدا کار کنيد ، اگر براي انسان ها کار مي کنيد ، بدانيد که انسان از نسيان خلق شده است و فراموش خواهد کرد . پس براي خدا کار کنيد و هر قدمي برمي داريد براي خدا باشد تا مغبون نشويد » . 🍃🌸🍃🌸 @SALAMbarEbrahimm