یک دقیقه در هوای #امام_حسین علیه السلام...

#الهی! دلم را به نقطه ای که خیرم در آن است متوجه ساز... نهج البلاغه خطبه ۲۲۷

چشماتو‌ ببند خیال کن الان کربلایی شب بود و هوای کربلا عالی بود در مصرع قبل جای ما خالی بود

جاده به جاده پای پیاده... #امام_حسین

فرض کنیم سفر اربعین آزاده و این ویروس منحوس آخرای بودنشه ، هیئت درست حسابی نرفتیم که دلتنگِ دلتنگِ دلتنگیم یهو اعلام کنن کشور عراق مرزها رو برای زائرین باز کرده... چه حالی دارین؟! یک سال با این ذوق روزاتونو شب کردین یک سال همه ذکر و دعاتون همین بوده که اربعین جا نمونم... حالا رویاتون به واقعیت تبدیل شده، ارباب بازم ثابت کرد که نوکرشو تنها نمیزاره

دنبال کوله و وسایلتون، دنبال کاروان، دنبال همسفر میگیردین، دنبال چفیه هاتون، دنبال هرچی که با خودتون میگفتین امسال اینو میبرم... دنبال همه حسرت ها که به واقعیت تبدیلش کنین... دنبال بلیط اتوبوس برای مرز، دنبال پول آخ آخ جیبت خالیه؟! دنبال اینی یه چیزیت رو بفروشی بری کربلا؟! غصه نخور ارباب دعوت کنه ، پولشو خودش میفرسته برات هی با خودت میگی یعنی چی میشه؟! بابام اجازه میده؟! پولش جور میشه؟! نکنه برم گم بشم؟! نکنه کنسل شه؟! نکنه مرزها رو ببندن؟!

هر لحظه اش تکون خوردن قلبت رو از جاش حس میکنی صبر کن ببینم اصن رفتی کربلا؟! یا همه ی تصورت از کربلا چهارتا عکسه؟! پای تلویزیون زل می‌زنی به مسیر، به آدما بارونِ اشک... تجربه اش کردی تا حالا مگه نه؟! میطلبه؟! نمیطلبه؟! میطلبه؟! نمیطلبه؟! میطلبه؟! لذت عشق به همین حس بلاتکلیفیست لطف تو شامل حالم بشود یا نشود...

یه شب حالت خیلی بد میشه مانع کربلات هرچی باشه، دیگه بُریدی بعد نمازت میری درِ خونه ی امام رضا علیه السلام قسمش میدی به جوادش میری درِ خونه ی امام حسن علیه السلام قسمش میدی به بزرگ تریش از ارباب ولی اگه نشد بازم غصه نخور هنوز یه راه هست گر همه راه ها بسته شد سوی حسین این بار باب رقیه را امتحان کنید... آخ آخ چی گفتم من آخه میدونی چرا خیلی ها اربعین رو از بی بی رقیه میگیرن؟! چون بی بی هم جا مونده بود... رقیه ای ها میفهمن چی میگم الان... نیت میکنی به نیت رقیه سلام الله بری بری درک کنی بیابون گردی چیه...😔 تاولِ پا چیه...😔

کاش میشد از همه خداحافظی میکردیم ، حلالیت میطلبیدیم، رو پروفایل و استوریمون مینوشتیم زائر حسین علیه السلام عازمیم حلال کنید... هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله سفر شروع شد...

خواهرش میگفت تا روز شهادتش مانمیدونستیم کجا کار میکنه، وقتی فهمیدیم که خبر شهادتش اومد...💔

به یاد موکب های تو راه... از قشنگیای #اربعین

فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى ریسمان تو محکم بود دستان من توان نداشت..!!

✍امیرالمؤمنین علیه السلام : دل های پاک بندگان نظرگاه خدای سبحان است، پس هر کس دل خویش را پاک گرداند، خداوند به آن نظر می افکند. 📚غررالحکم، ح۶۷۷۷

کم و کسریِ مرا دید ولی پیشم ماند او رفیقی ست که پای ضررم می ماند! قدیمی‌ترین‌رفیقم #امام_حسین❤️

خرابه حالم ، چطوری بی تو طی شده یکی دوسالم...😔 هرشب خاطراتم رو میگم برای دلم 💔 یادته ‌راهی جاده شدم یادته سینه زدم هرقدم یادته پرچمای سر به زیر یادته...😭 #اربعین

... پیر مرد پیش من آمد و تقاضا کرد حلالش کنم. اما انقدر اوضاع او مشکل داشت که با رضایت من چیزی تغییر نمی کرد، من هم قبول نکردم. جوان پشت میز به من گفت: اشخاصی که میبینی کسانی هستند که از دنیا رفته اند. حساب آن ها که هنوز در دنیا هستند جداست. آن ها هم باید به برزخ وارد شوند تا حلالیت بطلبی. در ادامه گفت: وای به حال افرادی که سال ها عبادت کرده اند اما #حق‌الناس را رعایت نمی کنند. 📚 سه دقیقه در قیامت

✍...فکر می کردم اعمال من خیلی کامل است. من خیلی در اعمال خودم مراقبت می کردم، اما وقتی کتاب اعمال خودم را مشاهده کردم، به تعبیر دنیایی رنگ از چهره ام پرید. من با طوماری از کارهای اشتباه مواجه شدم که اصلا فکرش را نمی کردم. من با چمدانی خالی از اعمال صحیح به برزخ آمده بودم... مثلا یکبار به دوستم گفتم: موبایلت رو بده که یک‌دقیقه با منزل تماس بگیرم. اوایل آمدن موبایل بود و هزینه تماس بالا بود. من به جای یک دقیقه، چهار دقیقه با منزل صحبت کردم! به من گفتند: چرا به دوستت نگفتی که بیش از یک دقیقه صحبت کردی؟! باید رضایت او را به دست آوری. و هزاران مورد اینگونه‌ی دیگر... 📙برگرفته از کتاب تقاص. حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی(به زودی)

✨هروقت مزار شهدا‌ رفتید نایب الزیاره بقیه‌ی کمیلی ها باشید 💔 🌱عکس مزار با اسم شهرتونم اگه خواستید برامون بفرستید تا بذاریم کانال ✨ @shahidgomnam26

#ارسالی‌شما🌷 گلزار شهدای همدان به یاد کمیلی ها التماس دعا🍃

حالا تو مایه ے افتخارمی...❤️ #شهید_امید_اکبری

اینکه میدونم هیچ جوره نمیتونم برم کربلا آتیشم میزنه ولی مسئله اینه که دلخوشم به محالات حسین..😔

#عند_ربهم_یرزقون روایتی شنیدنی از شهید مجید قربانخانی... ما رو هم دعا کن آقا مجید 🌺